میدانی که در فضای مجازی و بوسیله شبکههای اجتماعی برای مردم فراهم است باعث شده تا همه بتوانند حرف بزنند، تحلیل کنند و نظراتشان را برای دیگران هم منتشر کنند و این یک اتفّاق مبارک و سازنده است هر چند که ممکن است در ابتدای کار به خاطر عدم تجربه مردم در برخورد با اینچنین سرویسی مشکلاتی ایجاد کند که کرده است و کاملاً طبیعی است.
امّا مشکل از آنجا شروع میشود که عدّهای بخواهند با تمایلات فرقهای و با تحت تأثیر قرار گرفتن از مرادشان و بدون اینکه از فیلتر مجموعههای انقلابی، انسانپرور و اندیشهساز خارج شده باشند و یا مورد تأیید باشند و بدون اینکه ثمرات علمی قابل توّجه و چشمگیری داشته باشند با موج سواری و بازی با افکار مردم خودشان را در رأس اخبار رسانهها قرار دهند و خیالپردازانه و جاهلانه این سازوکار را مقدمهای سالم و طبیعی بدانند برای دیده شدن، شنیده شدن و در نهایت مرجع معنوی برای مردم شدن.
تفکّر و خیال باطلی که بعید نبود با روی کار آمدن شبکههای اجتماعی و فراهم شدن فضای گسترده رسانهای برای افرادی که نه شأن علمی لازم برای حمایت علماء بزرگ دینی و نه طریقت معنوی سالم برای حمایت عرفای بر حق دینی دارند به وجود بیاید و البته این آفت و وسوسه نه تنها برای اینگونه تفکّرات بلکه برای جریانات سیاسی و سایر کسانی هم که نیاز به دیده شدن دارند و میخواهند دیده شوند هم صدق میکند.
ما باید همیشه این سخن را مخصوصاً در برخورد با فضای رسانهای آویزه گوشمان کنیم و بدانیم شهرت و آبرویی که غیر صادقانه و از جنجال رسانهای و بازی با افکار مردم بدست میآید، درون مایهای پوچ دارد و به راحتی میتواند بر علیه و به ضرر آبروی اولیّه خود شخص تمام شود.
امام کاظم(علیهمالسلام)
«نَفَسُ المَهمُومِ لَنا المُغتَمِّ لِظُلمِنا تَسبِیحٌ، وهَمُّهُ لِأمرِنا عِبادَةٌ»(1)
«کسی که برای ما اندوهگین، و به خاطر ستمی که بر ما رفته غمگین باشد، نفس کشیدنش تسبیح است و غمخواریاش برای امور ما عبادت است»
گریه بر ائمه اطهار(علیهم السلام) مخصوصاً اباعبداللّه الحسین(علیهلسلام) به جهت حماسهای که در بندگی و تبعیت از پروردگار متعال در کربلا آفرید و تمام شئون خلقت را متأثر کرد، به عبارتی گریه بر تمام ارزشها و آرمانهای آسمانی و گریه بر تمام آنچه است که تمام انبیاءالهی به دنبال پیاده کردن آن بودند و به همین جهت است که در روایات گریه بر مصیبتهای وارده بر معصومین(علیهمالسلام) عبادت و تسبیح پروردگار معرفی شده است.
گریه بر مصیبت اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) خبر از عنایت پروردگار به دل انسان میدهد و بعد از آن به برکّت هر قطره اشکی که صادقانه برای حسین جاری میشود خداوند دهها مشکل و مصیبت از انسان دور میکند و این گریه در ادامه از هر انسانی یک حسین خواهد ساخت که به تنهایی و لبیک گویان به ندای«هلمنناصر ینصرنی» اباعبدالله الحسین(علیهالسلام)میتواند در مقابل استکبار بایستاد و زیر بار حرف زور و ذلّت نرود
پاورقی
1-کافی، جلد 2، صفحه 226
رسولاکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فی قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً»(1)
«ای شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود»
داستان مظلومیت اباعبدللّهالحسین از هر واقعیتی واقعیتر و از هر گفتمان و آرمانی نافذتر و از هر سلاحی مخربتر و برای هر قلب سالمی حرارت بخش و مایه حیات است
پاورقی
1-جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556
وقتی منافقان و اهل تزویر میزهای امور اجرائی و سیاستگذاری یک ملّت را در دست میگیرند، نوع بازداشتها، تشویقها و تنبیهات آنان روشی میشود برای هدایت جمعی رسانهها و تودههای مردم تحت کنترلشان به سوی وادادگی، کمتحرّکی و سکوت در مقابل سیاستهای ضد دینی آنان و در نهایت بیطرفی در صحنههایی همچون کربلا
جریان کربلا و جریان صف کشیدن یک جامعه بر علیه اباعبداللّه الحسین(علیهالسلام) نتیجه یک جریانسازی سیاسی که ساختار اداره جامعه را در دست داشتند بود.
