کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۳۷۵ مطلب با موضوع «وادی قلم :: مباحث قرآنی و روایی» ثبت شده است

خیانت نکن هر چند به تو خیانت شده

خیانت نکن هر چند به تو خیانت شده


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«به کسی که تو را امین حساب کرده خیانت نکن، هر چند او به تو خیانت کرده باشد»(1)

هر کس در امانتی بدون اجازه شرعی و قانونی تصرف کند و امانتداری نکند، امانتدار نیست، هر چند امانت خودش را حفظ نکرده باشند؛ هر کس از اطمینان مردم به او سوء استفاده کند، امین نیست، هر چند از اطمینان خودش به دیگران سوء استفاده شده باشد.

اگر قرار باشد بر خلاف توصیه حضرت در حدیث شریف عمل کنیم و هر کس هر کار زشت و غیر اخلاقی انجام داد ما هم در جواب عمل او را تکرار کنیم واقعاً ما با آن شخص چه فرقی خواهیم داشت.


پاورقی
1-مستدرک الوسایل، جلد9صفحه136

سودی که به دنبالش خسارت است

سودی که به دنبالش خسارت است


امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)
«لَا یَتْرُکِ النَّاسُ شَیْئاً مِنْ دِینِهِمْ لِإِصْلَاحِ دُنْیَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ»(1)
مردم چیزی از مسائل دینشان را برای صلاح دنیاشان کم نمی‏گذارند، مگر این که خداوند چیزی زیان بارتر از آن سودی که از ترک آن امر دینی در نظر داشتند، در برابرشان می‏گشاید.

آنانکه برای رسیدن به دنیایشان از دینشان زدند، طبق حدیث شریف پروردگار متعال دیر یا زود آنان را به خسارتی خواهد انداخت که تمام آن سودی که به قیمت کوتاهی کردن در عمل به وظایف دینی بدست آورده‌اند را برای جبران آن خسارت، از دست خواهند داد


پاورقی
1-نهج البلاغة، حکمت 103

تأاسف باید خورد

تأاسف باید خورد


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«فاجر دینش را سپر دنیایش قرار می‌دهد»(1)

انسانی که تفکّرات، سلایق و نگاهش به دنیا بر اساس هوا‌ و هوس و شهوت تنظیم می‌شود و تمام سعادت و خوشی خود را در رسیدن به دنیا و لذت‌های دنیوی تعریف می‌کند بدون شکّ در مورد دین و دینداری نگاهی سخیفانه و کم‌ارزش خواهد داشت و هیچ وقت حاضر نخواهد شد که دنیای خود را به خاطر دین و ارزش‌های دینی تحت تاثیر قرار دهد، به خاطر همین طبق بیان حدیث شریف هرگاه در دوراهی انتخاب بین دین و دنیا قرار بگیرد همیشه دین را سپری برای حفظ دنیایش قرار می‌دهد.


هزاران دانه افشاندیم و یک گل زان میان نشکفت
به شورستان تبه کردیم رنج باغبانی را
برگرداندیم روی از نور و بنشستیم با ظلمت
رها کردیم باقی را و بگرفتیم فانی را (2)


پاورقی
1-غرالحکم، حدیث1546
2-پروین اعتصامی

من خیلی آدم مهمی هستم

من خیلی آدم مهمی هستم


رسول اکرم (صلی الله علیه واله)
«مؤمن دانش نمی‌آموزد مگر برای دانستن(نه برای خودنمایی) و یاد نمی‌گیرد مگر برای عمل کردن»(1)

آن مؤمنی که فهمید برای مقرب‌تر شدن و سعود به قلّه‌های بندگی پروردگار متعال باید خالصانه علم بندگی بیاموزد و صادقانه به آنچه آموخته عمل کند، هیچ‌گاه اینچنین افق و سرانجامی را با خودنمایی و فخرفروشی از دست نخواهد داد.

فخر فروشی و خودنمایی به دیگران به خاطر دارا بودن مدارک علمی بالا هیچ‌وقت از خصوصیات مؤمنین نیست و طبق بیان حدیث شریف هم انگیزه مؤمن برای تحصیل علم هیچ‌گاه رسیدن به اینچنین خواسته‌های نفسانی‌ نیست.


پس نه هر کس بنده باشد ای پسر
بندگی را هست آداب دگر
بنده آن باشد که بند خویش نیست
جز رضای خواجه اش در پیش نیست(2)


پاورقی
1-مستدرک الوسایل،جلد11،صفحه178
2-دیوان طاقدیس

کلید‌های شر و بدی

کلید‌های شر و بدی


امام باقر(علیه‌السلام)
 «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْکَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْکَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ.»(1)
«به راستی که خداوند عزوجل برای شر قفل هایی گذارد و کلید آن قفل ها را شراب قرار داد و دروغ از شراب بدتر است»


یک احتمالی که می‌شود در توضیح حدیث شریف بیان کرد این است که آنچه باعث می‌شود انسان خوبی را از بدی تشخیص دهد قوه عقل او است و تا وقتی که قوه عقل انسان کار کند می‌توانیم با او مثل یک فرد عادی رفتار و معاشرت داشته باشیم.


امّا وقتی شراب به طور موقّت عقل فردی را از کار می‌اندازد دیگر نمی‌توان نزدیک او شد و تا وقتی که عقلش بر نگردد دیگر نمی‌توان به او اطمینان و اعتماد کرد و نزدیکش شد چرا که هر لحظه ممکن است اشتباهات و ضررهای جبران‌ناپذیری به خود و دیگران وارد کند.

