رسول اکرم(صلیاللهعلیهواله)
مَنْ کَانَ بِاللَّهِ أَعْرَفَ کَانَ مِنَ اَللَّهِ أَخْوَفَ(۱)
آنکه خداشناستر است، خداترستر است.
ترس از خداوند رئوف و مهربان، بخشنده و کریم با توجّه به این هجم از عنایات او در مقابل ناسپاسی و کوتاهی ما در انجام وظایف و عبادت معنی پیدا نمیکند تا زمانی که انسان با اسم شریف »عادل« پروردگار آشنا شود و بفهمد که خداوند هر نعمت و هر عنایتی بکند خارج از چهارچوب عدالتش انجام نمیدهد و تمام آن مهربانیها و عنایتها خارج از عدالت او نیست و ما باید در صحنه آخرت نسبت به ذره ذره آنچه از امکانات و امتیازاتی که در اختیارمان قرار داده است پاسخگو باشیم.
دقیقاً آنچه که انسانها با وجود همه فضل و کرم خداوند باید در صحنه قیامت از آن بترسند این است که پروردگار در قیامت بیعدالتی نمیکند و گناهان کسی را با بیعدالتی نمیبخشد و از ذره ذره اعمال و رفتار انسان با عدالت کامل حساب خواهد کشید.
امّا شاید این سؤال پیش بیاید که با این اوصاف و با توجّه به غلبه اسم عدالت خداوند بر سایر اسماء الهی آیا کسی هست که توان محاسبه اعمالش با خطکش عدالت را داشته باشد؟ در جواب این سوال باید گفت آنچه باعث میشود مؤمنان بتوانند با سلامت و بدون گناه از صحنه حسابرسی قیامت عبور کنند، عصمت آنان در دنیا و یا نادیده گرفتن گناهان آنان توسط خداوند که عین بیعدالتی است، نیست. بلکه سنگینی استغفار و توبه آنان از ترس گناهان و اشتباهاتشان در زمان حیاتشان است که باعث شده عنایت خداوند به سوی آنان جلب و گناهان آنان در پرونده اعمالشان محو شود.
امام سجاد(ع)
مَن اَشفَقَ مِنَ النّارِ بادَرَ بِالتَّوبَةِ اِلیَ اللهِ مِن ذُنُوبِهِ و راجَعَ عَنِ المَحارِم.(۳)
کسی که (براستی) از آتش دوزخ میترسد بیدرنگ از گناهانش به درگاه خداوند توبه میکند و از عمل حرام و نابکار خود دست برمیدارد.
حجت الاسلام حکیمی
۱-جامع الأخبار , جلد۱
۲-تحفالعقول، ص ٢٨٩
امیرالمؤمنین علی(ع)
آفةُ الزُّعَماءِ ضَعْفُ السّیاسةِ
آفت زمام داران، ضعف سیاست (تدبیر) است.
غرر الحکم : 3931
مـــــدیر با بـــصیرت و لایـــــق کسی است که بتواند قبل از هر تصمیمی حُــــــسن بازخورد و یا ســـــوء بازخورد تصمیم خود را تا چندین مرحله در وضعیت ســــــاختارهای ذینفع پیشبینی کند و در نتیجه طوری سیاستگـــــذاری کند و تصمیم بگیرد که بالاترین منفعت متوجه زیرمجموعهاش شود.
حجت الاسلام حکیمی
بعضی از صفات پروردگار بر صفات دیگر غلبه دارند، بطور مثال پرودگار بیشتر از اینکه دنبال غضب و عذاب باشد دنبال رحمت و بخشش است و به همین طریق وقتی بندهای خطا میکند و به بیراهه میرود بلافاصله عذاب او را به خاطر نافرمانی شامل حالش نمیکند و فرصتی میدهد.
هر انسانی در روی این کره خاکی از آن جهت که چشمش به آسمانهای بالا بسته است و متوجّه عزّت و جلال خداوند نیست، میتواند تحت تأثیر دنیا و لذّتهای زودگذر آن قرار بگیرد و بدون آنکه از جانب خداوند کیفری ببیند ـ به شرط آنکه برخلاف حجتی که از جانب خداوند برای او آمده عمل نکرده باشد ـ روزگارش را به گناه سپری کند.
امّا همین انسانی که عمرش را به گناهی سپری کرده فقط کافیست نیمنگاهی متوجّه خداوند شود و پی به اشتباهش ببرد تا به برکّت همان توجّه، همان خداوندی که در گناه گرفتار عذابش نکرد را بخشنده و مهربان ببیند و به سرعت دچار تغییر تحولات روحی شود. البته این عنایت خداوند در لحظه توبه و توجّه شامل حال انسان میشود و به شرطی ادامه پیدا میکند که انسان هم در همان حال توبه و متعهد به اصلاح آنچه ترک کرده بماند.
انسان زود متوجّه مهر و رحمت خداوند میشود و این به خاطر آن است که خداوند رحمتش بر غضبش پیشی دارد و اگر کسی خود را به خاطر اعمالش ناتوان، ناامید و شرمندهتر از آن ببیند که بتواند رو بسوی خدا کند و اظهار پشیمانی و توبه کند، شک نکند که گرفتار بازی شیطان شده و همان شیطانی که او را برای ارتکاب گناه وسوسه میکند، حالا در گوش او پیام ناامیدی و شرمندگی برای رفتن به در خانه خدا و توبه را نجوا میکند.
امام سجاد(علیهالسلام)
لیْسَ اَلْعَجَبُ مِمَّنْ نَجَا کَیْفَ نَجَا وَ أَمَّا اَلْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَکَ کَیْفَ هَلَکَ مَعَ سَعَةِ رَحْمَةِ اَللَّهِ .
از اینکه کسی نجات یافته تعجّبی نیست، تعجّب از کسی است که با وجود رحمت گسترده الهی چگونه هلاک شده است؟!
بحار الأنوار , جلد۷۵ , صفحه۱۵۳
حجت الاسلام حکیمی
بقره آیه ۶۲
«وَ مَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ »
«چرا در راه خدا و نجات بیچارگان از مردان و زنان و کودکان پیکار نمىکنند؟»
وقتی انسانها خواستههای بر حق و قلبی خود را آشکارا بیان میکنند و بــرای رسیــدن به آن سـعی و تــــلاش میکنند، ایـــنـجـاست که خــداوند میپسندد و با تــوجّه به زحمات و تـــلاشهای آنان عــنایتهای خود را شامل حالشان میکند.