ساختاری که بوسیله تظاهر به دینداری و تعهّد به دین رسول اکرم(صلیاللّهعلیهواله) آرای تودههای مردم را داشت و نوع سیاستگذاری آنان در تشویقها، تنبیها و مجازاتهایی که داشتند مجال و حوصله ورود در سیاست را از عموم مردم میگرفت.
رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«إِنِّی لَا أَتَخَوَّفُ عَلَی أُمَّتِی مُؤْمِناً وَ لَا مُشْرِکاً فَأَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیَحْجُزُهُ إِیمَانُهُ وَ أَمَّا الْمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ کُفْرُهُ وَ لَکِنْ أَتَخَوَّفُ عَلَیْکُمْ مُنَافِقاً عَلِیمَ اللِّسَانِ یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یَعْمَلُ مَا تُنْکِرُون».(1)
«من برامت خویش از مؤمن و مشرک بیم ندارم، زیرا که بازدارنده مؤمن ایمان او است، و مشرک را کفر او سرکوب میکند، ولی از منافق زبانباز بر شما بیمناکم که چیزی میگوید که شما قبول دارید و میپسندید، و کاری میکند که آن را زشت میشمارید»
پاورقی
1-بحار الأنوار(ط - بیروت)، ج2، ص 110
گریه کردن و عزاداری برای مظلومیّت اباعبداللّه الحسین (علیهماسلام) و مصائب عاشوراء بدون شک ارزشمند و مورد عنایت است، امّا خوش به سعادت کسانی که از پای درس این عالم به پای درس عالمی دیگر در رفت و آمدند تا بفهمند که چرا کربلا کربلا شد و چرا اباعبداللّه الحسین(علیهماسلام) ماندگار شد و چرا تفکّر و عقیده حسین(علیهالسلام) الگوی هر رهبر آزادیخواه و مبارزی در طول تمام تاریخ شد.
نفاق و منافقشناسی اصلیترین موضوع و اصلیترین مسألهای است که باید در جامعه و بین مردم نسبت به آن آگاهی ایجاد شود که اگر اینچنین نشود هر دنیاپرست هوسرانی میتواند با ادعای ایمان و ساختن چهرهای مذهبی و سوءاستفاده از آرمانها و ارزشهای ملّت به پشت میزهای مدیریتی برسد و به اسم منافع ملّی تیشه به ریشه اسلام و آرمانهای مردم بزند.
کسانی که وقتی سخن میگویند دقیقاً همان چیزی را میگویند که مردم به آن معتقد و باور دارند ولی وقتی سیاستگذاری میکنند و وارد عمل میشوند برخلاف آنچه به زبان گفتهاند و بر اساس منافع خود عمل میکنند.
رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«إِنِّی لَا أَتَخَوَّفُ عَلَی أُمَّتِی مُؤْمِناً وَ لَا مُشْرِکاً فَأَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیَحْجُزُهُ إِیمَانُهُ وَ أَمَّا الْمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ کُفْرُهُ وَ لَکِنْ أَتَخَوَّفُ عَلَیْکُمْ مُنَافِقاً عَلِیمَ اللِّسَانِ یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یَعْمَلُ مَا تُنْکِرُون».(1)
«من برامت خویش از مؤمن و مشرک بیم ندارم، زیرا که بازدارنده مؤمن ایمان او است، و مشرک را کفر او سرکوب میکند، ولی از منافق زبانباز بر شما بیمناکم که چیزی میگوید که شما قبول دارید و میپسندید، و کاری میکند که آن را زشت میشمارید»
امروزه جاه و مال خَسان دارند
بازار دهر بوالهوسان دارند
بیرون همه صفا و درون تیره
گویی نهادِ آیینه سان دارند(2)
پاورقی
1-بحار الأنوار(ط - بیروت)، ج2، ص 110
2-خاقانی
اصلاح بین مردم و اصلاح نگاه مردم نسبت به یکدیگر اتفّاقی است مبارک که حتّی اگر برای ایجاد الفت و مهربانی در دلها به بهای سخن نادرست گفتن هم انجام شود، طبق بیان روایات دروغگویی محسوب نخواهد شد.
وقتی ما از ذکر خیری که برای کسی شده است به او خبر میدهیم بذر محبّت و دوستی را کاشتهایم و زمینه بسیار خوبی برای نادیده گرفتن ناراحتیها و کدورتها فراهم کردهایم.
