کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۲۲۰ مطلب با موضوع «وادی علماء :: طرح مهارت‎‌های بندگی» ثبت شده است

شهوات و‌ آزمندی انسان مانع دوراندیشی انسان می‌شوند.

شهوات و‌ آزمندی انسان مانع دوراندیشی انسان می‌شوند.


امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)
لَوِ اِعْتَبَرْتَ بِمَا أَضَعْتَ مِنْ مَاضِیَ عُمْرِکَ لَحَفِظْتَ مَا بَقِیَ(۱)
اگر از آنچه از عمر گذشته‌ات تباه کرده‌ای پند می‌گرفتی بقیّۀ آنرا حفظ می‌کردی

وقتی به گذر عمرمان نگاه می‌کنیم با مجموعه‌ای از فرصت‌‌ها و موقعیت‌هایی رو برو می‌شویم که یادآوری آنان می‌تواند ما را از این جهت که قدرشان را دانستیم خوشحال و یا از این جهت که قدرشان را ندانستیم و از دستشان دادیم ناراحت کند و در حسرت فرو ببرد.

اگر انسان بتواند اینگونه به گذشته خود برگردد و محاسبه ایّام را داشته باشد و از پیروزی‌ها و شکست‌هایش عبرت بگیرد و با کوله‌باری از تجربه و مراقبه برای تکرار نکردن اشتباهات گذشته بسوی آینده حرکت کند، بدون شک انسانی رو به رشد خواهد بود و مسیری پر از موفقیّت و برکّت در جلوی راه او باز خواهد شد.

امّا متاسفانه کسانی که اهل عبرت گرفتن و دوراندیشی باشند چه در زندگی شخصی و چه صحنه‌های سیاسی زیاد نیستند و بیشتر مردم مخصوصاً در صحنه‌های سیاسی و انتخابات بدون در نظر گرفتن سابقه اجرایی و توانمندی نامزدهای مجلس یا ریاست‌جمهوری صرفاً با شنیدن سخنانی که دوست دارند حتّی به دروغ برای حل مشکلات کشور بشنوند، به آنان اعتماد می‌کنند و رای می‌دهند.

امّا آنچه که باعث می‌شود ما در زندگی شخصی خود نگاه عبرت‌آموز از فراز و نشیب‌های عمرمان نداشته باشیم نه این است که این نوع نگاه را انکار کنیم و یا قبول نداشته باشیم و یا اینکه اعتراف به شکست‌هایمان نکنیم، بلکه غلبه شهوات و طغیان حرص و طمع یا خشم نفرت در قلب ماست که قلب و عقل ما را تحت شعاع و چشم و گوش ما را کَر و کُور می‌کند تا به جایی که سخنان و نصیحت‌های اطرافیان را هم نمی‌شنویم چه برسد به اینکه بخواهیم در یادآوری گذشته عمر خود و جریانات مشابه درس‌ها و تجربیات خود را به میدان بیاوریم.

گر از آنچه از عمر کردی تباه ترا بود زان عبرت و انتباه
غنیمت شمردی تو آینده را خریدی به فانی تو پاینده را

حجت الاسلام حکیمی

۱-غرر الحکم و درر الکلم , جلد۱

همه دین در پایبندی به ولایت است

همه دین در پایبندی به ولایت است



امام صادق(علیه‌السام)
مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَةً فَسَلَبَهَا إِیَّاهُ حَتَّی یُذْنِبَ ذَنْباً یَسْتَحِقُّ بِذَلِکَ اَلسَّلْبَ.(۱)
خدا نعمتی به بنده‌ایی نداده که از او بگیرد جز آنکه گناهی کند که بدان خاطر سزاوار سلب نعمت شود.

هر نعمتی از امکانات و امتیازات مادی و یا معنوی که پروردگار در اختیار ما قرار می‌دهد مخصوصاً وقتی معنوی باشد حساب و کتابی دارد.
نعمت‌های مادی از پول و سرمایه تا زن و فرزند و تشکیل خانواده نعمت‌های مهمی نیستند و صرفاً از این جهت که انسان مخلوق خداست و برای زندگی و گذران آن در دنیا باید دنبال این مسائل باشد، خوب یا بد، کم یا زیاد بین مردم تقسیم شده و پروردگار هم از همین طریق مردم را امتحان و مقدمات رشد آنان را فراهم می‌کند.

وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ(۲)
بدانید که دارایی‌ها و فرزندان وسیله آزمایش شمایند و پاداش بزرگ در نزد خداست.

امّا همین دارایی‌های دنیا هم با تمام ناچیز بودنشان می‌توانند مصداقی از نعمت باشند که هستند و اگر توسط انسان حفظ نشوند و در تعامل و حفاظت از آنان در مقابل تفکرات و اندیشه‌های منحرف کوتاهی رخ بدهد، از دست انسان خارج خواهند شد که برای اثبات این ادعا می‌توانید به آمار ازدواج‌های سفید و یا همجنس‌گرایی در کشورهای غربی نگاهی بیاندازید که چگونه خودشان با دستان خودشان و با بها دادن به تفکّرات و اندیشه‌های سیاست‌مداران منحرف قداست خانواده و حرمت پدر و مادر را به فراموشی سپرده‌اند.

امّا محل اصلی بحث ما در نعمت که مهمترین نعمت‌هاست نعمت‌های معنوی و ولایت ائمه‌اطهار(علیهم‌السلام) است که اصلی‌ترین و مهم‌ترین نعمت پروردگار به بشریت است و چه بسا در قیامت پروردگار از سایر نعمت‌هایی که به انسان داده است سخن به میان نیاورد و تنها از عملکرد و وظایفی که ما در مقابل نعمت دین و و لایت ائمه اطهار (علیهم‌السام) داشتیم، بازخواستمان کند.

شیخ صدوق به نقل از حاکم بیهقی می نویسد: روزی حضرت علیّ بن موسی الرّضا (علیهماالسلام) در جمع عدّه‌ای نشسته بود: ضمن فرمایشاتی فرمود: در دنیا هیچ نعمت واقعی و حقیقی وجود ندارد. بعضی از دانشمندان حاضر در مجلس گفتند: یابن رسول اللّه ! پس این آیه شریفه قرآن (لتسئلنّ یومئذٍ عن النّعیم ) که مقصود آب سرد و گوارا می‌باشد، را چه می‌گوئی؟

حضرت با آوای بلند اظهار نمود: شما این چنین تفسیر کرده‌اید؛ و عدّه‌ای دیگرتان گفته‌اند: منظور طعام لذیذ است ؛ و نیز عدّه‌ای دیگر، خواب راحت و آرام بخش تعبیر کرده‌اند.

و سپس افزود: به درستی که پدرم از پدرش ، امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت فرموده است که : خداوند متعال نعمت‌هائی را که در اختیار بندگانش قرار داده است ، همه به عنوان تفضّل و لطف بوده است تا مورد استفاده و بهره قرار دهند.

و خدای رحمان اصل آن نعمت‌ها را مورد سؤ ال و بازجوئی قرار نمی‌دهد و منّت هم برایشان نمی‌گذارد، چون منّت نهادن در مقابل لطف و محبّت ، زشت و ناپسند است .

بنابراین منظور از آیه شریفه قرآن محبّت و ولایت ما اهل بیت رسول اللّه (صلوات‌اللّه‌علیهم) است که خداوند متعال در روز محشر پس از سؤال پیرامون توحید و یکتاپرستی و پس از سؤال از نبوّت پیغمبر اسلام از ولایت ما ائمّه نیز سؤال خواهد کرد و چنانچه انسان از عهده پاسخ آن برآید و درمانده نگردد وارد بهشت گشته و از نعمت‌های جاوید آن بهره می‌برد، که زایل و فاسدشدنی نخواهد بود.(۳)

حجت الاسلام حکیمی

۱- اصول کافی / ترجمه مصطفوی ;  ج ۳
۲-آیه 28 سوره انفال
۳-تفسیرالبرهان : ج ۴

نــیّـات قــلبی فـراتر از زمـان و مـکان هـستند

نــیّـات قــلبی فـراتر از زمـان و مـکان هـستند


عالم دنیا عالم تزاحم است و جسم انسان نمی‌تواند همزمان در چندجا باشد و یا چند کار را با هم انجام بدهد؛ بر فرض مثال جسم انسان نمی‌تواند همزمان که در یک اداره و پشت میز در حال خدمت کردن به مردم و یا زمانی که در یک آشپزخانه و در حال پخت غذا برای زائران و محبان اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) است، در همان زمان در کنار بقیه زائران در کنار حرم اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) باشد.