حــــــــضور در راهـــپیمایی و پنهان نــکردن و به صـــحنه آوردن آن نـــفـرت و دشـــــــمنیایی کــه در قـــــلـــب ما نــــــسبت به شــــــیاطین و مـــــــــستکـبران بینالمللی وجــود دارد، آن اتــــفاقی است که خــــداوند دوست دارد ببیند.
عنایت و یا عذاب خاصی برای کسانی که ایمان و یا کفرشان را در قلبشان مخفی میکنند، وجود ندارد.
به قلم حجت الاسلام حکیمی
ق آیه ۱۹
🌸 |«وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ۖ ذَٰلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ»
🌸 | «و سکرات مرگ، به راستى در رسید؛ این همان است که از آن مىگریختى؛»
مقدار ضربه و آسیبی که به ما از غفلت، نادیده گرفتن و پشتگوش انداختن وظایفمان وارد میشود به اندازه اهمیّت و بزرگی همان کاری است که نخواستیم پیگیرش باشیم و به سرانجامش برسانیم.
غفلت از مرگ و فراموش کردن زندگی بعد از مرگ بزرگترین ضربهای است که یک انسان میتواند به خودش بزند.
به قلم استاد حکیمی
دخان آیه ۱
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ»
«ما آن را در شبى مبارک نازل کردیم، چون از آغاز خلقت همواره سنت ما بر انذار خلق جریان داشته است»
شـب قــــدر شب مـبارکی است ولی به غیر از توبه، عبادت و تضرّع به درگاه الهی قرار نیست معجزه شود و اتفاق دیگری برای ما بیافتد.
معجزه و شب قدر اصلی برای ما هنگامی رقم خواهد خورد که در میدان زندگی و در انتخابها و رفتارهایمان به دنبال رضای الهی و پیاده کردن دین خدا باشیم.
به قلم حجت الاسلام حکیمی
سوره مبارکه آلعمران آیه 139
«وَ لَا تَهِنُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ»
«سستی مکنید و غمگین نشوید، که شما [از دیگران] برترید، [البتّهّ] اگر با ایمان باشید»
وقتی ایمان همراه با عمل به تعهّدات آن ایمان، نه ایمان به معنای صرفاً یک امر قلبی، برای مؤمن شکل میگیرد؛ وقتی ایمان او یک ایمان آگاهانه است، نه مقلدانه یا متعصبانه
به دیگر سخن: وقتی شرط ﴿إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَّ﴾ حاصل میشود، اینجا مؤمن ﴿وَلَاَ تَحَزۡنوُا﴾ْ را حس میکند؛ در مواجهه با دشمنها و دشمنیها از نصرت و مدد خدا برخوردار میگردد و ﴿وَلَاَ تَحَزۡنوُا﴾ْ میشود و میبیند دستی بالای همۀ دستهاست.
ایمان به خدا یعنی ایمان به قدرتی بالاتر از آنچیزی که داشتن آن در دنیا و برای دنیا طلبان مایه عزّت، قدرت و اقتدار است، ایمان به خدا یعنی در آن هنگام که دنیا طلبان با تکیه بر تجهیزات و امکانات و پول و سرمایه خود وارد میدان میشوند، شما با تمام تلاش و مناسبترین سرمایه خود و در عین حال بدون تکیه بر امکانات و تجهیزاتتان و تنها با توکّل بر خدا وارد میدان شوید و امیدتان به عنایت و حمایت خدا بیشتر از قدرتی باشد که در تجهیزات و سرمایه شما وجود دارد و از آن مبداء برای شما ایجاد میشود.
ایمان به خدا و به دنبال عنایت خدا بودن به معنی تنبلی کردن »وَ لَا تَهِنُوا « و چارهای نیاندیشیدن نیست و یا به معنی این نیست که به دنبال آنچیزی که برای اهل دنیا مایه قدرت است، نباشیم، نیست، بلکه به هر مقدار که در تحصیل علم که مقدمه قدرت است کوتاهی کنیم، به همان اندازه ضربه خواهیم خورد و به هر اندازه که خودمان را از داشتن سلاح و آن تکنولوژیایی که برای دفاع در مقابل تهدیدات دشمن لازم داریم، محروم کنیم به همان اندازه ضربه خواهیم خورد.
به عبارت دیگر ملاک عنایت خدا را باید در سعی و تلاش و مجاهده پیدا کنیم. اگر ما تمام تالاش خود را کردیم ولی به آن علم و تکنولوژی که لازم داشتیم نرسیدیم، نباید نگران باشیم» لَا تَحْزَنُوا« چون عنایت خدا وجود دارد و در نقطه مقابل اگر هم تلاش کردیم و به علم و تکنولوژیایی رسیدیم که ما را به بالاترین قدرت در مقابل مهاجمان تبدیل کرد، نبایید مغرور شویم و خدا را فراموش کنیم چرا که ملاک برتری و موفقیت برای مؤمنان برتری تجهیزات و علوم و فنون نیست بلکه قدرت ایمان آنان بعد از تلاش و مجاهده آنان است که تعیین کننده است و باعث میشود که مصداق فراز آیه ۱۳۹ سوره مبارکه آل عمران وقتی که پروردگار خطاب به مؤمنان میفرمایید» أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ « قرار گیرند.
خدمت به خانواده یعنی تأمین نیازهای معقول و فطری خانواده که میتوان از نیازهای عاطفی و وظایف زناشویی در مقابل همسر تا تربیت صحیح فرزند را در تعریف این خدمت گنجاند.
به عبارت دیگر زن و مردی که نیازهای عاطفی و جنسی خود را در بیرون از دیوارهای خانه پیدا میکنند، تا زمانی که به خانواده برنگردند، دیگر خانواده نیستند.
رسول اکرم(صلیاللهعلیهواله)
«خِدمَةُ العِیالِ کَفّارَةٌ لِلکَبائِرِ و َتُطفى غَضَبَ الرَّبِّ، وَ مُهُورُ الحُورِ العینِ، و َتَزیدُ فِى الحَسَناتِ و َالدَّرَجاتِ»
خدمت به خانواده، کفاره گناهان کبیره و خاموش کننده خشم خداوند و مهریه حورالعین و زیاد کننده حسنات و درجات است.
