بعضی از صفات پروردگار بر صفات دیگر غلبه دارند، بطور مثال پرودگار بیشتر از اینکه دنبال غضب و عذاب باشد دنبال رحمت و بخشش است و به همین طریق وقتی بندهای خطا میکند و به بیراهه میرود بلافاصله عذاب او را به خاطر نافرمانی شامل حالش نمیکند و فرصتی میدهد.
هر انسانی در روی این کره خاکی از آن جهت که چشمش به آسمانهای بالا بسته است و متوجّه عزّت و جلال خداوند نیست، میتواند تحت تأثیر دنیا و لذّتهای زودگذر آن قرار بگیرد و بدون آنکه از جانب خداوند کیفری ببیند ـ به شرط آنکه برخلاف حجتی که از جانب خداوند برای او آمده عمل نکرده باشد ـ روزگارش را به گناه سپری کند.
امّا همین انسانی که عمرش را به گناهی سپری کرده فقط کافیست نیمنگاهی متوجّه خداوند شود و پی به اشتباهش ببرد تا به برکّت همان توجّه، همان خداوندی که در گناه گرفتار عذابش نکرد را بخشنده و مهربان ببیند و به سرعت دچار تغییر تحولات روحی شود. البته این عنایت خداوند در لحظه توبه و توجّه شامل حال انسان میشود و به شرطی ادامه پیدا میکند که انسان هم در همان حال توبه و متعهد به اصلاح آنچه ترک کرده بماند.
انسان زود متوجّه مهر و رحمت خداوند میشود و این به خاطر آن است که خداوند رحمتش بر غضبش پیشی دارد و اگر کسی خود را به خاطر اعمالش ناتوان، ناامید و شرمندهتر از آن ببیند که بتواند رو بسوی خدا کند و اظهار پشیمانی و توبه کند، شک نکند که گرفتار بازی شیطان شده و همان شیطانی که او را برای ارتکاب گناه وسوسه میکند، حالا در گوش او پیام ناامیدی و شرمندگی برای رفتن به در خانه خدا و توبه را نجوا میکند.
امام سجاد(علیهالسلام)
لیْسَ اَلْعَجَبُ مِمَّنْ نَجَا کَیْفَ نَجَا وَ أَمَّا اَلْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَکَ کَیْفَ هَلَکَ مَعَ سَعَةِ رَحْمَةِ اَللَّهِ .
از اینکه کسی نجات یافته تعجّبی نیست، تعجّب از کسی است که با وجود رحمت گسترده الهی چگونه هلاک شده است؟!
بحار الأنوار , جلد۷۵ , صفحه۱۵۳
حجت الاسلام حکیمی
قابلیّتها و امتیازات جسمانی و یا حتّی علمی و معنوی ما هیچوقت نباید باعث شود که خودمان را از دیگری بالاتر ببینیم و به چشم حقارت به او نگاه کنیم، هر انسانی به فراخور خلقتش دارای توانایی و قابلیّتهایی است که دیر یا زود و در بزنگاه و موقعیت مناسبش آشکار خواهد شد و به او در زندگی بهتر کمک خواهد کرد.
.
حتّی بر فرض اینکه نوع توانایی و قابلیتهای ما قابل دسترسی برای دیگران نباشد و تصوّر کنیم از این جهت منحصر به فرد هستیم باز هم نباید فریب این بازی شیطان را بخوریم و به خودمان اجازه دهیم خود را بالاتر و برتر از دیگر بندههای خداوند ببینیم چرا که ما همیشه در معرض امتحان خداوند هستیم و گرفتن نعمت و دادن آن به دیگری آنچنان زود رقم خواهد خورد که وقتی به خودمان بیاییم نخواهیم فهمید چه شد و از کجا ضربه خوردیم.
.
امام کاظم(علیهمالسلام)
«لأِنَّ اللّه جَعَلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ وَجَعَلَ التَّکَبُّرَ مِن آلَةِ الجَهلِ»(1)
«خداوند متعال، تواضع را وسیله عقل و تکبّر(خودبزرگبینی) را وسیله جهل قرار داده است»
تحف العقول، ص 396
طی چند هفته گذشته و با شروع ویروس کرونا که باعث شد مسئولین تصمیمهای سختی مثل تعطیلی نمازهای جمعه و حرمهای زیارتی را بگیرند همه ما ناراحت شدیم ولی نه از اینکه تصمیم اشتباهی گرفتند و حرمها را نباید میبستند و چرا بستند، بلکه از بیتوفیقی خودمان که گرفتار اینچنین وضعیتی شدیم و به ناچار باید برای حفظ سلامتی جسمی جامعه و جلوگیری از قدرت گرفتن چرخه انتقال ویروس تصمیم به تعطیلی این اماکن مقدسه بگیریم.