امّا انسان که همین جسم نیست و اعمال انسان هم که به خاطر جسمش ارزش پیدا نمی‌کند؛ هر چند که جسم انسان محدودیت دارد و در زندان زمان و مکان گرفتار است ولی قلب انسان و آنچه در نیّت می‌گذراند نه تنها در این زندان گرفتار نیست بلکه آزادانه می‌تواند در لحظه در هر کجایی که بخواهد حاضر باشد و هر آنگونه که می‌خواهد از خوبی و بدی را اراده کند.

این قلب انسان و آنچه در قلب او پرورش می‌یابد است که دیر یا زود در نهایت به گفتار و رفتار تبدیل می‌شود و نتایجش از خوبی و یا بدی مشخص خواهد شد.

ارزش اعمال انسان‌ها به نیّات قلبی آنهاست و نیّت محصور در زمان و مکان نیست، و هر کسی که قلبش در هر نیّتی از خیر و یا شرّ همراه کسی باشد، در واقع همانند او و درکنار اوست.

امام رضا(ع)
مَنْ‏ غَابَ‏ عَنْ‏ أَمْرٍ فَرَضِیَ‏ بِهِ‏ کَانَ کَمَنْ شَهِدَهُ وَ أَتَاه‏(۱)
کسی که در صحنه انجام عملی حاضر نباشد، امّا به آن کار راضی باشد، مانند کسی است که حاضر بوده و آن را انجام داده است.

۱-التوحید، ص۳۹۲

آنچه تـــرس دارد عـــدالت خـــداست

آنچه تـــرس دارد عـــدالت خـــداست


رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله)
مَنْ کَانَ بِاللَّهِ أَعْرَفَ کَانَ مِنَ اَللَّهِ أَخْوَفَ(۱)
آنکه خداشناس‌تر است، خداترس‌تر است.
 
ترس از خداوند رئوف و مهربان، بخشنده و کریم با توجّه به این هجم از عنایات او در مقابل ناسپاسی و کوتاهی ما در انجام وظایف و عبادت معنی پیدا نمی‌کند تا زمانی که انسان با اسم شریف »عادل« پروردگار آشنا شود و بفهمد که خداوند هر نعمت و هر عنایتی بکند خارج از چهارچوب عدالتش انجام نمی‌دهد و تمام آن مهربانی‌ها و عنایت‌ها خارج از عدالت او نیست و ما باید در صحنه آخرت نسبت به ذره ذره آنچه از امکانات و امتیازاتی که در اختیارمان قرار داده است پاسخگو باشیم.

دقیقاً آنچه که انسان‌ها با وجود همه فضل و کرم خداوند باید در صحنه قیامت از آن بترسند این است که پروردگار در قیامت بی‌عدالتی نمی‌کند و گناهان کسی را با بی‌عدالتی نمی‌بخشد و از ذره ذره اعمال و رفتار انسان با عدالت کامل حساب خواهد کشید.

امّا شاید این سؤال پیش بیاید که با این اوصاف و با توجّه به غلبه اسم عدالت خداوند بر سایر اسماء الهی آیا کسی هست که توان محاسبه اعمالش با خط‌کش عدالت را داشته باشد؟ در جواب این سوال باید گفت آنچه باعث می‌شود مؤمنان بتوانند با سلامت و بدون گناه از صحنه حسابرسی قیامت عبور کنند، عصمت آنان در دنیا و یا نادیده گرفتن گناهان آنان توسط خداوند که عین بی‌عدالتی است، نیست. بلکه سنگینی استغفار و توبه آنان از ترس گناهان و اشتباهاتشان در زمان حیاتشان است که باعث شده عنایت خداوند به سوی آنان جلب و گناهان آنان در پرونده اعمالشان محو شود.

امام سجاد(ع)
مَن اَشفَقَ مِنَ النّارِ بادَرَ بِالتَّوبَةِ اِلیَ اللهِ مِن ذُنُوبِهِ و راجَعَ عَنِ المَحارِم.(۳)
کسی که (براستی) از آتش دوزخ می‌ترسد بی‌درنگ از گناهانش به درگاه خداوند توبه می‌کند و از عمل حرام و نا‌بکار خود دست برمی‌دارد.

حجت الاسلام حکیمی

۱-جامع الأخبار , جلد۱
۲-تحف‌العقول، ص ٢٨٩

سخن و سکوت بجا از صفات علماست

سخن و سکوت بجا از صفات علماست


💬 غالباً مردم اگر یک چیز را بشنوند خوب است، خیال مى‌کنند در همه وقت و همه جا خوب است و اگر بشنوند بد است، خیال مى‌کنند در همه وقت و همه جا بد است و از این جهت است که یک چیز را با نقطۀ مقابلش در برابر یکدیگر قرار مى‌دهند و مى‌پرسند: این خوب است یا آن‌؟ مثلاً آیا سخن گفتن بهتر است یا سکوت کردن‌؟ آیا عزلت بهتر است یا معاشرت‌؟ آیا عفو بهتر است یا مجازات‌؟ آیا قیام و جهاد بهتر است یا سازش‌؟ بدیهى است که هیچ یک از این سؤالات جواب مطلقى ندارد؛ یعنى نمى‌توان گفت به طور مطلق سخن گفتن بهتر است از خاموشى یا خاموشى بهتر است از سخن گفتن، زیرا موارد و شرایط مختلف است: در یک جا باید عفو کرد و در جاى دیگر باید مجازات نمود، یک جا باید قیام و جهاد کرد و جاى دیگر باید راه مسالمت پیش گرفت، یک جا باید لب به سخن گشود و یک جا باید خاموشى اختیار کرد.(۱)

🍃 اگرچه پیش خردمند، خامُشى ادب است
🍃 به وقت مصلحت، آن به که در سخن کوشى
🍃 دو چیز طیرۀ عقل است، دم فرو بستن
🍃به وقت، گفتن و گفتن به وقت خاموشى(۲)

✍️ شأن، منزلت و مقام و جایگاه علمی و معرفتی افراد وقتی معلوم می‌شود که بدانند در چه وقت و در چه مکان و موقعیتی باید سکوت کنند و در چه زمان و موقعیتی باید سخن بگویند و حتّی در آن هنگام هم که سخن گفتند، بدانند چه بگویند و چگونه بگویند. افرادی که در زمان نیاز به روشنگری و تبیین مسیر حق و دفاع از دین و قرآن همواره در سکوت و بی‌عملی باشند و منفعتی برای  خداوند و دین او نداشته باشند، چه بخواهند و چه نخواهند در جبهه باطل و از احزاب شیطان‌اند.

✍️ حجت الاسلام حکیمی

📚پاورقی
۱-حکمت‌ها و اندرزها
۲-گلستان سعدی

دنیا مثال بزرگ‌تری از باطن انسان است.

دنیا مثال بزرگ‌تری از باطن انسان است.


