سوره مبارکه آلعمران آیه 139
«وَ لَا تَهِنُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ»
«سستی مکنید و غمگین نشوید، که شما [از دیگران] برترید، [البتّهّ] اگر با ایمان باشید»
وقتی ایمان همراه با عمل به تعهّدات آن ایمان، نه ایمان به معنای صرفاً یک امر قلبی، برای مؤمن شکل میگیرد؛ وقتی ایمان او یک ایمان آگاهانه است، نه مقلدانه یا متعصبانه
به دیگر سخن: وقتی شرط ﴿إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَّ﴾ حاصل میشود، اینجا مؤمن ﴿وَلَاَ تَحَزۡنوُا﴾ْ را حس میکند؛ در مواجهه با دشمنها و دشمنیها از نصرت و مدد خدا برخوردار میگردد و ﴿وَلَاَ تَحَزۡنوُا﴾ْ میشود و میبیند دستی بالای همۀ دستهاست.
ایمان به خدا یعنی ایمان به قدرتی بالاتر از آنچیزی که داشتن آن در دنیا و برای دنیا طلبان مایه عزّت، قدرت و اقتدار است، ایمان به خدا یعنی در آن هنگام که دنیا طلبان با تکیه بر تجهیزات و امکانات و پول و سرمایه خود وارد میدان میشوند، شما با تمام تلاش و مناسبترین سرمایه خود و در عین حال بدون تکیه بر امکانات و تجهیزاتتان و تنها با توکّل بر خدا وارد میدان شوید و امیدتان به عنایت و حمایت خدا بیشتر از قدرتی باشد که در تجهیزات و سرمایه شما وجود دارد و از آن مبداء برای شما ایجاد میشود.
ایمان به خدا و به دنبال عنایت خدا بودن به معنی تنبلی کردن »وَ لَا تَهِنُوا « و چارهای نیاندیشیدن نیست و یا به معنی این نیست که به دنبال آنچیزی که برای اهل دنیا مایه قدرت است، نباشیم، نیست، بلکه به هر مقدار که در تحصیل علم که مقدمه قدرت است کوتاهی کنیم، به همان اندازه ضربه خواهیم خورد و به هر اندازه که خودمان را از داشتن سلاح و آن تکنولوژیایی که برای دفاع در مقابل تهدیدات دشمن لازم داریم، محروم کنیم به همان اندازه ضربه خواهیم خورد.
به عبارت دیگر ملاک عنایت خدا را باید در سعی و تلاش و مجاهده پیدا کنیم. اگر ما تمام تالاش خود را کردیم ولی به آن علم و تکنولوژی که لازم داشتیم نرسیدیم، نباید نگران باشیم» لَا تَحْزَنُوا« چون عنایت خدا وجود دارد و در نقطه مقابل اگر هم تلاش کردیم و به علم و تکنولوژیایی رسیدیم که ما را به بالاترین قدرت در مقابل مهاجمان تبدیل کرد، نبایید مغرور شویم و خدا را فراموش کنیم چرا که ملاک برتری و موفقیت برای مؤمنان برتری تجهیزات و علوم و فنون نیست بلکه قدرت ایمان آنان بعد از تلاش و مجاهده آنان است که تعیین کننده است و باعث میشود که مصداق فراز آیه ۱۳۹ سوره مبارکه آل عمران وقتی که پروردگار خطاب به مؤمنان میفرمایید» أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ « قرار گیرند.
فریبکاری و بر علیه منافع و احساسات مردم و بر ضد مردم عمل نکردن هنری است که با خودسازی و ترک دروغگویی شروع میشود و با خیرخواه شدن و به نفع و صلاح مردم عمل کردن ادامه پیدا میکند.
کمترین مرتبه و اولین مرحلهای که میتوان برای انسان در راستای انسان شدن تصوّر کرد راستگویی و صداقت در گفتار است، بطوری که اگر بنا شد انسان زبان باز کند و سخن بگوید به دروغ و نفاق سخن نگوید.
متأسفانه بسیاری از مردم نفاق و دورویی و مکر و خدعه را یک امتیاز برای خود میشمارند و به آن نام «زرنگی» میدهند، صداقت و صراحت و یکرویی را از کمشعوری میشمارند، گمان میکنند که با مکر و خدعه و نفاق بهتر میتوان با عوامل حیات هماهنگی کرد و پیش رفت، غافل از اینکه طبع عالم بر درستی و صداقت است، آن کس که با خدا مکر کند خداوند فوق همه مکرکنندگان است.(1)
در قرآن کریم از راستی و صداقت کم سخن به میان نیامده و ما باید بدانیم که مکر و نیرنگ و نفاق با همه پیشرفتها و کارگشاییهایی که می تواند داشته باشد، موقّت و محکوم به شکست است و طبق اراده پروردگار روزگار بساط نیرنگ و دورویی را درهم خواهد پیچید و شیشه نفاق را خواهد شکست.