جامع احادیث الشیعه/ ج۲۲ ، ص۳۰۶
به قلم استاد حکیـمی
قابلیّتها و امتیازات جسمانی و یا حتّی علمی و معنوی ما هیچوقت نباید باعث شود که خودمان را از دیگری بالاتر ببینیم و به چشم حقارت به او نگاه کنیم، هر انسانی به فراخور خلقتش دارای توانایی و قابلیّتهایی است که دیر یا زود و در بزنگاه و موقعیت مناسبش آشکار خواهد شد و به او در زندگی بهتر کمک خواهد کرد.
.
حتّی بر فرض اینکه نوع توانایی و قابلیتهای ما قابل دسترسی برای دیگران نباشد و تصوّر کنیم از این جهت منحصر به فرد هستیم باز هم نباید فریب این بازی شیطان را بخوریم و به خودمان اجازه دهیم خود را بالاتر و برتر از دیگر بندههای خداوند ببینیم چرا که ما همیشه در معرض امتحان خداوند هستیم و گرفتن نعمت و دادن آن به دیگری آنچنان زود رقم خواهد خورد که وقتی به خودمان بیاییم نخواهیم فهمید چه شد و از کجا ضربه خوردیم.
.
امام کاظم(علیهمالسلام)
«لأِنَّ اللّه جَعَلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ وَجَعَلَ التَّکَبُّرَ مِن آلَةِ الجَهلِ»(1)
«خداوند متعال، تواضع را وسیله عقل و تکبّر(خودبزرگبینی) را وسیله جهل قرار داده است»
تحف العقول، ص 396
طی چند هفته گذشته و با شروع ویروس کرونا که باعث شد مسئولین تصمیمهای سختی مثل تعطیلی نمازهای جمعه و حرمهای زیارتی را بگیرند همه ما ناراحت شدیم ولی نه از اینکه تصمیم اشتباهی گرفتند و حرمها را نباید میبستند و چرا بستند، بلکه از بیتوفیقی خودمان که گرفتار اینچنین وضعیتی شدیم و به ناچار باید برای حفظ سلامتی جسمی جامعه و جلوگیری از قدرت گرفتن چرخه انتقال ویروس تصمیم به تعطیلی این اماکن مقدسه بگیریم.
امّا ناراحت کنندهتر و تأمل برانگیزتر از این وضعیت عملکرد عدّهای در جهت مقابله با این تصمیمات و گشودن در حرمها مخصوصاً در حرم حضرت معصومه(علیهمالسلام)بود.
نوع تفکّر و بینشی که باعث میشود کسی با بستن درب حرم ایمان و اعتقادش را از دست رفته ببیند و برای زنده نگه داشتن آن خودش را به جلوی حرم برساند و اقدام به شکستن درب حرم کند برمیگردد به آن روحانی و مرجعی که بدون توجّه به معارف عالی، عمیق و دقیقی که در سیره و مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) در جریان است، دین را در چند آجر و آهن دور قبر معصومین(علیهمالسلام)خلاصه کرده است و از متأثران خود بدون این اماکن و تشکیلات ساختمانی دور قبر معصومین(علیهمالسلام) افرادی پوچ و بیهویّت ساخته است.
آنچه مؤمنین را به کمال میرساند تسلیم و ارادت قلبی آنان به طریقت و خط مشی ائمه اطهار(علیهمالسلام) است و اگر در زمانی نماز جماعت، زیارت قبر معصومین(علیهمالسلام)حج و سایر عبادتهای جمعی فضیلت و کمالآفرین میشود، ممکن است در زمان دیگر و با توجّه به شرایطی خاص و موقتاً وقتی انجام این عبادات بر خلاف مصلحت و مبانی عمیق دینی شوند، سیّئه و با شائبه گناه همراه باشند
امام صادق(علیهالسلام)
«الطِّیَرَةُ علی ما تَجعَلُها إن هَوَّنتَها تَهَوَّنَت، وإن شَدَّدتَها تَشَدَّدَت ، وإن لَم تَجعَلْها شَیئا لَم تَکُن شَیئا»(1)
«تأثیر فال بد به خودت بستگی دارد: اگر آن را آسان بگیری آسان میشود و اگر سخت بگیری سخت میشود و اگر ان را به چیزی نگیری چیزی نخواهد شد»
فال خوب و یا فال بد زدن هر کدام دو حالت مختلف در روان انسان ایجاد میکند، اولی به انسان امید و آرزو منتقل میکند و دومی هم ناامیدی و پریشان خاطری نصیبش میکند.
به عبارتی میتوان گفت فال زدن ادعایی از غیب است، ادعایی است از اسباب و جریاناتی که ما از آنها در ایجاد خوشیها و ناخوشیها، برکتها و بیبرکتیها بیخبر هستیم.
با کمی دقت متوجّه میشویم که این فال بد یا خوب زدنها در بعضی موارد با توجّه به منافع و خوشایند کسی که فال میزند صورت میگیرد مثل اینکه ما از کسی خوشمان نمیآید و یا شاید هم میآید و به همین دلیل آمدن و دیدن او را به فال بد یا خوب میگیریم و در بعضی موارد هم تنها هدف خودنمایی است.
همچنین در بعضی موارد هم از به هم ربط دادن مسائلی که هیچ ربطی به هم ندارند رخ میدهد و مثالش را میتوان در مواردی دید که شخص با دیدن گربه سیاه یا سفید در اول روز به این نتیجه میرسد که روز بدی و یا خوبی در پیش خواهد داشت.
امّا حقیقت فال بد و یا خوب زدن حقیقتی است نه از جنس اتفاقات و وقایع خارجی بلکه حقیقتی است از جنس نَفس خود ما بدین صورت که نفس ما فقط آنچه را که ما دوست داریم به خودش میگیرد و طبق همان طرز تفکّر و عینکی که در جلوی او برای دیدن دنیا گذاشتهایم سخت و یا آسان میگیرد و قضاوت میکند و در نهایت میسازد و ایجاد میکند.
اما در این میان خوش به سعادت کسانی که غل و زنجیر این نوع نگاه را در هم شکستهاند و در هر اتفاق و رویدادی نفس خود را متوجّه یگانه قدرت عالم وجود یعنی پروردگار متعال میکنند، یعنی هر اتفاق و رویدادی که در طول روز و زندگی برای آنان پیش میآید بدون اینکه بخواهند خیالپردازی و داستانسرایی کنند ذهن خود را تنها مشغول انجام وظیفه و رعایت اخلاق و انسانیّت میکنند و اجازه نمیدهند شیطان به طرق مختلف مثل وسوسه و فال بد زدن ذهن آنان را به بازی بگیرد.