امّا در مورد دروغ‌گویی بحث کمی متفاوت است و در این مورد ما با فردی روبرو هستیم که عقلش سالم است ولی از روی عمد و آگاهانه دروغ می‌گوید و فریب می‌دهد و چون آثاری از بی‌عقلی در او دیده نمی‌شود به خاطر همین به سادگی نزدیکش می‌شویم و در مسائل مختلف و مورد نظر با او همکاری می‌کنیم و خیلی راحت در تله‌ای که برای ما پهن شده می‌افتیم.


پاورقی
1-کافی(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 339، ح 3

امان از منافق و دروغ‌گو

امان از منافق و دروغ‌گو


رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)
«إنّی لا أتَخَوَّفُ علی اُمَّتی مُؤمِنا و لا مُشرِکا ، أمّا المُؤمنُ فیَحجُرُهُ إیمانُهُ ، و أمّا المُشرِکُ فیَقمَعُهُ کُفرُهُ ، و لکن أتَخَوَّفُ علَیکُم مُنافِقا عالِمَ اللِّسانِ ؛ یَقولُ ما تَعرِفونَ ، و یَعمَلُ ما تُنکِرونَ»(1)
من برای امّت خود از مؤمن و مشرک نمی ترسم؛ زیرا مؤمن را ایمانش مانع [از لطمه زدن به جامعه اسلامی ]می شود و مشرک را نیز همان کفرش سرکوب می کند. اما ترس من برای شما از منافق زبان بازی است که حرف هایی می زند که شما بدان اعتقاد دارید و کارهایی می کند که شما به آنها اعتقاد ندارید.

انسان مست حالاتی دارد که باعث رسوایی‌اش می‌شود و در مستی خودش ممکن است اشتباهات بزرگی انجام دهد و خسارات جبران ناپذیری بزند؛ امّا امان از انسان علیم اللسان و منافق که نه حالاتی دارد که رسوایش کند و نه طوری قدم بر می‌دارد و حرف می‌زند که نفاق و دروغش مشخص شود.، بلکه عاقلانه به فکر فریب است


پاورقی

1-کنز العمّال : 29046.

همیشه مطلب حق مقدم است

همیشه مطلب حق مقدم است


رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«مؤمن باطل را از دوست خود نمی‌پذیرد و حق را حتی از دشمنش منکر نمی‌شود»(1)

هر کس با توجه به مبنا، تفکّر و شناختی که از زندگی دارد دوست پیدا می‌کند، دنبال کار می‌رود و با مردم معاشرت و هم‌نشینی می‌کند؛ به عبارت ساده‌تر تمام انتخاب‌های یک شخص بر اساس عقائدش است.

مؤمن عقیده‌ و مبنایش همیشه رضای الهی و حق‌طلبی است و هیچ‌وقت امیال و سلیقه شخصی خود را در مقابل حق و حقیقت و رضای الهی قرار نمی‌دهد.
 
این نکته‌ای که رسول اکرم(صلی الله علیه و اله) در حدیث شریف فرموده‌اند بیانگر همین ویژگی حق طلبی و صداقت در انسان مؤمن است که هیچ‌گاه تعصّب، محبّت، دوستی و یا دشمنی باعث نمی‌شود چشمش و گوشش را برای دیدن و شنیدن حقیقت ببندد.


حقیقت سرائی است آراسته
هوا و هوس گَرد برخاسته(2)


پاورقی
1-مستدرک الوسایل،جلد11،صفحه178
2-بوستان سعدی

حتی شوخیه آن هم مشکل‌ساز است

حتی شوخیه آن هم مشکل‌ساز است


امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
«بنده خدا تا دروغ را چه به شوخی و چه به جدی ترک نکند مزه ایمان را نخواهد چشید.»(1)

راه یافتن به قرب پروردگار متعال و چشیدن مزه ایمان چیزی نیست که هر قلبی شایسته آن باشد.

رسیدن به حقیقت ایمان و آمادگی قلب برای دریافت چنین فیضی مقدمه‌ای می‌خواهد و آن دوری از گناه است، چه به شوخی  چه به جدی و دروغ گفتن هم حتی به عنوان شوخی به دلیل تاثیرات نامطلوبی که بر روی پاکی قلب خواهد گذاشت طبق بیان حدیث شریف مانع درک مزه و شیرینی ایمان به پروردگار متعال خواهد شد.


ز کژ گوئی سخن را قدر کم گشت
کسی کو راستگو شد، محتشم گشت(2)


پاورقی
1-کافی، جلد2، صفحه230
2-خسرو و شیرین-نظامی

باید فکر را از بند شهوات آزاد کرد

باید فکر را از بند شهوات آزاد کرد


نباید به خودمان دروغ بگوییم و باید با خودمان صادق باشیم؛ تا زمانی‌که فکر آدم دنبال هوا و هوس و رسیدن به شهوات نفسانی‌اش است فرصتی برای بهره‌مندی و تنعم از سفره علم و حکمتی که پروردگار عالم در خلقت پهن کرده است نخواهد داشت.

طمع و ورع دو صقت روبروی هم

طمع و ورع دو صقت روبروی هم


از امام صادق(علیه السلام) درباره آن‌چه ایمان را در بنده اسوار می‌کند سوأل شد؛ حضرت فرموردند:
«آنچه استوارش می‌کند ورع است وآنچه بیرونش می‌کند طمع است»(1)

ورع یعنی دوری از انجام کاری به احتمال این‌که شاید مقدمه گناهی شود، به عبارتی ورع، گناه نکردن نیست بلکه نوعی پیش‌بینی نسبت به گناه است؛ مثلاً قرار است برای رسیدن به جایی از خیابانی عبور کنیم ولی چون بنده احتمال می‌دهم که اگر از این خیابان عبور کنم به گناه خواهم افتاد مسیر را تغییر داده و از خیابان دیگری عبور می‌کنم.