امّا ناراحت کنندهتر و تأمل برانگیزتر از این وضعیت عملکرد عدّهای در جهت مقابله با این تصمیمات و گشودن در حرمها مخصوصاً در حرم حضرت معصومه(علیهمالسلام)بود.
نوع تفکّر و بینشی که باعث میشود کسی با بستن درب حرم ایمان و اعتقادش را از دست رفته ببیند و برای زنده نگه داشتن آن خودش را به جلوی حرم برساند و اقدام به شکستن درب حرم کند برمیگردد به آن روحانی و مرجعی که بدون توجّه به معارف عالی، عمیق و دقیقی که در سیره و مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) در جریان است، دین را در چند آجر و آهن دور قبر معصومین(علیهمالسلام)خلاصه کرده است و از متأثران خود بدون این اماکن و تشکیلات ساختمانی دور قبر معصومین(علیهمالسلام) افرادی پوچ و بیهویّت ساخته است.
آنچه مؤمنین را به کمال میرساند تسلیم و ارادت قلبی آنان به طریقت و خط مشی ائمه اطهار(علیهمالسلام) است و اگر در زمانی نماز جماعت، زیارت قبر معصومین(علیهمالسلام)حج و سایر عبادتهای جمعی فضیلت و کمالآفرین میشود، ممکن است در زمان دیگر و با توجّه به شرایطی خاص و موقتاً وقتی انجام این عبادات بر خلاف مصلحت و مبانی عمیق دینی شوند، سیّئه و با شائبه گناه همراه باشند
فضای ذهنی بیشتر کسانی که قصد خودکشی دارند پر است از توهمّات یعنی عقائد و تفکّراتی که نه به هم ربطی دارند و نه مبنا و منطقی دارند و یا حداقل رابطه درستی بین آن تفکّرات و عقائد برقرار نشده و بحران آفرین شدهاند.
گاهی عصبانیّت ذهن آدم را به این وضعیت میاندازد.
گاهی هم دلخوری و احساس تحقیر از جانب کسانی که وابستگی شدید به آنها داریم و یا نظرات آنان برای ما مهم است آدم را به بحران میبرد.
مثلاً به طرف گفته موهات چقدر زشته و یا تو بیعرضهای و ... .
به نظرم همین مدل جملهها به جوانان امروزی و یا دهه هشتادیها که با سریالهای عاشقانه ماهوارهای و مخصوصاً ترکیهای تربیت شدند و بالا اومدند میتونه بحرانزا بشه.
در هر صورت برای درمان ریشهای افسردگی و روحیه خودکشی خیلی مهمه که بفهمیم طرفمان تحت تاثیر چه تفکّراتی است و دنیایش چگونه میگذرد.
خودکشی ازچاله درآمدن و به چاه افتادن است، خودکشی انسان را از مشکلاتی که کم و زیاد برای همه مردم وجود دارد خلاص خواهد کرد ولی وارد مشکلاتی بزرگتر و دردناکتر و غیرقابل برگشت خواهد کرد که خداوند بصورت اختصاصی برای فرد خودکشی کننده در نظر گرفته است.
امامصادق(علیهالسلام)
«مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیهَا»(1)
«هر کس عمدا خودکشی کند، او همیشه در آتش دوزخ خواهد بود»
پاورقی
1-من لا یحضره الفقیه , ج 4 , ص 95
نافرمانی خداوند و گناه کردن پیدرپی و بدون پشیمانی به مرور زمان از انسان موجودی خواهد ساخت که آگاهانه و با تحلیلهایی با ظاهر منطقی و زیبا دست به گناهان و خیانتهای بزرگتر خواهد زد.