پس بدین ترتیب آنچه در پشت جملات بیان شده در روایت گهربار امامصادق(علیهالسلام) در سخت و یا آسان و یا حتّی بیاثر گرفتن تأثیر فال بد بیان شده به نفس خود انسان برمیگردد و هر بازخوردی از فال نیک یا بد متوجّه شدت و یا ضعف اعتقاد و باور خود انسان به اثرگذاری آن است.
1-الکافی : 8 / 197 / 235
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«الدّین یعصم»(1)
دین نگاه میدارد(مصونیّت میبخشد)
دین مصونیت میبخشد یعنی برنامهها و دستورات دین انسان را حفظ میکند، ایمنی میبخشد، محافظت میکند از هر برنامه و آئینی که بر خلاف شاکله و فطرت انسان توسط منحرفان و کجفهمان برای او تعریف میشود و سرمایه انسانی و کمالجوی او را به بیراهه میکشاند و در کنار و همزمان با محافظت، دستگیری میکند از شکسته بالان پشیمان و کجراهه رفتگان خسته و در نهایت هدایت میکند به سوی آسمانهای بلند معنویّت و بندگی پروردگار متعال، آن آسمانهایی که کبوتران بلند پرواز را بدون دینداری توان پریدن و اوج گرفتن در آن آسمانها نیست.
1-غرر الحکم و درر الکلم، ص: 17،ح1
محبّت کردن و همیشه مورد توجّه و عنایت دوستان و اطرافیانمان قرار گرفتن اتفاقی است که نتیجه خوشاخلاقی و خوشرفتاری خود ما با آنان است و اینگونه نیست که ما صاحب دوستانی صمیمی و با ارزش باشیم بدون اینکه صمیمیّت و ارزشی در خود ما وجود داشته باشد.
کبوتر با کبوتر باز با باز/کند همجنس با هم جنس پرواز
و در عین حال وقتی محبّت و ارزشگذاشتن ما به دوستانمان زیاد میشود یکی از رایجترین اشتباهاتمان میشود، اعتماد و در مسائل مالی و یا کاری روی آنان حساب کامل باز کردن.
ما نباید محبّت و ارزشگذاری را به پای اعتماد ورزیدن بگذاریم و همیشه باید برای پیشبرد امور مالی و کاری خود حساب دوستی و محبّت ورزیدن را جدا بدانیم.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«اُبْذُلْ لِصَدِیقِکَ کُلَّ المَوَدَّةِ و لا تَبذُلْ لَهُ کُلَّ الطُّمَأنِینَةِ»(1)
«هر چه محبّت داری نثار دوستت کن امّا هر چه اطمینان داری به پای او مریز»
پاورقی
1-غررالحکم حدیث 2463
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«لَأَنْ أُهْدِیَ لِأَخِی الْمُسْلِمِ هَدِیَّةً تَنْفَعُهُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهَا»(1)
«هدیهای که به برادر مسلمانم بدهم و به دردش بخورد در نزد من محبوبتر از این است که مثل آن را صدقه بدهم»
گاهی اوقات نگاه ما به توصیهها و دستورات اخلاقی دینی از این جهت که در ذهنمان یک حالت بیشتر برای اجرایی کردن آن نقش نبسته است نگاهی خشک و غیر قابل انعطاف میشود.
مثلاً همین یک نمونه که در حدیث شریف از امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) ذکر شده است و ذهن ما را به افقهای بالاتری از صدقه دادن و بخشیدن باز میکند.
هدیه دادن و صدقه دادن از این جهت که در هر دو انسان بذل مال و دارایی میکند مشترک هستند و حتّی هدیه دادن از مصادیق مستحب صدقه دادن است که در زیر مجموعه آن قرار میگیرد، بدین معنی که صدقه انواع مختلفی دارد که بعضی واجب مثل خمس و زکات و بعضی مستحب مثل بخشش به فقرا و یا هدیهای که برای دوستانمان میخریم و...
امّا اصلیترین نکتهای که در بیان امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) وجود دارد این است که مؤمن باید ابتکار عمل داشته باشد و بتواند به جای صدقه و کمک پنهانی و یا حتّی آشکار خود به اطرافیانش این کار را در قالب یک هدیه زیبا و یا حتّی به واسطه سفارش کار به فرد مورد نظر انجام دهد تا هم عزّت او را حفظ کرده باشد و هم به روابط دوستی و صمیّمت و دهها فایده دیگری که زاییده این نوع همکاری و برقرای ارتباط است دست پیدا کرده باشد.
پاورقی
1-کافی،ج5،ص144
اکثر کسانی که به افسردگی میرسند و ذهنشان برای خودکشی فعّال میشود کسانی هستند که با دیگران و مخصوصاً افراد سالم و آگاه از ناکامیها، ناراحتیها و مشکلات خود حرف نمیزنند و بیشتر ناملایمات زندگی را بدون تحلیل و یا کسب تجربهای در دل خود انبار میکنند.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«هرکه خودرایی کند هلاک گردد ، و هرکه با مردمان مشورت کند در عقل آنان شریک شود.»
1-نهج البلاغه ، الحیاة جلد ۱ صفحه ۳۱۱
فضای ذهنی بیشتر کسانی که قصد خودکشی دارند پر است از توهمّات یعنی عقائد و تفکّراتی که نه به هم ربطی دارند و نه مبنا و منطقی دارند و یا حداقل رابطه درستی بین آن تفکّرات و عقائد برقرار نشده و بحران آفرین شدهاند.
گاهی عصبانیّت ذهن آدم را به این وضعیت میاندازد.
گاهی هم دلخوری و احساس تحقیر از جانب کسانی که وابستگی شدید به آنها داریم و یا نظرات آنان برای ما مهم است آدم را به بحران میبرد.
مثلاً به طرف گفته موهات چقدر زشته و یا تو بیعرضهای و ... .
به نظرم همین مدل جملهها به جوانان امروزی و یا دهه هشتادیها که با سریالهای عاشقانه ماهوارهای و مخصوصاً ترکیهای تربیت شدند و بالا اومدند میتونه بحرانزا بشه.
در هر صورت برای درمان ریشهای افسردگی و روحیه خودکشی خیلی مهمه که بفهمیم طرفمان تحت تاثیر چه تفکّراتی است و دنیایش چگونه میگذرد.