امام صادق(علیهالسلام)
«اَلکَلامُ ثَلاثَةٌ: صِدقٌ و َکِذبٌ و َإِصلاحٌ بَینَ النّاسِ قالَ: قیلَ لَهُ: جُعِلتُ فِداک مَا الصلاحُ بَینَ النّاسِ؟ قالَ: تَسمَعُ مِنَ الرَّجُلِ کَلاما یَبلُغُهُ فَتَخبُثُ نَفسُهُ، فَتَلقاهُ فَتَقولُ: سَمِعتُ مِن فُلانٍ قالَ فیکَ مِنَ الخَیرِ کَذا و َکَذا، خِلافَ ما سَمِعتَ مِنهُ»
«سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح میان مردم به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح میان مردم چیست؟ فرمودند: از کسی سخنی درباره دیگری می شنوی که اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت می شود. پس تو آن دیگری را می بینی و برخلاف آنچه شنیده ای، به او می گویی: از فلانی شنیدم که در خوبی تو چنین و چنان می گفت»
کافی(ط-الاسلامیه) ج2، ص341، ح16
سفر جسمانی انسان از خاک است و به خاک ختم میشود و سفر روحانی او هم اگر شروعش کند و نظر پرعنایت پروردگار عالم به همراهش باشد و بتواند از دنیاهای جذّاب و بهتآور و منحرف کننده کشف و کرامات و تصرفّات و ... بگذرد، از این دنیای خاکی با نادانی و بلندپروازی شروع میشود و باز به همین دنیای خاکی و ساده باز خواهد گشت و نفسی به رضایت و علمی از جنس ناآگاهی و سکوت و مسئولیتی به سنگینی عالم وجود، بهرهاش خواهد بود.
به عبارتی سفر معنوی انسان سفری است برای فهم معارف قرآن و سیر در آن تا به مقصد بندگی پروردگار عالم برسد و در آن مقام واقعی خود که اشرف مخلوقات است قرار بگیرد.
امّا سنگینی و اهمیّت این سفر معنوی آنچنان بالا و با اهمیّت و پر فراز نشیب است که پروردگار متعال در آیات 20 و 21 سوره مبارکه حشر پرده از این حقیقت بر میدارد و با آوردن مثال کوه که در این دنیا نماد پایداری، مقاومت و اقتدار است این پیام را میرساند که آن حقیقتی که در قلب مؤمنان میگذرد و آنان به دنبال تکمیل آن هستند، آنچنان سنگین است که اگر آنرا به کوهی در این دنیا عرضه کنیم متلاشی و نرم خواهد شد.
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون»
«اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم میدیدی که در برابرش به خشوع درمیآید و از ترس خدا میشکافد. این مثلها را برای مردم میآوریم باشد که بیندیشند»
سوره مبارکه حشر آیه21
در مسیر خودسازی و دینداری اولین مانع و سدی که در روبری ما قرار دارد و اجازه پرواز در آسمان بندگی را از ما میگیرد، گناهان و اعمال زشت ما در این دنیاست و دومین مانع نیّات ناخالص ما هستند که بوی خدا نمیدهند و برای خدا نیستند و اگر چه در این دنیا هم دیدینی نیستند ولی در قیامت که سرائر هویدا میشود، همان نقش گناهان و اعمال زشتمان را در این دنیا بازی خواهند کرد.
دنیا و آخرت برای خدا تفاوتی ندارند و ظاهر و باطن انسان بر خلاف خود انسان که از باطنش بی خبر است، برای خداوند کاملاً آشکار و هویداست و در عالم آخرت تنها برای انسان است که باطن اعمالش ظهور پیدا میکند و متوجّه میشود چه کرده است.
«لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیر»(1)
«آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و اگر مکنونات خویش را آشکار یا پنهان کنید خداوند آن را در حسابتان منظور میکند و هر کس را بخواهد میبخشد و هر که را بخواهد مجازات میکند و خدا بر هر چیز تواناست»
پاورقی
1-سوره مبارکه بقره آیه 284
مسیر اخلاص و خالصانه در خدمت خدا بودن طبق بیان آیات قرآن آنچنان لطیف و حنیف است که تنها لحظهای شائبه آمیختگی هوای غیر خدا در نیّت قلبی سالک_در صورت شناسایی مشکل توسط سالک و به انحراف نکشاندنش_ در خوشبینانهترین حالت، اتمام این حرکت باطنی و سیر معنوی را به فرصتی دیگر و با تجربهای بهتر موکول خواهد کرد.
مشکل اصلی نداشتن محاسبه دقیق از نفس است که وقتی این اتفّاق حاصل نشود و حقّش ادا نشود، ممکن است سالک عالم شود و ابواب علوم و فنون زیادی برایش باز شود و به حالات و مکاشفات جذّاب و تحسین برانگیزی هم دست پیدا کند، ولی آنچه که از آن بی بهره خواهد ماند و آنچه که باعث خواهد شد نتواند از بندگی و توحید پروردگار عالم درک و بهرهای داشته باشد و همنشین صالحین شود، آمیختگی نیّات خالصانه او با نیّات نفسانیش است که به اَلَک محاسبه کشانده نشده و غربال نشده است.
«حُنَفاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکینَ بِهِ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوی بِهِ الرِّیحُ فی مَکانٍ سَحیق»(1)
«مخلصان خدا باشید نه مشرکان او، و هر که به خدا شرک آورد چنان است که از آسمان در افتاده مرغان او را بربایند، و یا باد او را به جایی دوردست برد»
پاورقی
1-سوره مبارکه حج، آیه31
فریبکاری و بر علیه منافع و احساسات مردم و بر ضد مردم عمل نکردن هنری است که با خودسازی و ترک دروغگویی شروع میشود و با خیرخواه شدن و به نفع و صلاح مردم عمل کردن ادامه پیدا میکند.
