تا مبنا چی باشه!
اهمیّت وضرورت روابط اجتماعی وتعامل سازنده با مردم، مخصوصاً در بین اجتماعات مؤمنین آنقدر زیاد است وآنقدر در روایات مورد تاکید قرار گرفته که شاید در نگاه اول، انسانهایی مثل من تصّور کنند که این حدّ از توصیه وتشویق به تعامل و یاری رساندن به همدیگر در اجتماعات بی مبنا است و صرفاً مبالغه است و هیچ وقت عملی نمیشود.
در حالی که یکی از اجتناب ناپذیر ترین اصولی که لازم است برای رسیدن به یک کشور قدرتمند و متحّد حاصل شود، تحصیل فرهنگ دوستی و صمیمیّت در میان مردم یک کشور است.
این فرهنگ واین نتیجه هیچ وقت حاصل نخواهد شد مگر اینکه مردم هر کشوری بتوانند در بین خودشان به آرمانها و اهداف مشترکی برسند که همین آرمانها واهداف مشترک باعث خواهد شد که دلها و روحیات مردم به هم نزدیک شود و این نزدیکی ثمره ای جز ظهور روحیه ایثار و محبّت در بین آنها نخواهد داشت.{نمونه اش بحث امداد رسانی به ساکنان مجتمع پلاسکو که نمونه ای کوچکی از به ظهور رسیدن روحیه ایثار ومحبت در بین مردم بود}
در بعضی از روایات آمده که اگر کسی وقتش را صرف برآورده کردن حاجت برادر مؤمن خود بکند واز کار خود بماند، خداوند خود وارد عمل شده وعهده دار به سرانجام رسیدن کار او می شود؛ شاید فلسفه این رسیدگی خدا به شخصی که به خاطر برادر مؤمن خود از کارش مانده، همین عنایتی باشد که به تحصیل جامعه ای بر مبنای محبّت وایثار در کشور های اسلامی وجود دارد.
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)
«من کان فی حاجة أخیه المسلم، کان اللَّه فی حاجته ما کان فی حاجة اخیه»(1)
«هر که درپی بروآورده کردن حاجت برادر خویش باشد، تا زمانی که در این را است، خداوند هم در پی برآورده کردن حاجت وی باشد»
پاورقی
1-نهج الفصاحة، ص 742
2-ثواب شاد کردن دل مؤمن و کمک به دیگران