خودکشی ازچاله درآمدن و به چاه افتادن است، خودکشی انسان را از مشکلاتی که کم و زیاد برای همه مردم وجود دارد خلاص خواهد کرد ولی وارد مشکلاتی بزرگتر و دردناکتر و غیرقابل برگشت خواهد کرد که خداوند بصورت اختصاصی برای فرد خودکشی کننده در نظر گرفته است.
امامصادق(علیهالسلام)
«مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیهَا»(1)
«هر کس عمدا خودکشی کند، او همیشه در آتش دوزخ خواهد بود»
پاورقی
1-من لا یحضره الفقیه , ج 4 , ص 95
رسولاکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«قولُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأهِ اِنّی اُحبُّکِ لا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِها اَبَدا»(1)
«این که مرد، به همسر خود بگوید: «تو را دوست دارم»، هرگز از دل همسر بیرون نمیرود!»
اظهار محبّت و حتّی بیپاسخ نگذاشتن محبتّی که همسرمان به ما میکند به شکل معجزه آسایی در بهبود کیفیت زندگی تأثیر خواهد گذاشت.
چاشنی محبّت و ابراز علاقه به دیگران مخصوصاً وقتی طرف مقابل همسرمان باشد به صورت شگفتانگیزی معادلات رفتاری او و فضای خانه را متوجّه تغییر و تحوّلات خوبی خواهد کرد و آستانه تحمّل و بردباری او را در مقابل پستی و بلندیهای زندگی افزایش خواهد داد.
پاورقی
1-وسائل الشیعه (آل البیت)، ج۲۰، ص۲۴٫
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«أَشْرَفُ الْخَلَائِقِ التَّوَاضُعُ وَ الْحِلْمُ وَ لِینُ الْجَانِبِ»(1)
«شریف ترین اخلاق، تواضع، بردباری و نرم خویی است»
هر شغل و سمتی که در بیرون از خانه داریم و هر مقام و منزلتی که اطرافیانمان برای ما قائل هستند برای ما و زندگی خارج از خانه ماست و وقتی وارد خانه میشویم باید به یک همسر و پدر و یا حتّی مادر متواضع که توالت تمییز میکند و فرزندانش بر روی او خر سواری میکنند تبدیل شویم.
وقتی اینگونه زندگی را فهمیدیم و رفتارمان با همسرمان بر اساس تواضع و صمیمیت رقم خورد، شاید از عشق و علاقه تجربه و خاطره متفاوتی و جدیدی برای ما رقم بخورد و نگاه ما در مورد کلام گهربار امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) در مورد تواضع نگاهی متفاوت شود.
1-عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 115 ، ح 2555
امیرمؤمنان علی(علیه السلام)
«سُوءُ الظَّنِ یُفْسِدُ الامُورَ وَ یَبْعَثُ عَلَی الشُّرُورِ»(1)
«سوءظن کارها را به فساد می کشد و سبب انواع شر می شود»
سوءظن و شک میوه فضاهای تاریک و مبهم هستند که وقتی برطرف نشوند، طبیعتاً مشکلآفرین و دردسرساز خواهند شد و برای رفع اینگونه مشکل لازم است هم ما و هم همسرمان پاسخگوی سوالات پیش آمده باشیم و نگذاریم فضای اعتماد و آرامش خانواده به فضائی آسیبپذیر و پرتنش تبدیل شود.
پاورقی
1-غررالحکم، جلد 4، صفحه 132
سفر جسمانی انسان از خاک است و به خاک ختم میشود و سفر روحانی او هم اگر شروعش کند و نظر پرعنایت پروردگار عالم به همراهش باشد و بتواند از دنیاهای جذّاب و بهتآور و منحرف کننده کشف و کرامات و تصرفّات و ... بگذرد، از این دنیای خاکی با نادانی و بلندپروازی شروع میشود و باز به همین دنیای خاکی و ساده باز خواهد گشت و نفسی به رضایت و علمی از جنس ناآگاهی و سکوت و مسئولیتی به سنگینی عالم وجود، بهرهاش خواهد بود.
به عبارتی سفر معنوی انسان سفری است برای فهم معارف قرآن و سیر در آن تا به مقصد بندگی پروردگار عالم برسد و در آن مقام واقعی خود که اشرف مخلوقات است قرار بگیرد.
امّا سنگینی و اهمیّت این سفر معنوی آنچنان بالا و با اهمیّت و پر فراز نشیب است که پروردگار متعال در آیات 20 و 21 سوره مبارکه حشر پرده از این حقیقت بر میدارد و با آوردن مثال کوه که در این دنیا نماد پایداری، مقاومت و اقتدار است این پیام را میرساند که آن حقیقتی که در قلب مؤمنان میگذرد و آنان به دنبال تکمیل آن هستند، آنچنان سنگین است که اگر آنرا به کوهی در این دنیا عرضه کنیم متلاشی و نرم خواهد شد.
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون»
«اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم میدیدی که در برابرش به خشوع درمیآید و از ترس خدا میشکافد. این مثلها را برای مردم میآوریم باشد که بیندیشند»
سوره مبارکه حشر آیه21
به نظر میرسد ساعاتی در شبانهروز و یا نهایتاً چند روز یکبار ما باید زمانی داشته باشیم تا با همسرمان صحبت کنیم و حرفهایش را بشنویم و همچنین حرفهایمان را بگوییم.
یک فضای صمیمی گفتگو بین زن و شوهر برای اظهار محبّت و یا بیان گلایه و یا رفع شبهات که به شدّت بر روی شناخت ما از یکدیگر تأثیر گذار است و طبیعتاً این اتفاق به ما در بهبود نحوه گفتار و رفتارمان نیز کمک خواهد کرد.
یکی از فرقهای انسان تربیت شده و انسان تربیت نشده در این است که شخص بی قید و بند هر چیزی به ذهنش میرسد را میگوید و هر رفتاری که دوست داشته باشد را انجام میدهد و مراعات حال و شأن و شخصیت مردم و اطرافیانش اهمیّتی برای او ندارد.
کشمکش و مجادله ما در خانه با همسرمان بر روی مسائل پیش پا افتاده و بیاهمیّت زندگی هم نشانی از روحیه و شخصیت سبک و تربیت نشده ما میدهد و حکایت از این مسأله دارد که ما هنوز موفق نشدهایم گفتار و رفتار خودمان را در مقابل اتفاقات و عکسالعملهایی که ممکن است در خانه توسط همسرمان رخ دهد و مطابق میل ما نیست، کنترل کنیم و مدیریت شده جلو برویم.
