امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«آفهُ العُلَماءِ حُبُّ الرِّئاسهِ»(1)
«آفت عالمان حبّ ریاست است»
هر نعمتی آفتی دارد و هر توانایی و امتیازی میتواند غفلت آفرین باشد و انسان را به حالت مستی و غرور بیاندازد.
علم و معرفت هم در آن هنگام که قلب صاحبش را برای حکمفرمایی و ریاست به تکاپو بیاندازد در مرحله اول نشانی از علم و معرفت ناقص صاحب معرفت است و در مرحله بعد آتشی است که به جان صاحب معرفت خواهد افتاد و همان اندک علم و معرفت صاحبش را با دود هوا هوس مبهم و ناخالص خواهد کرد.
مراقبه و محاسبه و استغفار هر کدام نسخههایی هستند شفا بخش برای زدودن امراض آشکار و غیرآشکار انسان چه آن امراضی که از آن خبر داریم و چه آن امراضی که از آن بی خبریم و همانند علفهای هرز در گوشه و کنارههای قلبمان در حال رشد و نمو هستند.
پاورقی
1-میزان الحکمه،ج1
دراینکه ما یتیم هستیم، بیچاره هستیم، ولی ظاهراً این را نمیفهمیم جای هیچ شکی نیست، ودر اینکه علت این یتیمی نبودن مولایمان و سرورمان است باز هم جای هیچ شکی نیست، وهمچنین در اینکه علّت این یتیمی وبیچارگی، ناتوانایی ما از تحمل دستورات و سیره ائمه اطهار(علیه السلام)است باز هم جای هیچ شکی نیست، چون بدون شک اگر امام در بین ما حاضر میشد ما هم همان کاری را میکردیم که امّت ائمه قبل ازما با ائمه(علیم السلام) کردند(1)،
رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«یَا أَبَا ذَرٍّ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ أَهْلَ بَیْتِی فِی أُمَّتِی کَسَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ رَغِبَ عَنْهَا غَرِق»(۱)
«خدا اهل بیت مرا در میان امت من مثل کشتی نوح قرار داده است.»
چه قدر انسانهایی که وقتی با آنها در مورد پاکی وخودسازی حرف میزنیم، با چشم هایی نا امید به آدم نگاه میکنند وافسوس میخورند ومیگویند خیلی دوست دارم که آدم خوبی باشم ونمازهایم را اول وقت بخوانم و خوب زندگی کنم ولی زندگی، زن، بچه، قسط های وام وصد مشکل دیگر اجازه نمیدهد
در روایات بسیاری از عنایت های زیادی که اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام) به دوستداران و محبین خود دارند میخوانیم، این عنایت ها بعضاً آنقدر چشمگیر هستند که اگر کسی بدون مقدمه ای از علوم ال محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) آنها را مطالعه کند، شاید اولین چیزی که به ذهنش برسد این باشد که (هر گناهی هم که بکنم، به خاطر محبتم به اهل بیت مرا به بهشت خواهند برد).
امام صادق (علیه السلام) :
دشوارترین کارها سه کار است: نسبت بمردم در باره خود انصاف دادن تا آنجا که بنفع خود به چیزی از مردم راضی نشوی مگر آنکه بهمان مقدار بنفع مردم از خود راضی باشی و با برادر دینی در امور مالی همراهی کردن و در همه حال بیاد خدای بودن؛ مقصود از یاد خدای نه فقط گفتن«سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا له الا اللَّه و اللَّه اکبر»است بلکه چون امری از طرف خداوند بتو برسد فرمان بری و چون بچیزی برسی که خداوند عز و جل از آن نهی فرموده ترکش نمائی.(1)
آیا تا بحال به این فکر کرده اید که چرا در دنیا هیچ حکومتی در تاریخ پیدا نشده که بتواند مردم وملت خودش را راضی نگاه دارد وبه حکومتش استمرار و بقاءدایمی ببخشد؟
شاید بگویید که وقتی امیرالمومنین علی(علیه السلام) که نمونه یک انسان کامل در مدیریت واداره کشور بود نتوانست کشوری را بیشتر از پنج سال اداره کند دیگر از بقیه حکمرانان چه انتظاری داری واین یک امر طبیعی در اداره امور کشورهاست.
شاید دیده باشید که بعضی ها تا چند تا کتاب میخونند و یک چیز یاد میگیرند به هر کس میرسند ایراد میگیرند، وسعی میکنند آنچه که خوانده اند را به دیگران از این طریق منتقل کنند؛ البته ایرادی ندارد واین روحیه ای که دارند روحیه خیلی خوبی است ولی باید آن را کنترل کنند واز افراط وتفریط حفظ کنند تا دچار آفت نشوند، البته ما هم ممکن است در خیلی از موارد حواسمان نباشد ودچار این مشکل شویم؛