کلینی و ابن‌بابویه و دیگران به سند معتبر روایت کرده‌اند که: امام صادق (علیه السلام) از هشام بن سالم پرسیدند: با عمرو بن عبید بصری از علمای اهل تسنّن چگونه مناطره کردی؟

هشام گفت: فدای تو شوم! من در حضور شما شرم دارم و زبانم کار نمی‌کند که سخن بگویم.
حضرت فرمود: هرگاه شما را امر کنم باید اطاعت کنید.هشام گفت: به من خبر رسید که عَمرو در مسجد بصره می نشیند و برای مردم صحبت می کند، این قضیه برای من گران آمد، حرکت کردم و روز جمعه وارد مسجد بصره شدم، دیدم عمرو در مسجد نشسته و دور او عده ای حلقه زده بودند از او سوال میکردند، پس جلو رفته و آخرِ حلقه دو زانو نشستم و گفتم: ای عالم سوالی دارم اجازه می دهی بپرسم؟ گفت: بله
گفتم: آیا چشم داری؟ گفت: این چه سؤالی است؟
گفتم: سؤال من این است. گفت: بپرس گرچه سوال احمقانه ای است.
دوباره تکرار کردم: چشم داری؟ گفت: بله.
گفتم: به وسیله آن چه چیزهایی را می‌بینی؟ گفت: رنگها و اشخاص مختلف.
گفتم: بینی داری؟ گفت: بله.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: بوها را استشمام می‌کنم.
گفتم: دهان داری؟ گفت: بله.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن خوراکیها را مزه می کنم.
گفتم: زبان داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن سخن می‌گویم.
گفتم: گوش داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن صداها را می‌شنوم.
گفتم: دست داری؟ گفت: بله
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: چیزها را به وسیله آن بر می دارم.
گفتم: دل داری؟ با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: آری، آنچه بر این اعضا و جوارح وارد میشود را به وسیله آن از هم جدا می کنم.
گفتم: همان جوارح کافی نبود و از دل بینیاز نبودند؟ گفت: نه.
گفتم: چرا بی نیاز نیستند با وجود اینکه همه صحیح و سالم هستند؟
گفت: وقتی که این اعضاء در کار خود شک می‌کنند به دل بر می گردانند و به وسیله آن یقین پیدا می‌کنند.
گفتم: پس خداوند دل را در بدن قرار داده تا شک اعضاء را برطرف کند؟ گفت: آری.
گفتم: پس دل باید در بدن باشد و اگر نباشد جوارح در کار خود متزلزل میشوند؟ گفت: بله.
گفتم: ای ابو مروان! خداوند اعضاء و جوارح تو را بدون امام و رهبر نذاشته تا به وسیله آن شک و تردید آنان از بین رود، حال چگونه همه مردم را در حیرت و شک و اختلاف گذاشته و امام و مقتدائی برای ایشان تعیین نکرده تا در شک و اختلاف خود به او رجوع کنن و راه حق را از او یاد بگیرند؟
چون این را گفتم ساکت شد و هیچ جوابی نگفت، سپس گفت قطعا تو هشام هستی، پس برخاست و مرا در بغل گرفت و در جای خود نشاند و تا برخاستم حرفی نزد.
چون این جریان را نقل کردم حضرت صادق (علیه السلام) خشنود شدند و فرمودند: ای هشام! این را از که آموختی؟
گفتم: مطلب را از شما داشتم و اجزای آن را خود با یکدیگر تألیف کردم.
حضرت فرمود: به خدا سوگند که این مضمون در صحف ابراهیم و موسی (علیهما السلام) نوشته شده است.(۲)

✍️ |عالم خارج و محیط زندگی انسان در دنیا نمونه و مثال بزرگ‌تری از عالم باطن و نفس انسان است، انسانی که در عالم باطن و نفس خود نتواند از هوا و هوس‌ها گذر کند و امام خود و چهارچوب تفکّرات و سیاست‌گذاری‌هایش را بشناسد در عالم خارج هم در پیروی و تبعیّت از امام بر حق چه در زمان ظهور و چه در زمان غیبت ناتوان خواهد بود.

حجت الاسلام حکیمی

📕1-کافی، جلد۱

نعمت و یا نقمت

نعمت و یا نقمت


✍️نعمت و امکاناتی بیشتر از‌ آنچه که ما برای زندگی به آن نیاز داریم ، نعمت نیستند و نقمت هستند، چرا که نعمت آنچیزی است که به ما در رسیدن به خواست و رضای پروردگار کمک می‌کند و یا به عبارتی آن امتیاز و امکاناتی که نیاز حقیقی ما برای پیشبرد زندگی و توسعه خدمات ما به سایر بندگان خداست.

🌸امام صادق(ع)
🌸کلُّ بِناءٍ لیسَ بِکَفافٍ فهُو وبالٌ علی صاحِبِهِ یَومَ القِیامَةِ(۱)
🌸هر بنایی که بیش از نیاز باشد، در روز قیامت وبال صاحبش می‌باشد .

✍️ولی اگر امکاناتی داشتیم که برای ما قابل استفاده نبود و ظرفیتی هم برای استفاده از آن برای ما وجود نداشت، این امکانات برای ما نه تنها نعمت نخواهند بود بلکه از این جهت که آن امکانات و امتیازات را در اسارت خودمان گرفتیم و برای استفاده در اختیار سایرین قرار ندادیم، نقمت و مایه دردسر و وبال در آخرت خواهند بود.

✍️حجت الاسلام حکیمی

📗۱-کافی جلد۶

پایداری و استقامت شرط هدایت و عنایت خداوند

پایداری و استقامت شرط هدایت و عنایت خداوند


وَ اَلَّذِینَ اِهْتَدَوْا زٰادَهُمْ هُدیً وَ آتٰاهُمْ تَقْوٰاهُمْ‌(۱)
کسانی که هدایت یافتند، خدا هدایت آنان را افزوده و تقوایشان را به آنان عنایت کرده است.

اهتداء عبارتست از تسلیم شدن و پیروی کردن هر حقی که فطرت سالم به سوی آن هدایت می‌کند، و زیادی هدایت در جمله “و هدایتشان را زیاد کرد” عبارت است از اینکه خدای سبحان درجه ایمان او را بالا ببرد. در سابق هم گفتیم که ایمان و هدایت مراتب مختلفی دارد و مراد از “تقوی” معنایی است مقابل پیروی هواها، که به صورت پرهیز از محارم الهی و اجتناب از ارتکاب گناهان جلوه می‌کند.(۲)

آنها نخستین گامهای هدایت را شخصاً برداشته، و عقل و خرد و فطرت خویش را در این راه به کار گرفته‌اند، سپس خداوند طبق وعده‌ای که داده است مجاهدان راهش را هدایت و راهنمایی بیشتر می‌کند، نور ایمان به قلب آنها می‌افکند، و از شرح صدر و روشن‌بینی بهره‌مندشان می‌سازد، این از نظر اعتقاد و ایمان و امّا از نظر عمل، روح تقوا را در آنها زنده می‌کند، آن چنان که از گناه متنفر می‌شوند و به طاعت و نیکی عشق می‌ورزند.(۳)

وقتی عقل انسان حقانیّت دین و آموزه‌های دینی را قبول می‌کند و با تمام سختی‌ها و بر خلاف تمایلات قلبی و تعلقات و سنت‌های قومیّتی، عرفی و یا حزبی بطور خلاصه برخلاف رضایت اطرافیانش تصمیم می‌گیرد که بر اساس عقلانیّت و مطابق دستورات دینی و رضای خداوند عمل کند، این اتفاق در شروع اتفاقی سخت و تغییر مسیری دشوار جلوه خواهد کرد و خیلی از افراد در همین مرحله در مقابل آزار و اذیّت و تمسخر اطرافیانشان کم می‌آورند و از ادامه مسیر بازمی‌مانند.

امّا در این میان کسانی هستند که با آگاهی و با مطالعه و مهم‌تر از همه با توسّل راه را ادامه می‌دهند و نیشخندها، زخم‌زبان‌ها، شماطت‌ها و حتَی آبروریزی‌ها آنان را از انتخاب درست، ترک گناهان و تن ندادن به تصمیمات گناه‌آلود باز نمیدارد.

به برکت این استقامت و پایداری خداوند در »آیه ۱۷ سوره مبارکه محمد« به آنان وعده هدایت بیشتر در مقابل چالش‌ها و امتحانات جدیدتر می‌دهد، که این هدایت یا می‌تواند از مسیرهای مختلف خارج از وجود انسان مثل راهنمایی و سخنی هدایت‌گر از زبان عالمی ربانی باشد و یا می‌تواند بصورت الهاماتی باشد که در قلب سالک وارد می‌شود و مسیر حق را برایش روشن می‌کند و در برنگاه‌ها عملکرد درست و رفتار مناسب یا همان تقوا را در ذهنش وارد می‌کند که به شرط مراقبه و ترتیب اثر دادن به این الهامات، توفیق ماندن در همین مرحله از ایمان و آمادگی برای گشایش و فتح مراحل بالاتری از ایمان برای سالک فراهم می‌شود.