وقتی توانستیم خودمان را تربیت کنیم و با اخلاق خوب امور خانه را مدیریت کنیم، طبیعتاً این اتفاق بر روی همسرمان تأثیر خواهد گذاشت و او هم به مرور زمان اخلاقش تغییر خواهد کرد و شاید منظور کلام امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) بیشتر برایمان معنا بدهد که فرمودند
«مَن حَسُنَت خَلیقَتُهُ طابَت عِشرَتُهُ»(1)
«هر کس خوش اخلاق باشد، زندگی اش پاکیزه و گوارا می گردد»
پاورقی
1-تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 255 ، ح 5378
فریبکاری و بر علیه منافع و احساسات مردم و بر ضد مردم عمل نکردن هنری است که با خودسازی و ترک دروغگویی شروع میشود و با خیرخواه شدن و به نفع و صلاح مردم عمل کردن ادامه پیدا میکند.
کمترین مرتبه و اولین مرحلهای که میتوان برای انسان در راستای انسان شدن تصوّر کرد راستگویی و صداقت در گفتار است، بطوری که اگر بنا شد انسان زبان باز کند و سخن بگوید به دروغ و نفاق سخن نگوید.
متأسفانه بسیاری از مردم نفاق و دورویی و مکر و خدعه را یک امتیاز برای خود میشمارند و به آن نام «زرنگی» میدهند، صداقت و صراحت و یکرویی را از کمشعوری میشمارند، گمان میکنند که با مکر و خدعه و نفاق بهتر میتوان با عوامل حیات هماهنگی کرد و پیش رفت، غافل از اینکه طبع عالم بر درستی و صداقت است، آن کس که با خدا مکر کند خداوند فوق همه مکرکنندگان است.(1)
در قرآن کریم از راستی و صداقت کم سخن به میان نیامده و ما باید بدانیم که مکر و نیرنگ و نفاق با همه پیشرفتها و کارگشاییهایی که می تواند داشته باشد، موقّت و محکوم به شکست است و طبق اراده پروردگار روزگار بساط نیرنگ و دورویی را درهم خواهد پیچید و شیشه نفاق را خواهد شکست.
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مَجاز کرد
امّا بر خلاف این سخن و عقیده اشتباه بسیاری از مردم که نفاق و دورویی را زرنگی و آنرا برای خود یک امتیاز میدانند، باید گفت که دروغگویی از ترس و یا طمع شروع میشود، ترسی به جهت از دست دادن منافع شخصی و یا طمعی به جهت به دست آوردن منافع و سود بیشتر و این در حالی است که طبق وعده خداوند چرخ روزگار نه آن سودی که به دروغ حفظ شده است را برای صاحبش نگه خواهد داشت و نه آن منفعتی که بدست آمد را برای صاحبش گوارا و مایه آرامش خواهد کرد.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«لَوْ تَمَیَّزَتِ الْأَشْیَاءُ لَکَانَ الصِّدْقُ مَعَ الشَّجَاعَةِ وَ کَانَ الْجُبْنُ مَعَ الْکَذِب»(2)
«اگر خصلت ها از یکدیگر متمایز و جدا شوند، هر آینه راستی با شجاعت باشد و بزدلی با دروغ»
پاورقی
1-مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج22، ص: 210
2-تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 219 ، ح 4349
درست است که حرف حق، حق است و باید گفته شود ولی اینگونه هم نیست که همیشه به صلاح ما باشد و گاهی باید برای بدتر نشدن اوضاع کوتاه بیاییم ، مخصوصاً در زندگی مشترک
زندگی مشترک و جمع خانه ما بیشتر از آن که محل اثبات حقانیّت و اقتدار ما باشد، باید محل مدارا و سازگاری ما باشد.
گاهی اوقات همسرمان عصبانیست و فقط میخواهد خودش را خالی کند و عصبانیّت دلیلی شده که ذهنش هم برای فهمیدن اشتباهاتش درست کار نکند و اگر در آن لحظه ما مدارا نکنیم و شروع کنیم به جواب پس دادن به احتمال زیاد عصبانیّت او هم بیشتر و بیشتر شده و باعث شود در نهایت اتفاقاتی رقم بخورد که به صلاح زندگی مشترک ما نباشد.
رسولاکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«إنَّ اللّهَ إذا أحَبَّ أهلَ بَیتٍ أدخَلَ عَلَیهِمُ الرِّفقَ»(1)
«هر گاه خداوند ، خانواده ای را دوست بدارد ، مدارا و ملایمت را وارد آن خانواده می کند»
پاورقی
1-کنز العمّال : ج ٣ ص ٥٢
خواندن بدون توجّه و بدون تفکّر و حتّی با تفکّر ادعیه و قرآن کریم ناپسند نیست و میتواند مقدمهای برای اتفاقات بهتر باشد، امّا جمع کردن حواس و در ادامه آن توجّه قلبی برای رسیدن به صداقت باطنی و هماهنگ شدن با حقایقی که در پشت الفاظ و متون معنوی دین در جریان است هم اتفاقی نیست که بشود آنرا نادیده گرفت و از آن سخن به میان نیاورد.
مثلاً ما به صورت روزانه در هر نمازی جمله«ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را تکرار میکنیم و این در حالی است که ما در زندگی نسبت به حقایقی که در پشت این جمله در جریان است و ما باید روحمان را برای فهم و درک آن تربیت کنیم غافل و بیتفاوت هستیم.
پس طبیعتاً وقتی ما نخواستیم خودمان را تربیت کنیم و نخواستیم که با خودسازی و تربیت نفس فطرت پاکمان را که سرمایه ماست بیدار کنیم، پس فهمی هم از حقایق و روابط بر حقّی که در خلقت توسط پروردگار وضع شده است نخواهیم داشت و به دنبال آن هم هر تحلیل و هر برداشتی که از معارف و آموزههای وحیانی و آسمانی که فراتر از فهم ما است را بخواهیم ارائه کنیم بر خلاف صداقت و وضع الهی خواهد بود.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«اَلصِّدْقُ مُطابَقَةُ الْمَنْطِقِ لِلْوَضْعِ الاْءلهِیِّ»(1)
«راستگویی مــوافقــت و مطابقت گفتار با وضع الهی است»
و یا در حالت دیگری وقتی در مناجات با خدا وند متعال میگوییم
«اِنّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّموتِ وَ الاَرْضَ»(2)
«من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده است»
اگر روی دلمان متوجّه پروردگار عالم نباشد و مشغول آلام و آرزوهای غیر او باشد پس ادب نکردهایم و آئین صداقت را به جا نیاوردهایم.
