شاید دیده باشید که بعضی ها تا چند تا کتاب میخونند و یک چیز یاد میگیرند به هر کس میرسند ایراد میگیرند، وسعی میکنند آنچه که خوانده اند را به دیگران از این طریق منتقل کنند؛ البته ایرادی ندارد واین روحیه ای که دارند روحیه خیلی خوبی است ولی باید آن را کنترل کنند واز افراط وتفریط حفظ کنند تا دچار آفت نشوند، البته ما هم ممکن است در خیلی از موارد حواسمان نباشد ودچار این مشکل شویم؛
«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلاً»(1)
«تو را از حقیقت روح پرسش میکنند، جواب ده که روح از سنخ امر پروردگار من است (و بدون واسطه جسمانیات بلکه به امر الهی به بدنها تعلق میگیرد) و آنچه از علم به شما روزی شده بسیار اندک است»(2)
خیلی اتفاق افتاده که در خیابان دختر خانم هایی را میبینیم که با چادر، خود را کاملاً پوشانده اند، ولی یک جوری راه میروند ویا یک جوری سخن میگویند که آن نازو زیبایی که در فطرت هر زنی وجود دارد نمایان میشود(جلب توجه میکند) ونظر ونگاه هوس ران ومریض بعضی ازآقا پسرها ونوجوانان ومردها را به خود جلب میکند.، ویا حتی در فضای مجازی شاهد آن هستیم که بعضاً عکس هایی از خود میگذراند که نشان میدهد پوشش آنها چادر است ولی در عکس با حالت دادن به قیافه ویا گرفتن عکسی زیبا از زاویه مناسب،
متاسفانه در بین مردم خیلی ها هستند که اگه مشکلی برایشان پیش بیاید یا اینکه حاجتی داشته باشند زود به فکر ختم وختومات و ذکر و ورد می افتند. البته اشکالی ندارد، ولی باید دقت کرد که این روش آفاتی دارد واگر کسی خود سر دنبال این مسایل برود دچار مشکلاتی در زندگی خواهد شد وباید حتماً این دستورات رو ازعالم ربانی بگیرد وبا اجازه انجام دهد که در اینصورت خیلی هم خوب است.
یکی از اساسی ترین و مهمترین چیزهایی که بشر و تمام انسانها فطرتاً به دنبال آن میگردند «آرامش» است، تمام کارهایی که ما در طی روز وعمر خود انجام میدهیم یک هدف بیشتر ندارد وآن رسیدن به آرامش است، حتی در مباحث دینداری هم اگر شما بگویید که هدف توحید است، جواب خواهید شنید که توحید هم بالاترین مصداق ونمونه رسیدن به آرامش است، آرامش چیزی است که تمام حکمت ها واهداف بعثت تمام انبیاء(سلام الله علیهم) واز طرفی فلسفه زندگی وتمام تلاش های انسان در طول عمرش را میتوان در آن خلاصه کرد.
خیلی وقت ها است که کاری را از روی عادت انجام میدهیم وبرایمان عادی شده در حالی که متوجه اثرات بد کار نیستیم ویا اصلاً توجه نمیکنیم که این کاری که برای ما عادی شده برای بقیه عادی نیست واطرافیان ما رو فقط چون مجبور هستند تحمل میکنند