دیدم که میگم!
بعضاً دیده شده کسانی که به مشکلاتی دچار شده اند واز طرفی چون میدانند که مشکلات آنها به خاطر اعمالی است که در گذشته یا حال انجام داده اند دنبال کسی یا اشخاصی میگردند که از غیب آنها خبر دهد وبه آنها بگویید گره کارشان چیست.
باید خدمتتان عرض کنم که تفکر این افراد با توجه به آیات وروایاتی که از معصومین به ما رسیده درست است
«هیچیک از شیعه نیست که امری را که ما از آن نهی کردیم مرتکب شود و بمیرد مگر اینکه به گرفتاری در مال و یا در فرزند و یا در خودش دچار میشود تا به واسطهی آن،گناهانش بریزد تا اینکه خداوند-عزّ و جلّ-را در حالی ملاقات کند که بر او گناهی نباشد و گاهی مقداری گناه برای او میماند،لکن هنگام مرگ بر او سخت گرفته میشود»(1)
پیام دین تربیت انسان است
استفاده از این روش برای حل مشکلات حداقل یک ایراد دارد.
اولین پیام دین واصلی ترین کار دین تربیت انسان و متوجه کردن اوبه زندگی معنوی و حسن وقبح اعمالی که انجام میدهد با محوریت آموزهای انبیاء الهی(سلام الله علیهم اجمعین)است.
بنابراین اگر قبول کنیم که حکمت پروردگاراز ایجاد مشکلات برای بندگانش تربیت آنها وبه کمال رساندن آنهاست، پس دنبال رفع مشکلات رفتن از طریق خبرهای غیبی برای رسیدن به راحتی وآسایش در خود دنیا، برخلاف تربیت دینی و طی مسیر کمال برای انسان است؛ چرا که اصل بر محاسبه اعمال توسط خود شخص است وبه همین محاسبه اعمال توسط هر فرد برای خودش، چه سفارشات عجیب و غریبی که از طرف معصومین(علیهم السلام) به شعیان نشده، تا جایی که امام کاظم(علیه السلام) میفرمایند:
«لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فی کُلِّ یَوْمٍ ..»
«از ما نیست کسی که هر روز اعمال خود را محاسبه نکند..»(2)
پس با توجه به مطلب فوق محاسبه اعمال ما توسط خودمان بسیار مهمتر وبسیار کار گشاتر از محاسبه اعمال ما توسط دیگران وگفتن ایرادهایمان توسط آنها است.
داستان
روزی شیخ رجبعلی خیاط از خیابانی عبور مینمود،چهارپایی که به یک گاری بسته شده بود از کنار وی گذشت،به ناگاه حیوان رسید و لگدی به سوی شیخ زد؛
شیخ رجبعلی همان کنار خیابان نشست و با خود اندیشید که چه خطایی مرتکب شده که این حیوان و آفریدهی خداوند بر او شوریده است؟ همانجا با تأمّل فراوان علّت آن را یافت و از آن استغفار نمود و سپس به حرکت خود ادامه داد.
«مرحوم شیخ رجبعلی خیاط روشن ضمیری بود که مراقبه از خود را سرلوحه برنامه هایش قرار داده بود وبه همین جهت بارقه عنایت الهی بر قلب او تابید»
پاورقی
1-خصال، ص635، روایت10
2-الاختصاص ص 26 و ص 27
3-ر.ک.تندیس اخلاق یا کیمیای محبت
قبول دارم