در مقابل طمع نیز حالتی در قلب است که انسان را تنها با احتمال به دست آوردن سود بیشتر و منفعت زیادتر به چالش می‌کشد و در مورادی کار به جایی می‌رسد که چشم‌وگوش انسان از شنیدن نصیحت و راهنمایی کور و کر می‌شود، و حتی شاید کار به فریب دادن و دروغ گفتن هم بکشد.

طبق بیان حدیث شریف، ورع، که در آن انسان تنها با یک احتمال از گناه فرار می‌کند استوار کننده ایمان و حالت دوم، طمع، که در آن انسان  تنها با احتمال رسیدن به سود بیشتر خودش را در چاه می‌اندازد بیرون کننده ایمان از دل است.


پاورقی

1-وسائل الشیعه، جلد20،صفحه358

صداقت در ایمان اعتماد بر خدا

صداقت در ایمان اعتماد بر خدا


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«ایمان هیچ بنده‌ای راستین نمی‌شود مگر زمانی ‌که اعتمادش نسبت به آنچه نزد خداست از اعتمادش به آنچه در دست خود دارد بیشتر باشد»(1)

ایمان و اعتقاد به پروردگار عالم از جنس لفظ و گفتار نیست که اگر کسی در زبان ادعای ایمان کرد، برای پی بردن به ایمانش کفایت کند.

جنس ایمان از نور و ظرفش دل انسان است و هنگامی که به فضل الهی دل انسان خانه‌ای برای نور ایمان شد آن‌گاه دیگر انسان هر چند در ظاهر دنبال کسب‌وکار دنیا و پس انداز خواهد رفت ولی این دل و این ایمان اجازه نخواهد داد که انسان به هیچ کدام از این اموال و پس‌اندازها دل خوش کند و آرامش دلش را با آنها تأمین کند.

دلی که وجود خداوند و حضور دائمی او را درک می‌کند همیشه در آغوش لطفُ رحمت الهی به آرامش خواهد رسید لذا طبق بیان حدیث شریف هیچگاه به خاطر آنچه در دستش است اطمینان و آرامش پیدا نخواهد کرد.
پاورقی
1-شرح نهج البلاغه،جلد9،صفحه216

تا هوا و هوس است حکمت نیست

تا هوا و هوس است حکمت نیست


زمانی ذهن انسان به حکمت و دلش به صداقت و معارف راه پیدا خواهد کرد که وابستگی و مشغولیت ذهنی او نسبت به هوا و هوس‌ها و شهواتش کم شود و در نهایت زائل شود.

تا زمانی‌که شکم درگیر است ذهن تعطیل است

تا زمانی‌که شکم درگیر است ذهن تعطیل است


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«إِذَا مُلِئَ الْبَطْنُ مِنَ الْمُبَاحِ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الصَّلَاح‏»(1)
«زمانیکه شکم از خوراکی‌های مباح انباشته گردد، دل از دیدن خیر و صلاح کور می‌شود»

دیدن خیر و صلاح و دور اندیشی در امور از جمله کارهایی است که بیشتر از افرادی که سنی از آنها گذشته و دارای تجربه زیادی هستند انتظار می‌رود.

اینگونه افراد به خاطر عمر بالایی که در دنیا کرده‌اند و تلخ و شیرین‌هایی که تجربه کرده‌اند می‌توانند سخنان و نصیحت‌های خوبی برای گفتن داشته باشند.

ولی همیشه اینگونه نیست که تنها راه رسیدن به حکمت و دوراندیشی بالا بودن سن باشد، بلکه خوب خوردن و به اندازه خوردن و از طرفی شکم را به خوردنی‌ها و مزه‌های مختلف و متنوع غذاهای خوشمزه عادت ندادن هم یکی دیگر از راه‌های رسیدن به ذهن و دل دور اندیش و حکیم است.

به بیان دیگر زمانی ‌که دل انسان دائماً درگیر تامین نیازهای شهوانی از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و طبیعتاً بعد از آن هم تامین نیازهای جنسی شود، دیگر کی می‌تواند فراغت بالی پیدا کند تا با تفکّر در امور خلقت به نشانه‌ها و حکمت‌های زندگی دست پیدا کند.


پاورقی
1-غررالحکم،ح8154


دیر یا زود فرو خواهید ریخت

دیر یا زود فرو خواهید ریخت


سفارش رسول اکرم(صلی الله علیه و اله) به أمیر مؤمنان علی(علیه السلام)
ای علی دروغگوئی آفت کلام است.(1)

نعمت کلام و زبان که اگر در اختیار بشر نبود معلوم نمی‌شد چگونه می‌توانست حرف بزند، یاد بدهد، سوال بپرسد و آنچه را که می‌فهمد به دیگران منتقل کند و یا از دیگران طلب کند.

امّا حیف زمانی که از این نعمت در مسیر بندگی و آنچه صاحب نعمت از ما خواسته استفاده نکنیم و از این زبان برای گفتن مطالبی غیر واقعی و دروغ برای به خدمت گرفتن و تحت تاثیر قرار دادن اطرافیانمان و ساختن یک دنیای خیالی و پوچ که در ذهنمان است استفاده کنیم؛ که صد البته و بدون شک چنین دنیایی که بر پایه دروغ بنا شده باشد به راحتی هم فروخواهد ریخت.


پاورقی
1-تحف العقول-ترجمه جعفری   ص : 15

هر نعمتی آفتی دارد

هر نعمتی آفتی دارد


هر نعمتی که پروردگار عالم در اختیار انسان قرار می‌دهد می‌تواند مجموعه‌ای از موهبت‌ها و توانمندی‌ها مثل نعمت‌های خانوادگی، اجتماعی، جسمی، مالی، سیاسی، ذهنی و امثال این‌ها باشد.

