ایمان و اعتقاد به وجود خداوند قدرتمند و حکیمی که تمام شئون وجودی ما از نوک انگشتانمان تا فرق سرمان از نفسها و دم و بازدمهایی که بدون توجّه و شمارش میزنیم تا تپشهای قلبی که در خواب و بیداری در جریان است و ما هیچ دخالت و شناختی در کارش نداریم، اتفاقی است که باید برای ما و در قلب ما ایجاد شود تا مقداری از مزه آرامش واقعی بهرهمند شویم.
انسانی که از نگرانیهایش به جای ایمان، توکّل و توسّل با فکر و خیال پذیرایی میکند و آنها را در ذهنش پرورش میدهد باید منتظر باشد تا با انواع و اقسام مریضیهای جسمی و روانی دست و پنجه نرم کند، چرا که ذهن و بدن انسان توان تحمّل خیالات بیهوده و نگرانکننده و تفکّراتی که به عمل منجر نمیشوند را ندارد و با انباشته شدن اینگونه توهمّات در ذهن، روان انسان رو به سوی فرسودگی میرود.
فکر و خیال و ترس از فقر و یا از دست دادن فرصتهای مالی و یا شغلی اتفافی هستند که باید با برنامه و عاقلانه با آنها مواجه شد و با تدبیر و برنامه مسأله را حل کرد که اگر اینچنین شود بیشترین عنایتها و نگاههای پرودگار به انسان در قالب همین تفکرّات و تدبیرهاست که برای او مقدّر میشوند.
امّا اگر انسان علارقم اینکه برنامه ریخت و تدبیر لازم را انجام داد ولی باز نگران بود و نگرانیاش عاقلانه هم نبود، نشان از ضعف ایمان و شناختش نسبت به پروردگارش دارد و باید متوجّه باشد که آنچه خداوند برای او مقّدر کرده است دیر یا زود به او خواهد رسید و بعد از اینکه انسان وظیفه خودش را انجام دهد، نگرانی و یا فکر و خیال بیهوده برای او رزقآفرین نخواهد بود.
امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام)
مَنْ وَثِقَ بِأَنَّ مَا قُدِّرَ لَهُ لَنْ یَفُوتَهُ اِسْتَرَاحَ قَلْبُهُ
هر که اعتماد داشته باشد باینکه هر چه برایش مقدّر شده است از وی فوت نمیشود دلش آسوده میگردد.
غرر الحکم و درر الکلم, جلد۱, صفحه۶۳۶
حجت الاسلام حکیمی
بعضی از صفات پروردگار بر صفات دیگر غلبه دارند، بطور مثال پرودگار بیشتر از اینکه دنبال غضب و عذاب باشد دنبال رحمت و بخشش است و به همین طریق وقتی بندهای خطا میکند و به بیراهه میرود بلافاصله عذاب او را به خاطر نافرمانی شامل حالش نمیکند و فرصتی میدهد.
هر انسانی در روی این کره خاکی از آن جهت که چشمش به آسمانهای بالا بسته است و متوجّه عزّت و جلال خداوند نیست، میتواند تحت تأثیر دنیا و لذّتهای زودگذر آن قرار بگیرد و بدون آنکه از جانب خداوند کیفری ببیند ـ به شرط آنکه برخلاف حجتی که از جانب خداوند برای او آمده عمل نکرده باشد ـ روزگارش را به گناه سپری کند.
امّا همین انسانی که عمرش را به گناهی سپری کرده فقط کافیست نیمنگاهی متوجّه خداوند شود و پی به اشتباهش ببرد تا به برکّت همان توجّه، همان خداوندی که در گناه گرفتار عذابش نکرد را بخشنده و مهربان ببیند و به سرعت دچار تغییر تحولات روحی شود. البته این عنایت خداوند در لحظه توبه و توجّه شامل حال انسان میشود و به شرطی ادامه پیدا میکند که انسان هم در همان حال توبه و متعهد به اصلاح آنچه ترک کرده بماند.
انسان زود متوجّه مهر و رحمت خداوند میشود و این به خاطر آن است که خداوند رحمتش بر غضبش پیشی دارد و اگر کسی خود را به خاطر اعمالش ناتوان، ناامید و شرمندهتر از آن ببیند که بتواند رو بسوی خدا کند و اظهار پشیمانی و توبه کند، شک نکند که گرفتار بازی شیطان شده و همان شیطانی که او را برای ارتکاب گناه وسوسه میکند، حالا در گوش او پیام ناامیدی و شرمندگی برای رفتن به در خانه خدا و توبه را نجوا میکند.
امام سجاد(علیهالسلام)
لیْسَ اَلْعَجَبُ مِمَّنْ نَجَا کَیْفَ نَجَا وَ أَمَّا اَلْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَکَ کَیْفَ هَلَکَ مَعَ سَعَةِ رَحْمَةِ اَللَّهِ .
از اینکه کسی نجات یافته تعجّبی نیست، تعجّب از کسی است که با وجود رحمت گسترده الهی چگونه هلاک شده است؟!
بحار الأنوار , جلد۷۵ , صفحه۱۵۳
حجت الاسلام حکیمی
اجر و ثواب و خاصیتهایی که از عبادتهای مستحبی بدست میآید وسوسه برانگیز است و هر روح لطیف و مستعدی را برای عمل سر شوق میآورد.
امّا موضوع از آنجا آغاز میشود که اهمیّت عبادتهای مستحبی برای ما از اهمیّت عبادتهای واجب بیشتر شود و به آن اندازهای که برای انجام عبادتهای مستحبی حساسیت نشان میدهیم برای عبادتها و وظایف واجب دینی حساسیّت نشان ندهیم و آسودگی و حسرت ما به جای اینکه بر محور انجام وظایف واجب دینی بچرخد بر محور انجام مستحبّات دین بچرخد.