حجت الاسلام حکیمی

۱-سورم محمد، آیه ۱۷
۲-علامه طباطبابی(ره)، تفسیرالمیزان
۳-آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه

ذهن ما باید به دیدن خوبی‌های دیگران عادت کند!

ذهن ما باید به دیدن خوبی‌های دیگران عادت کند!


امام باقر(ع)
قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ یُقَالَ لَکُمْ(۱)
بهترین سخنی که دوست دارید درباره شما گفته شود را به دیگران بگویید.

یعنی درمورد دیگران به ناحق زبان به بدی و بیان ایرادها و ضعف‌های آنان باز نکنید که اگر راست بگویید غیبت کردید و اگر دروغ گفتید، تهمت زدید.

عموم مردم خالی از اشتباه و خطا نیستند و در کنار تمام امتیازات و خوبی‌هایی که دارند اشتباهاتی هم دارند، عموم مردم به همین‌گونه در کنار هم زندگی می‌کنند و با تحمل بدی‌ها و خوبی‌های یکدیگر روزگار می‌گذرانند، ولی مشکل از آنجایی شروع می‌شود که مردم بدون دیدن خوبی‌ها و خدمات یکدیگر عادت کنند تا به راحتی عیب‌ها و ایرادهای اطرافیانشان را بر زبان جاری کنند و مسائل آشکار و پنهان آنان را بر سر زبان‌ها بیاندازند.

ما هم به مانند دیگران یکی از افراد این جامعه هستیم و در کنار تمام امتیازات و کمالاتی که می‌توانیم داشته باشیم در مواردی اشتباهات و عیب‌هایی هم داریم که طبیعتاً اگر روزی قرعه فال به نام ما بخورد و قرار شود اسم ما بر سر زبان‌ها بیافتد دوست داریم مردم از خدمات و خوبی‌های ما بگویند و به نیکی از ما یاد شود.

انصاف و منطق حکم می‌کند ما هم در مورد دیگران همانگونه سخن بگوییم و یاد کنیم که دوست داریم در مورد خود ما آنگونه سخن گفته شود.

اسکناس به صورت راحت وارد قلک می شود ، اما به صورت راحت از آن خارج نمی‌شود ، گاهی به شکستن و خرد شدن آن هم می‌انجامد ، ذهن آدم ها هم مثل قلک عمل می‌کند ، حرفها راحت وارد می‌شوند ، اما به شکل راحت خارج نمی‌شوند.(۲)

حجت الاسلام حکیمی

۱-بحارالانوار، ج۷۱
۲-حجت الاسلام رنجبر

چرخش دوران عمل ما را بازخواهد گرداند.

چرخش دوران عمل ما را بازخواهد گرداند.


🌸 امام صادق (علیه‌السلام)
🌸منْ ظَلَمَ مَظْلِمَةً أُخِذَ بِهَا فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی مَالِهِ أَوْ فِی وُلْدِهِ(۱)
🌸 هر که ستم بکسی کند بهمان ستم گرفتار شود، در خودش باشد یا در مالش یا در فرزندش.

💬 ظالم به کسی می‌گویند که خود را به سپاس‌گزاری از نعمت‌های بی‌شمار الهی و مراعات تکالیف شرعی ملزم نمی‌داند و در برابر توانایی‌ها و استعدادهایش مسئولیتی ‏احساس نمی‌کند و از سویی حقوق دیگران را نیز پایمال می‌کند.(۲)

✍️ دنیای انسان‌ها و موجودات روی کره زمین دنیایی نیست که پروردگار آن را بدون حساب و کتاب خلق کرده باشد، بطوریکه هر کس به هر طریق و روشی که خواست زندگی کند و نسبت به عملکرد و تصمیماتی که می‌گیرد به هیچ‌کس پاسخگو نباشد و یا فرایند خلقت و چرخش دوران اجازه بدهد خاطیان و ظالمان به حال خود رها شوند.

✍️ظلم تعریف گسترده‌ای دارد و تمام گناهان و اشتباهات انسان را از کمترین غفلت از پروردگار(حق‌الله) که برابر می‌شود با شرک خفی که غفلتی برای اولیاء و انبیاست تا ارتکاب به گناهان کبیره و تجاوز به حقوق خود(حق‌النفس) و یا پایمال کردن حقوق دیگران(حق‌الناس) که طغیانی در سطح مردمی غیر از انبیاء و اولیاست را شامل می‌شود.

✍️حق‌الله، حق‌النفس، حق‌الناس که کمترین غفلت در ادای حقوق بندگی در هر سه عنوان برابر می‌شود با »ظلم« و هر کسی به هر اندازه‌ای در هر بخشی از این سه عنوان حق را رعایت نکند، این کوتاهی برایش پیامد و کفّاره‌ای خواهد داشت که در صورت توبه نکردن و اصلاح نکردن وضعیت، طبق بیان امام صادق(ع) آثار آن اشتباه و ناحق کردن حق در خودش یا فرزندانش و یا اموالش برخواهد گشت.

🍃 چو آتش برافروزی از بهر خلق
🍃 همان آتشت را به دامان کنند

✍️ البته ما انسان‌های غیرمعصوم و دور از وادی توحید همواره در معرض شرک، غفلت و پایمال کردن حقوق دیگران بصورت خواسته یا ناخواسته هستیم که با مراقبه و محاسبه و استغفار باید نفسمان را کنترل، غفلت‌هایمان را پوشش و روحمان را برای رسیدن به بهشت و خروج از تاریکی‌ها رشد دهیم.

✍️ حجت الاسلام حکیمی

📚 پاورقی
 ۱-اصول کافی، الجزء الثانی
۲- اخلاق اسلامی، مهدی علیزاده

ثروتمندی در استدراج و فقیری در آزمندی

ثروتمندی در استدراج و فقیری در آزمندی


رفاه، ثروت و سلامتی جسمی تمام آنچیزی است که مردم دنیا برای بدست آوردن آن صبح تا شب و شب تا صبح در تلاش و تکاپو بسر می‌برند و برای رسیدن به آن رویاپردازی و برنامه‌ریزی می‌کنند؛ این اتفاق هیچ ایرادی ندارد و طبیعت زندگی بشر است و دستوراتی در دین در راستای تأمین و محافظت از همین نیازهای وارد شده است.

واعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَ أَوْلَادُکُمْ فِتْنَهٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ(۲)
و بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمایش است و پاداش عظیم (برای آنها که‏ از عهده امتحان برآیند) نزد خدا است.

امّا نوع انسان‌های سطحی‌نگر بدون در نظر گرفتن زندگی ابدی در آخرت، عنایت و نگاه خداوند را در بدست آوردن همین نیازها خلاصه می‌کنند، بطوری‌که اگر کسی را صاحب ثروت و سلامتی دیدند بر خاص بودن و با خدا بودنش حکم می‌کنند و اگر کسی را در فقر و یا بیماری ببینند بر بی‌خدا بودن و یا گناه‌کار بودن و یا هر سبب و علّتی غیر از با خدا بود و باایمان بودنش حکم می‌کنند. و متأسفانه در این قضاوت تا جایی پیش می‌روند که اگر مؤمنی را در مشکلات و فقر ببینید، این وضعیت او را به خاطر دینداری و ایمانش می‌دانند.

رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله)
إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بعبْدِهِ خَیْرًا عجَّلَ لَهُ الْعُقُوبهَ فی الدُّنْیَا، وإِذَا أَرَادَ اللَّه بِعبدِهِ الشَّرَّ أمسَکَ عنْهُ بذَنْبِهِ حتَّی یُوافِیَ بهِ یَومَ الْقِیامهِ(۱)
هرگاه خداوند خیر بنده‌اش را بخواهد در همین دنیا کیفرش می‌دهد و چون برای بنده‌ای بد بخواهد، گناهانش را نگه می‌دارد تا در روز قیامت به تمام عقوبتش برسد.