مثلاً داشتن نعمت سلامتی، درآمد مناسب، موقعیت اجتماعی و آبرومندانه خوب و صد‌ها مثال دیگر که نعمت‌های پروردگارمان به ما هستند.

اما نکته‌ای که باید مورد دقت واقع شود این است که هر نعمتی آفت‌هایی دارد که در واقع امتحان پروردگار برای ما پیرامون همین آفت‌هاست.

مثلاً یکی از آفت‌های نعمت دارایی، ثروت و قدرت احسان نکردن و به نیازمندان کمک نکردن است.(1) یا یکی از آفت‌های نعمت آگاهی، دانش و علم، آموزش ندادن به دیگران و مغرور شدن است.

وظیفه ما در مسیر بندگی پروردگار همواره این است که مراقب باشیم تا گرفتار آفت‌ نعمت‌هایی که پروردگار عالم در اختیار ما قرار داده نشویم.


پاورقی
1-امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):آفةُ القدرةِ منعُ الاحسانِ»«آفت قدرت احسان نکردن است»غررالحکم ح800
2-وصیت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به فرزندشان

آفت قدرت غفلت است

آفت قدرت غفلت است


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«آفةُ القدرةِ منعُ الاحسانِ»(1)
«آفت قدرت احسان نکردن است»

توانمندی مالی، جسمی و یا سیاسی در دنیا ا زجمله نعمت‌هایی است که خداوند متعال تنها به بعضی از بندگانش عطا می‌کند.

ولی همین نعمت‌های در ظاهر زیبا و چشم‌گیر از آن جمله از نعمت‌هاست که آنقدر دردسر و مشکلاتی در دنیا و حسابرسی‌های دقیقی نیز در آخرت دارد که خیلی از بندگان مؤمن پروردگار خودشان به اختیار زندگی عادی و ساده مثل بقیه مردم را انتخاب می‌کنند.

از جمله مشکلاتی که اینگونه نعمت‌ها به همراه دارد و در حدیث شریف هم به آن اشاره شده همین مسأله غفلت و حواسپرتی از یاد خداوند است، بطوریکه که انسان بعد از رسیدن به ثروت و یا موقعیت اجتماعی، یاد خدا و کمک به زیردستان و نیازمندان را فراموش کند و در حالی که قدرت و توانمندی دارد احسان نکند.


پاورقی
1-غررالحکم ح800

ارزش و مقام دل مؤمن

ارزش و مقام دل مؤمن


رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«هر که مؤمنی را اندوهگین کند و در مقابل همه دنیا را به او بدهد، کفّاره گناه او نبوده و پاداشی بر کارش نمی‌بیند»(1)

یک نکته لطیفی در این حدیث شریف در جریان است و آن چرایی و علّت نابرابری وکم ارزش بودن مال و اموال دنیا در مقابل دل شکسته مؤمن است.

قاعده بر این است که اگر حق کسی دزدیده و پایمال شود، اولین کار برای جبران، برگرداندن حقّ دزدیده شده به صاحبش است.

ولی در مورد «دل شکسته مؤمن واقعی» چه اتفاقی افتاده که اگر تمام دنیا را به او بدهیم، باز نتوانسته‌ایم کفّاره این دل شکستن را بدهیم و اشتباهمان را جبران کنیم.

آنچه می‌توان گفت این است که چون«دل مؤمن واقعی» از محبّت دنیا خالی است حتماً مسائلی معنوی و اخلاقی باعث این ناراحتی شده و از طرفی هم چون دل مؤمن مملو است از محبّت و شوق به خدا به خاطر همین دل چنین شخصی را با مال و ثروت نمی‌توانید راضی کنید.

تنها چاره برای به دست آوردن دل مؤمن این است که خیلی بی تکلف و ساده برای عذر خواهی و بدست آوردن دلش پیشش برویم  و اگر ایشان هم شاهد ناراحتی و پشیمانی واقعی شما باشد، شاید حتی با یک عذر خواهی ساده هم راضی شود.


پاورقی
1-مستدرک الوسائل حدیث 1036

شروعی برای تازگی

شروعی برای تازگی


گریه‌هایی که قطره قطره آن بوی خدا می‌دهد و تمنّای توبه و بازگشت به سوی او دارد مثل بارانی که هوای آلوده وکثیف شهر را پاک می‌کند بر دل انسان خواهد بارید و شروعی برای غبارروبی و صفای دل‌های کهنه و تاریک خواهد شد.

خواص استغفار به شرط دل

خواص استغفار به شرط دل


رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)
«کسی که بسیار استغفار کند خداوند برای هر غم او گشایشی و برای هر تنگی راهی برای او قرار می ‏دهد و از جایی که گمان نمی‏ برد به او روزی می‏ رساند.»(1)

ذکر "استغفرالله ربّی واتوب الیه" که چهار اسم شریف "غفّار"،"اللّه"،"ربّ" و"توّاب" در آن در جریان است، بدون شک در صورت همراهی دل آدمی همانند آتشی که بر جان فولاد‌های سنگین می‌افتد و آنها را همچون مایع ذوب می‌کند، بر جان و قلب انسان خواهد نشست و آنها را از کدورت‌ها و آثار به جا مانده از هر تاریکی خواهد شست.

و دلی که پاک از تاریکی‌ها شود طبق بیان رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) خداوندعالم نه می‌گذارد گرفتار غمی بماند، نه می‌گذارد در مشکلات به بن بستی برسد، نه می‌گذارد در رسیدن روزی‌اش سر گردان بماند.


پاورقی
1-ابن ماجه، شماره 3819.