مثال عبادتهای مستحبی و عبادتهای واجبات در دین مثال مکملهای غذایی و غذاهای اصلی برای انسان است، شما هر چقدر از قرصها و شربتهای تقویتی استفاده کنید و هر چقدر هم در توضیحات این مکملها از اثرات فوقالعاده و ویتامینهای متنوع موجود در این داروها بشنوید و بخوانید باز هم این داروها مادامی که انسان وعدههای اصلی غذای روزانه را نخورد، برای انسان فایدهای ندارند.
به عبارتی ای مشتاقان طریق سعادت نکند که لحظات شادابی نفس را برای عمل به مستحبات بگذارنید در حالی که الویت با غذای اصلی و عبادتهای اصلی و واجب شما است و از طرف دیگر نکند نفستان را آنقدر در انجام عبادتهای مستحبی تحت فشار قرار دهید که دیگر حوصله و شوقی برای انجام عبادتهای واجب نداشته باشد، و یا حتّی نشود که عبادتهای واجب را به خاطر بیحالی رها کنید در حالی که اگر بنا بر رها کردن و انجام ندادن عبادتی به خاطر بیحالی باشد آن عبادتهای مستحبّی است و نه عبادتهای واجب شما.
امیرالمؤمنین علی(ع)
»خادِعْ نفسَکَ فی العِبادَةِ ، و ارفُقْ بها و لا تَقهَرْها ، و خُذْ عَفوَها و نَشاطَها ، إلاّ ما کانَ مَکتوبا علَیکَ مِن الفَریضَةِ«
برای عبادت کردن نفْس خود را بفریب و با آن ملایمت کن و به زور [به عبادت ] وادارش مکن و در زمان فراغت و نشاطش او را به عبادت گیر مگر در عباداتی که بر تو واجب گشته
نهج البلاغة : الکتاب 69
حجت الاسلام حکیمی تهرانی
بقره آیه ۶۲
«مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ »
«هر کــدام بـخدا و دنـــیاى دیــگر مـعتقد باشـند و عــمل صــالح انجام دهند پـاداش آنها نزد پــروردگارشان است.»
پروردگار تنها اعمال صالح را از انسان قبول میکند، و یکی از شرایط عمل صالح این است که انسان به تمام آنچه پیامبر خدا از طرف پروردگار به بشر آموخته ایمان و باور داشته باشد
اگـــر کــــسی بین آمـــــوزههای دیــــنی فرق بگذارد و یکی را قــبول و دیگری را قبول نکند، از دایره ایمان خارج شده است و هیچکدام از اعـــمالش صـــالح نـــخواهد بود.
به قلم حجت الاسلام حکیمی
دخان آیه ۱
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ»
«ما آن را در شبى مبارک نازل کردیم، چون از آغاز خلقت همواره سنت ما بر انذار خلق جریان داشته است»
شـب قــــدر شب مـبارکی است ولی به غیر از توبه، عبادت و تضرّع به درگاه الهی قرار نیست معجزه شود و اتفاق دیگری برای ما بیافتد.
معجزه و شب قدر اصلی برای ما هنگامی رقم خواهد خورد که در میدان زندگی و در انتخابها و رفتارهایمان به دنبال رضای الهی و پیاده کردن دین خدا باشیم.
به قلم حجت الاسلام حکیمی
سوره مبارکه آلعمران آیه 139
«وَ لَا تَهِنُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ»
«سستی مکنید و غمگین نشوید، که شما [از دیگران] برترید، [البتّهّ] اگر با ایمان باشید»
وقتی ایمان همراه با عمل به تعهّدات آن ایمان، نه ایمان به معنای صرفاً یک امر قلبی، برای مؤمن شکل میگیرد؛ وقتی ایمان او یک ایمان آگاهانه است، نه مقلدانه یا متعصبانه
به دیگر سخن: وقتی شرط ﴿إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَّ﴾ حاصل میشود، اینجا مؤمن ﴿وَلَاَ تَحَزۡنوُا﴾ْ را حس میکند؛ در مواجهه با دشمنها و دشمنیها از نصرت و مدد خدا برخوردار میگردد و ﴿وَلَاَ تَحَزۡنوُا﴾ْ میشود و میبیند دستی بالای همۀ دستهاست.
ایمان به خدا یعنی ایمان به قدرتی بالاتر از آنچیزی که داشتن آن در دنیا و برای دنیا طلبان مایه عزّت، قدرت و اقتدار است، ایمان به خدا یعنی در آن هنگام که دنیا طلبان با تکیه بر تجهیزات و امکانات و پول و سرمایه خود وارد میدان میشوند، شما با تمام تلاش و مناسبترین سرمایه خود و در عین حال بدون تکیه بر امکانات و تجهیزاتتان و تنها با توکّل بر خدا وارد میدان شوید و امیدتان به عنایت و حمایت خدا بیشتر از قدرتی باشد که در تجهیزات و سرمایه شما وجود دارد و از آن مبداء برای شما ایجاد میشود.
ایمان به خدا و به دنبال عنایت خدا بودن به معنی تنبلی کردن »وَ لَا تَهِنُوا « و چارهای نیاندیشیدن نیست و یا به معنی این نیست که به دنبال آنچیزی که برای اهل دنیا مایه قدرت است، نباشیم، نیست، بلکه به هر مقدار که در تحصیل علم که مقدمه قدرت است کوتاهی کنیم، به همان اندازه ضربه خواهیم خورد و به هر اندازه که خودمان را از داشتن سلاح و آن تکنولوژیایی که برای دفاع در مقابل تهدیدات دشمن لازم داریم، محروم کنیم به همان اندازه ضربه خواهیم خورد.
