حیات بخش شدن در عالم با محبت
انسان وقتی در جاده محبت قرار گرفت محبت یخ های سخت بشریت او را ذوب کرده و از سردی خارج می شود ، در این هنگام چشمه حیات ابدی از جان انسان جاری می شود . رفته رفته انسان می بیند که همانند آبی زلال و در مراحل بعدی می بیند که بسان رودخانه ای به حرکت در آمده است ، این جاست که هم خودش زنده شده هم دیگران را زنده می کند !
لذا خدای متعال فرمود :
﴿إِنَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ اَلرَّحْمنُ وُدًّا﴾[1] مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد!
وقتی انسان اراده وصال حضرت دوست نموده ،در جاده لقاء الله قرار گرفت و گفت: خدا و غیر او را ندید ! که این همان ایمان است و بعد از آن آداب بندگی را رعایت کرد و در همه اعمال و رفتارش توجه به خدا داشته و ادب حضور را به خوبی بجا آورد ، که این همان عمل صالح است ، بعد از این دو مرحله خدا می فرماید در مزرعه دل همه عالمیان محبت او را می کارم !
یعنی کاری می کند که همه عالم او را دوست بدارند حتی ماهیان دریا و وحوش بیابان !
مگر نه این که محبت نبی اکرم صلی الله علیه و آله ستون حنانه را مبهوت خود کرد .
نقل شده وقتى که مسجد مدینه ساخته شد، پیامبر اکرم- صلّى اللَّه علیه و آله- در موقع خطبه خواندن و سخنرانى، در مقابل جمعیت بر تنه درخت خرمایى که در صحن مسجد بود، تکیه مى داد تا اینکه یکى از یاران آن حضرت، منبرى از چوب با دو پله و عرشه ساخت. نخستین بار که پیامبر بر منبر نشست، درخت به ناله در آمد. پیامبر آن را به طرف خود خواند. تنه درخت، زمین را شکافت و به طرف پیامبر آمد و مردم در اطراف نگاه مى کردند. حضرت او را در بغل گرفت و با او سخن گفت. پس درخت ساکت شد، سپس حضرت فرمود: به جاى خود برگرد. مردم نیز گوش مى دادند. درخت جاى خود برگشت. [2]
بنواخت نور مصطفی آن استن حنانه را کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو [3]
امام صادق علیه السلام فرمود اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن ستون را در آغوش نمی گرفت و به سینه اش نمی فشرد تا قیامت ناله می کرد .
عشق بورز ای پسر ، در ره عشق باز سر کشته عشق دوست را ، تازه حیات می رسد [4]
باید عاشق شد !
────────────────────────────
[1] (سوره مریم ، آیه 96)
[2](الخرائج و الجرائح، ج1، ص: 26، بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج17، ص:375و أخرجه البیهقیّ فی دلائل النبوّة: 2/ 556- 563 و ج 6/ 67 و ص 68 بعدة طرق و رواه کثیر من العلماء فی مصنفاتهم بطرق کثیرة.)
[3](دیوان شمس- غزل شماره2131)
[4](دیوان اشعار فیض کاشانی- غزل شماره287)
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.