قطرات حیات بخش

قطرات حیات بخش


قطرات اشکی که به شوق خدا و از درد گناه چشمان آدم را خیس می‌کند و بر روی گونه‌های او می‌چکد، همانند باران بهاری که خاک سرد زمستان را زنده می‌کند، به قلب سرد و تاریک انسان حیات خواهد بخشید و شروعی برای رویش گل‌های بندگی خواهد شد

لذت بندگی را تجربه کن

لذت بندگی را تجربه کن


لطافت هوای بهاری و نسیم د‌‌ل‌نواز طبیعت آن‌قدر با دل آدمی بازی می‌کند که انسان دوست ندارد هیچ‌وقت این لحظات به پایان برسد.
این هوای بهاری و این لذت کوچکی  که روح انسان در این ایام می‌چشد یک نشانه است برای آن اتفاق بزرگی که باید درقلب انسان رخ دهد.
با دوری از گناهان و بنده پروردگار مهربان شدن، قلب  انسان لذت‌هایی را درک خواهد کرد که مثل آن‌را در هیچ نقطه‌ای از مکان و هیچ لحظه‌ای از زمان نمی‌توان تجربه کرد.

از سردی زمستان گذر کن

از سردی زمستان گذر کن


بعد از گذر از سردی و سوز زمستان به بهار طبیعت و طراوت بهار می‌رسیم.

تغییر و تحول فصل‌ها نشانه و درسی برای تغییر و تحوّل انسان‌هاست.

تا از بدی‌ها گذر نکنیم و از اخلاق زشتمان جدا نشویم به بهار بندگی و طراوت با خدا بودن نخواهیم رسید.

دل و ذهن را باید تغییر داد

دل و ذهن را باید تغییر داد


عید نوروز و شروع  بهار وقتی برای ما عید خواهد بود که با دور انداختن لباس غفلت لباس بندگی به تن کنیم.

خودمان را با پوشیدن لباس‌هایی نو و تازه در حالی که دل و ذهنمان هنوز پر از تاریکی و کهنگی است فریب ندهیم.

چشمان منتظرش را شاد کن

چشمان منتظرش را شاد کن


صله رحم و شاد کردن چشمان منتظر والدینمان مثل شکوفه‌های بهاری حال و هوای زندگی‌مان را تغییر خواهد داد.

هویت اصلی انسان شخصیت اوست

هویت اصلی انسان شخصیت اوست


عید نوروز که مصادف می‌شود با بهار اکثر مردم همانند بهار به فکر نو کردن لباس و حال و هوای خود می‌افتند.

نو شدن ظاهر طبیعت یک جلوه از تغییر و تحولی است که در باطن طبیعت رخ داده است.

هویت و سرمایه اصلی انسان شخصیت باطنی‌اش است که اگر اصلاح و ترببیت نشود، صدها لباس تازه و جدید هم او را تغییر نخواهد داد.

حفظ آثار وخواص کارهای نیک

حفظ آثار وخواص کارهای نیک


صله ارحام از خانواده و نزدیکان از جمله اموری است که همیشه مایه شادابی و برکت‌هایی مادی و معنوی است.

حفظ این شادابی و برکت‌هایی که خداوند متعال در انجام کار‌های نیک مثل صله ارحام قرار داده است تنها با رعایت اخلاق و دوری از گناهان امکان پذیر است.

واقعیت این است که عادت کرد‌ه‌ایم

واقعیت این است که عادت کرد‌ه‌ایم


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«اهل دنیا چون کاروانی باشند که هنوز بارشان را به زمین نگذاشته کاروانسالارشان فریاد میزند که باربندند وبروند»

بازی دنیا و عمر انسان چنان زود می‌گذرد که تنها کافی است در بین مشغولیت‌ها و مشکلاتی که هر روز یکی پس از دیگری گریبان گیر آن هستیم و تمامی هم ندارد تنها یک لحظه بایستیم و به گذر عمرمان فکر کنیم تا ببینیم که چگونه در یک لحظه تمام عمرمان جلوی چشمان می‌آید و می‌رود.

بله به همین راحتی و به همین سادگی شاید امشب، شاید فردا شب و شاید چند ثانیه بعد درعین حال که مثل همیشه دنبال مشغولیت‌ها و حل مشکلاتمان هستیم  و هنوز هم یک نفس راحت نکشیده‌ایم، ببینیم که کاروانسالار زندگی فریاد حرکت و انتقال از این عالم به عالم آخرت را صادر کرد و دیگر حتی اجازه یک پلک زدن هم به ما نداد.

واقعیت این است که ما به زنده ماندن عادت کرده‌ایم.


پاورقی
1-حکمت 415 نهج البلاغه

ظرف علم و معرفت پر نشدنی است

ظرف علم و معرفت پر نشدنی است


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«کُلُّ وِعَاء یَضِیقُ بِمَا جُعِلَ فِیهِ إِلاَّ وِعَاءَ الْعِلْمِ، فَإِنَّهُ یَتَّسِعُ بِهِ»
«هر ظرفی از آنچه در آن نهند، تنگ گردد جز ظرف دانش که به آن گسترش یابد»


وقتی ظرف از جنس خاک، سنگ، آهن و امثال اینها باشد هر قدر هم که بزرگ باشد باز محدودیت دارد و وقتی بخواهیم چیزی در آن بریزیم تنها به اندازه ای می تواند آنچیز را قبول کند که ظرفیت دارد؛ مثل آب و لیوان که لیوان تنها به اندازه ظرفیتش می تواند آب در خود جای دهد و حتی به اندازه سر سوزنی بیشتر هم ظرفیت تحمّل آب اضافه را ندارد و لبریز می شود.

اما همه ظروف، مادی نیستند که محدود باشند، ظرف هایی معنوی هم در خلقت وجود دارند که محدودیت آنها وابسته به خودشان نیست و این قابلیت را دارند که هر لحظه با توجه به آنچه وارد آنها می شود به شرط داشتن سنخیت، گسترش پیدا کنند بطوریکه هیچ نقطه توقف و محدودیتی در وسعت گسترش و پیدا کردن بسط برای آنها تصوّر نشود.