به عبارت دیگر ملاک عنایت خدا را باید در سعی و تلاش و مجاهده پیدا کنیم. اگر ما تمام تالاش خود را کردیم ولی به آن علم و تکنولوژی که لازم داشتیم نرسیدیم، نباید نگران باشیم» لَا تَحْزَنُوا« چون عنایت خدا وجود دارد و در نقطه مقابل اگر هم تلاش کردیم و به علم و تکنولوژیایی رسیدیم که ما را به بالاترین قدرت در مقابل مهاجمان تبدیل کرد، نبایید مغرور شویم و خدا را فراموش کنیم چرا که ملاک برتری و موفقیت برای مؤمنان برتری تجهیزات و علوم و فنون نیست بلکه قدرت ایمان آنان بعد از تلاش و مجاهده آنان است که تعیین کننده است و باعث میشود که مصداق فراز آیه ۱۳۹ سوره مبارکه آل عمران وقتی که پروردگار خطاب به مؤمنان میفرمایید» أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ « قرار گیرند.
جلسه سی و هفتم
00:43 | بنی اسرائیل درگیر تنوعطلبی و تجمّلگرایی شدند.
02:50 | ناراحتی حضرت موسی از خواستههای جدید
06:52 | دلایلی که باعث شد خداوند بنی اسرائیل را لعن کند.
🎙| با بیان استاد حـکیـمـی
#رگ_شـــیطان| در بیان انحرافات بنیاسرائیل(یهود)
جلسه اول | حسادت و نژادپرستی قوم بنیاسرائیل
01:04 | علّت مهاجرت یهودیان به عربستان
02:06 | امید یهودیان برای پیروزی، بعثت پیامبر بود
03:37 | عقائد انحرافی اسرائیل و اشغال فلسطین
05:14 | یهود دین را فروخت و دنیا را خرید.
🎙| با بیان استاد حـکیـمـی
وقتی شبهات در ذهن مردم جامعه اثر بگذارند، مشتهای گره کرده آنان بصورت مردم کشور خودشان خواهد کوبید، لوله تفنگهای آنان به سمت نیروهای کشور خودشان خواهد چرخید، سخنان گزنده آنان دلهای اطرافیان و نزدیکان خودشان را خواهد سوزاند.
یکی از مواردی که باعث میشود دوستان، اطرافیان و مردم ما بر علیه ما شوند و دین و آئین دینی را به سٌخره بگیرند، کوتاهی دولتمردان ما و شاید هم خود ما در آگاه نبودن و آگاه نکردن مردم کشورمان است.
نمازما، حجابما، روزه و دین عزیز ما که برای لحظه به لحظه زندگی ما برنامه دارد و از چنان جامعتی برخوردار است که به گواهی مردان علم، دشمنان و مخالفان را در بحث و گفتگو زمینگیر کرده است.
امّا متأسفانه ما بیخبرانی که روزانه بیشتر از اینکه وقتمان را برای خواندن و شنیدن خوبیهای دین بگذاریم، برای خواندن و شنیدن شبهات جذاب و سخنان مخالفان در فضای مجازی میگذرانیم.
حجت الاسلام حکیمی
کم نیستند کتب و سخنرانانی که وقتی حرف از ظهور و انتظار فرج میشود این پدیده را فرایندی پنهان و شوقی در قلب انسان نسبت به ظهور امام زمان(عج) تعبیر میکنند و هیچگونه نسخهای برای تلاش، حرکت و در صورت نیاز مبارزه در جهت شناساندن و پیاده کردن فرهنگ و سیره سیاسی معنوی اهلبیت(علیهمالسلام) به غیر از انتظار ظهور حتّی اگر حکومتی ظالم و طاغوت امور را در دست بگیرد نمیدهند و به عبارتی سهم خودشان از ظهور و یاری امام زمان(عج) را بیکار و منتظر نشستن با قلبی پر از درد و عشق معنی میکنند.
امّا به نظر میرسد این تفسیر از انتظار فرج عاقلانه و سازنده نیست و تجربه تاریخی مخصوصاً در زمان حکوت پنج ساله امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) به عنوان یک معصوم نشان میدهد تا فرهنگ و سطح عقلانیّت جامعه رشد یافته نباشد از رهبری همچون امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)نیز کاری برنخواهد آمد و علاوه بر رهبری معصوم و کامل بالا بودن سطح عقلانیّت و بینش سیاسی جامعه برای تحمّل و پیروی از ایشان نیز شرط است، پس طبیعتاً اگر کسی به دنبال حضور سیاسی و معنوی امام زمان(عج) به عنوان یک معصوم در بین مردم است نمیتواند نسبت به این تجربه تاریخی بیتفاوت باشد و در مقایسه این اتفاق تاریخی با حکومت امام زمان(عج) تحلیلی نداشته باشد.
از طرف دیگر روایاتی از حضرات معصومین(ع)به دست ما رسیده است که مؤید اینچنین تحلیل و نگرشی به موضوع ظهور امام زمان(عج) است و خبر از ناتوانی در استقامت و پیروی ما از حضرت در صورت اینکه به شناختی درست و یقینی قوی نرسیده باشیم میدهد.
