فقط من حقّم ...
از خصلت ها ورذایل اخلاقی همین بس که شخص آنقدر مغرور میشود که اصلاً تاب وتوان وتحمل نصیحت شدن و مورد ایراد قرار گرفتن را از دست میدهد.
اصلاً به یک وضعی میرسد که حتی حاضر نیست در برابر کاری که انجام داده وهمه عقلاء آنرا اشتباه میدانند، کوتاه بیاید و آنقدر خودیّت و انانیّتش بالا میگیرد که
"تنها به آن لحظه ای که تصمیم گرفته کار را انجام دهد وفکر میکرده کار درستی است فکر میکند وآنرا ملاک قرار میدهد و به خاطر همون لحظه وهمون حالتِ حقی که در آن لحظه پیدا کرده بود، چشمش را به روی گندی که زده وزبانش را از جاری کردن یک عذر خواهی کوتاه میبندد."
واقعیت این است که آدم های بی چاره ای مثل من باید خیلی بیشتر از اینها روی خودمان کار کنیم و به این نفس وانانیّتی که در درون سینه داریم بفهمانیم که
باید به دیگران هم حق بدهی، باید به نگاه دیگران هم احترام بگذاری، باید از نصیحت و تجربه دیگران هم استفاده کنی.
اصلاً باید آنقدر خودمان را بشکنیم تا یاد بگیریم که بدون دخالت دادن هوا وهوس، متواضعانه حرف های مردم را بشنویم و برای نصیحت علماء وبزرگان گوش شنوا داشته باشیم.
مگر غیر از این است که هر نصیحت کننده ای طالب خیر ومصلحتی برای ما است، پس چرا حداقل به این نیت خیّرانه نصیحت کننده احترام نمیگذاریم؟
«نصح و نصیحت، هر کار یا هر سخنی است که در آن مصلحت صاحب عمل و سخن باشد»(1)
تمثیل
علمای علم اخلاق می گویند انسان باید مثل فیلبان باشد میگویند آن کسانیکه فیل را رام می نمایند و سوار فیل می شوند چکشی در دستشان است و مرتّب آنرا بر سر فیل می زنند که اگر یک چکش به سر فیل نیاید خود و صاحبش را نابود می کند بشر اینطور است باید شبانه روز به خود توجه داشته باشد.(2)
مرا پیر دانای مرشد شهاب
دو اندرز فرمود، بر روی آب
یکی آنکه بر خویش خوش بین مباش
دگر آنکه بر خلق بدبین مباش
سعدی
پاورقی
1-مفردات الفاظ قرآن، ج4، ص 345
2-جهاد با نفس-استاد مظاهری، جلد چهارم، صفحه21و22
3-مطالعه بیشتر در موردنصیحت
خواهش میکنم