کمترین مرتبه و اولین مرحلهای که میتوان برای انسان در راستای انسان شدن تصوّر کرد راستگویی و صداقت در گفتار است، بطوری که اگر بنا شد انسان زبان باز کند و سخن بگوید به دروغ و نفاق سخن نگوید.
متأسفانه بسیاری از مردم نفاق و دورویی و مکر و خدعه را یک امتیاز برای خود میشمارند و به آن نام «زرنگی» میدهند، صداقت و صراحت و یکرویی را از کمشعوری میشمارند، گمان میکنند که با مکر و خدعه و نفاق بهتر میتوان با عوامل حیات هماهنگی کرد و پیش رفت، غافل از اینکه طبع عالم بر درستی و صداقت است، آن کس که با خدا مکر کند خداوند فوق همه مکرکنندگان است.(1)
در قرآن کریم از راستی و صداقت کم سخن به میان نیامده و ما باید بدانیم که مکر و نیرنگ و نفاق با همه پیشرفتها و کارگشاییهایی که می تواند داشته باشد، موقّت و محکوم به شکست است و طبق اراده پروردگار روزگار بساط نیرنگ و دورویی را درهم خواهد پیچید و شیشه نفاق را خواهد شکست.
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مَجاز کرد
امّا بر خلاف این سخن و عقیده اشتباه بسیاری از مردم که نفاق و دورویی را زرنگی و آنرا برای خود یک امتیاز میدانند، باید گفت که دروغگویی از ترس و یا طمع شروع میشود، ترسی به جهت از دست دادن منافع شخصی و یا طمعی به جهت به دست آوردن منافع و سود بیشتر و این در حالی است که طبق وعده خداوند چرخ روزگار نه آن سودی که به دروغ حفظ شده است را برای صاحبش نگه خواهد داشت و نه آن منفعتی که بدست آمد را برای صاحبش گوارا و مایه آرامش خواهد کرد.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«لَوْ تَمَیَّزَتِ الْأَشْیَاءُ لَکَانَ الصِّدْقُ مَعَ الشَّجَاعَةِ وَ کَانَ الْجُبْنُ مَعَ الْکَذِب»(2)
«اگر خصلت ها از یکدیگر متمایز و جدا شوند، هر آینه راستی با شجاعت باشد و بزدلی با دروغ»
پاورقی
1-مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج22، ص: 210
2-تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 219 ، ح 4349
دلی که در بند خداست و بنده خداست تمام نگاهش به دنیا در چهارچوب خواست خدا میشود و تمام امور زندگیاش بر اساس آئین بندگی و دینداری رقم خواهد خورد و چنین شخصی نه از دنیا عقب خواهد ماند چرا که خداوند وظیفهاش را به او فهمانده و او هم درست انجام میدهد و نه در آخرت به مشکل بر خواهد خورد چرا که عمرش را با عمل به دین و آئین خداوند به پایان رسانده است.
«وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا»(1)
«و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند»
بیشتر مشکلات مؤمنین در دنیا به جهت درست نفهمیدن دین و نداشتن شناخت کافی از عقائد دینی است.
مجموعه زندگی چند ساله انسان در دنیا فراز و نشیبی از خوشیها و ناخوشیهاست که طبق بیان آیات قرآن کریم کاملاً حساب شده است و پایانی هم ندارد ولی تحمّل و قبولش هم به اعتماد انسان به خواست خداوند و نگاهش به دنیا بستگی دارد که اگر به این شناخت از دنیا نرسد فقط خودش را اذیّت و روانش را پریشان کرده است.
پاورقی
1-سوره مبارکه طلاق، آیه2
بیان تأکید و تهدید و در نهایت حمایت از پیامبر اکرم(صلیاللّهعلیهواله) توسط پروردگار متعال در آیه 67 سوره مبارکه مائده حاکی و کافی است برای اثبات اتفاق و انتخابی که در روز عید غدیر برای جانشینی رسول اکرم(صلیاللّهعلیهواله) توسط پروردگار رقم خورد و پیامبر(صلیاللّهعلیهواله) طبق دستور پروردگار با دستان خودش امامالمتقین و امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) را بالا برد و به هر عرب و عجمی که در صحنه حاضر بود او را معرفی کرد.
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین»(1)
«ای فرستاده ما آنچه را از ناحیه پروردگار بتو نازل شده برسان و اگر نکنی (نرسانی) اصلا پیغام پروردگار را نرساندی» و خدا تو را از (شر) مردم نگه میدارد زیرا خدا کافران را هدایت نمیفرماید (به مقاصدشان نمیرساند»
سوره مبارکه مائده 67
خواندن بدون توجّه و بدون تفکّر و حتّی با تفکّر ادعیه و قرآن کریم ناپسند نیست و میتواند مقدمهای برای اتفاقات بهتر باشد، امّا جمع کردن حواس و در ادامه آن توجّه قلبی برای رسیدن به صداقت باطنی و هماهنگ شدن با حقایقی که در پشت الفاظ و متون معنوی دین در جریان است هم اتفاقی نیست که بشود آنرا نادیده گرفت و از آن سخن به میان نیاورد.