امام سجاد(علیهالسلام)
«لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلَّا مَنْ قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُه»(3)
«کسی بر _امامت او (امام مهدی-عج)_ ثابت نمی ماند مگر آنکه یقینش قوی و شناختش درست باشد»
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج51، ص: 134
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلی أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون»(1)
«و به تحقیق فرستادیم پیغمبرانی به سوی امتهایی که قبل از تو میزیستند پس به منظور اینکه شاید روی تضرع به درگاه ما آورند آنان را به سختیها و گرفتاریهای گوناگون گرفتیم»
با همهگیر شدن شیوع ویروس کرونا و به هم ریختن اوضاع اقتصادی مردم و درکنار آن شنیده شدن زمزمههایی که حکایت از شروع وضعیت آخرالزمانی دارد عدهای با این تفکّر که تنها نسخه خروج از مشکلات ظهور امام زمان(عج) است مردم را به گرفتن ختومات و عبادتهای چهل روزه دعوت میکنند و ظاهراً اصلاً به این نکته توجه ندارند که بلیّات و مصیبتهای زندگی دنیا امتحانات و سنّتهای الهی در روی این کره خاکی در تمام روزگاران است و بهترین و تنهاترین سرمایه بشریّت برای قبولی و پیدا کردن مسیر خروج از منجلاب این امتحانات که چهره عوض میکنند ولی تمامی ندارند و در عین همگانی بودن، معصوم و غیرمعصوم، پیغمبر و غیرپیغمبر هم نمیشناسند، عادت به تضرّع و خشوع در مقابل پروردگار متعال و دست طلب به سوی آن یگانه خالق هستی دراز کردن است و این مسأله جدای از بحث ظهور و آمادگی و معرفتی است که مردم جهان برای قبول و تبعیّت از امام زمان(عج) باید داشته باشند.
«لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذیً کَثیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»(2)
«محققا شما را به مال و جان آزمایش خواهند کرد و بر شما از زخم زبان آنها که پیش از شما کتاب آسمانی به آنها نازل شد آزار بسیار خواهد رسید و اگر صبر پیشه کرده و پرهیزگار شوید (البته ظفر یابید) که ثبات و تقوا سبب نیرومندی و قوّت اراده در کارها است»
طبق بیان قرآن کریم مردم گرفتار مشکلات و امتحانات مختلف الهی در مال و اموال و فرزندان خود میشوند و این امر میتواند به جهت حکمتهای مختلفی باشد که خداوند از آن باخبر است و ما از آن بیخبر که در صورت صبر و تقوا در عین سختیها و مشکلات، شیرینیها و تجربیّات و توانمندیهایی بالاتر از گذشته در زندگی از رهگذر این مشکلات برای مردم به جا خواهد ماند.
امام سجاد(علیهالسلام)
«لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلَّا مَنْ قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُه»(3)
«کسی بر _امامت او (امام مهدی-عج)_ ثابت نمی ماند مگر آنکه یقینش قوی و شناختش درست باشد»
بحث ظهور و آمادگی مردم برای ظهور امام زمان(عج) اتفاقی نیست که ثمره خستگی و ناراحتی مردم جهان از بیپولی و سخت شدن گذران زندگی دنیایی آنان و یا زیاد شدن سیل و زلزله باشد و به نظر یک بحث کاملاً سیاسی و در راستای مبارزه با استکبار و ظالمان جهانی است و تنها در زمانی این اتفاق رغم خواهد خورد که مدعیان انتظار نسبت به مسائل سیاسی حساس شده باشند و در عین رسیدن به یک شناخت قابل قبول از بازیهای رسانهای و جناح گیریهای سیاسی توانسته باشند خط مشی سیاسی معنوی اهل بیت(علیهمالسلام) را شناسایی، حمایت و به مردم جهان معرفی کرده باشند تا قلوب مردم جهان حقیقتاً در رسیدن به یک زندگی معنوی و پر از عدالت به اضطرار افتاده باشد.
پاورقی
1-سوره مبارکه انعام آیه42
2-سوره مبارکه العمران آیه 186
3-بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج51، ص: 134
با شروع شیوع ویروس کرونا و همهگیر شدن این پدیده در کل جهان و به دنبال آن ناتوانی و درماندگی کشورها از پیدا کردن درمان این بیماری وقتی تنها راه چاره شد، تعطیل کردن مراکز پرتردد و تجمعات در شهرها پس طبیعتاً وضعیت اقتصادی مردم و درآمد هر شغلی که بقایش و خدماتش به حضور مردم بستگی دارد کم فروغ شد و از طرفی زیاد شدن پدیدههای سیل و زلزله در مناطق مختلف جهان وقتی زندگی مردم را به هم ریخت، صداهایی از گوشه و کنار به گوش میرسید که خبر از شروع وضعیت آخرالزمانی میداد و مردم را برای خروج از این وضعیت و رهایی از بلاهای آسمانی و زمینی دعوت به دعا برای ظهور امام زمان(عج) و حتّی گرفتن ختومات و عبادتهای چهل روزه میکرد.
امّا قبل از اینکه بخواهیم در مورد این نظریه حرف بزنیم به نظر باید به این سوأل جواب بدهیم که آیا نسخه درمان مردمی که به مشکلات اقتصادی برخورد کردهاند و یا بر اثر سیل، زلزله و یا بیماری بیخانمان شدهاند و یا عضوی از خانواده خود را زا دست دادهاند، ظهور امام زمان(عج) است؟
و یا آیا خداوند امام زمان(عج) برای اصلاح و برگرداندن اموال و دارایهای مردم خسارت دیده در زمان ما مأمور کرده است؟
بر فرض اگر امام زمان(عج) ظهور کند و مشکلات اقتصادی مردم حل نشود و یا زلزله متوقف نشود چه میشود؟
و یا اگر قبل از ظهور امام زمان(عج) دولت توانمندی پیدا شود و مشکلات اقتصادی مردم را حل کند آیا مردم دیگر نیازی به حضور امام زمان(عج) خواهند داشت؟
به نظر میرسد قبل از اینکه بخواهیم جوابی از جنس ظهور امام زمان(عج) برای حل مشکلات مردم بدهیم، لازم است اوّل خوب با معنای امام و منجی آشنا شویم و ببینیم وظیفه امام معصوم در قبال مردم چیست و در کنار آن با فلسفه غیبت امام زمان(عج) نیز آشنا باشیم و حتّی از بررسی زندگینامه و فعالیّتهای سیاسی و اجتماعی پدران بزرگوار امام زمان(عج) که همه آنان صاحبان مقام امامت بودند و عمر شریفشان را در راستای پیاده کردن دین اسلام و هدایت مردم گذاشتند، غافل نشویم تا بتوانیم تحلیل درستتری از ظهور امام زمان(عج) داشته باشیم.