امّا با این همه و با تمام این توضیحاتی که در باب جدی گرفتن صداقت باطنی در عبادت مطرح شد هیچگاه نباید فراموش کنیم که حصول آمادگی معنوی و درک معارف الهی مسألهای نیست که یکشبه و با خواندن یک مقاله و یا کتاب حاصل شود و لازمه این اتّفاق و آمادگی قلب برای قبول این معارف، جدی گرفتن دستورات دینی از ترک محرمات تا انجام واجبات الهی است.
ما درس صداقت و صفا میخوانیم
آیین محبت و وفا میدانیم
زین بیهنران سفله ای دل! مخروش
کآنها همه میروند و ما میمانیم
پاورقی
1-غررالحکم، 2/6
2-سوره مبارکه انعام، آیه22
فیلم نامهنویسی و داستانسرایی اتفاقی است که نویسنده در آن به راحتی میتواند با تنظیم نوع گفتگو و رفتارهای شخصیتهای داستان هر آنچه که خودش میپسندد را بدون در نظر گرفتن واقعیتها و توانمندیهای انسان به تصویر بکشد و صحنههای جذّاب و مهیّجی برای بیننده و شنونده ایجاد کند.
سبک زندگی غربی و سریالها و فیلمهای جذابی که از طریق شبکههای ماهوارهای به جهان و مخصوصاً کشور ما مخابره میشود از این وضعیت مستثنی نیست و رسم رسومی از بیغیرتی و بیعفّتی را به ما آموزش میدهد که دارای ظاهری جذّاب ولی باطنی خانمانسوز و بنیانبرکن است.
نه هر چه بینی و شنوی کمالآفرین باشد
سخن و رسم بندگیست که کمالآفرین باشد
امامصادق(علیهالسلام)
«عِفُّوا عَنْ نِسَاءِ النَّاسِ تَعِفَّ نِسَاؤُکُمْ»(1)
«نسبت به زنان مردم عفّت داشته باشید تا زنانتان عفیف بمانند»
پاورقی
1-کافی(ط-الاسلامیه) ج5 ، ص 554 ، ح 5
وضع مالی خوب و روزی فراوان مثل میوههای یک درخت است که اگر قرار باشد وقت رسیدن میوهها و آبدار شدن آنها کسی میوهها را نچیند، سرنوشتی جز افتادن از درخت و سیاه شدن ندارند.
خدمت به خانواده و فراهم کردن عاقلانه و منطقی نیازهای اهل خانه مسئولیتی است بر دوش مرد خانه که باید مدیریت شده و با برنامه تأمین کننده نیازهای خانواده خود باشد و از خساست و جمع کردن غیر عاقلانه پولهایش دوری کند.
رسولاکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«از ما نیست کسی که وسعت زندگی به او داده شود{وضعش خوب شود} و او بر خانواده اش سخت بگیرد»
پاورقی
1-مستدرک ج ۲ ص ۶۴۳
از جمله روحیه بانوان و بیشتر خانمها جزئینگری و ریزبین شدن در مسائل است و از طرفی هم شدیداً نسبت به دیده شدن و مورد توجّه قرار گرفتن بازخورد خوبی نشان میدهند و به صرف یک توجّه و یک قدردانی به راحتی میتوانند ناراحتیها و خاطراتی که برایشان ناخوشایند بود را فراموش کنند.
مرد خانه و یک شوهر موفّق همیشه باید حواسش باشد و همیشه باید در نظر داشته باشد که به تنهایی و با یک تشکر و قدردانی ساده پیام دیده شدن و مورد توجّه قرار گرفتن را به همسرش منتقل میکند و با همین کار میتواند دل خانمش را به دست بیاورد و ناراحتیهای گذشته را برطرف کند.
تقدیم به آنکه دارمش دوست
تقدیم به آنکه قلبم از اوست
امیرالمؤمینعلی(علیهلسلام)
«شُکرُکَ لِلسّاخِطِ عَلَیکَ یوجِبُ لَکَ مِنهُ صَلاحا و َتَعَطُّفا»(1)
«سپاسگزاریت از کسی که از تو ناخشنود است، سبب رفع ناراحتی و مهربانی او نسبت به تو می شود»
پاورقی
1-تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص280 ، ح6198
مشکل اصلی زندگی ما بلد نبودن زندگی کردن و همسرداری است و بدتر از آن هم این است که دوست داریم بدون اصلاح خودمان و بدون اینکه برای بهتر شدن زندگی زحمتی بکشین به نتیجه برسیم و به خاطر همین دنبال هر رمّال و دعانویسی که بتواند برای تغییر و تحوّل همسرمان کاری بکند میرویم.
واقعیت از این قرار است که در بیشتر موراد مشکل از خودمان است و در بعضی از مواردی هم که مشکل از ما نیست، این دعاها و این طلسمهایی که دعانویسها برای ما میپیچند کاری میکند که مشکل دیگر خود ما بشویم.
خودسازی و معطّر کردن فضای خانه با اخلاق و رفتار خوش، بهترین و ماندگارترین تغییر و تحوّلات را هم در خانه و هم در رفتار و گفتار همسرمان به همراه خواهد داشت.
وارد منزل شدی اخماتو از هم وا بکن//مهر خود را در دل افراد منزل جا بکن
این نصیحتها که کردم بهر مرد و همسر است//زندگی با خلق خوش زیباتر و شیرینتر است
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«مَن حَسُنَت خَلیقَتُهُ طابَت عِشرَتُهُ»(1)
«هر کس خوش اخلاق باشد، زندگیاش پاکیزه و گوارا میگردد»
پاورقی
1-نهج البلاغه، خطبه 184
بعضی وقتها در میان همه دردسرها و مشکلات زندگی و بعد از فراهم شدن یک ساعت استراحت وقتی همه چیز برای نشستن و حرف زدن با همسرمان آماده است و حتّی فرصتی است برای جبران تمام ناراحتیها و کدورتهایی که با آن روبرو بودیم، یک بوی بد دهان و یا بوی عرق بدن به راحتی میتواند آرامش همسرمان را خراب کند و به راحتی میتواند ذهنیتی منفی از ما برای او به جا بگذارد.