مثلاً ما به صورت روزانه در هر نمازی جمله«ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را تکرار میکنیم و این در حالی است که ما در زندگی نسبت به حقایقی که در پشت این جمله در جریان است و ما باید روحمان را برای فهم و درک آن تربیت کنیم غافل و بیتفاوت هستیم.
پس طبیعتاً وقتی ما نخواستیم خودمان را تربیت کنیم و نخواستیم که با خودسازی و تربیت نفس فطرت پاکمان را که سرمایه ماست بیدار کنیم، پس فهمی هم از حقایق و روابط بر حقّی که در خلقت توسط پروردگار وضع شده است نخواهیم داشت و به دنبال آن هم هر تحلیل و هر برداشتی که از معارف و آموزههای وحیانی و آسمانی که فراتر از فهم ما است را بخواهیم ارائه کنیم بر خلاف صداقت و وضع الهی خواهد بود.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«اَلصِّدْقُ مُطابَقَةُ الْمَنْطِقِ لِلْوَضْعِ الاْءلهِیِّ»(1)
«راستگویی مــوافقــت و مطابقت گفتار با وضع الهی است»
و یا در حالت دیگری وقتی در مناجات با خدا وند متعال میگوییم
«اِنّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّموتِ وَ الاَرْضَ»(2)
«من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده است»
اگر روی دلمان متوجّه پروردگار عالم نباشد و مشغول آلام و آرزوهای غیر او باشد پس ادب نکردهایم و آئین صداقت را به جا نیاوردهایم.
امّا با این همه و با تمام این توضیحاتی که در باب جدی گرفتن صداقت باطنی در عبادت مطرح شد هیچگاه نباید فراموش کنیم که حصول آمادگی معنوی و درک معارف الهی مسألهای نیست که یکشبه و با خواندن یک مقاله و یا کتاب حاصل شود و لازمه این اتّفاق و آمادگی قلب برای قبول این معارف، جدی گرفتن دستورات دینی از ترک محرمات تا انجام واجبات الهی است.
ما درس صداقت و صفا میخوانیم
آیین محبت و وفا میدانیم
زین بیهنران سفله ای دل! مخروش
کآنها همه میروند و ما میمانیم
پاورقی
1-غررالحکم، 2/6
2-سوره مبارکه انعام، آیه22
اینکه بفهمیم ما بنده خدا هستیم و یا بنده غیر خدا به راحتی یک نگاه کردن به تعلّقات و آروزهای قلبی ماست، که ببینیم دلمان در بند چیست و یا در بند کیست.
دلی که در بند پول به دنبال پول و دلی که در بند ماشین است به دنبال ماشین و همینطور دل مشغولیها و هوسبازیهایی که ممکن است دل ما رو پر کرده باشد و افسار بر گردنمان انداخته و ما را به این سو و آن سو و از این خیال به آن خیال میکشاند.
البته نباید از این نکته هم غافل باشیم که پول و ماشین و هر خواسته قلبی ما وقتی برای تأمین نیازهای زندگی و نفقه واجب خانواده و اهداف عقلائی و آخرتساز باشد، در راستای بندگی خدا خواهد بود و آن خواستههایی نکوهیده است و انسانیّت انسان را از بین میبرد که صرفاً محصول حسادتورزی و رقابت با دیگران و برای تجمّلگرایی باشد.
رسول اکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«هلاک شد بنده دینار و درهم و بنده جامه و لباس نقشدار»
فیض کاشانی، ترجمه المحجةالبیضاء، 6/173
اختیار هیچ چیزی از دنیا و آخرت نیست که در دست محمّد و ال محمد(صلیاللهعلیهواله) نباشد و هیچ راه وصالی هم نیست برای کسی که به دنبال غیر محمّد و ال محمّد(صلیاللهعلیهواله) باشد
امام صادق(علیهمالسلام)
«إِجْعَلُونا مَخْلوقینَ وَ قُولُوا فینا ما شِئْتُم؛ فَلَنْ تَبْلُغُوا»(1)
«ما را آفریدۀ خدا بشمارآورید وهرچه میخواهید درباره ما بگویید، با اینحال باز به مقام ما نخواهید رسید»
پاورقی
1-بصائرالدرجات، ص۲۴۱- بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۷۹
«وَإِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ ۚ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ»
و (به یاد آر) وقتی که کافران با تو مکر میکردند تا تو را به بند کشند یا به قتل رسانند یا از شهر بیرون کنند، و آنها (با تو) مکر میکنند خدا هم (با آنها) مکر میکند و خدا بهتر از هر کس مکر تواند کرد
سوره مبارکه انفال آیه30
انسانهای دارای نفس ضعیفتر هر چند با صفا و معنوی هم که باشند با سرعت بالاتری تحت تاثیر نفسهای قویتر اشرار و فاسقان قرار میگیرند و در صورت احتیاط نکردن در انتخاب همنشین صادق و سالم به راحتی سرمایه معنوی و صفای باطن آنان تحت شعاع قرار خواهد گرفت.