امّا واقعیت این است که نه ثروت و رفاه بصورت مطلق دلیلی بر ایمان و عنایت خداست و نه فقر و بیماری بصورت مطلق دلیلی بر گمراهی و عذاب خداست و در تمام این موارد شما می‌توانید انسان‌هایی را پیدا کنید که در عین ایمان و کردار نیک یا در ثروت و یا در فقر به سر می‌برند و در مقابل انسان‌هایی را پیدا کنید که در عین فقر و بیماری یا افرادی صاحب ایمان و عمل صالح هستند و یا افرادی فاسق و خوش‌گذران هستند؛ یعنی ثروت و فقر و همچنین سلامتی و بیماری در بین مردم پخش شده است و خداوند هر کسی را به جهت امتحان و یا پاداش و شاید هم عذابی که ما از آن بی‌خبریم در فقر یا ثروت و بیماری و سلامتی قرار می‌دهد.

امّا بصورت کلی از آیات و روایات می‌توان در مورد علّت بعضی از موارد با خبر شد.

لا یَزالُ البَلاءُ فی المؤمنِ والمؤمنهِ فی جَسَدِهِ ومالِهِ وولدِهِ حَتّی یَلقَی اللّه َ وما علَیهِ مِن خطیئهٍ(۳)
زن و مـرد مـؤمن پـیوسته در جـان و مـال و فرزندشان گرفتار بلا می شوند تا آن که بدون گناه، خدا را دیدار کنند.

و یا در مواردی در روایات ما از استدراج سخن به میان می‌اید بطوریکه امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرمایند

کسی که گناه می‌کند، ولی خدا به او مهلت می‌دهد و باز نعمتش را در اختیارش می‌گذارد، به‌گونه‌ای که از استغفار غفلت می‌کند، دچار استدراج شده است.(۴)

در عنایت و نگاه خداوند، اعمال انسان تعیین کننده است؛ نه ثروت و سلامتی همیشه نشانه‌ای از عنایت خداست که چه بسا عذاب(استدراج) باشد و نه فقر و بیماری همیشه نشانه‌ای از عذاب خداست که چه بسا نعمتی(کفاره گناهان) باشد.

حجت‌الاسلام حکیمی

۱-کافی، ج۲
۲-سوره مبارکه انفال آیه ۲۸
۳-بحارالأنوار ، جلد ۸۱
۴-کافی ج۲

عاقلان و اندیشه‌ورزان، غافل از آخرت نمی‌شوند.

عاقلان و اندیشه‌ورزان، غافل از آخرت نمی‌شوند.


عقل در فرهنگ دینی به مانند عقل در عرف مردم تعریف نمی‌شود.
عموم مردم در جامعه وقتی از فهم و یا نفهمی سخن به میان می‌آید ذهنشان به سراغ انسان‌هایی می‌رود که معلولیت ذهنی دارند و یا تعادل روانی ندارند و یا در بهترین حالت درست متوجه مسائل و آداب و رسوم متعارف جامعه نمی‌شوند.

🌸 امام صادق(علیه‌السلام)
🌸 منْ کَانَ عَاقِلاً کَانَ لَهُ دِینٌ وَ مَنْ کَانَ لَهُ دِینٌ دَخَلَ اَلْجَنَّةَ (۱)
🌸 هر که عاقل است دین دارد و کسی که دین دارد به بهشت می‌رود

✍️ | امّا در فرهنگی دینی و در کلام خداوند، انسان بی‌عقل انسانی است که بصورت روزانه طلوع و غروب خورشید و یا رشد گیاهان و تغییر تحولات این زمین و آن آسمان پر از ستاره را می‌بیند و یا خبر مرگ و میر اطرافیان و همسایگانش را می‌شنود ولی باز وقتی حرف از خداوند و ایمان به او و دین او می‌شود، مؤمنان و پیامبران را به سخره و استهزاء می‌گیرد و با ریشخند و نگاهی عاقل اندر سفیه به دینداران نگاه می‌کند.

💬 | عاقل آن است که اندیشه کند پایان را(۲)

✍️ | و یا در حالتی بهتر کسانی هم هستند که مسخره نمی‌کنند و منکر دین و خداوند هم نمی‌شوند و افراد محترمی هم هستند ولی دیندار هم نیستند و حلال و حرام، محرم و نامحرم برایشان فرقی ندارد که در کلام خداوند و فرهنگی دینی از این جهت که نسبت به آیات الهی و نشانه‌های حقانیّت دین و پیامبران خداوند بی‌اعتنا هستند، در زمره انسان‌های عاقل و دوراندیش که به فکر آبادنی آخرت و زندگی پس از مرگ هستند، قرار نمی‌گیرند.

🍃 راست آنست ره دین که پسندِ خرد است
🍃 که خرد اهل زمین را زخداوند عطاست(۳)

✍️ | حجت‌الاسلام حکیمی

📚 ۱-کافی ج۱
📚 ۲-کنجینه معارف
📚 ۳-دیوان ناصرخسرو

دنیاگرایی در بصیرت و حق‌بینی اختلال ایجاد می‌کند.

دنیاگرایی در بصیرت و حق‌بینی اختلال ایجاد می‌کند.


رسول اکرم(ص)
حبُُ الدُُنیا رَأْسُ کُل خَطیئَةٍ
منشأ همه خطاها توجّه و محبت به دنیاست

بصیرت، دوراندیشی، تشخیص صراط مستقیم و مسیر بندگی موهبتی است از جانب خداوند به انسان و این موهبت تا زمانی همراه انسان است که تعلقات و تمایلات دنیوی در قلب انسان کارساز نشوند، یعنی در تصمیمات و جهت‌گیری‌های انسان نقش‌آفرین نشوند.

به عبارت دیگر  دنیاگرایی و تعلقات دنیا وقــــــتی قـــــــــــلب ســـــــالک را درگـــــــیر مـــــــی‌کند به مـــانند شـــــن و مـــــــــاسه‌هـــــایی عمل مــی‌کند که بوسیله بــــــــــــاد و طــــــــــوفان به داخل چـــــــشم و دهــــــــانش می‌روند و نمی‌گذارد بتواند صـــــــــــراط مـــــــستـقـیـم را درست بـبــیـنـــــد و یــــــا از صراط مستقیم درست بگوید.

حجت‌الاسلام و المسلمین حکیمی

آرامش پیش خداست

آرامش پیش خداست


امام صادق(علیه‌السلام)
الْمُفَوِّضُ أَمْرَهُ إلَى اللّه‏ِ فى راحَةِ الأَبَدِ وَ العَیْشِ الدّائِمِ الرَّغَدِ و َالْمُفَوِّضُ حَقّا هُوَ الْعالى عَنْ کُلِّ هِمَّةٍ دُونَ اللّه‏ِ تَعالى؛
کسى که کارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسایش و خیر و برکت در زندگى برخوردار است و واگذارنده حقیقى کارها به خدا، کسى است که تمام همّتش تنها به سوى خدا باشد.
مصباح الشریعه ص521
 آرامش میوه قلب کسانی است که دست قدرت خداوند را بالاتر از همه قدرت‌ها می‌دانند و به برکّت این معرفت نه دامن خود را برای بدست آوردن پول ، ثروت و آبروی بیشتر به دروغ و فریب آلوده می‌کنند و نه اجازه می‌دهند شیطان بذر حسرت نرسیدن به دنیا و آرزوهای دنیا را در دل آنان بپروراند و در نتیجه تمام همّ و غمّش خدا می‌شود.

حجت الاسلام حکیمی

نــگرانی رزق‌آفـــرین نیست

نــگرانی رزق‌آفـــرین نیست


ایمان و اعتقاد به وجود خداوند قدرتمند و حکیمی که تمام شئون وجودی ما از نوک انگشتانمان تا فرق سرمان از نفس‌ها و دم و‌ بازدم‌هایی که بدون توجّه و شمارش می‌زنیم تا تپش‌های قلبی که در خواب و بیداری در جریان است و ما هیچ دخالت و شناختی در  کارش نداریم، اتفاقی است که باید برای ما و در قلب ما ایجاد شود تا مقداری از مزه آرامش واقعی بهره‌مند شویم.

