کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

 وای به حال کسانی که روی خودشان از لحاظ علم و عمل کاری نکنند و همان‌طور که وارد دنیا شدند، به اضافه  خرابی‌ها و فسادها که در طول زندگی برای انسان پیش می‌آید، از این دنیا بروند. مؤمن باید به‌ طور دائم روی خودش کار کند؛ به‌طور دائم. نه این‌که خیال کنید «به‌طور دائم» زیادی است یا نمی‌شود؛ نه. هم می‌شود، هم زیادی نیست. اگر کسی مراقب خود باشد؛ مواظب باشد کارهای ممنوع و کارهایی را که خلاف است انجام ندهد و راه خدا را با جدیت بپیماید، موفّق می‌شود. این، همان خودسازی دائمی است و برنامه اسلام، متناسب با همین خودسازیِ به‌ طور دائم است.

من به همه شما عرض میکنم که اگر – خدای ناخواسته – اسلام در ایران سیلی بخورد، در همه دنیا سیلی خواهد خورد و بدانید که به این زودی دیگر نمی‌تواند سرش را بلند کند. این الان یک تکلیف بسیار بزرگی است که از همه تکالیف بالاتر است. حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است، اگر اسلام را می خواهیم باید این جمهوری را حفظش کنیم.

>
<

وادی قلم

همه دین در پایبندی به ولایت استدوشنبه ، ۵ شهریور ۰۳ ، ۰۰:۰۷



امام صادق(علیه‌السام)
مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَةً فَسَلَبَهَا إِیَّاهُ حَتَّی یُذْنِبَ ذَنْباً یَسْتَحِقُّ بِذَلِکَ اَلسَّلْبَ.(۱)
خدا نعمتی به بنده‌ایی نداده که از او بگیرد جز آنکه گناهی کند که بدان خاطر سزاوار سلب نعمت شود.

هر نعمتی از امکانات و امتیازات مادی و یا معنوی که پروردگار در اختیار ما قرار می‌دهد مخصوصاً وقتی معنوی باشد حساب و کتابی دارد.
نعمت‌های مادی از پول و سرمایه تا زن و فرزند و تشکیل خانواده نعمت‌های مهمی نیستند و صرفاً از این جهت که انسان مخلوق خداست و برای زندگی و گذران آن در دنیا باید دنبال این مسائل باشد، خوب یا بد، کم یا زیاد بین مردم تقسیم شده و پروردگار هم از همین طریق مردم را امتحان و مقدمات رشد آنان را فراهم می‌کند.

وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ(۲)
بدانید که دارایی‌ها و فرزندان وسیله آزمایش شمایند و پاداش بزرگ در نزد خداست.

امّا همین دارایی‌های دنیا هم با تمام ناچیز بودنشان می‌توانند مصداقی از نعمت باشند که هستند و اگر توسط انسان حفظ نشوند و در تعامل و حفاظت از آنان در مقابل تفکرات و اندیشه‌های منحرف کوتاهی رخ بدهد، از دست انسان خارج خواهند شد که برای اثبات این ادعا می‌توانید به آمار ازدواج‌های سفید و یا همجنس‌گرایی در کشورهای غربی نگاهی بیاندازید که چگونه خودشان با دستان خودشان و با بها دادن به تفکّرات و اندیشه‌های سیاست‌مداران منحرف قداست خانواده و حرمت پدر و مادر را به فراموشی سپرده‌اند.

امّا محل اصلی بحث ما در نعمت که مهمترین نعمت‌هاست نعمت‌های معنوی و ولایت ائمه‌اطهار(علیهم‌السلام) است که اصلی‌ترین و مهم‌ترین نعمت پروردگار به بشریت است و چه بسا در قیامت پروردگار از سایر نعمت‌هایی که به انسان داده است سخن به میان نیاورد و تنها از عملکرد و وظایفی که ما در مقابل نعمت دین و و لایت ائمه اطهار (علیهم‌السام) داشتیم، بازخواستمان کند.