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مَجاز کرد
امّا بر خلاف این سخن و عقیده اشتباه بسیاری از مردم که نفاق و دورویی را زرنگی و آنرا برای خود یک امتیاز میدانند، باید گفت که دروغگویی از ترس و یا طمع شروع میشود، ترسی به جهت از دست دادن منافع شخصی و یا طمعی به جهت به دست آوردن منافع و سود بیشتر و این در حالی است که طبق وعده خداوند چرخ روزگار نه آن سودی که به دروغ حفظ شده است را برای صاحبش نگه خواهد داشت و نه آن منفعتی که بدست آمد را برای صاحبش گوارا و مایه آرامش خواهد کرد.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«لَوْ تَمَیَّزَتِ الْأَشْیَاءُ لَکَانَ الصِّدْقُ مَعَ الشَّجَاعَةِ وَ کَانَ الْجُبْنُ مَعَ الْکَذِب»(2)
«اگر خصلت ها از یکدیگر متمایز و جدا شوند، هر آینه راستی با شجاعت باشد و بزدلی با دروغ»
پاورقی
1-مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج22، ص: 210
2-تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 219 ، ح 4349
خواندن بدون توجّه و بدون تفکّر و حتّی با تفکّر ادعیه و قرآن کریم ناپسند نیست و میتواند مقدمهای برای اتفاقات بهتر باشد، امّا جمع کردن حواس و در ادامه آن توجّه قلبی برای رسیدن به صداقت باطنی و هماهنگ شدن با حقایقی که در پشت الفاظ و متون معنوی دین در جریان است هم اتفاقی نیست که بشود آنرا نادیده گرفت و از آن سخن به میان نیاورد.
مثلاً ما به صورت روزانه در هر نمازی جمله«ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را تکرار میکنیم و این در حالی است که ما در زندگی نسبت به حقایقی که در پشت این جمله در جریان است و ما باید روحمان را برای فهم و درک آن تربیت کنیم غافل و بیتفاوت هستیم.
پس طبیعتاً وقتی ما نخواستیم خودمان را تربیت کنیم و نخواستیم که با خودسازی و تربیت نفس فطرت پاکمان را که سرمایه ماست بیدار کنیم، پس فهمی هم از حقایق و روابط بر حقّی که در خلقت توسط پروردگار وضع شده است نخواهیم داشت و به دنبال آن هم هر تحلیل و هر برداشتی که از معارف و آموزههای وحیانی و آسمانی که فراتر از فهم ما است را بخواهیم ارائه کنیم بر خلاف صداقت و وضع الهی خواهد بود.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«اَلصِّدْقُ مُطابَقَةُ الْمَنْطِقِ لِلْوَضْعِ الاْءلهِیِّ»(1)
«راستگویی مــوافقــت و مطابقت گفتار با وضع الهی است»
و یا در حالت دیگری وقتی در مناجات با خدا وند متعال میگوییم
«اِنّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّموتِ وَ الاَرْضَ»(2)
«من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده است»
اگر روی دلمان متوجّه پروردگار عالم نباشد و مشغول آلام و آرزوهای غیر او باشد پس ادب نکردهایم و آئین صداقت را به جا نیاوردهایم.
امّا با این همه و با تمام این توضیحاتی که در باب جدی گرفتن صداقت باطنی در عبادت مطرح شد هیچگاه نباید فراموش کنیم که حصول آمادگی معنوی و درک معارف الهی مسألهای نیست که یکشبه و با خواندن یک مقاله و یا کتاب حاصل شود و لازمه این اتّفاق و آمادگی قلب برای قبول این معارف، جدی گرفتن دستورات دینی از ترک محرمات تا انجام واجبات الهی است.
