کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جایگاه امامت» ثبت شده است

دنیا مثال بزرگ‌تری از باطن انسان است.

دنیا مثال بزرگ‌تری از باطن انسان است.


کلینی و ابن‌بابویه و دیگران به سند معتبر روایت کرده‌اند که: امام صادق (علیه السلام) از هشام بن سالم پرسیدند: با عمرو بن عبید بصری از علمای اهل تسنّن چگونه مناطره کردی؟

هشام گفت: فدای تو شوم! من در حضور شما شرم دارم و زبانم کار نمی‌کند که سخن بگویم.
حضرت فرمود: هرگاه شما را امر کنم باید اطاعت کنید.هشام گفت: به من خبر رسید که عَمرو در مسجد بصره می نشیند و برای مردم صحبت می کند، این قضیه برای من گران آمد، حرکت کردم و روز جمعه وارد مسجد بصره شدم، دیدم عمرو در مسجد نشسته و دور او عده ای حلقه زده بودند از او سوال میکردند، پس جلو رفته و آخرِ حلقه دو زانو نشستم و گفتم: ای عالم سوالی دارم اجازه می دهی بپرسم؟ گفت: بله
گفتم: آیا چشم داری؟ گفت: این چه سؤالی است؟
گفتم: سؤال من این است. گفت: بپرس گرچه سوال احمقانه ای است.
دوباره تکرار کردم: چشم داری؟ گفت: بله.
گفتم: به وسیله آن چه چیزهایی را می‌بینی؟ گفت: رنگها و اشخاص مختلف.
گفتم: بینی داری؟ گفت: بله.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: بوها را استشمام می‌کنم.
گفتم: دهان داری؟ گفت: بله.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن خوراکیها را مزه می کنم.
گفتم: زبان داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن سخن می‌گویم.
گفتم: گوش داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن صداها را می‌شنوم.
گفتم: دست داری؟ گفت: بله
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: چیزها را به وسیله آن بر می دارم.
گفتم: دل داری؟ با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: آری، آنچه بر این اعضا و جوارح وارد میشود را به وسیله آن از هم جدا می کنم.
گفتم: همان جوارح کافی نبود و از دل بینیاز نبودند؟ گفت: نه.
گفتم: چرا بی نیاز نیستند با وجود اینکه همه صحیح و سالم هستند؟
گفت: وقتی که این اعضاء در کار خود شک می‌کنند به دل بر می گردانند و به وسیله آن یقین پیدا می‌کنند.
گفتم: پس خداوند دل را در بدن قرار داده تا شک اعضاء را برطرف کند؟ گفت: آری.
گفتم: پس دل باید در بدن باشد و اگر نباشد جوارح در کار خود متزلزل میشوند؟ گفت: بله.
گفتم: ای ابو مروان! خداوند اعضاء و جوارح تو را بدون امام و رهبر نذاشته تا به وسیله آن شک و تردید آنان از بین رود، حال چگونه همه مردم را در حیرت و شک و اختلاف گذاشته و امام و مقتدائی برای ایشان تعیین نکرده تا در شک و اختلاف خود به او رجوع کنن و راه حق را از او یاد بگیرند؟
چون این را گفتم ساکت شد و هیچ جوابی نگفت، سپس گفت قطعا تو هشام هستی، پس برخاست و مرا در بغل گرفت و در جای خود نشاند و تا برخاستم حرفی نزد.
چون این جریان را نقل کردم حضرت صادق (علیه السلام) خشنود شدند و فرمودند: ای هشام! این را از که آموختی؟
گفتم: مطلب را از شما داشتم و اجزای آن را خود با یکدیگر تألیف کردم.
حضرت فرمود: به خدا سوگند که این مضمون در صحف ابراهیم و موسی (علیهما السلام) نوشته شده است.(۲)

✍️ |عالم خارج و محیط زندگی انسان در دنیا نمونه و مثال بزرگ‌تری از عالم باطن و نفس انسان است، انسانی که در عالم باطن و نفس خود نتواند از هوا و هوس‌ها گذر کند و امام خود و چهارچوب تفکّرات و سیاست‌گذاری‌هایش را بشناسد در عالم خارج هم در پیروی و تبعیّت از امام بر حق چه در زمان ظهور و چه در زمان غیبت ناتوان خواهد بود.

حجت الاسلام حکیمی

📕1-کافی، جلد۱