مرتب بودن و خوشبو بودن بدون اینکه بخواهیم سخنی گفته باشیم، همیشه میتواند علّتی باشد برای ایجاد آرامش برای اطرافیانمان و مخصوصاً همسرمان
رسول اکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«...وَ عَلَیها أَن تَطَیَّبَ بِأَطیَبِ طیبِها»(1)
(از جمله حقوق مرد بر زنش این است که)خود را برای او بیاراید و با بهترین عطرها خوشبو کند
پاورقی
1-کافی(ط-الاسلامیه) ج5، ص508، ح7
انسانهای دارای نفس ضعیفتر هر چند با صفا و معنوی هم که باشند با سرعت بالاتری تحت تاثیر نفسهای قویتر اشرار و فاسقان قرار میگیرند و در صورت احتیاط نکردن در انتخاب همنشین صادق و سالم به راحتی سرمایه معنوی و صفای باطن آنان تحت شعاع قرار خواهد گرفت.
امامصادق(علیهالسلام)
«لا یَنبَغی لِلمَرءِ المُسلِمِ أَن یُواخیَ الفاجِرَ و َلاَ الاحمَقَ و َلاَ الکَذَّابَ»(1)
«سزاوار نیست که مسلمان با بدکار و احمق و دروغگو رفاقت کند»
پاورقی
1-کافی(ط-الاسلامیه) ج2، ص640
خیلی از بگومگوها و مشکلاتی که بین ما و همسرمان شکل میگیرد، ریشه در اختلاف نظرات بسیار کوچک و بی اهمیّت دارد.
مثلاً بحث بر سر این مسأله که در چه ساعتی برای خرید از منزل خارج شویم و یا در چه روزی بهتر است به مسافرت برویم و امثال آن.
واقعیت این است که انسان عاقل در این مسائل خودش را ناراحت و ذهنش را درگیر نمیکند و مدارا میکند و یا حتّی این را هم باید در نظر داشته باشیم که ممکن است همسرمان متوّجه مسألهای شده باشد که ما متوجّه آن نبودیم و یا نگاه متفاوتتری نسبت به موضوع داشتیم.
اگر شیرینیام خواهی، اگر مجنویام خواهی، کمی با من مدارا کن
رسولاکرم(صلیاللهعلیهاله)
«إنَّ اللّه یُحِبُّ الرِّفقَ وَ یُعینُ عَلَیهِ»(1)
«خداوند مدارا را دوست دارد و انسان را بر انجام آن یاری می کند»
پاورقی
1-کافی(ط-الاسلامیه) ج2، ص120، ح12
ما عصبانی میشویم و ما دلخور میشویم و طبیعتاً در ادامه هم شروع میکنیم به جواب پس دادن و پرخواشگری کردن و در ادامه هم تغییر تحول چندانی رخ نمیدهد و هر چند هفته یکبار همین وضعیت تکرار میشود.
ما عصبانی نمیشویم و خودمان را کنترل و مدارا میکنیم و در ادامه و مرور زمان هم شاهد اتفاقات و تغییر تحوّلات خوبی در زندگی میشویم.
دوراندیشی و آیندهنگری مخصوصاً در زندگی مشترک نه تنها باعث میشود که ما بتوانیم از باتلاق بگومگو و جواب پس دادنهایی که بین ما و همسرمان است خارج شویم، بلکه به مرور زمان شاهد تغییر تحولات خوبی هم در حال و هوای زندگی خواهیم شد.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«فَدارِها عَلی کُلِّ حالٍ ، وأحسِنِ الصُّحبَةَ لَها لِیَصفُوَ عَیشُکَ»(1)
«درهمه حال با (همسرت)مدارا کن و با وی به خوبی همنشینی نما تا زندگی ات باصفا شود»
پاورقی
1-وسائل الشیعة : ج 14 ص 120 ح 3
هماهنگی و همصدایی با مردم و حتّی کوتاه آمدن و مدارا کردن برای رسیدن به این هماهنگی و همصدایی با مردم و مخصوصاً همسرمان هر دو خصلتهایی هستند حکیمانه که در نهایت ما را به اهدافمان خواهد رساند.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«ثَمَرَةُ العَقلِ مُداراةُ النّاسِ»(1)
«میوه خرد، مدارا کردن با مردم است»
پاورقی
1-غرر الحکم و درر الکلم، ص: 328
بسیاری از مشکلات و ناراحتیهای ما در خانه و با همسرمان بر سر مسائلی است که اگر برای دیگران تعریف کنیم میخندند.
بزرگ کردن و بزرگ دیدن و عادت کردن به استفاده از عینک بزرگنمایی در اتفاقات و مسائل روزمره هم برای خودمان دردسر آفرین است و هم دیگران را از ما کلافه خواهد کرد و به سادگی مقدمه بگومگو و جروبحث ما با همسرمان خواهد شد.
پس چه خوب است که عینک بزرگنمایی را از جلوی چشمان برداریم تا ببینیم که چه حجمی از فشارها و ناراحتیهای روحی و روانی ما کمتر خواهد شد.
اختلافات و ناراحتیهایی که از بزرگ دیدن و بزرگ کردن عیوب همسرمان در زندگی مشترک ایجاد میشوند، کم نیستند.
پاورقی
1-به سوی زندگی،صفحه7
در کوهنوردی به دوستی که همراه ما به قلعه سعود میکند و برای عبور از مشکلات و سختیهای مسیر با هم تعامل داریم و در خدمت و کمک هم هستیم، همنورد میگویند.
زندگی مشترک هم مثل کوهنوردی است و طبیعتاً سختیها و سربالایها و مشکلات خودش را دارد و بدون شک هم اگر قرار باشد زن و شوهر کمک هم و در خدمت هم نباشند، رسیدن به قلّه موفقیّت و خوشبختی در زندگی سختتر خواهد شد.
امام صادق(علیهالسلام)
«إنَّ المَرءَ یَحتاجُ فی مَنزِلِهِ و عیالِهِ إلی ثَلاثِ خِصالٍ یَتَکلَّفُها و إن لَم یَکن فی طَبعِهِ ذلِک: مُعاشَرَةٍ جَمیلَةٍ و سَعَةٍ بِتَقدیرٍ و غَیرَةٍ بِتَحَصُّنٍ»(1)
«مرد برای اداره منزل و خانواده خود به سه خصلت نیاز دارد که حتی اگر در طبیعت او نباشد، (باید خود را به آنها وادارد)، آن خصلت ها عبارتند از: خوش رفتاری، گشاده دستی سنجیده و غیرت برای حفاظت از آنها»
پاورقی
1-تحف العقول، صفحه 322