امامصادق(علیهالسلام)
«لا یَنبَغی لِلمَرءِ المُسلِمِ أَن یُواخیَ الفاجِرَ و َلاَ الاحمَقَ و َلاَ الکَذَّابَ»(1)
«سزاوار نیست که مسلمان با بدکار و احمق و دروغگو رفاقت کند»
پاورقی
1-کافی(ط-الاسلامیه) ج2، ص640
هماهنگی و همصدایی با مردم و حتّی کوتاه آمدن و مدارا کردن برای رسیدن به این هماهنگی و همصدایی با مردم و مخصوصاً همسرمان هر دو خصلتهایی هستند حکیمانه که در نهایت ما را به اهدافمان خواهد رساند.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«ثَمَرَةُ العَقلِ مُداراةُ النّاسِ»(1)
«میوه خرد، مدارا کردن با مردم است»
پاورقی
1-غرر الحکم و درر الکلم، ص: 328
فرهنگ غربی و سبک زندگی لیبرالیستی به دلیل پرداختن و بها دادن افراطی به لذّتجویی و مخصوصاً امیال جنسی و اعتقاد به یک آزادی غیر منطقی برای انسان، ظاهری جذاب را برای هر بیننده ناآگاهی که از دور نگاه میکند رقم میزند، و این اتفاق مخصوصاً وقتی حرف از پیشرفت علمی در غرب میشود جذابتر و فریبندهتر میشود؛ ولی غافل از اینکه این سبک زندگی و این نحوه مدیریت جامعه بر خلاف فطرت انسانی و گرایشات الهی انسان است و باطنی آلوده، بنیانکن، خانمانسوز و بیهویّت دارد
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«علامت خروج دجال چند چیز است، زمانیکه مردم نماز را ضایع کنند؛ امر به معروفکننده خوار شود؛ دروغ گفتن را حلال میشمارند؛ ربا میخوردند؛ رشوه میگیرند؛ هر که را به کار بد بستایند، خوشحال میشود؛ انسانهای سفیه و نادان در راس امور قرار میگیرند...... پسر بچّه همان میکند که زنها میکنند؛ علم، ضعف و ظلم مایه فخر میگردد؛ مرد به زبان میگوید، آنچه را که به آن عمل نمیکند؛ زنان با زنان ازدواج میکنند و زنها به زنا افتخار میکنند....»
نکته
این حدیث خلاصه شده است و بیشتر و تمام خصوصیاتی که برای دجال ذکر شده است در کشورهایی که با نظریات لیبرالیستی اداره میشوند وجود دارد.
پاورقی
1-الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365ش، ج8، ص36ـ42، ح7
وقتی نتیجه و ثمره گریه بر مظلومیتها و مصیبتهای وارده بر اهل بیت(علیهمالسلام) و آشنایی و ارادت به این خاندان مطهر میشود ندای حقطلبی و عدالتخواهی، پس بدون شک وارونه جلوه دادن حقایق و افسرده خواندن عدالتخواهان و عزاداران شرکت کننده در مجالس اهل بیت(علیهمالسلام) هم میشود سخن هر ظالم پیشه طغیانگری که ترس از حقطلبی و عدالتخواهی ذهنش را برآشفته است.
این اشک نیست، آب زلال و مطّهر است
این چشم نیست، چشمهای از حوض کوثر است
ظرفِ نزولِ رحمتِ پروردگار شد
چشمی که پای مجلس این روضهها، تر است
امام سجاد(علیهمالسلام)
«مَنْ قَطَرَتْ عَیْنَاهُ فِینَا قَطْرَةً وَ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ فِینَا دَمْعَةً بَوَّأَهُ اللَّهُ بِهَا فِی الْجَنَّةِ غُرَفاً یَسْکُنُهَا أَحْقَاباً وَ أَحْقَاباً»(1)
«کسی که از دو چشمش قطرهای اشک در راه ما بیاید خداوند متعال در بهشت غرفهای به او عطاء فرماید که روزگارهای بسیاری در آن سکنا گزیند»
امام صادق(علیهالسلام)
« مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صفحه إِذَا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَکْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِیهِمْ وَ الْوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ کَیْلَا یَطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الْإِسْلَامِ وَ یَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا یَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یَکْتُبِ اللَّهُ لَکُمْ بِذَلِکَ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعْ لَکُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَة »(2)
« رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرموده است: هر گاه پس از من اهل ریب و بدعت را دیدید بیزارى خود را از آنها آشکار کنید، و بسیار بآنها دشنام دهید،و در باره آنها بد گوئید، و آنها را با برهان و دلیل خفه کنید که (نتوانند در دل مردم القاء شبهه کنند و) نتوانند بفساد در اسلام طمع کنند، و در نتیجه مردم از آنها دورى کنند و بدعتهاى آنها را یاد نگیرند، و خداوند در برابر این کار براى شما حسنات بنویسد و درجات شما را در آخرت بالا برد»
پاورقی
1-بحار الأنوار،ج 44، ص 292، ح34
2-اصول کافی . جلد 4. باب مجالست اهل المعاصی
مهلّت توبه و بازگشت به سوی خوبیها از زیباترین اتفاقاتی است که خداوند برای بندگانش رقم زده است؛ در هر سنّی و با هر گناهی و به هر اندازهای فقط کافی است کمی دلت برای خوب بودن و پاک شدن به شوق بیافتد تا ببینی که خداوند را چطور خریدار دلهای شکسته و پشیمان خواهی یافت.