انسانی که از نگرانی‌هایش به جای ایمان، توکّل و توسّل با فکر و خیال پذیرایی می‌کند و آن‌ها را در ذهنش پرورش می‌دهد باید منتظر باشد تا با انواع و اقسام مریضی‌های جسمی و روانی دست و پنجه نرم کند، چرا که ذهن و بدن انسان توان تحمّل خیالات بیهوده و نگران‌کننده و تفکّراتی که به عمل منجر نمی‌شوند را ندارد و با انباشته شدن اینگونه توهمّات در ذهن، روان انسان رو به سوی فرسودگی می‌رود.

فکر و خیال و ترس از فقر و یا از دست دادن فرصت‌های مالی و یا شغلی اتفافی هستند که باید با برنامه و عاقلانه با آن‌ها مواجه شد و با تدبیر و برنامه مسأله را حل کرد که اگر اینچنین شود بیشترین عنایت‌ها و نگاه‌های پرودگار به انسان در قالب همین تفکرّات و تدبیرهاست که برای او مقدّر می‌شوند.

امّا اگر انسان علارقم اینکه برنامه ریخت و تدبیر لازم را انجام داد ولی باز نگران بود و نگرانی‌اش عاقلانه هم نبود، نشان از ضعف ایمان و شناختش نسبت به پروردگارش دارد و باید متوجّه باشد که آنچه خداوند برای او مقّدر کرده است دیر یا زود به او خواهد رسید و بعد از اینکه انسان وظیفه خودش را انجام دهد، نگرانی و یا فکر و خیال بیهوده برای او رزق‌آفرین نخواهد بود.

امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)
مَنْ وَثِقَ بِأَنَّ مَا قُدِّرَ لَهُ لَنْ یَفُوتَهُ اِسْتَرَاحَ قَلْبُهُ
هر که اعتماد داشته باشد باینکه هر چه برایش مقدّر شده است از وی فوت نمی‌شود دلش آسوده می‌گردد.
غرر الحکم و درر الکلم, جلد۱, صفحه۶۳۶

حجت الاسلام حکیمی

نجوای شیطان

نجوای شیطان


 بعضی از صفات پروردگار بر صفات دیگر غلبه دارند، بطور مثال پرودگار بیشتر از اینکه دنبال غضب و عذاب باشد دنبال رحمت و بخشش است و به همین طریق وقتی بنده‌ای خطا می‌کند و به بی‌راهه می‌رود بلافاصله عذاب او را به خاطر نافرمانی شامل حالش نمی‌کند و فرصتی می‌دهد.

 هر انسانی در روی این کره خاکی از آن جهت که چشمش به آسمان‌های بالا بسته است و متوجّه عزّت و جلال خداوند نیست، می‌تواند تحت تأثیر دنیا و لذّت‌های زودگذر آن قرار بگیرد و بدون آنکه از جانب خداوند کیفری ببیند ـ به شرط آنکه برخلاف حجتی که از جانب خداوند برای او آمده عمل نکرده باشد ـ روزگارش را به گناه سپری کند.

 امّا همین انسانی که عمرش را به گناهی سپری کرده فقط کافیست نیم‌نگاهی متوجّه خداوند شود و پی به اشتباهش ببرد تا به برکّت همان توجّه، همان خداوندی که در گناه گرفتار عذابش نکرد را بخشنده و مهربان ببیند و به سرعت دچار تغییر تحولات روحی شود. البته این عنایت خداوند در لحظه توبه و توجّه شامل حال انسان می‌شود و به شرطی ادامه پیدا می‌کند که انسان هم در همان حال توبه و متعهد به اصلاح آنچه ترک کرده بماند.

 انسان زود متوجّه مهر و رحمت خداوند می‌شود و این به خاطر آن است که خداوند رحمتش بر غضبش پیشی دارد و اگر کسی خود را به خاطر اعمالش ناتوان، ناامید و شرمنده‌تر از آن ببیند که بتواند رو بسوی خدا کند و اظهار پشیمانی و توبه کند، شک نکند که گرفتار بازی شیطان شده و همان شیطانی که او را برای ارتکاب گناه وسوسه می‌کند، حالا در گوش او پیام ناامیدی و شرمندگی برای رفتن به در خانه خدا و توبه را نجوا می‌کند.

 امام سجاد(علیه‌السلام)
 لیْسَ اَلْعَجَبُ مِمَّنْ نَجَا کَیْفَ نَجَا وَ أَمَّا اَلْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَکَ کَیْفَ هَلَکَ مَعَ سَعَةِ رَحْمَةِ اَللَّهِ .
 از اینکه کسی نجات یافته تعجّبی نیست، تعجّب از کسی است که با وجود رحمت گسترده الهی چگونه هلاک شده است؟!
بحار الأنوار , جلد۷۵ , صفحه۱۵۳

 حجت الاسلام حکیمی

جـایگاه عـبادت‌هـای واجـب و مستـحـب در دیـن

جـایگاه عـبادت‌هـای واجـب و مستـحـب در دیـن


اجر و ثواب و خاصیت‌هایی که از عبادت‌های مستحبی بدست می‌آید وسوسه برانگیز است و هر روح لطیف و مستعدی را برای عمل سر شوق می‌آورد.

امّا موضوع از آنجا آغاز می‌شود که اهمیّت عبادت‌های مستحبی برای ما از اهمیّت عبادت‌های واجب بیشتر شود و به آن اندازه‌ای که برای انجام عبادت‌های مستحبی حساسیت نشان می‌دهیم برای عبادت‌ها و وظایف واجب دینی حساسیّت نشان ندهیم و آسودگی و حسرت ما به جای اینکه بر محور انجام وظایف واجب دینی بچرخد بر محور انجام مستحبّات دین بچرخد.

مثال عبادت‌‌های مستحبی و عبادت‌های واجبات در دین مثال مکمل‌های غذایی و غذاهای اصلی برای انسان است، شما هر چقدر از قرص‌ها و شربت‌های تقویتی استفاده کنید و هر چقدر هم در توضیحات این مکمل‌ها از اثرات فوق‌العاده و ویتامین‌های متنوع موجود در این داروها بشنوید و بخوانید باز هم این داروها مادامی که انسان وعده‌های اصلی غذای روزانه را نخورد، برای انسان فایده‌ای ندارند.

به عبارتی ای مشتاقان طریق سعادت نکند که لحظات شادابی نفس را برای  عمل به مستحبات بگذارنید در حالی که الویت با غذای اصلی و عبادت‌های اصلی و واجب شما است و از طرف دیگر نکند نفستان را آنقدر در انجام عبادت‌های مستحبی تحت فشار قرار دهید که دیگر حوصله و شوقی برای انجام عبادت‌های واجب نداشته باشد، و یا حتّی نشود که عبادت‌های واجب را به خاطر بی‌حالی رها کنید در حالی که اگر بنا بر رها کردن و انجام ندادن عبادتی به خاطر بی‌حالی باشد آن عبادت‌های مستحبّی است و نه عبادت‌های واجب شما.

امیرالمؤمنین علی(ع)
»خادِعْ نفسَکَ فی العِبادَةِ ، و ارفُقْ بها و لا تَقهَرْها ، و خُذْ عَفوَها و نَشاطَها ، إلاّ ما کانَ مَکتوبا علَیکَ مِن الفَریضَةِ«
برای عبادت کردن نفْس خود را بفریب و با آن ملایمت کن و به زور [به عبادت ] وادارش مکن و در زمان فراغت و نشاطش او را به عبادت گیر مگر در عباداتی که بر تو واجب گشته
نهج البلاغة : الکتاب 69

حجت الاسلام حکیمی تهرانی

در آشـــکار کردن نــیّت‌ها عــنایت اســت

در آشـــکار کردن نــیّت‌ها عــنایت اســت


بقره آیه ۶۲
«وَ مَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ »
«چرا در راه خدا و نجات بیچارگان از مردان و زنان و کودکان پیکار نمى‌کنند؟»

وقتی انسان‌ها خواسته‌های بر حق و  قلبی خود را آشکارا بیان می‌کنند و بــرای رسیــدن به آن سـعی و تــــلاش می‌کنند، ایـــنـجـاست که خــداوند می‌پسندد و با تــوجّه به زحمات و تـــلاش‌های آنان عــنایت‌های خود را شامل حالشان می‌کند.