امّا در آخر به جهت اینکه اشارهای به جواب داشته باشیم، شاید بتوان اینگونه قلم بر کاغذ گذاشت و اینگونه نوشت که فلسفه زندگی در این دنیای خاکی با مشکلات و مصائب گره خورده است و انتظار فرج امام زمان(عج) انتظاری در راستای رهایی از مشکلات زندگی و گذر از بلاهای آسمانی و یا زمینی و در نهایت تغییر این سنّت الهی در روی این کره خاکی نیست، بلکه آنچه به قلوب مردم جهان برای ظهور امام زمان(عج) باید حرارت بدهد، دغدغه مبارزه با استکبار و ظلمستیزی و در نهایت پیاده شدن دین خدا بر روی این کره خاکیست.
طی چند هفته گذشته و با شروع ویروس کرونا که باعث شد مسئولین تصمیمهای سختی مثل تعطیلی نمازهای جمعه و حرمهای زیارتی را بگیرند همه ما ناراحت شدیم ولی نه از اینکه تصمیم اشتباهی گرفتند و حرمها را نباید میبستند و چرا بستند، بلکه از بیتوفیقی خودمان که گرفتار اینچنین وضعیتی شدیم و به ناچار باید برای حفظ سلامتی جسمی جامعه و جلوگیری از قدرت گرفتن چرخه انتقال ویروس تصمیم به تعطیلی این اماکن مقدسه بگیریم.
امّا ناراحت کنندهتر و تأمل برانگیزتر از این وضعیت عملکرد عدّهای در جهت مقابله با این تصمیمات و گشودن در حرمها مخصوصاً در حرم حضرت معصومه(علیهمالسلام)بود.
نوع تفکّر و بینشی که باعث میشود کسی با بستن درب حرم ایمان و اعتقادش را از دست رفته ببیند و برای زنده نگه داشتن آن خودش را به جلوی حرم برساند و اقدام به شکستن درب حرم کند برمیگردد به آن روحانی و مرجعی که بدون توجّه به معارف عالی، عمیق و دقیقی که در سیره و مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) در جریان است، دین را در چند آجر و آهن دور قبر معصومین(علیهمالسلام)خلاصه کرده است و از متأثران خود بدون این اماکن و تشکیلات ساختمانی دور قبر معصومین(علیهمالسلام) افرادی پوچ و بیهویّت ساخته است.
آنچه مؤمنین را به کمال میرساند تسلیم و ارادت قلبی آنان به طریقت و خط مشی ائمه اطهار(علیهمالسلام) است و اگر در زمانی نماز جماعت، زیارت قبر معصومین(علیهمالسلام)حج و سایر عبادتهای جمعی فضیلت و کمالآفرین میشود، ممکن است در زمان دیگر و با توجّه به شرایطی خاص و موقتاً وقتی انجام این عبادات بر خلاف مصلحت و مبانی عمیق دینی شوند، سیّئه و با شائبه گناه همراه باشند
بازخورد خبر شهادت سردار سلیمانی در بین مردم و رسوایی هر چه بیشتر آمریکا در منطقه و در بین متحدانش و از طرفی سرخوردگی طرفداران مذاکره با آمریکا در داخل کشور و سرمایه برباد رفته آمریکا برای تفرقهافکنی بین ایران و عراق و همچنین به هم خوردن نقشههای نرم دولتمردان داخلی برای از بین بردن فرهنگ شهادت و شهادتطلبی در طرف دیگر همه و همه در کنار هم فتنههایی نبودند که یکروزه و یا چندماهه بشود اصلاحشان کرد و تنها یک خون الهی که بواسطه بندگانی الهی در کالبد ملت دمیده میشد میتوانست خارج از معادلات تحلیلگران و سیاستپردازان عمل کند و با بیدار کردن فطرت مردم این تارهای حاکمان مستکبر که به نظم در هم تنیده شده بود را خراب کند و عالمیان را مبهوت خود کند.
ثارالله(خون خدا) شدن ثمره زحمت کسانی میشود که عمرشان را بر طریق بندگی پروردگارشان و سرسپردگی کاملشان به ولایت گذراندهاند، همان کسانی که به محض قبول و ورود به آستان ولایت گناهان اول و آخرشان آمرزیده میشود و سلام خداوند را از بدو تولدشان تا به هنگام شهادتشان نصیب خود میکنند و در نتیجه حیات و بیشتر از حیاتشان مماتشان مایه هدایت و بیداری مردم میشود.
«وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا»(1)
«سلام بر من روزی که تولد یافته و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم»
1-سوره مبارکه مریم آیه 33
صبح جمعه که از شهادت سردار سلیمانی با خبر شدم ناراحت شدم ولی بعد از گذشت چند ساعت و دیدن بازخورد این خبر در بین مردم بیشتر از اینکه ناراحت شوم متحیّر شدم و فهمیدم که خبر این شهادت قبل از اینکه احساسات و عواطف مردم را درگیر کرده باشد جریانی معنوی در قلب آنان رقم زده است که خارج از معادلات این جهانی است.