رشتۀ وصل ما و تو پاره نمیشود بیا
خدای تو منم چرا بندۀ غیر ما شدی؟
مرا بس است آه تو گذشتم از گناه تو
دست بده به دست من از چه گریز پا شدی؟
«قُلْ یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ»(1)
«ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید(توبه کنید) که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
پاورقی
1-سوره مبارکه زمر آیه 53
اگر قرار باشد هر حرف و نصیحت خوبی از کسی شنیدیم با این تفکّر که چون گوینده خودش عمل نمیکند، به آن نصیحت عمل نکنیم، در نهایت ما هم یکی خواهیم شد مثل همه افرادی که به حرفهایشان عمل نمیکنند و پشت پا زدند و میزنند به همه ارزشها
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«مَن قَبِلَ النَّصیحَةَ سَلِمَ مِنَ الفَضیحَةِ»(1)
«هر کس نصیحت را بپذیرد، از رسوایی به سلامت می ماند»
پاورقی
1-عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص 447
بعد از پشیمانی و توبه از گذشته و همّت برای اصلاح آینده دیگر نباید نگران اعمال گذشته خود باشیم، چرا که این وعده و فضل و کرم خداوند غفّار رحیم است که آثار اعمال گذشته ما را نه تنها محو خواهد کرد بلکه به حسنات نیز تبدیل خواهد کرد.
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما»(1)
«مگر آنکه توبه کند و مؤمن شود و عمل شایسته کند آن گاه خدا بدیهای این گروه را به نیکیها مبدل کند که خدا آمرزگار و رحیم است»
پاورقی
1-سوره مبارکه فرقان، آیه 70
نافرمانی خداوند و گناه کردن پیدرپی و بدون پشیمانی به مرور زمان از انسان موجودی خواهد ساخت که آگاهانه و با تحلیلهایی با ظاهر منطقی و زیبا دست به گناهان و خیانتهای بزرگتر خواهد زد.
«...کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْکافِرینَ ما کانُوا یَعْمَلُون»(1)
«...بدینسان برای کسانی که کافر شدهاند اعمالی که میکردهاند آرایش یافته است»
پاورقی
1-سوره مبارکه انعام،آیه 122
مراقبت بر ترک محرمات و انجام واجبات الهی و خوش اخلاقی هر کدام اعمالی هستند که هیچ وقت باعث نخواهند شد انسان حسرت عمری که با دغدغه و همّت بر انجام و ترک آنها گذشته است را بخورد.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«رَوِّضوا أَنفُسَکُم عَلَی الخلاقِ الحَسَنَةِ فَإِنَّ العَبدَ المُؤمِنَ یَبلُغُ بِحُسنِ خُلقِهِ دَرَجَةَ الصّائِمِ القائِمِ»(1)
«خودتان را بر خوش اخلاقی تمرین و ریاضت دهید، زیرا که بنده مسلمان با خوش اخلاقی خود به درجه روزهگیر شب زندهدار می رسد»
پاورقی
1-نهج البلاغه، خطبه 91
درد اصلی ما و علّت همه گرفتاری ما دل آلوده ماست و درمان ما و دوای درد ما استغفار و دست نیاز به سوی پروردگار مهربان و بخشنده دراز کردن ماست.
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)
«کسی که بسیار استغفار کند خداوند برای هر غم او گشایشی و برای هر تنگی راهی برای او قرار می دهد و از جایی که گمان نمی برد به او روزی می رساند.»(1)
پاورقی
1-ابن ماجه، شماره 3819.
وقتی حالت بیداری و یقظه به انسان دست میدهد و درک مختصری از عمر به هدر رفته و اعمال به ثمر نرسیده و وضعیت اسفناک روحی و معنوی خود پیدا میکند، هیچگاه نباید فراموش کند که این حالت نشانهای از نشانههای حیات معنوی انسان است و مراقب الهامات و وارونه جلوه دادن این حقایق توسط شیطان باشد تا به حالت یأس و ناامیدی نیافتد.
«...وَمَن یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِینًا»(1)
«هر کس به جای خدا شیطان را دوست [خود] گیرد. به طور قطع دچار زیان آشکاری شده است[آری] شیطان به آنان وعده می دهد و ایشان را در آرزوها می افکند و جز فریب به آنان وعده نمی دهد»
پاورقی
1-سوره نساء آیه 119.