حــــــــضور در راهـــپیمایی و پنهان نــکردن و به صـــحنه آوردن آن نـــفـرت و دشـــــــمنی‌ایی کــه در قـــــلـــب ما نــــــسبت به شــــــیاطین و مـــــــــستکـبران بین‌المللی وجــود دارد، آن اتــــفاقی است که خــــداوند دوست دارد ببیند.

عنایت و یا عذاب خاصی برای کسانی که ایمان و یا کفرشان را در قلبشان مخفی می‌کنند، وجود ندارد.

به قلم حجت الاسلام حکیمی

دیــــن ســلیقه‌ای نـــداریم!

دیــــن ســلیقه‌ای نـــداریم!


بقره آیه ۶۲
«مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ »
 «هر کــدام بـخدا و دنـــیاى دیــگر مـعتقد باشـند و عــمل صــالح انجام دهند پـاداش آنها نزد پــروردگارشان است.»

پروردگار تنها اعمال صالح را از انسان قبول می‌‌کند، و یکی از شرایط عمل صالح این است که انسان به تمام آنچه پیامبر خدا از طرف پروردگار به بشر آموخته ایمان و باور داشته باشد

اگـــر کــــسی بین آمـــــوزه‌های دیــــنی فرق بگذارد و یکی را قــبول و دیگری را قبول نکند، از دایره ایمان خارج شده است و هیچ‌کدام از اعـــمالش صـــالح نـــخواهد بود.

 به قلم حجت الاسلام حکیمی

مــــحبّت نــــاکــــارآمد

مــــحبّت نــــاکــــارآمد


محبت اهل بیت(ع) تا زمانی که در قلب انسان آنقدر قوی نشود و رشد نکند که به مودّت تبدیل شود و بتواند مانع انسان از انجام محرمات و گناهان کبیره و محرک انسان به انجام واجبات و وظایف دینی شود، برای انسان فایده‌ای نخواهد داشت و عاقبت به خیرش نخواهد کرد.

«قُل لَّا اَسْاَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْرًا اِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی»
ای پیامبر! بگو در ازای آن [رسالت] پاداشی از شما نمی‌خواهم، مگر مودّت درباره خویشاوندان.
سوره مبارکه شوری آیه ۲۳

بــــرکـت عــــمر

بــــرکـت عــــمر


تــاثیرپذیری و بــهـره‌مندی مفید و برحق دیگران از وجود، آثار  و یا خدمات یک‌نفر به میزان اخـــلاص صــاحب اثر نسبت به پروردگار بستگی دارد.

به عبارتی دیگر برکت وجودی هر انسان به مــیزان شناخت صــحیح و اخــلاص او گره خورده است و انسان به هر مقدار که در افعال ، رفتار و آثار خود بعد از شناخت صــحیح از دین بتواند از غیر خدا خالی و از خدا پر شود، به همان مقدار وجود و آثارش برکت پیدا می‌کند.

رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌اله)
«بِالاِْخلاصِ تَتَفاضَلُ مَراتِبُ الْمُؤْمِنِینَ»
برترى درجات مؤمنان بر یکدیگر به اخلاص است.
تنبیه الخواطر : 2/119

مــتوقف نــشدن و ســلوک سالک

مــتوقف نــشدن و ســلوک سالک


متوقف نشدن و سلوک ســـــــــهم ســــــــالــکانــی اســـــت کـــه در عـــــبادت و اذکـــــــار از عـــبدالخـــواص و عـــبدالاثــــار بـــــودن عــــبور کنند و عــــــبدالــــمـعنی شـــوند.

تـــواضـع یـــا تـــــوّهـم

تـــواضـع یـــا تـــــوّهـم


همان‌گونه که بـــــندگی و عـــبادت شـــــیطان در مقابل پروردگار به دلیل عدم تواضع و سجده او در برابر حضرت آدم (ع) به باد رفت، تـــواضع انسان در برابر پروردگار هم تا زمانی که قلب انسان در برابر اولــــیـاءالله و اهـل ولایت مـــتواضع نشود، مـــعنی پیدا نمی‌کند و توهّم است.

 به عبارت ســاده‌تر تـــواضع و احــترام قلبی در مقابل اولیاء‌الله همان تـــواضع در مقابل پروردگار و قرار گرفتن در مسیر ولایت است که انسان را رفعت مــقام مـی‌دهد.

 امام صادق(ع)
 لَا أَقَامَ اللَّهُ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ آیَةً لِلْعَالَمِینَ إِلَّا بِالْخُضُوعِ لِعَلِیٍّ(ع)
خداوند عیسی را نشانه‌ی قدرت خود برای جهانیان قرار نداد مگر با تواضع و فروتنی در برابر امیرالمومنین علی (ع)
 بحار الانوار علامه مجلسی(ره)، ج26، ص294، ح56

به قلم استاد حکیـمی

مـــیوه انــــقلاب ایـــــران

مـــیوه انــــقلاب ایـــــران


آن ایـــستادگی و مـــقاومتی که در غـــزه است شاخ و برگ درختی است که پنجاه سال قبل امام خمینی(ره) در ایران کاشت و آمــــریکا با حمایت از اسرائیل و کشتن وحشیانه زنان و کودکان می‌خواهد جلوی رشد همان درخت را بگیرد و شاخ و برگ همان درخت را قطع کند تا از سرعت افــول تــــمدّن و هـــویّت شـــیطانی خود بـــــکاهد.

حجت الاسلام حکیمی

فَــــــرَجِ مُــــحَمِّد وال مُـــــحَمِّد

فَــــــرَجِ مُــــحَمِّد وال مُـــــحَمِّد


بــــیداری وجـــــدان‌های مردم جهان و عــــــدالت خـواهی و ظــلم‌ســـــتیزی آنـان مرتبه‌ای از مراتب فَــــــرَجِ مُــــحَمِّد وال مُـــــحَمِّد(صلی‌الله‌علیه‌واله)است.

استاد حجت الاسلام حکیمی

خشــم شــیطان

خشــم شــیطان


جنگ، جنگ ایمان و کفر است و زمان زمان ظهور قدرت حق و مـــوشـک‌هایی که بر سر مردم غـــزه فرود می‌آید، در حقیقت مـــوشک‌هایی هستند که شیطان و شیطان‌پرستان بر سر تمام خداشناسان دنیا می‌زنند و خــــشم و نفرت خود را از پرودگار، ملائکه مقرب، انبیاء، مؤمنین و خداپرستان بروز می‌دهند.

قُلۡ مَن کَانَ عَدُوّٗا لِّـجِبۡرِیلَ فَإِنَّهُۥ نَزَّلَهُۥ عَلَىٰ قَلۡبِکَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِینَ / سوره مبارکه بقره آیه ۹۷
(آنها(یهود) می‌گویند: «چون فرشته‌ای که وحی را بر تو نازل می‌کند، جبرئیل است، و ما با جبرئیل دشمن هستیم، به تو ایمان نمی‌آوریم!») بگو: «کسی که دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خداست) چرا که او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل کرده است؛ در حالی که کتب آسمانی پیشین را تصدیق می‌کند؛ و هدایت و بشارت است برای مؤمنان.»

مَن کَانَ عَدُوّٗا لِّلَّهِ وَمَلَـٰٓئِکَتِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَجِبۡرِیلَ وَمِیکَىٰلَ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَدُوّٞ لِّلۡکَٰفِرِینَ / سوره مبارکه بقره آیه ۹۸
کسی که دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئیل و میکائیل باشد (کافر است؛ و) خداوند دشمن کافران است.

