کم نیستند کتب و سخنرانانی که وقتی حرف از ظهور و انتظار فرج میشود این پدیده را فرایندی پنهان و شوقی در قلب انسان نسبت به ظهور امام زمان(عج) تعبیر میکنند و هیچگونه نسخهای برای تلاش، حرکت و در صورت نیاز مبارزه در جهت شناساندن و پیاده کردن فرهنگ و سیره سیاسی معنوی اهلبیت(علیهمالسلام) به غیر از انتظار ظهور حتّی اگر حکومتی ظالم و طاغوت امور را در دست بگیرد نمیدهند و به عبارتی سهم خودشان از ظهور و یاری امام زمان(عج) را بیکار و منتظر نشستن با قلبی پر از درد و عشق معنی میکنند.
امّا به نظر میرسد این تفسیر از انتظار فرج عاقلانه و سازنده نیست و تجربه تاریخی مخصوصاً در زمان حکوت پنج ساله امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) به عنوان یک معصوم نشان میدهد تا فرهنگ و سطح عقلانیّت جامعه رشد یافته نباشد از رهبری همچون امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)نیز کاری برنخواهد آمد و علاوه بر رهبری معصوم و کامل بالا بودن سطح عقلانیّت و بینش سیاسی جامعه برای تحمّل و پیروی از ایشان نیز شرط است، پس طبیعتاً اگر کسی به دنبال حضور سیاسی و معنوی امام زمان(عج) به عنوان یک معصوم در بین مردم است نمیتواند نسبت به این تجربه تاریخی بیتفاوت باشد و در مقایسه این اتفاق تاریخی با حکومت امام زمان(عج) تحلیلی نداشته باشد.
از طرف دیگر روایاتی از حضرات معصومین(ع)به دست ما رسیده است که مؤید اینچنین تحلیل و نگرشی به موضوع ظهور امام زمان(عج) است و خبر از ناتوانی در استقامت و پیروی ما از حضرت در صورت اینکه به شناختی درست و یقینی قوی نرسیده باشیم میدهد.
امام سجاد(علیهالسلام)
«لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلَّا مَنْ قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُه»(3)
«کسی بر _امامت او (امام مهدی-عج)_ ثابت نمی ماند مگر آنکه یقینش قوی و شناختش درست باشد»
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج51، ص: 134
دراینکه ما یتیم هستیم، بیچاره هستیم، ولی ظاهراً این را نمیفهمیم جای هیچ شکی نیست، ودر اینکه علت این یتیمی نبودن مولایمان و سرورمان است باز هم جای هیچ شکی نیست، وهمچنین در اینکه علّت این یتیمی وبیچارگی، ناتوانایی ما از تحمل دستورات و سیره ائمه اطهار(علیه السلام)است باز هم جای هیچ شکی نیست، چون بدون شک اگر امام در بین ما حاضر میشد ما هم همان کاری را میکردیم که امّت ائمه قبل ازما با ائمه(علیم السلام) کردند(1)،
امام سجاد(علیه السلام)
لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلَّا مَنْ قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُه(۱)
«کسی بر _امامت او (امام مهدی-عج)_ ثابت نمیماند مگر آنکه یقینش قوی وشناختش درست باشد»
کاملاً روشن است که وقتی امام سجاد(علیه السلام) سخن ازیقین و شناخت درست میزنند منظورشان علم و معرفت باطنی به امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) است، چون هم یقین و هم شناخت مربوط به جوارح باطنی و شناخت قلبی هستند؛ ولی نکته ای که شاید بشود روی آن بحثی داشت این است که حضرت، قید معرفت صحیح را درکنار یقین قوی آورده اند وبا این قرینه
اگه توجهی بکنید به راحتی خواهید فهمید که در جهان تنها کشوری وتنها تفکری که توانسته با قدرت واقتدار، قریب به چهار دهه در مقابل استکبار جهانی ونفوذ آنها ایستادگی کند، جمهوری اسلامی ایران است. به نظر شما چه تربیت و عقیده ای در این مردم وملّت باعث شده که اینچنین قوی وبا اقتدار راه انقلاب را ادامه بدهند و از امتحانات الهی موفق وسر بلند بیرون بیایند ودشمنان اسلام را ناامید نگه دارند؟
آیا تا بحال به این فکر کرده اید که چرا در دنیا هیچ حکومتی در تاریخ پیدا نشده که بتواند مردم وملت خودش را راضی نگاه دارد وبه حکومتش استمرار و بقاءدایمی ببخشد؟
شاید بگویید که وقتی امیرالمومنین علی(علیه السلام) که نمونه یک انسان کامل در مدیریت واداره کشور بود نتوانست کشوری را بیشتر از پنج سال اداره کند دیگر از بقیه حکمرانان چه انتظاری داری واین یک امر طبیعی در اداره امور کشورهاست.