بازخورد خبر شهادت سردار سلیمانی در بین مردم و رسوایی هر چه بیشتر آمریکا در منطقه و در بین متحدانش و از طرفی سرخوردگی طرفداران مذاکره با آمریکا در داخل کشور و سرمایه برباد رفته آمریکا برای تفرقهافکنی بین ایران و عراق و همچنین به هم خوردن نقشههای نرم دولتمردان داخلی برای از بین بردن فرهنگ شهادت و شهادتطلبی در طرف دیگر همه و همه در کنار هم فتنههایی نبودند که یکروزه و یا چندماهه بشود اصلاحشان کرد و تنها یک خون الهی که بواسطه بندگانی الهی در کالبد ملت دمیده میشد میتوانست خارج از معادلات تحلیلگران و سیاستپردازان عمل کند و با بیدار کردن فطرت مردم این تارهای حاکمان مستکبر که به نظم در هم تنیده شده بود را خراب کند و عالمیان را مبهوت خود کند.
ثارالله(خون خدا) شدن ثمره زحمت کسانی میشود که عمرشان را بر طریق بندگی پروردگارشان و سرسپردگی کاملشان به ولایت گذراندهاند، همان کسانی که به محض قبول و ورود به آستان ولایت گناهان اول و آخرشان آمرزیده میشود و سلام خداوند را از بدو تولدشان تا به هنگام شهادتشان نصیب خود میکنند و در نتیجه حیات و بیشتر از حیاتشان مماتشان مایه هدایت و بیداری مردم میشود.
«وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا»(1)
«سلام بر من روزی که تولد یافته و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم»
1-سوره مبارکه مریم آیه 33
سفر جسمانی انسان از خاک است و به خاک ختم میشود و سفر روحانی او هم اگر شروعش کند و نظر پرعنایت پروردگار عالم به همراهش باشد و بتواند از دنیاهای جذّاب و بهتآور و منحرف کننده کشف و کرامات و تصرفّات و ... بگذرد، از این دنیای خاکی با نادانی و بلندپروازی شروع میشود و باز به همین دنیای خاکی و ساده باز خواهد گشت و نفسی به رضایت و علمی از جنس ناآگاهی و سکوت و مسئولیتی به سنگینی عالم وجود، بهرهاش خواهد بود.
به عبارتی سفر معنوی انسان سفری است برای فهم معارف قرآن و سیر در آن تا به مقصد بندگی پروردگار عالم برسد و در آن مقام واقعی خود که اشرف مخلوقات است قرار بگیرد.
امّا سنگینی و اهمیّت این سفر معنوی آنچنان بالا و با اهمیّت و پر فراز نشیب است که پروردگار متعال در آیات 20 و 21 سوره مبارکه حشر پرده از این حقیقت بر میدارد و با آوردن مثال کوه که در این دنیا نماد پایداری، مقاومت و اقتدار است این پیام را میرساند که آن حقیقتی که در قلب مؤمنان میگذرد و آنان به دنبال تکمیل آن هستند، آنچنان سنگین است که اگر آنرا به کوهی در این دنیا عرضه کنیم متلاشی و نرم خواهد شد.
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون»
«اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم میدیدی که در برابرش به خشوع درمیآید و از ترس خدا میشکافد. این مثلها را برای مردم میآوریم باشد که بیندیشند»
سوره مبارکه حشر آیه21
دلی که در بند خداست و بنده خداست تمام نگاهش به دنیا در چهارچوب خواست خدا میشود و تمام امور زندگیاش بر اساس آئین بندگی و دینداری رقم خواهد خورد و چنین شخصی نه از دنیا عقب خواهد ماند چرا که خداوند وظیفهاش را به او فهمانده و او هم درست انجام میدهد و نه در آخرت به مشکل بر خواهد خورد چرا که عمرش را با عمل به دین و آئین خداوند به پایان رسانده است.
«وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا»(1)
«و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند»
بیشتر مشکلات مؤمنین در دنیا به جهت درست نفهمیدن دین و نداشتن شناخت کافی از عقائد دینی است.
مجموعه زندگی چند ساله انسان در دنیا فراز و نشیبی از خوشیها و ناخوشیهاست که طبق بیان آیات قرآن کریم کاملاً حساب شده است و پایانی هم ندارد ولی تحمّل و قبولش هم به اعتماد انسان به خواست خداوند و نگاهش به دنیا بستگی دارد که اگر به این شناخت از دنیا نرسد فقط خودش را اذیّت و روانش را پریشان کرده است.
پاورقی
1-سوره مبارکه طلاق، آیه2
اینکه بفهمیم ما بنده خدا هستیم و یا بنده غیر خدا به راحتی یک نگاه کردن به تعلّقات و آروزهای قلبی ماست، که ببینیم دلمان در بند چیست و یا در بند کیست.
دلی که در بند پول به دنبال پول و دلی که در بند ماشین است به دنبال ماشین و همینطور دل مشغولیها و هوسبازیهایی که ممکن است دل ما رو پر کرده باشد و افسار بر گردنمان انداخته و ما را به این سو و آن سو و از این خیال به آن خیال میکشاند.
البته نباید از این نکته هم غافل باشیم که پول و ماشین و هر خواسته قلبی ما وقتی برای تأمین نیازهای زندگی و نفقه واجب خانواده و اهداف عقلائی و آخرتساز باشد، در راستای بندگی خدا خواهد بود و آن خواستههایی نکوهیده است و انسانیّت انسان را از بین میبرد که صرفاً محصول حسادتورزی و رقابت با دیگران و برای تجمّلگرایی باشد.
رسول اکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«هلاک شد بنده دینار و درهم و بنده جامه و لباس نقشدار»
فیض کاشانی، ترجمه المحجةالبیضاء، 6/173
افراد بسیاری در عالم هستند که فکر می کنند آبادی حقیقی در گرو ثروت مند بودن است اما غافل اند از این که آبادی این عالم به آبادی مزرعه ی وجود انسان است نه به ساختن برج های سر به فلک کشیده و شهر سازی و ... . آبادی عالم انسانی به آبادی دل اوست و این امر جز به طاعت الهی میسر نمی شود و ترک طاعت نیز موجب ویرانی او می شود ، امام امام سجاد علیه السلام در صلوات شعبانیه فرمود :
بدون شک همه زمانها وهمه مکانها دارای ارزش یکسانی نیستند ، بعضی مکانها شرافت بیشتری نسبت به بقیه مکانها دارند وبعضی زمانها هم دارای ویژگی ها وقداست های خاصی نسبت به بقیه زمانها هستند.
مثلاً حرم هایی مثل نجف یا کربلا یا مشهد و... مکان هایی هستند که از نظر قداست نمونه ای ندارند و زمانهایی مثل بین الطلوعین یا عید فطر یا عید قربان یا عید غدیر خم و...زمانهایی هستند که از نظر معنویت بی مثال هستند.
«وطهّر بطوننا من الحرام و الشبهه؛ خدایا!اندرون ما را از غذاهای حرام وشبهه ناک پاک کن.»
وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۷۶
چاره ای نیست که در مسیر خود سازی وبندگی پروردگار عالم موانع ومشکلات راه را بشناسیم وآنها را شناسایی کنیم ودر عین حال احکام و وظایف شرعی خودمان را در برابر این گونه موانع ومشکلات بدانیم تا دچار افراط وتفریط نشویم