علم و معرفت صحیحی که از جنس نور است از آن جمله اموری است که وقتی در دل انسان مؤمن به اذن الهی شروع به باز شدن می کند، دل مؤمن ظرفی برای این علم می شود که هر لحظه با اضافه شدن این علم و معرفت، دل نیز گسترش پیدا می کند و این گسترش و وسعت در دل مؤمن به شرط استقامت و پایداری در ایمان به خداوند متعال، به مرور زمان آنقدر بسط پیدا میکند و آنقدر وسیع می شود که در نهایت دل انسان مؤمن فانی در علم خالقش می شود که دیگر نه اندازه ای برای قابل تصّور است و نه می شود زوال و فنایی برای آن تعریف کرد.


پاورقی
1-نهج البلاغه،حکمت205

خانواده، سرمایه ای بزرگ!

خانواده، سرمایه ای بزرگ!


مشکل اساسی خانواده‌های بسیاری این است که از سرمایه عظیم خانواده بی‌اطلاع هستند.
اکثر ما با همسر و خانواده خود زندگی می‌کنیم ولی نمی‌دانیم که چه سرمایه عظیمی داریم!
نمی‌دانیم که چه اسراری در دل خانواده نهفته است!
بسیاری از گنهکاران اگر بخواهند خدای متعال آنان را ببخشد، باید استغفار نموده و برای تحصیل رضای الهی خود را به زحمت بیاندازند، اما راه آسان‌تری نیز وجود دارد!
محبت به خانواده!
رسول اکرم ص فرمود:
« هرگاه بنده به چهره همسرش و همسرش به چهره او(بامحبت) بنگرد، خداوند به آن دو با نگاه مهرآمیز می‌نگرد و هرگاه دست یکدیگر را بگیرند گناهان آن دو از لای انگشتانشان فرومی‌ریزد .»[1]
چه گنجی از این عظیم‌تر و چه سرمایه‌ای از این پربارتر در عالم وجود دارد ؟!
────────────────────────────
[1] إذا نَظَرَ العَبدُ إلی وَجهِ زَوجِهِ ونَظَرَت إلَیهِ ، نَظَرَ اللّهُ إلَیهِما نَظَرَ رَحمَهٍ ، فَإِذا أخَذَ بِکَفِّها وأخَذَت بِکَفِّهِ ، تَساقَطَت ذُنوبُهُما مِن خِلالِ أصابِعِهِما . کنز العمّال : ج 16 ص 276 ح 44437

محبت بکار تا عشق درو کنی

محبت بکار تا عشق درو کنی


 یکی از مشکلات فراگیر بسیاری از زوج‌های جوان، مخصوصاً در سال‌های ابتدایی زندگی زناشویی این است که با بحران محبّت روبه‌رو می‌شوند.
آقا می‌گوید همسرم به من محبّت نمی‌کند و خانوم هم می‌گوید همسرم به من توجه نمی‌کند!
عشق ورزیدن یک هنر است نه یک غریزه که توقع ظهور آن را به صورت غریزی داشته باشیم!

باید یاد بگیریم چگونه محبت کنیم!


محبّت بذری است که باید آن را کاشته تا بتوان محصولِ عشق را از آن درو کرد.


وقتی مرد به همسرش محبّت کرد ، در دل او بذر محبّت کاشته است  و در صورت پاسبانی از این بذر نوپا عشقی سرشار درو خواهد کرد!


اما صادق ع  فرمود :

« کَمَا تَدِینُ‏ تُدَانُ»[1] چنان‌که کنی، جزا یابی

اول باید محبت ورزید تا بعد بتوان عشق درو کرد.


پاورقی 
[1] الکافی ج‏2، ص134

محبت به خانواده راه تعالی

محبت به خانواده راه تعالی


در این دور و زمانه افراد بشر با مشغول شدن به بازی‌های کودکانه دنیا  از مسیر حقیقی تعالی غافل شده‌اند. تعالی و تکامل را در کسب‌وکار پررونق و قدرت و موقعیت اجتماعی می‌دانند و به همین دلیل روز به روز آمار ابتلاء افراد بشر به بیماری های خطرناک عجب و غرور بیشتر می‌شود.
ارباب  به سر کارگرش می‌زند و کارگر بر سر زن و بچه‌اش!
هیچ‌کدام از این کارها راه تعالی نیست!
همه غافل از این‌اند که خدای متعال در دسترس ترین راه تعالی  و تکامل را در نزدیک‌ترین مکان قرار داده است!
خانواده!
با مدیریت محبت در خانواده می‌توان به بالاترین درجات معنوی دست یافت، بر همین اساس رسول اکرم ص  فرمود:
«نیکْ ایمان ترین مردمان ، کسی است که با خانواده‌اش  خوش‌اخلاق و مهربان‌تر باشد»[1]
رشد ایمان یعنی تعالی انسانی!


پاورقی
[1] أحسَنُ النّاسِ إیمانا أحسَنُهُم خُلُقا وألطَفُهُم بِأَهلِهِ- عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 38

خوش بینی را یاد بگیریم

خوش بینی را یاد بگیریم


مشکلات و رذائل اخلاقی ازجمله مواردی است که می‌شود گفت در هرکسی کم یا زیاد پیدا می‌شود و این در حالی است که اکثر کسانی که دچار رذائل اخلاقی هستند به‌صورت عادی در جامعه زندگی می‌کنند و اگر هم درجایی اشتباهی کردند با یک عذرخواهی ساده مسأله را برطرف می‌کنند.
ولی یکی از رذائل اخلاقی که در مرحله اول زندگی خود فرد را دچار آشوب می‌کند، بدبینی و ذهنی است که عادت کرده دنبال ایرادهای دیگران باشد و مچ‌گیری کند.
این مشکل وقتی مشکل‌تر می‌شود که طرف مقابل ما، همسر و یا شوهرمان باشد و ما با عیب‌جویی‌ها و ایراد گرفتن‌های پی‌درپی کاری کنیم که هم فضای خانه و هم روحیه و روان خودمان و همسرمان نیزخراب شود.
باید به ذهنمان یاد بدهیم نقاط قوّت اطرافیانمان، مخصوصاً همسر و یا شوهرمان را نیز ببیند و آنگاه خواهیم دید که زندگی چقدر شیرین خواهد شد.