شیخ صدوق به نقل از حاکم بیهقی می نویسد: روزی حضرت علیّ بن موسی الرّضا (علیهماالسلام) در جمع عدّه‌ای نشسته بود: ضمن فرمایشاتی فرمود: در دنیا هیچ نعمت واقعی و حقیقی وجود ندارد. بعضی از دانشمندان حاضر در مجلس گفتند: یابن رسول اللّه ! پس این آیه شریفه قرآن (لتسئلنّ یومئذٍ عن النّعیم ) که مقصود آب سرد و گوارا می‌باشد، را چه می‌گوئی؟

حضرت با آوای بلند اظهار نمود: شما این چنین تفسیر کرده‌اید؛ و عدّه‌ای دیگرتان گفته‌اند: منظور طعام لذیذ است ؛ و نیز عدّه‌ای دیگر، خواب راحت و آرام بخش تعبیر کرده‌اند.

و سپس افزود: به درستی که پدرم از پدرش ، امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت فرموده است که : خداوند متعال نعمت‌هائی را که در اختیار بندگانش قرار داده است ، همه به عنوان تفضّل و لطف بوده است تا مورد استفاده و بهره قرار دهند.

و خدای رحمان اصل آن نعمت‌ها را مورد سؤ ال و بازجوئی قرار نمی‌دهد و منّت هم برایشان نمی‌گذارد، چون منّت نهادن در مقابل لطف و محبّت ، زشت و ناپسند است .

بنابراین منظور از آیه شریفه قرآن محبّت و ولایت ما اهل بیت رسول اللّه (صلوات‌اللّه‌علیهم) است که خداوند متعال در روز محشر پس از سؤال پیرامون توحید و یکتاپرستی و پس از سؤال از نبوّت پیغمبر اسلام از ولایت ما ائمّه نیز سؤال خواهد کرد و چنانچه انسان از عهده پاسخ آن برآید و درمانده نگردد وارد بهشت گشته و از نعمت‌های جاوید آن بهره می‌برد، که زایل و فاسدشدنی نخواهد بود.(۳)

حجت الاسلام حکیمی

۱- اصول کافی / ترجمه مصطفوی ;  ج ۳
۲-آیه 28 سوره انفال
۳-تفسیرالبرهان : ج ۴

آنچه تـــرس دارد عـــدالت خـــداستچهارشنبه ، ۳۱ مرداد ۰۳ ، ۲۳:۴۰


رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله)
مَنْ کَانَ بِاللَّهِ أَعْرَفَ کَانَ مِنَ اَللَّهِ أَخْوَفَ(۱)
آنکه خداشناس‌تر است، خداترس‌تر است.
 
ترس از خداوند رئوف و مهربان، بخشنده و کریم با توجّه به این هجم از عنایات او در مقابل ناسپاسی و کوتاهی ما در انجام وظایف و عبادت معنی پیدا نمی‌کند تا زمانی که انسان با اسم شریف »عادل« پروردگار آشنا شود و بفهمد که خداوند هر نعمت و هر عنایتی بکند خارج از چهارچوب عدالتش انجام نمی‌دهد و تمام آن مهربانی‌ها و عنایت‌ها خارج از عدالت او نیست و ما باید در صحنه آخرت نسبت به ذره ذره آنچه از امکانات و امتیازاتی که در اختیارمان قرار داده است پاسخگو باشیم.

دقیقاً آنچه که انسان‌ها با وجود همه فضل و کرم خداوند باید در صحنه قیامت از آن بترسند این است که پروردگار در قیامت بی‌عدالتی نمی‌کند و گناهان کسی را با بی‌عدالتی نمی‌بخشد و از ذره ذره اعمال و رفتار انسان با عدالت کامل حساب خواهد کشید.

امّا شاید این سؤال پیش بیاید که با این اوصاف و با توجّه به غلبه اسم عدالت خداوند بر سایر اسماء الهی آیا کسی هست که توان محاسبه اعمالش با خط‌کش عدالت را داشته باشد؟ در جواب این سوال باید گفت آنچه باعث می‌شود مؤمنان بتوانند با سلامت و بدون گناه از صحنه حسابرسی قیامت عبور کنند، عصمت آنان در دنیا و یا نادیده گرفتن گناهان آنان توسط خداوند که عین بی‌عدالتی است، نیست. بلکه سنگینی استغفار و توبه آنان از ترس گناهان و اشتباهاتشان در زمان حیاتشان است که باعث شده عنایت خداوند به سوی آنان جلب و گناهان آنان در پرونده اعمالشان محو شود.

