زندگی کن کیف کن!
وقتی از زهد بحث میشود ومعنای آن مطرح میشود، اولین نتیجه ای که به ذهن می آید این است که "زاهد کسی است که خود را از مال واموال دنیا محروم میکند ودر سخت ترین شرایط وبا کمترین امکانات زندگی میکند"
اینکه کسی از روی ناچاری فقیر باشد ونتواند یک زندگی معمولی و در حد عرف جامعه داشته باشد بحث دیگری است؛ ولی اینکه کسی به اسم زهد وزندگی زاهدانه، خانه وکاشانه خود را به اینچنین وضعیتی در آورد، بحثی است که دغدغه امروز ما در این نوشتار خواهد بود.
ما دراین مطلب در عین حالی که این نوع تفکر را رد میکنیم همچنین مدّعی هستیم که زهد اصلاً یک صفت باطنی است و به هیچ عنوان، با نگاه کردن به تنهایی به زندگی ظاهری انسان نمیشود زاهد بودن یا نبودن کسی را تشخیص داد.
تأمین نیازهای زندگی وظیفه شرعی است
شما اگر به رساله مراجع تقلید نگاهی بیاندازید خواهید دید که تأمین نیازهای عرفی ومعمولی خانواده(نفقه) بر مرد خانواده واجب است؛
پس اگر تأمین نیازهای معمولی وعرفی خانواده بر مرد واجب است، کوتاهی در تأمین خانواده و همچنین در اختیار نذاشتن این امکانات به آنها، خلاف وظیفه شرعی خواهد بود وهیچ تناسبی با زهد و زندگی زاهدانه نخواهد داشت.
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)
«زهد به حرام کردن حلال(بر خویشتن)نیست»(1)
گناه نکنی، زاهدی
یک زندگی زاهدانه ومعمولی در این دنیا همانطور که اشاره کردیم یک زندگی تلخ و سخت نیست، بلکه طبق انچه که رسول اکرم(صلی الله علیه واله)به ما یاد داده اند زهد در دنیا تنها شکر نعمت ها، از خدا دانستن نعمتها و گناه نکردن در دنیا است.
رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«زهد در دنیا،کوتاه کردن آرزو،شکر هر نعمت و ورع از محرّمات الهی است»(2)
بالاترین مقام زاهد
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«اَلزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ ..فَقَدْ أَخَذَ اَلزُّهْدَ بِطَرَفَیْهِ»(3)
زهد بین دو کلمه از قرآن است، که خدای سبحان فرمود:
«لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُم»حدید/23
«تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخورید، و به آنچه به شما رسیده شادمان مباشید»
کسی که بر گذشته افسوس نخورد، و به آینده شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعایت کرده است.
وادی مقدس
همانطور که در حدیث شریف میبینید امیرالمؤمنین (علیه السلام) اصلاً به کمیّت و زیادی یا کمی نعمتها وامکاناتی که در طی زندگی در اختیار انسان قرار میگیرد اشاره ای نکرده اند، بلکه تنها ترین ملاک زهد را عدم تحوّل حالات قلبی انسان به هنگام رویارویی با نعمت ها وامکانات مادی ومعنوی بیان کرده اند.
در واقع امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) وقتی افسوس نخوردن بر گذشته و عدم احساس شادمانی به آینده را ملاکی برای زهد قرار میدهند، اشاره به بالاترین مقام زهد کرده اند که بنده مخلَص پروردگار وقتی در این حالت از انقطاع نسبت به غیر خدا قرار میگیرد و توحید پروردگار عالم سرتاسر وجودش را پر میکند، نه چیزی غیر از عنایت خدا در گذشته خود میبیند که بخواهد افسوس بخورد ونه بعد از رسیدن به خداوند وتوحید، شوق رسیدن به چیز دیگری در آینده را خواهد داشت تا وقتی که به او فکر میکند شادمان شود.
رسم عاشق نیست با یک دل، دو دلبر داشتن
یا زجانان یا زجان بایست دل برداشتن
حافظ
پاورقی
1-بحار الانوار،ج 77،ص 172،روایت 8.
2-تحف العقول،ص 58.
3-نهج البلاغه، حکمت439
4-زهد و پارسائی در نهج البلاغه
بله متاسفانه
غالباًخوب تبیین نمیشه