در گفتن عیب دگران بسته زبان باش
از خوبی خود عیب نمای دگران باش


امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)
«حُسنُ الظَّنِّ راحَةُ القَلبِ وَ سَلامَةُ البَدَنِ»(1)
خوش‌بینی، مایة راحتی جان و سلامتی تن آدمی است.


پاورقی
1-شرح‌ غرر، ج ٣، ص ٣٨٤

مشاوره غلط، زندگی غلط

مشاوره غلط، زندگی غلط


یکی از رایج‌ترین عقائد و سخنانی که قبل از ازدواج  به زوج‌های جوان، چه دختر و چه پسر گفته می‌شود این است که نگران عادت‌ها و اخلاق ناخوشایندی که ممکن است در همسر آینده‌ات وجود داشته باشد نباش، شما خودت باید او را تربیت کنی.

یکی از آفت‌هایی که این سخن و این نوع اعتقاد دارد این است که چشم پسر یا دختر جوان به اشتباهات و نقاط ضعف خودشان بسته خواهد شد و همواره با روحیه‌ای حق به‌جانب درصدد ایراد گرفتن و تحمیل کردن خواسته‌های خود به همسرشان خواهند بود.

امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)

«اَکبَرُ العَیبِ اَن تَعیبَ ما فیک مِثلُهُ»

بز رک‌ترین عیب آن است که آنچه را که مانند آن در خود توست عیب بشماری.(1)

همین تفکّر و عقیده اشتباه برای اینکه سببی شود که زندگی زوج جوان حداقل در دو سال اول دچار مشکلات و ناراحتی‌هایی جدی شود کافی است و این در حالی است که راهکار عاقلانه و تفکّر صحیح این است که زوج جوان تصمیم بگیرند با مذاکره و تفاهم، برنامه منسجم و قابل اجرائی را برای خود تنظیم نمایند.(2)

در همه چیزی هنر و عیب هست

عیب مبین تا هنر آری به دست


پاورقی

1-نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 536 ، ح 353

2-ابراهیم امینی،همسرداری، ص: 21

ارزش و پاداش ملایمت بیشتر است

ارزش و پاداش ملایمت بیشتر است


غالب انسانها دنبال راحتی و عافیت میگردند و دوست ندارند برای رسیدن به خواسته هایشان زحمت زیادی بکشند، مخصوصاً وقتی بحث مدیریت خانواده و تربیت همسر در میان باشد که واقعاً کمتر کسی پیدا می شود که بتواند با تدبیر، بردباری و حلیمانه خانواده را مدیریت کند و با خشونت و سختگیری کار را جلو نبرد.
امام باقر(ع)
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفِیقٌ یُحِبُّ الرِّفْقَ وَ یُعْطِی عَلَی الرِّفْقِ مَا لَا یُعْطِی عَلَی الْعُنْفِ»(1) 
«خدای عز و جل ملایم است و ملایمت را دوست دارد، و پاداشی که به ملایمت می‌دهد به خشونت و سخت‌گیری نمی‌دهد.»

ملایمت و بردباری در مقابل بی نظمی ها و بی تربیتی های همسر به معنی نادیده گرفتن این مشکلات نیست بلکه مثلاً اگر همسر انسان زود رنج است سعی کند وسیله رنجش او را فراهم نسازد و اگر رنجیده شد از او دل‏جویی کند. اگر در زندگی نامنظم است و تأکیدات و توصیه ‏ها هم فعلاً جواب نمی دهد، با گذشت و فداکاری مقداری را نادیده بگیرد و بعضی‏ ها را هم خودش منظم سازد و با تحمّل وضع موجود و برخوردی حلیمانه، مقدمات یک زندگی خوب را در آینده ایجاد کند.


پاورقی
1-کافی،ج ‏2، ص 119

سوختن برای ساختن

سوختن برای ساختن


یکی از مهمترین مسائلی که در شروع زندگی باید نسبت به آن آگاهی ایجاد کرد شناخت متقابل زوجین از نقاط ضعف همدیگر است.


امّا چرا نقاط ضعف؟آگاهی از نقاط ضعف لازم است، چرا که در نصف ویا تمام زندگی مشترک بنا بر تربیت و خودسازی است و لازم است زوجین با این نگاه و با انگیزه کمک به هم در اصلاح نقاط ضعف، با یکدیگر هماهنگ باشند واینگونه تصوّر نکنند که همسر آنها باید به تنهایی خود را اصلاح کند و یا وظیفه والدین ایشان بوده که او را تربیت کنند.


متأسفانه در خیلی از موارد به خاطر اینکه دختر وپسر جوان اینچنین نگاهی به ازدواج ندارند مشکلات اخلاقی موجود در یکی از طرفین باعث اختلافات شدیدی شده و کار به طلاق کشیده شده است.


در زندگی مشترک بنا بر تحمّل کردن و توکّل است که کمترین فایده آن تربیت وتکامل خود انسان است.