امام سجاد(ع)
مَن اَشفَقَ مِنَ النّارِ بادَرَ بِالتَّوبَةِ اِلیَ اللهِ مِن ذُنُوبِهِ و راجَعَ عَنِ المَحارِم.(۳)
کسی که (براستی) از آتش دوزخ می‌ترسد بی‌درنگ از گناهانش به درگاه خداوند توبه می‌کند و از عمل حرام و نا‌بکار خود دست برمی‌دارد.

حجت الاسلام حکیمی

۱-جامع الأخبار , جلد۱
۲-تحف‌العقول، ص ٢٨٩

دنیا مثال بزرگ‌تری از باطن انسان است.دوشنبه ، ۲۹ مرداد ۰۳ ، ۰۰:۰۲


کلینی و ابن‌بابویه و دیگران به سند معتبر روایت کرده‌اند که: امام صادق (علیه السلام) از هشام بن سالم پرسیدند: با عمرو بن عبید بصری از علمای اهل تسنّن چگونه مناطره کردی؟

هشام گفت: فدای تو شوم! من در حضور شما شرم دارم و زبانم کار نمی‌کند که سخن بگویم.
حضرت فرمود: هرگاه شما را امر کنم باید اطاعت کنید.هشام گفت: به من خبر رسید که عَمرو در مسجد بصره می نشیند و برای مردم صحبت می کند، این قضیه برای من گران آمد، حرکت کردم و روز جمعه وارد مسجد بصره شدم، دیدم عمرو در مسجد نشسته و دور او عده ای حلقه زده بودند از او سوال میکردند، پس جلو رفته و آخرِ حلقه دو زانو نشستم و گفتم: ای عالم سوالی دارم اجازه می دهی بپرسم؟ گفت: بله
گفتم: آیا چشم داری؟ گفت: این چه سؤالی است؟
گفتم: سؤال من این است. گفت: بپرس گرچه سوال احمقانه ای است.
دوباره تکرار کردم: چشم داری؟ گفت: بله.
گفتم: به وسیله آن چه چیزهایی را می‌بینی؟ گفت: رنگها و اشخاص مختلف.
گفتم: بینی داری؟ گفت: بله.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: بوها را استشمام می‌کنم.
گفتم: دهان داری؟ گفت: بله.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن خوراکیها را مزه می کنم.
گفتم: زبان داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن سخن می‌گویم.
گفتم: گوش داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن صداها را می‌شنوم.
گفتم: دست داری؟ گفت: بله
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: چیزها را به وسیله آن بر می دارم.
گفتم: دل داری؟ با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: آری، آنچه بر این اعضا و جوارح وارد میشود را به وسیله آن از هم جدا می کنم.
گفتم: همان جوارح کافی نبود و از دل بینیاز نبودند؟ گفت: نه.
گفتم: چرا بی نیاز نیستند با وجود اینکه همه صحیح و سالم هستند؟
گفت: وقتی که این اعضاء در کار خود شک می‌کنند به دل بر می گردانند و به وسیله آن یقین پیدا می‌کنند.
گفتم: پس خداوند دل را در بدن قرار داده تا شک اعضاء را برطرف کند؟ گفت: آری.
گفتم: پس دل باید در بدن باشد و اگر نباشد جوارح در کار خود متزلزل میشوند؟ گفت: بله.
گفتم: ای ابو مروان! خداوند اعضاء و جوارح تو را بدون امام و رهبر نذاشته تا به وسیله آن شک و تردید آنان از بین رود، حال چگونه همه مردم را در حیرت و شک و اختلاف گذاشته و امام و مقتدائی برای ایشان تعیین نکرده تا در شک و اختلاف خود به او رجوع کنن و راه حق را از او یاد بگیرند؟
چون این را گفتم ساکت شد و هیچ جوابی نگفت، سپس گفت قطعا تو هشام هستی، پس برخاست و مرا در بغل گرفت و در جای خود نشاند و تا برخاستم حرفی نزد.
چون این جریان را نقل کردم حضرت صادق (علیه السلام) خشنود شدند و فرمودند: ای هشام! این را از که آموختی؟
گفتم: مطلب را از شما داشتم و اجزای آن را خود با یکدیگر تألیف کردم.
حضرت فرمود: به خدا سوگند که این مضمون در صحف ابراهیم و موسی (علیهما السلام) نوشته شده است.(۲)

✍️ |عالم خارج و محیط زندگی انسان در دنیا نمونه و مثال بزرگ‌تری از عالم باطن و نفس انسان است، انسانی که در عالم باطن و نفس خود نتواند از هوا و هوس‌ها گذر کند و امام خود و چهارچوب تفکّرات و سیاست‌گذاری‌هایش را بشناسد در عالم خارج هم در پیروی و تبعیّت از امام بر حق چه در زمان ظهور و چه در زمان غیبت ناتوان خواهد بود.