ما درس صداقت و صفا میخوانیم
آیین محبت و وفا میدانیم
زین بیهنران سفله ای دل! مخروش
کآنها همه میروند و ما میمانیم
پاورقی
1-غررالحکم، 2/6
2-سوره مبارکه انعام، آیه22
درست است که تدبیر و برنامهریزی و خود را در معرض اسباب قرار دادن لازمه زندگی در این دنیاست، ولی گاهی اوقات آدم مؤمنانی را میبیند که بدون برنامهریزی و بدون اینکه خود را در معرض اسباب و واسطههای روزی قرار بدهند، تنها با انجام وظیفه و توکّل به درگاه خداوند، دنیا به طرف آنها حرکت میکند و اسباب و واسطههای روزی بدون حساب و کتابی جلوی پایشان قرار میگیرد
«وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ به غیرِ حِسَابٍ»(1)
«إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ به غیرِ حِسَابٍ»(2)
«وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ به غیرِ حِسَابٍ»(3)
«تا خدا آنان را بر [پایه] نیکوترین عملی که انجام دادهاند پاداش دهد ، و از فضلش برای آنان بیفزاید ، خدا به هر که بخواهد بیحساب روزی میدهد»
پاورقی
1-بقره/212
2-آل عمران/37
3-نور/38
عبادت و زیاد نماز خواندن و روزه گرفتن همیشه نمیتواند امنیّت معنوی و اعتقادی انسان را حفظ کند و انسان را از فتنهها و شبهات و سوالاتی که از دین و یا بر علیه مطرح میکنند محافظت کند، به همین جهت شاید یکی از دلایلی که در قرآن نزدیک به سیصد مرتبه مخاطب را به تفکر و تعقّل و آگاهی نسبت به مسائل مختلف دینی و اعتقادی دعوت کرده است همین باشد
امام صادق(علیهالسلام)
«اَفضَلُ العِبادةُ اِدمانُ التَّفکُّرفی اللهِ و فی قُدرَتهِ»(1)
«برترین عبادت مداومت نمودن بر تفکّر درباره خداوند و قدرت اوست»
امام حسنعسگری(علیهالسلام)
« لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ»(2)
«عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است»
پاورقی
1-الکافی،ج2،ص55
2-تحف العقول، ص442
توبه از گناهان زیباترین اتفاق است
مهلّت توبه و بازگشت به سوی خوبیها از زیباترین اتفاقاتی است که خداوند برای بندگانش رقم زده است، در هر سنّی و با هر گناهی و به هر اندازهای فقط کافی است کمی دلت برای خوب بودن و پاک شدن به شوق بیافتد تا ببینی که خداوند را چطور خریدار دلهای شکسته و پشیمان خواهی یافت.
آمرزش گناهان وعده خداوند است به توبه کنندگان
وعده آمرزش و گذشت از گناهان از وعدههای پروردگار متعال به بندگان گناهکار خود است، آن بندگانی که پس از پشیمانی از کار خود دست نیاز و استغفار به سوی پروردگار عالم دراز میکنند و از اشتباه خود توبه میکنند.
«یَأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ تُوبُواْ إِلیَ اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسیَ رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سَیِّاتِکُم»(1)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، به درگاه خدا توبه کنید توبهای از روی اخلاص. باشد که پروردگارتان گناهانتان را محو کند»
بیم نبخشیدن وسوسه شیطان است
اگر کسی در دل خود این بیم را داشته باشد که خداوند او را نخواهد بخشید، باید بداند که این یک وسوسه شیطانی است که میخواهد او را از بازگشت به سوی خداوند و بنده شدن برای خالق مهربان عالم باز بدارد.
یک قاعده کلی در توبه کردن وجود دارد و آن این است که بعد از پشیمانی و استغفار از گناه دیگر آن گناه را تکرار نکنیم، که همین اقدام باعث آمرزش اشتباهات و جلب رحمت پروردگار به سوی ما خواهد شد.
برکات و منافع توبه
چه معاملهای پرسودتر و پرمنفعتتر از آمرزش گناهان گذشته و چه معاملهای دلچسبتر از پوشاندن اشتباهات و خطاهایی که اگر فاش شود آبروی انسان خواهد رفت.
عفو و بخشش گناهان اولین آثار توبه است
«وَ هُوَ الَّذی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئات»(1)
«واوست که توبه بندگانش را میپذیرد و از گناهان عفوشان میکند»
علاوه بر عفو وبخشش محوکردن گناهان از آثار دیگر توبه است
«اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ إِنَّهُ کاَنَ غَفَّارًا»(3)
«از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است»
در ادمه غفران پروردگار نزول نعمتهای آسمانی و دادن فرزندان و وسعت در معاش وعده وعده دیگر پروردگار است.
«یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکمُ مِّدْرَارًا وَ یُمْدِدْکمُ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ یجَعَل لَّکمُْ جَنَّاتٍ وَ یجَعَل لَّکمُْ أَنهْارًا»(4)
تا از آسمان برایتان پى در پى باران فرستد، و شما را به اموال و فرزندان مدد کند و برایتان بستانها و نهرها بیافریند
عبد گناهکار من چرا ز من جدا شدی
بر در غیر رفتی و دور ز آشنا شدی
قرار ما نبود این، مرا رها کنی چنین
دیده ز هم گشا ببین خود به کجا رها شدی
پاورقی
1-سوره مبارکه تحریم آیه 8
2-سوره مبارکه شوری آیه 25
3-سوره مبارکه نوح ایه10
4-سوره مبارکه نوح ایات 11-12