«...کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْکافِرینَ ما کانُوا یَعْمَلُون»(1)
«...بدینسان برای کسانی که کافر شدهاند اعمالی که میکردهاند آرایش یافته است»
پاورقی
1-سوره مبارکه انعام،آیه 122
چشم و گوشی که کنترل شده است و اجازه دیدن و شنیدن هر چیزی را ندارد، نه تنها بهترین مراقب بلکه تنهاترین روش برای از بین بردن خیالات گناهآلود و حتّی بالاتر آز آن کلید خالی کردن ذهن و کنترل و مدیریّت آن است
رسول اکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«غُضُوا ابصارکم ترون العجایب»(1)
«چشم های تان را از مناظر شهوت انگیز بپوشانید تا عجایب را ببینید»
مستدرک الوسائل، ج 14، ص 270
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«إِلْزَمِ الصِّدْقَ وَ إِنْ خِفْتَ ضَرَّهُ فَإِنَّهُ خَیْرٌ مِنَ الْکِذْبِ الْمَرْجُوِّ نَفْعَهُ»(1)
«ملازم راستی باش اگر چه از زیان آن بترسی زیرا زیان راستی از سود و منفعت مورد امید دروغ بهتر است»
منافع دنیایی و سودهایی که در بعضی از موارد آنرا در یک قدمی خود حس میکنیم و تنها فاصله ما با آن سود فقط یک دروغ است بهترین زمان است تا تنها با یک لحظه تأمل و به یاد آوردن این حدیث شریف از امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) و اطمینان و توکّل به پروردگار متعال از آن حالت حرص و طمعی که وجودمان را گرفته خارج شویم.
فایدهای که دروغگویی در بعضی از موارد شاید برای ما داشته باشد تنها محدود میشود به همین دنیای زودگذر و آنچه جلوی چشممان است، ولی در مقابل منفعتی که راستی و راستگویی برای ما به ارمغان خواهد آورد، علاوه بر آبادانی زندگی آخرت، منافع و عنایاتی است که پروردگاردرهمین دنیا ودر زمان دیگری به طرف ما جاری خواهد کرد.
از طرفی هم وقتی دروغگو و منافق رسوا میشود و تمام آن افرادی که فریب او را خورده بودند، پشتش را خالی میکنند و او با همان سرعت که بالا رفته بود سقوط میکند، در این لحظه است که شاید پی به بهتر بودن زیان احتمالی راستگویی ببریم و خدا را شکر کنیم که راستی و صداقت را بر دروغگویی و نفاق ترجیح دادیم.
پاورقی
1-غررالحکم، 2/194
بهانهگیری و دروغگویی از جمله کارهایی است که افراد بخیل برای زیر بار نرفتن و قبول نکردن وظیفهای که بر عهده دارند انجام میدهند.
در این میان اگر کسی پیدا شود که حتی در مورادی که خرج کردن برای او واجب است مثل تأمین هزینههای زندگی خانواده خود کوتاهی کند و بخل بورزد باید گفت که از همه بخیلتر است چرا که قاعدتاً همه همّت یکنفر برای کسبوکار و دنبال روزی رفتن، فراهم کردن یک زندگی آرام و مناسب برای خانواده خود است و اگر هم در موراد دیگری پول خرج نکند باید در راستای رسیدن به همین هدف یعنی پسانداز برای خانواده خود باشد، ولی متأسفانه این در حالی است که وقتی بخل چشم کسی را کور کند حتی متوّجه این مسائل هم نخواهد شد.
رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«بخیلترین مردم کسی است که در ادای آنچه خداوند بر او واجب کرده بخل ورزد»(1)
پاورقی
1-بحارالانوار، جلد 70، صفحه 300
رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«بخیل کم آسایشترین مردم است»(1)
آرامش روحی روانی و زندگی بدون استرس و ترس، از جمله نعمتهای مهم خداوند است که در سینه هر انسانی جای نمیگیرد.
انسانی که به خداواند اطمینان ندارد و دست روزیرسان و پر محبّت پروردگار عالم را در زندگیاش حس نمیکند و هر لحظه با بخل ورزیدن و انفاق نکردن و حتی دروغگویی میخواهد سرمایهاش را حفظ کند و نگران از دست رفتن داراییهایش که ممکن است از جنس مال، علم و یا حتی تجربه باشد است، چگونه میتواند آسایش و آرامش را تجربه کند.
بله طبق فرمایش رسول اکرم(صلی الله علیه واله) بخیل کم آسایشترین مردم است چرا که دایماً نگران و در استرس حفظ داراییاش است.
پاورقی
1-بحارالانوار،جلد70، صفحه300
امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام)
«لَا یَتْرُکِ النَّاسُ شَیْئاً مِنْ دِینِهِمْ لِإِصْلَاحِ دُنْیَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ»(1)
مردم چیزی از مسائل دینشان را برای صلاح دنیاشان کم نمیگذارند، مگر این که خداوند چیزی زیان بارتر از آن سودی که از ترک آن امر دینی در نظر داشتند، در برابرشان میگشاید.