حجت الاسلام حکیمی

📕1-کافی، جلد۱

ویــــــــژگـی مــــــــدیر با بصیرت و لایــــقشنبه ، ۲۶ خرداد ۰۳ ، ۰۲:۰۹



امیرالمؤمنین علی(ع)
آفةُ الزُّعَماءِ ضَعْفُ السّیاسةِ
آفت زمام داران، ضعف سیاست (تدبیر) است.
 غرر الحکم : 3931

مـــــدیر با بـــصیرت و لایـــــق کسی است که بتواند قبل از هر تصمیمی حُــــــسن بازخورد و یا ســـــوء بازخورد تصمیم خود را تا چندین مرحله در وضعیت ســــــاختارهای ذینفع پیش‌بینی کند و در نتیجه طوری سیاست‌گـــــذاری کند و تصمیم بگیرد که بالاترین منفعت متوجه زیرمجموعه‌اش شود.

 حجت الاسلام حکیمی

نجوای شیطانيكشنبه ، ۳۰ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۴:۵۸


 بعضی از صفات پروردگار بر صفات دیگر غلبه دارند، بطور مثال پرودگار بیشتر از اینکه دنبال غضب و عذاب باشد دنبال رحمت و بخشش است و به همین طریق وقتی بنده‌ای خطا می‌کند و به بی‌راهه می‌رود بلافاصله عذاب او را به خاطر نافرمانی شامل حالش نمی‌کند و فرصتی می‌دهد.

 هر انسانی در روی این کره خاکی از آن جهت که چشمش به آسمان‌های بالا بسته است و متوجّه عزّت و جلال خداوند نیست، می‌تواند تحت تأثیر دنیا و لذّت‌های زودگذر آن قرار بگیرد و بدون آنکه از جانب خداوند کیفری ببیند ـ به شرط آنکه برخلاف حجتی که از جانب خداوند برای او آمده عمل نکرده باشد ـ روزگارش را به گناه سپری کند.

 امّا همین انسانی که عمرش را به گناهی سپری کرده فقط کافیست نیم‌نگاهی متوجّه خداوند شود و پی به اشتباهش ببرد تا به برکّت همان توجّه، همان خداوندی که در گناه گرفتار عذابش نکرد را بخشنده و مهربان ببیند و به سرعت دچار تغییر تحولات روحی شود. البته این عنایت خداوند در لحظه توبه و توجّه شامل حال انسان می‌شود و به شرطی ادامه پیدا می‌کند که انسان هم در همان حال توبه و متعهد به اصلاح آنچه ترک کرده بماند.

 انسان زود متوجّه مهر و رحمت خداوند می‌شود و این به خاطر آن است که خداوند رحمتش بر غضبش پیشی دارد و اگر کسی خود را به خاطر اعمالش ناتوان، ناامید و شرمنده‌تر از آن ببیند که بتواند رو بسوی خدا کند و اظهار پشیمانی و توبه کند، شک نکند که گرفتار بازی شیطان شده و همان شیطانی که او را برای ارتکاب گناه وسوسه می‌کند، حالا در گوش او پیام ناامیدی و شرمندگی برای رفتن به در خانه خدا و توبه را نجوا می‌کند.

 امام سجاد(علیه‌السلام)
 لیْسَ اَلْعَجَبُ مِمَّنْ نَجَا کَیْفَ نَجَا وَ أَمَّا اَلْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَکَ کَیْفَ هَلَکَ مَعَ سَعَةِ رَحْمَةِ اَللَّهِ .
 از اینکه کسی نجات یافته تعجّبی نیست، تعجّب از کسی است که با وجود رحمت گسترده الهی چگونه هلاک شده است؟!
بحار الأنوار , جلد۷۵ , صفحه۱۵۳

 حجت الاسلام حکیمی

طرح ها

>
<