فقط کمی حواس جمعی میخواهد، همین.
دیشب در مورد غیبت کردن فکر میکردم که واقعاً چه تفکری ویا چه انگیزه ای باعث میشود بعضی از مردم با اینکه میدانند غیبت گناه است باز مرتکب این گناه میشوند.
در مقاله ها ونوشته های مختلف علت های زیاد و قابل توجهی برای غیبت کردن نوشته بودند که به نظر بنده همه آنها درست بود،مثل
1-غیبت کردن از روی شوخی ومزاح
2-غیبت کردن از روی عصبانیت
3-غیبت کردن برای تبرئه کردن خود از اتهام(1)
4-در بعضی موارد ودر بعضی جمع ها هم بدون علّت غیبت میکنند، فقط برای اینکه حرفی بزنند وزمان بگذرد.
همانطور که می بینید غالباً علت غیبت کردن خودش یک گناه دیگر است؛ یعنی آدم اول عصبانی میشود بعد غیبت میکند یا از روی خودخواهی وبرای حفظ آبروی خود غیبت دیگران را میکند یا....
به نظربنده یک علتی که در همه موارد غیبت جامعیت دارد «غفلت» است، یعنی انسان اگر حواسش جمع باشد، ومراقب باشد که خدایی است، دینی است، جهنم وبهشتی است که واقعیت دارند، مرگی است که به سراغ همه انسانها میرود و قیامتی است که ما باید نسبت به تمام اعمال خود پاسخگو باشیم، نه تنها غیبت نخواهیم کرد بلکه به غفلت هم نخواهیم افتاد ودر امر خودسازی وتربیت نفس به توفیق الهی قدم های بزرگ وقابل توجهی را بر خواهیم داشت.
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)
«یُؤْتَى بِأَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یُوقَفُ..إِنَّ فُلَاناً اغْتَابَکَ فَدُفِعَتْ حَسَنَاتُهُ إِلَیْکَ»(2)
«روز قیامت فردى را مى آورند و او را در پیشگاه خدا نگه مى دارند و کارنامه اش را به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بیند. عرض مى کند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من در آن طاعات خود را نمى بینم! به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى کند و نه فراموش. عمل تو به سبب غیبت کردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد دیگرى را مى آورند و کارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسیارى را مشاهده مى کند. عرض مى کند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من این طاعات را بجا نیاورده ام! گفته مى شود: فلانى از تو غیبت کرد و من حسنات او را به تو دادم.»
-------------
پاورقی
1-معراج السعاده صفحه450
2-مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج9، ص: 121،مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج9، ص: 121،ناشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلاممکان چاپ: قمسال چاپ: 1408 ق
3-مطالعه بیشتر در مورد راه های درمان غیبت کردن