بله به نظر میرسد این اشکهای چشمان و این حرارتی که در قلبها به جریان افتاده است ثمره خون خداست، ثمره خونی است که تنها میتواند به واسطه شهادت بندگان مخلَص خدا در کالبد نیمه جان مردم دمیده شود و چراغ هدایت و برطرف کننده فتنههای زمانه شود.
پیامبر خدا (صلىاللهعلیهوآله)
«طُوبى للمُخْلِصینَ ، اُولئکَ مَصابیحُ الهُدى، تَنْجَلی عَنهُم کُلُّ فِتْنَةٍ ظَلْماءَ»(1)
«خوشا به حال مخلِصان؛ آنان چراغهاى هدایتند که هر فتنه تیرهاى از سوى آنها زدوده مىشود.»
1-کنز العمّال : 5268
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«لَأَنْ أُهْدِیَ لِأَخِی الْمُسْلِمِ هَدِیَّةً تَنْفَعُهُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهَا»(1)
«هدیهای که به برادر مسلمانم بدهم و به دردش بخورد در نزد من محبوبتر از این است که مثل آن را صدقه بدهم»
گاهی اوقات نگاه ما به توصیهها و دستورات اخلاقی دینی از این جهت که در ذهنمان یک حالت بیشتر برای اجرایی کردن آن نقش نبسته است نگاهی خشک و غیر قابل انعطاف میشود.
مثلاً همین یک نمونه که در حدیث شریف از امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) ذکر شده است و ذهن ما را به افقهای بالاتری از صدقه دادن و بخشیدن باز میکند.
هدیه دادن و صدقه دادن از این جهت که در هر دو انسان بذل مال و دارایی میکند مشترک هستند و حتّی هدیه دادن از مصادیق مستحب صدقه دادن است که در زیر مجموعه آن قرار میگیرد، بدین معنی که صدقه انواع مختلفی دارد که بعضی واجب مثل خمس و زکات و بعضی مستحب مثل بخشش به فقرا و یا هدیهای که برای دوستانمان میخریم و...
امّا اصلیترین نکتهای که در بیان امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) وجود دارد این است که مؤمن باید ابتکار عمل داشته باشد و بتواند به جای صدقه و کمک پنهانی و یا حتّی آشکار خود به اطرافیانش این کار را در قالب یک هدیه زیبا و یا حتّی به واسطه سفارش کار به فرد مورد نظر انجام دهد تا هم عزّت او را حفظ کرده باشد و هم به روابط دوستی و صمیّمت و دهها فایده دیگری که زاییده این نوع همکاری و برقرای ارتباط است دست پیدا کرده باشد.
پاورقی
1-کافی،ج5،ص144
مثال نمازها و عبادات مستحبی که در روایات ما از معصومین(علیهمالسلام)برای بعضی از روزها و ماهای سال وارد شده است مثال میوههای رسیده درختانی است که بلندای بعضی از آن درختان به بهشت و بعضی دیگر به خود پروردگار میرسد و ما باید در انتخاب آنها دقت کنیم چرا که بدن معنوی ما ممکن است توان هضم بعضی از این میوههای معنوی را نداشته باشد.
انتخاب یکی از عبادتهای مستحبی که مطابق میل و حوصله ما است و در کتبی مثل مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی برای روز و یا ماه خاصی وارد شده است هم برای ما کافی است و هم از این جهت که به نتیجه بهتری خواهیم رسد الهامبخشتر خواهد بود و از نظر منطقی هم یک انسان همانگونه که قادر نیست همه میوهها را یکجا بخورد قادر به انجام همه عبادات مستحبی با هم نیست و بسته به نوع وظایف اجتماعی و خانوادگی هر کسی نوع عبادات مستحبی که انتخاب میکند میتواند متفاوت باشد.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«خَادِعْ نَفْسَکَ فِی الْعِبَادَةِ وَ ارْفُقْ بِهَا وَ لَا تَقْهَرْهَا وَ خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا إِلَّا مَا کَانَ مَکْتُوباً عَلَیْکَ مِنَ الْفَرِیضَةِ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ تَعَاهُدِهَا عِنْدَ مَحَلِّهَا»(1)
«در بندگی و اطاعت خدا، خودت را فریب بده و اندکی با خود مدارا کن، و به خودت سخت نگیر، و هنگامی که فرصتی داری و بانشاطی به دنبال آن برو، مگر در کارهایی که بر تو واجب است که باید آنها را در وقت مقررش انجام دهی»
1-نهجالبلاغه، نامه 69
مهمترین ویژگی تمدّن معیوب غرب بحث علم و تکنولوژی آنان نیست بلکه بحث ساختارها و قوانینی است که برای ادارات و نهادهای آموزشی و اجتماعی دنیا تعریف میکنند و این در حالی است که هر کدام از آن قوانین با دوراندیشی تنظیم شدهاند و مثل میلههایی هستند که با قرار گرفتن در کنار هم تبدیل به زندانی برای توسعه و پیشرفت واقعی کشورها میشوند.
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ تُریدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً مُبیناً»(1)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به جای مؤمنان، کافران را به دوستی خود نگیرید. آیا میخواهید علیه خود حجّتی روشن برای خدا قرار دهید؟»
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَق»(2)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی نگیرید[به طوری] که با آنها اظهار دوستی کنید، و حال آنکه قطعاً به آن حقیقت که برای شما آمده کافرند.»