پاورقی
1-ابراهیم امینی،آئین همسرداری،ص18

چاره ای جز مدارا کردن نیست

چاره ای جز مدارا کردن نیست


قبل از شروع هر کاری یکی از ضروری ترین مسائلی که لازم است بررسی شود، نگاه و دیدگاه ما در مورد کاری است که قرار است شروع کنیم، مخصوصاً فایده ها و اهمیّت این آگاهی وقتی خودش را نشان می دهد که بنا است تصمیمی بگیریم و کاری را شروع کنیم که زندگی و آینده ما را تحت تاثیر جدی قرار خواهد داد.

ازدواج و تشکیل خانواده یکی از مهمترین وجدی ترین اتفاقاتی است که در زندگی رخ می دهد واگر بنا باشد با چشم بسته وبدون آگاهی های لازم وارد این مسیر بشویم بدون شک با اتفاقات و مسائلی روبرو خواهیم شد که شاید برای ما کمر شکن باشد.

زن وشوهری که به خاطر پیاده کردن سلیقه های شخصی وبه کرسی نشاندن نظرات خود با هم جرّ و بحث می کنند و لحظات شیرین عمر خود را از دست می دهند معلوم است که هنوز متوجه نشده اند که یکی از حکمت های خداوند در ازدواج آموزش رفق و مدارا به بنده اش است.


آن خانه که خشت آن ز مهر است
مانند ستاره در سپهر است

در خانه اگر تعادلی نیست
باغیست که اندر آن گلی نیست


رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)
«اِنَّ فِی الرِّفقِ الزّیادَةَ وَ البَرَکَةَ وَ مَن یُحرَمِ الرِّفقُ یُحرَمِ الخَیرَ»(1)
در مدارا، فزونی و برکت است، و هر کس از مدارا محروم باشد، از خیر، محروم شده است.


پاورقی
1-کافی(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 119

مچ گیری نکن، دستگیری کن

مچ گیری نکن، دستگیری کن


یکی از مهمترین مسائلی که در اوائل زندگی لازم است زوج های جوان به آن آگاهی داشته باشند، شناخت نقاط ضعف همسر خود چه از نظر جسمی و زناشوئی وچه از نظر اخلاقی ورفتاری است.


این شناخت مهمترین نقش را در تنظیم رفتار زن وشوهر نسبت به هم خواهد داشت؛ چرا که با توجه به این آگاهی متقابل توقعات هر یک از زوجین نسبت به هم کنترل شده و در حد توان همسر خود خواهد شد و همین امر مقدمه ای خواهد شد که بسیاری از مشکلات و بسیاری از انتظاراتی که زوجین از یکدیگر دارند معتدل شود ومنجر به ناراحتی و کدورت نشود.


البته هر یک از زوجین باید اخلاق و انسانیت را در نظر بگیرند وهیچ وقت از نقاط ضعف همسر خود برعلیه او استفاده نکنند بلکه از این شناخت برای بهتر کردن زندگی بهره ببرند.
«وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة»(1)
«وای به حال هر طعنه زن عیب جوی»


پاورقی
1-سوره مبارکه همزه،آیه 1

نشانه های زنده بودن انسان

نشانه های زنده بودن انسان


اگر میگوییم کسی زنده است پس بدون شک نفس کشیدن و راه رفتنش را دیده‌ایم، اگر میگوییم کسی مؤمن است، پس نحوه برخورد و معاشرتش با مردم و عبادتش در مقابل خداوند را دیده‌ایم که ایمان را به او نسبت می‌دهیم، اگر میگوییم که مریض هستم و حالم خوب نیست پس بدون شک آثار ونشانه های مریضی را در خودمان فهمیده‌ایم.
هر چیزی و هر حالتی نشانه‌ها و آثاری دارد که با دیدن آن آثار و نشانه‌ها به بودن آن حالت و آن حالت در افراد پی می‌بریم.
در بعضی از موارد لازم است که به خودمان و دلمان رجوع کنیم وببینیم که آثار و نشانه‌های ایمان و بندگی خدا را حقیقتاً فهمیده‌ایم و یا اینکه آثار و نشانه‌های حیات معنوی در ما وجود دارد.
خوشحالی از انجام کار نیک و بندگی خدا و ناراحتی و پریشانی از انجام نافرمانی خداوند پس از فهمیدن اینکه کارمان گناه بود، کمترین و حداقل حالتی است که با وجود آن می‌شود به زنده بودن معنویت در دل یک انسان حکم کرد.
امام صادق(علیه‌السلام)
«مَنْ‏ سَرَّتْهُ‏ حَسَنَتُهُ وَ سَاءَتْهُ سَیِّئَتُهُ‏ فَهُوَ مُؤْمِنٌ»(1)
«مؤمن کسی است که کار نیکش او را مسرور میکند وگناهش او را ناراحت میکند»


پاورقی
1-الکافی(ط - الإسلامیة)، ج‏2،ش6

برای رسیدن به لقاء الله باید تلاش کرد

برای رسیدن به لقاء الله باید تلاش کرد

کسی که می خواهد در دریای توحید شنا کند باید از لباس تعلقات و امور دست و پا گیر خود را رها کند

این که خدای متعال در مورد خورشید و ماه (و ستارگان) می فرماید

حرکت  ابراهیم علیه السلام  به سوی خدا

حرکت ابراهیم علیه السلام به سوی خدا

 حیات جناب ابراهیم علیه السلام  به عنوان طالب  و مجاهدی صادق بسیار شگفت انگیز است ، به نحوی که تمام جریانات و اتفاقات زندگی او امتحان بوده و ایشان در همه آنها سالکی مجاهد  و صادق بوده اند ، خدای متعال ایشان را بسیار می دواند اما او همچنان با صدق در مسیر طلب باقی می ماند و نمی برد ، این یعنی حرکت به سوی خدا !!

اولین مرحله سلوک ایشان آن زمانی است که