آنانکه برای رسیدن به دنیایشان از دینشان زدند، طبق حدیث شریف پروردگار متعال دیر یا زود آنان را به خسارتی خواهد انداخت که تمام آن سودی که به قیمت کوتاهی کردن در عمل به وظایف دینی بدست آوردهاند را برای جبران آن خسارت، از دست خواهند داد
پاورقی
1-نهج البلاغة، حکمت 103
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«إِذَا مُلِئَ الْبَطْنُ مِنَ الْمُبَاحِ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الصَّلَاح»(1)
«زمانیکه شکم از خوراکیهای مباح انباشته گردد، دل از دیدن خیر و صلاح کور میشود»
دیدن خیر و صلاح و دور اندیشی در امور از جمله کارهایی است که بیشتر از افرادی که سنی از آنها گذشته و دارای تجربه زیادی هستند انتظار میرود.
اینگونه افراد به خاطر عمر بالایی که در دنیا کردهاند و تلخ و شیرینهایی که تجربه کردهاند میتوانند سخنان و نصیحتهای خوبی برای گفتن داشته باشند.
ولی همیشه اینگونه نیست که تنها راه رسیدن به حکمت و دوراندیشی بالا بودن سن باشد، بلکه خوب خوردن و به اندازه خوردن و از طرفی شکم را به خوردنیها و مزههای مختلف و متنوع غذاهای خوشمزه عادت ندادن هم یکی دیگر از راههای رسیدن به ذهن و دل دور اندیش و حکیم است.
به بیان دیگر زمانی که دل انسان دائماً درگیر تامین نیازهای شهوانی از خوردنیها و نوشیدنیها و طبیعتاً بعد از آن هم تامین نیازهای جنسی شود، دیگر کی میتواند فراغت بالی پیدا کند تا با تفکّر در امور خلقت به نشانهها و حکمتهای زندگی دست پیدا کند.
پاورقی
1-غررالحکم،ح8154
سفارش رسول اکرم(صلی الله علیه و اله) به أمیر مؤمنان علی(علیه السلام)
ای علی دروغگوئی آفت کلام است.(1)
نعمت کلام و زبان که اگر در اختیار بشر نبود معلوم نمیشد چگونه میتوانست حرف بزند، یاد بدهد، سوال بپرسد و آنچه را که میفهمد به دیگران منتقل کند و یا از دیگران طلب کند.
امّا حیف زمانی که از این نعمت در مسیر بندگی و آنچه صاحب نعمت از ما خواسته استفاده نکنیم و از این زبان برای گفتن مطالبی غیر واقعی و دروغ برای به خدمت گرفتن و تحت تاثیر قرار دادن اطرافیانمان و ساختن یک دنیای خیالی و پوچ که در ذهنمان است استفاده کنیم؛ که صد البته و بدون شک چنین دنیایی که بر پایه دروغ بنا شده باشد به راحتی هم فروخواهد ریخت.
پاورقی
1-تحف العقول-ترجمه جعفری ص : 15
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«آفةُ القدرةِ منعُ الاحسانِ»(1)
«آفت قدرت احسان نکردن است»
توانمندی مالی، جسمی و یا سیاسی در دنیا ا زجمله نعمتهایی است که خداوند متعال تنها به بعضی از بندگانش عطا میکند.
ولی همین نعمتهای در ظاهر زیبا و چشمگیر از آن جمله از نعمتهاست که آنقدر دردسر و مشکلاتی در دنیا و حسابرسیهای دقیقی نیز در آخرت دارد که خیلی از بندگان مؤمن پروردگار خودشان به اختیار زندگی عادی و ساده مثل بقیه مردم را انتخاب میکنند.
از جمله مشکلاتی که اینگونه نعمتها به همراه دارد و در حدیث شریف هم به آن اشاره شده همین مسأله غفلت و حواسپرتی از یاد خداوند است، بطوریکه که انسان بعد از رسیدن به ثروت و یا موقعیت اجتماعی، یاد خدا و کمک به زیردستان و نیازمندان را فراموش کند و در حالی که قدرت و توانمندی دارد احسان نکند.
پاورقی
1-غررالحکم ح800
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«اهل دنیا چون کاروانی باشند که هنوز بارشان را به زمین نگذاشته کاروانسالارشان فریاد میزند که باربندند وبروند»
بازی دنیا و عمر انسان چنان زود میگذرد که تنها کافی است در بین مشغولیتها و مشکلاتی که هر روز یکی پس از دیگری گریبان گیر آن هستیم و تمامی هم ندارد تنها یک لحظه بایستیم و به گذر عمرمان فکر کنیم تا ببینیم که چگونه در یک لحظه تمام عمرمان جلوی چشمان میآید و میرود.