استاد حکیمی تهرانی

دیوانــگی اســرائـــیـل

دیوانــگی اســرائـــیـل


 وضعیـــــــــــــــت و دیوانـــگی اسرائیل در حمله به مردم عادی غزه به مانند حیوانی است که در آخرین لحظات زندگی و قبل از جان دادن تمام بدنش را با تمام قدرت و بدون هدف تکان می‌دهد.

 هر چند از یک طرف مشورت‌ها و توصیه‌های هم‌پیمانان و از طرف دیگر تهدیدها و ترس از ایران باعث شده کمی آرام‌تر شود، ولی طوفانی که شروع شده دیر یا زود او را خواهد برد.

 استاد حجت الاسلام حکیـمی تهرانی

در فضیلت ذکر صلوات

در فضیلت ذکر صلوات


هر نعمتی که از مسیر ذکر صلوات از سوی  پروردگار برای انسان باز شود، نوری است فراتر از خود ذاکر و به مانند بذر درختی است که در روی این کره خاکی رشد خواهد کرد و گسترش خواهد یافت و تمدّن خواهد ساخت.

استاد حجت الاسلام حکیمی

جنگ امیدها

جنگ امیدها


امیرالمؤمنین علی(ع)
«فی القُنوطِ التَّفریطُ»
نومیدی، باعث کوتاهی در عمل می شود.

ناامیدی چه از فضل و کرم خداوند و چه از رسیدن به آرمان‌ها و خواسته‌هایمان فرقی ندارد کدام باشد در هر صورت ناامیدی انسان را زمین‌گیر، سعی و تلاش او را تحت شعاع و فروغ ذهنی او را خاموش خواهد کرد.

 به عبارتی آنچیزیی که شیاطین را زنده نگه می‌دارد، امید آنان برای ناامیدی ماست.

حجت الاسلام حکیمی تهرانی

شبهات مشت‌هایی هستند که خواهند کوبید

شبهات مشت‌هایی هستند که خواهند کوبید


وقتی شبهات در ذهن مردم جامعه اثر بگذارند، مشت‌های گره کرده‌ آنان بصورت مردم کشور خودشان خواهد کوبید، لوله تفنگ‌های آنان به سمت نیروهای کشور خودشان خواهد چرخید، سخنان گزنده آنان دل‌های اطرافیان و نزدیکان خودشان را خواهد سوزاند.
 یکی از مواردی که باعث می‌شود دوستان، اطرافیان و مردم ما بر علیه ما شوند و دین و آئین دینی را به سٌخره بگیرند، کوتاهی دولت‌مردان ما و شاید هم خود ما در آگاه نبودن و آگاه نکردن مردم کشورمان است.
نمازما، حجاب‌ما، روزه و دین عزیز ما که برای لحظه به لحظه زندگی ما برنامه دارد و از چنان جامعتی برخوردار است که به گواهی مردان علم، دشمنان و مخالفان را در بحث و گفتگو زمین‌گیر کرده است.
امّا متأسفانه ما بی‌خبرانی که روزانه بیشتر از اینکه وقتمان را برای خواندن و شنیدن خوبی‌های دین بگذاریم، برای خواندن و شنیدن شبهات جذاب و سخنان مخالفان در فضای مجازی می‌گذرانیم.

حجت الاسلام حکیمی

ایمانی که با ثروت بیاید دور انداختنی است.

ایمانی که با ثروت بیاید دور انداختنی است.


ایمان و اعتقادی که بودن و نبودنش به فقر و ثروت گره خورده است، دور انداختنی است.

تمدّن‌ها نتیجه اندیشه‌هاست

تمدّن‌ها نتیجه اندیشه‌هاست


 تمدّن‌ها را مردمی می‌سازند که تفکّرشان و سبک زندگیشان در اختیار و متأثر از صاحب تمدّن باشد. صاحب تمد‌ّن اسلام پیامبر اکرم(ص)  و مبنای تفکّرات ایشان بر اساس متون وحیانی (قرآن کریم) است.  هر قدر این آموزه‌ها در تفکّرات و اندیشه‌های مردم، مسئولان و مسلمانان و در نتیجه سبک زندگی آنان جریان پیدا کند، به همان اندازه تمدّن و  سبک زندگی یک امّت جهانی می‌شود.

استاد حجت الاسلام حکیمی

مقدمه مقبولیت آگاهی مردم است

مقدمه مقبولیت آگاهی مردم است


حکومتی که نتواند از مشروعیتش برای بالا بردن سطح آگاهی مردمش و در نتیجه مقبولیتش استفاده کند، محکوم به شکست خواهد بود.

استاد حجت الاسلام حکیمی

دینداری ناآگاهانه

دینداری ناآگاهانه


نماز، روزه و حجابی که از روی عادت و تقلید ناآگاهانه از دیگران باشد، دیر با زود محکوم به نخواندن، نگرفتن و برداشتن است.

توکل تعیین کننده است

توکل تعیین کننده است


مهم نیست چقدر عالِم، عابد و یا زاهد باشیم، هر کسی به اندازه توکّلی که دارد با پروردگارش ارتباط دارد.

قدرت توکّل

قدرت توکّل


استاد حجت الاسلام حکیمی

توکل سریع‌ترین و آنی‌ترین اراده برای رسیدن به الله است که همه اسماء جلال و جمال الهی در استخدام آن و همه مخلوقات از گناه‌کاران تا قدیسان تنها به اندازه توکّل، تحمّل و کمالشان از آن بهره‌مند هستند.

توکل آرام کننده طوفان نفس است

توکل آرام کننده طوفان نفس است


هر تلاطم و طوفانی که خداوند در مسیر سفر سالک رقم می‌زند، لایه‌ای از تعلقات و توهمات او را هدف قرار می‌دهد که با تحمّل و توکّل، مانع رفع و دریا آرام‌ خواهد شد.

رشد درخت ایمان

رشد درخت ایمان


استاد حجت الاسلام والمسلمین حکیمی

تکمال و رشد درخت ایمان سهم سالکانی است که از چالش‌ها، مشکلات و سختی‌ها دیندار و باتقوا خارج شوند.

قدرت گریه بر اباعبدالله الحسین(ع)

قدرت گریه بر اباعبدالله الحسین(ع)


افسردگی، ناامیدی و پوچی انسان‌ از آنجایی شروع شد که خندیدن، رقصیدن و مستی را به معنای شادی و گریستن را به معنای ضعف و بیچارگی برای او تعریف کردند.
و این در حالی است که قدرتمندترین و خوشحال‌ترین انسان‌ها از پس گریه‌ بر ابا عبدالله الحسین(علیه‌السلام) متولد شدند.

عذاب آفرین و حسرت‌زا

عذاب آفرین و حسرت‌زا


در این روزهایی که تورم و افزایش قیمت‌ها امان از مردم بریده و فقیر را فقیرتر کرده وقتی سخن از بندگی و دینداری زده می‌شود به گوش بعضی‌ها که فکر و ذکرشان دنیایشان شده آنچنان سنگین می‌آید که به چشم تمسخر به موضوع نگاه می‌کنند و تصوّر می‌کنند که همه هم مثل آنان باید خدا را فراموش کنند و برای پول بیشتر به جزع فزع بیفتند.

سرسپردن و راضی شدن به تقدیر و مصلحت پروردگار متعال بعد از سعی و تلاش و انجام وظیفه بهترین و آرامش‌بخش‌ترین اتفاقی است که می‌تواند شیرین‌ترین لحظات عمر ما را رقم بزند؛ امّا در مقابل فرار از مدیریّت زندگی با سرمایه در دست و طمع کردن به سرمایه بیشتر به بهانه‌های مختلف، وقتی باعث شود که خدا و حلال و حرامش را فراموش کنیم و با زندگی سالم و پاک خداحافظی کنیم آنگاه دیگر نه رویی از آرامش خواهیم دید و نه فرصت و حوصله‌ای برای شنیدن نصیحت نصیحت کنندگان

آیه 27 سوره مبارکه فرقان
«وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی‏ یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلا»
(یادکن)روزی را که ستمگر دست‌های خویش بگزد و گوید: ای کاش طریقه پیغمبر را پیش گرفته بودم