1-سوره مبارکه نساء آیه144
2-سوره مبارکه ممتحنه آیه 1
میزان و ملاک در بندگی گناه نکردن است و کسی که به خاطر ترس از جهنّم و عذاب خداوند گناه نمیکند نزد خداوند مقام و منزلتی به مراتب بالاتر از کسی را دارد که ادعای عشق و محبّت خداوند دارد ولی هنوز در منجلاب گناه گرفتار است و نتوانسته ترک هوا کند.
امام رضا(علیهالسلام)
« لایَخَافَ عَبْدٌ اِلّا ذَنْبَهُ وَ لایَرْجُوَ اِلَّا رَبَّهُ»(1)
«بنده باید جز از گناهانش نترسد و جز به خدا امید نبندد»
1-عیون اخبار الرضا علیه السلام /ج 2/ صفحه ش44
اکثر کسانی که به افسردگی میرسند و ذهنشان برای خودکشی فعّال میشود کسانی هستند که با دیگران و مخصوصاً افراد سالم و آگاه از ناکامیها، ناراحتیها و مشکلات خود حرف نمیزنند و بیشتر ناملایمات زندگی را بدون تحلیل و یا کسب تجربهای در دل خود انبار میکنند.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«هرکه خودرایی کند هلاک گردد ، و هرکه با مردمان مشورت کند در عقل آنان شریک شود.»
1-نهج البلاغه ، الحیاة جلد ۱ صفحه ۳۱۱
یکی از دلایل افسردگی و خودکشی ناامیدی از پیدا کردن جواب و علّتی برای ناکامیها و شکستهایمان است، و این در حالی است که چقدر زیادند افرادی که مثل ما شکست خوردند و مثل ما ناکام مانند ولی از پیدا کردن جواب و گذر از موانع کوتاه نیامدند.
ایدهها و نظرات کارساز ثمره روحیه و ذهن فعّال ما هستند و اگر کسی خودش را به بیحالی بزند و ذهنش را برای ادامه کار خاموش کند و یا قابلیّتهای خود را برای رسیدن به خواستهاش ارتقاء ندهد پس طبیعتاً نباید انتظار خروج از بحران را داشته باشد.
یکی از دعاهای منسوب به رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله)
«امْنُنْ عَلَیْنَا بِالنَّشَاطِ وَ أَعِذْنَا مِنَ الْفَشَلِ وَ الْکَسَلِ وَ الْعَجْزِ وَ الْعِلَلِ وَ الضَّرَرِ وَ الضَّجَرِ وَ الْمَلَل»(1)
«خدایا نعمت سرزندگی و کوشایی را به ما ارزانی دار و از سستی ، تنبلی ، ناتوانی ، بهانه آوری ، زیان ، دل مردگی و ملال ، محفوظمان دار»
1-بحار الانوار (ط - بیروت ) ج 91 ، ص 125
فضای ذهنی بیشتر کسانی که قصد خودکشی دارند پر است از توهمّات یعنی عقائد و تفکّراتی که نه به هم ربطی دارند و نه مبنا و منطقی دارند و یا حداقل رابطه درستی بین آن تفکّرات و عقائد برقرار نشده و بحران آفرین شدهاند.
گاهی عصبانیّت ذهن آدم را به این وضعیت میاندازد.
گاهی هم دلخوری و احساس تحقیر از جانب کسانی که وابستگی شدید به آنها داریم و یا نظرات آنان برای ما مهم است آدم را به بحران میبرد.
مثلاً به طرف گفته موهات چقدر زشته و یا تو بیعرضهای و ... .
به نظرم همین مدل جملهها به جوانان امروزی و یا دهه هشتادیها که با سریالهای عاشقانه ماهوارهای و مخصوصاً ترکیهای تربیت شدند و بالا اومدند میتونه بحرانزا بشه.
در هر صورت برای درمان ریشهای افسردگی و روحیه خودکشی خیلی مهمه که بفهمیم طرفمان تحت تاثیر چه تفکّراتی است و دنیایش چگونه میگذرد.
خودکشی ازچاله درآمدن و به چاه افتادن است، خودکشی انسان را از مشکلاتی که کم و زیاد برای همه مردم وجود دارد خلاص خواهد کرد ولی وارد مشکلاتی بزرگتر و دردناکتر و غیرقابل برگشت خواهد کرد که خداوند بصورت اختصاصی برای فرد خودکشی کننده در نظر گرفته است.
امامصادق(علیهالسلام)
«مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیهَا»(1)
«هر کس عمدا خودکشی کند، او همیشه در آتش دوزخ خواهد بود»
پاورقی
1-من لا یحضره الفقیه , ج 4 , ص 95
کنار هم آمدن و جمع شدن زن و مرد بر اساس علاقه و تعهّد به زندگی بنا و زیر ساختی را شکل میدهد که بر روی اینچنین بنایی میشود نسلی را تربیت و امّتی را رستگار کرد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:
ما بُنِیَ فِی اْلإِسلامِ بِناءٌ أَحَبُّ إِلَی اللّهِ ـ عزَّ و جلَّ ـ و أَعَزُّ مِنَ التَّزْویجِ ؛(1)
هیچ بنایی در اسلام، پایه گذاری نشده که در پیشگاه خدای عزّ و جلّ، محبوب تر و ارجمندتر از تشکیل خانواده باشد.