خودخواهی و غرور مخصوصاً در مقابل راهنمایی و خیرخواهی عاقلانه نصیحت کنندهای از جنس مهربانی به مانند والدینمان و یا از جنس تجربه و حکمت به مانند عالمان حقیقی دینیمان، باعث زرد شدن برگهای سبز زندگیمان در این دنیا و پشیمانی و حسرتی جانکاه بعد از مرگ و در عالم آخرت برای ما خواهد شد.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«فَاِنَّ مَعْصِیَةَ النّاصِحِ الشَّفیقِ الْعالِمِ الْمُجَرِّبِ تُوْرِثُ الْحَسْرَةَ وَ تُعْقِبُ النَّدامَةَ»(1)
«نافرمانی نصیحت کننده و خیرخواه مهربان، عالم با تجربه و کاردان حسرت و پشیمانی به دنبال دارد»
پاورقی
1-نهج البلاغه ، خطبه 35
دینداری نکردن حسرت آفرین است، دیدن، شنیدن و گفتن هر چیز بی ارزش و گناهآلودی حسرتآفرین است، در خدمت خدا نبودن و برای رضای خدا کسبوکار و تجارت نکردن حسرت آفرین است و در نهایت بهره نبردن و استفاده نکردن از این عمر چند روزه دنیا که با سرعت میگذرد و به عقب هم برنمیگردد برای آباد کردن عالم بیانتهای آخرت، حسرت آفرین است.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«اللّه َاللّه َعبادَ اللّه ِ قَبلَ جُفوفِ الأقلامِ ، و تَصَرُّمِ الأیّامِ ، و لُزومِ الآثامِ ، و قَبلَ الدَّعوَةِ بِالحَسرَةِ»(1)
«خدا را خدا را[در نظر گیرید] ای بندگان خدا، پیش از آنکه قلم ها از کار باز ایستد و روزها به سرآید و گناهان جاگیر شود، و پیش از دعوت به حسرت و دریغ(پایان یافتن عمر)»
پاورقی
1-دستور معالم الحکم : 78
مسخره کردن، دست انداختن و اذیّت کردن آمران معروف و ناهیان از منکر و همه کسانی که مردم را به پاکی و انسانیّت دعوت میکنند، سنّتی است دیرینه و در گوشه گوشه تاریخ گریبانگیر همه انبیاء الهی از حضرت آدم(س) تا خاتمالانبیاء(صلیاللّهعلیهواله) شده است.
«وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ»(1)
«وقتی که موسی به قوم خود گفت: ای قوم، برای چه مرا رنج و آزار میدهید (و تهمت سحر و کذب و عیبهای دیگر بر من میبندید) در صورتی که بر شما معلوم است که من رسول خدا به سوی شما هستم»
سوره مبارکه صف آیه5
اخلاص و صادقانه در خدمت خداوند بودن از جمله حرکتهای باطنی و قلبی در انسان است که شروعش آسان ولی دوام و استمرارش بسیار مشکل و یا حتّی از عهده انسان خارج است که عنایت خداوند و حمایت فرشتگان آسمانی برای مقابله با طبقات جبهه کفر و جهل را میطلبد.
«إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُون»(1)
«اما آنهایی که گفتند پروردگار ما اللَّه است و بر گفته خود پافشاری و استواری هم کردند، ملائکه بر آنان نازل گشته و میگویند نترسید و غم مخورید و به بهشت بشارت و خوشوقتی داشته باشید، بهشتی که در دنیا همواره وعدهاش را به شما میدادند»
1-سوره مبارکه فصلّت آیه30
باطل جلوه دادن حق، بازی با کلمات و غبارآلود کردن فضا میدان بازی منافقان برای حق جلوه دادن خودشان است و تا زمانی که سطح آگاهی و مخصوصاً معنویّت جامعه برای تشخیص نور از تاریکی افزایش پیدا نکند، سخنان حق بساری در سینه صادقان و مؤمنان به امانت خواهد ماند.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«اَلمنافقُ مَکورٌ مُضِرٌّ مُرتابٌ»(1)
آدم منافق فردی است مکّار، حیلهگر، زیانرسان و همیشه محل شک و اتّهام است.
پاورقی
1-فهرستغرر، ص ٣٩٤
درست است که تدبیر و برنامهریزی و خود را در معرض اسباب قرار دادن لازمه زندگی در این دنیاست، ولی گاهی اوقات آدم مؤمنانی را میبیند که بدون برنامهریزی و بدون اینکه خود را در معرض اسباب و واسطههای روزی قرار بدهند، تنها با انجام وظیفه و توکّل به درگاه خداوند، دنیا به طرف آنها حرکت میکند و اسباب و واسطههای روزی بدون حساب و کتابی جلوی پایشان قرار میگیرد
«وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ به غیرِ حِسَابٍ»(1)
«إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ به غیرِ حِسَابٍ»(2)
«وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ به غیرِ حِسَابٍ»(3)
«تا خدا آنان را بر [پایه] نیکوترین عملی که انجام دادهاند پاداش دهد ، و از فضلش برای آنان بیفزاید ، خدا به هر که بخواهد بیحساب روزی میدهد»
پاورقی
1-بقره/212
2-آل عمران/37
3-نور/38