بله به همین راحتی و به همین سادگی شاید امشب، شاید فردا شب و شاید چند ثانیه بعد درعین حال که مثل همیشه دنبال مشغولیتها و حل مشکلاتمان هستیم و هنوز هم یک نفس راحت نکشیدهایم، ببینیم که کاروانسالار زندگی فریاد حرکت و انتقال از این عالم به عالم آخرت را صادر کرد و دیگر حتی اجازه یک پلک زدن هم به ما نداد.
واقعیت این است که ما به زنده ماندن عادت کردهایم.
پاورقی
1-حکمت 415 نهج البلاغه
اگر میگوییم کسی زنده است پس بدون شک نفس کشیدن و راه رفتنش را دیدهایم، اگر میگوییم کسی مؤمن است، پس نحوه برخورد و معاشرتش با مردم و عبادتش در مقابل خداوند را دیدهایم که ایمان را به او نسبت میدهیم، اگر میگوییم که مریض هستم و حالم خوب نیست پس بدون شک آثار ونشانه های مریضی را در خودمان فهمیدهایم.
هر چیزی و هر حالتی نشانهها و آثاری دارد که با دیدن آن آثار و نشانهها به بودن آن حالت و آن حالت در افراد پی میبریم.
در بعضی از موارد لازم است که به خودمان و دلمان رجوع کنیم وببینیم که آثار و نشانههای ایمان و بندگی خدا را حقیقتاً فهمیدهایم و یا اینکه آثار و نشانههای حیات معنوی در ما وجود دارد.
خوشحالی از انجام کار نیک و بندگی خدا و ناراحتی و پریشانی از انجام نافرمانی خداوند پس از فهمیدن اینکه کارمان گناه بود، کمترین و حداقل حالتی است که با وجود آن میشود به زنده بودن معنویت در دل یک انسان حکم کرد.
امام صادق(علیهالسلام)
«مَنْ سَرَّتْهُ حَسَنَتُهُ وَ سَاءَتْهُ سَیِّئَتُهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ»(1)
«مؤمن کسی است که کار نیکش او را مسرور میکند وگناهش او را ناراحت میکند»
پاورقی
1-الکافی(ط - الإسلامیة)، ج2،ش6
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«الْحِرْصُ وَ الشَّرَهُ وَ الْبُخْلُ نَتِیجَةُ الْجَهْل»(1)
«حرص وطمع وبخل نتیجه جهل هستند»
1-حرص: آزمندشدن, ضد قناعت. توضیح ضد قناعت است و آن طلب بدست آوردن نعمت زیاد و آرزوی زوال نعمت غیر است و یا طلب شئ است بکوشش زیاده از حد.(2)
2-شره: طلب کردن مال بدون قناعت(طمع)(3)
امام الصادق «ع»
«الایمان عمل کلّه، و القول بعض ذلک العمل»(۱)
«ایمان سرتاسر عمل است وگفتار بخشی از آن عمل»
امشب وقتی که چشمم به این حدیث شریف افتاد، به ذهنم رسید که این حدیث شریف کسانی را مخاطب قرار داده که فقط اهل حرف از خدا وپیغمبر و انسانیت هستند ولی وقتی هنگام عمل میشود بهانه گیری ها وشانه خالی کردن ها شروع میشود.
بعد از اینکه کمی بیشتر
اصلی ترین حرف دین وادعای انبیاء (سلام الله علیها) این است که تنها کسی که جهان را خلق کرده واداره میکند خود خداوند متعال است، وما به جز بندگی خدا وانجام وظایف دینی، اجتماعی و خانوادگی کار دیگری نداریم وهر چه که داریم وبدست آورده ایم به اذن خدا بوده؛ در واقع به عبارت دیگروعلمی تر میتوان گفت "ثمره نبوت توحید است
أمیر المؤمنین علی (علیه السلام)
«توقوا الذنوب فما من بلیة و لا نقص رزق الا بذنب، حتى الخدش و الکبوة »(1)
«از گناهان دوری کنید چرا که هیچ حادثه ای پیش نمی آید وروزی انسان کم نمیشود مگر به خاطر گناهانش؛ حتی خراشیده شدن صورت، افتادن ویا ناراحتی»
ترجمه لغات
1-وِقَایَة نگهداشتن چیزى است که زیان و ضرر مىرساند تَقْوَى- انسان نفس و جان خود را از آنچه که بیمناک از آن است نگهدارد، این حقیقت معنى تقوا است سپس گاهى خود خوف و ترس تَقْوَى نامیده شده. (2)