ساختارهای اجتماعی مختلفی برای تربیت فرزند مثل بهزیستی، مدرسه و یا کانونهای مختلف فرهنگی میتوانیم تعریف کنیم ولی به حقّ و انصاف هیچکدام جایگزین خانواده و پدر و مادر نمیشوند و حتّی بالاتر از فرزند برای تربیت و تأمین نیازهای روحی روانی و جنسی خود مرد و یا زن نیز با آنکه میتوان روشها و جایگزینهای مختلفی تعریف کرد ولی باز هیچ جایگزینی سلامت، اطمینان و آرامش خانواده را ندارند و حتّی اگر بگوییم ازدواج و خانواده دقیقاً همان نقشه مسیر و راهی است که خالق جهان پروردگار متعال در پیشروی انسان قرار داده است تا در راستای فطرت کمالخواه خود پیش برود، اشتباه نکردهایم.
ازدواج سفید چیست؟
اگر بخواهیم ازدواج سفید را به صورت ساده تعریف نماییم میتوانیم بگوییم که ازدواج سفید، شروع و تشکیل پیوند زناشویی بین یک زن و مرد بدون لحاظ چارچوب قانونی، حقوقی، شرعی و عرفی میباشد.
در واقع در ازدواج سفید زن و مرد بدون ثبت رسمی و قانونی مسئله ازدواج و بدون گذراندن آداب و رسوم مرسوم در رابطه با ازدواج رسمی، شروع زندگیشان را زیر یک سقف پایه ریزی مینمایند. طبعاً در چنین ارتباطی طرفین تعهد قانونی و شرعی نسبت به یکدیگر ندارند و نمیتوانند مدعی حق و حقوقی نسبت به یکدیگر باشند.
با این اوصاف متوجه می شویم که ازدواج سفید پدیدهای غیر قانونی، غیر رسمی و خلاف و آداب و رسوم حاکم بر جامعه می باشد و در دنباله آن، مجموعه ای از ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی به بار میآید.(2)
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:
«ما مِنْ شَیءٍ اَحَبُّ إِلیَ اللّهِ ـ عزَّوجلَّ ـ مِنْ بَیْتٍ یُعَمَّرُ فیِ اْلإِسلامِ بِالنِّکاحِ»(3)
هیچ چیز، نزد خدای عزّ و جلّ محبوب تر از خانه ای نیست که با ازدواج آباد گردد.
ازدواج سفید و یا همخانگی که جدیداً در رسانههای غیر دینی و غربگرایانه مورد بحث است و آنرا جایگزینی برای ازدواج و فرار از مشکلات و گرفتاریهای زندگی مشترک میدانند فریبی است از سوی دشمنان انسان و انسانیّت برای تأمین خواستههای شهوانی و جنسی خود و امثال خود بدون اینکه بخواهند تعّهدات یک زندگی مشترک و مسئولیت تأمین نیازهای اولیّه یک زندگی را برگردن بگیرند و از کمترین آثار اینچنین رابطهای که در آن هیچ تعهد شرعی و قانونی وجود ندارد این است که هر کدام از زن ومرد هر وقت با زن و یا مرد دیگری که جذابیّت جنسی بالاتری داشت آشنا شدند به راحتی و بدون پاسخگویی به هیچ نهاد و یا سازمانی می توانند رابطه را به راحتی قطع کنند و یا یک روز از خانه خارج شوند و دیگر برنگردند.
پاورقی
1-بحار الانوار، ج 103، ص 222
2-سایت حقوقی وکلا
3-وسائل الشیعه، ج 14، ص 5
هرزهنگاری و دیدن صحنههای مستهجن از روابط جنسی انسانی و یا حتّی غیرانسانی با انسانی از بیمارانی که به خاطر پول و شهرت و یا هر مرض دیگری جلوی دوربین حاضر میشوند و خود را از حیوانات هم حیوانتر میکنند، مثل سرعت آتشی که در هیزم میافتد در وجود ما خواهد افتاد و در مرحله اول ذهن و روان ما را به لجن و در مرحله بعدی زندگی ما را به آتش خواهد کشید.
امروزه با وجود شبکههای اجتماعی دسترسی به اینگونه مطالب بسیار آسانتر شده است و متأسفانه ذهن بسیاری از نوجوانان و جوانان ما را قبل از اینکه بخواهند از زندگی و انسانیت چیزی بفهمند مسموم میکنند و آنان را به مانند یک سگی که از شدت نیاز جنسی زبانش شل شده و آب دهانش آویزان و برق خباثت در چشمانش دیده میشود در خیابانهای شهر رها میکنند.
افرادی که به دیدن و شنیدن صحنهها و داستانهای مستهجن علاقه نشان میدهند، افکار و بینش سالم اجتماعی خود را از دست میدهند و در روابط اجتماعی خود به انسانها نگاهی جنسی پیدا میکنند، بطوریکه همه فعل و انفعالات اطرافیان خود را جنسی و شهوانی تعریف میکنند.
رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله)
«مَن مَلاَ عَینَهُ مِن حَرامٍ مَلاَ اللّهُ عَینَهُ یَومَ القِیامَهِ مِنَ النّارِ إلّا أن یَتُوبَ وَ یَرجِعَ»(1)
«هر که چشم خود را از حرام پر کند، خداوند در روز قیامت چشم او را از آتش پر گردانَد، مگر اینکه توبه کند و از عمل خود دست بردارد»
1-بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۳۳۴، ح ۱
گریه و غمی برای عزای اباعبداللّه الحسین(علیهالسلام) ارزشمند و مایه عنایت پروردگار است که همسو و هم جهت شود با تفکّر و آرمان اباعبداللّه الحسین(علیهالسلام) و در غیر اینصورت برای کسی که برای حسین اشک بریزد ولی در مقابل حسین بایستد و بر علیه تفکّر و آرمان اباعبداللّه الحسین(علیهالسلام) رأی بدهد و یا قانونگذاری و سیاستگذاری کند چه عنایتی میتواند باشد و چه قضاوتی میشود کرد.