در مسیر خودسازی و دینداری اولین مانع و سدی که در روبری ما قرار دارد و اجازه پرواز در آسمان بندگی را از ما میگیرد، گناهان و اعمال زشت ما در این دنیاست و دومین مانع نیّات ناخالص ما هستند که بوی خدا نمیدهند و برای خدا نیستند و اگر چه در این دنیا هم دیدینی نیستند ولی در قیامت که سرائر هویدا میشود، همان نقش گناهان و اعمال زشتمان را در این دنیا بازی خواهند کرد.
دنیا و آخرت برای خدا تفاوتی ندارند و ظاهر و باطن انسان بر خلاف خود انسان که از باطنش بی خبر است، برای خداوند کاملاً آشکار و هویداست و در عالم آخرت تنها برای انسان است که باطن اعمالش ظهور پیدا میکند و متوجّه میشود چه کرده است.
«لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیر»(1)
«آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و اگر مکنونات خویش را آشکار یا پنهان کنید خداوند آن را در حسابتان منظور میکند و هر کس را بخواهد میبخشد و هر که را بخواهد مجازات میکند و خدا بر هر چیز تواناست»
پاورقی
1-سوره مبارکه بقره آیه 284
خدای متعال عالم را برای به ثمر نشستن نهال وجود انسان خلق نمود و هدف اصلی خلقت انسان را نیز خدا نما شدن قرار داد ، یعنی این که انسان بتواند به مقام خلیفۀ اللهی برسد و به این منظور انبیاء و اوصیاء را به سوی بندگان فرستاد و کتاب های آسمانی بر آنان نازل نمود تا برنامه ای برای عروج ملکوتی انسانها به سوی عالم لقاء الله باشد .
بسیاری از مسلمانان و معتقدان به معاد بر این باورند که عذاب های قیامت همگی از سوی خداست و خدا بی رحمانه آنان را از سر کینه و دشمنی عذاب می کند .
باید گفت این عقیده باطل و مردود است چرا که عالم قبر و قیامت ظرف ظهور ملکات نفسانی و دارایی های اخلاقی آدمی است
بر اساس شواهد قرآنی و بیانات معصومین علیهم السلام انبیاء و اولیاء الهی طبیبان بشریت اند، هم از حیثجسمانی و هم از حیث روحانی.
اما اصلی ترین وظیفه انبیاء و اولیاء الهی ارائه راه درمان های عملی به بشریت بوده است ، امیر المومنین علیه السلام پیرامون رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :
خدای متعال راه دقیق ساختن آینه ای که با آن بتوانیم خدا را در وجود خود به نمایش در آوریم به وسیله انبیاء الهی و اوصیاء ایشان برای ما بیان نموده است و بر ماست که دامن همت بر کمر زده و هم چون طبیبی دَوّار شبانه روز در پی اصلاح امور قلبمان باشیم تا آن که با عمال صالحه و پاسبانی از نفوذ خرابی ها آن چنان به او جلا دهیم که خدا نماشود .
از این رو امام صادق علیه السلام فرمود :
توجه دائم به این نکته که انسان روزی با مرگ از این دنیا رحل اقامت بر بسته و راهی عالم دیگر می شود در حالی که تمامی دارایی های خود را در همین دنیا بر جای می گذارد ، این توجه به خودی خود موجب می شود قلب آدمی از بند تعلقات دنیایی رها شود و هیچ دست آویزی برای شیطان و نفس شیطانی در وجود او باقی نماند .
ایمان جلوه ای از علم و معرفت است ، یعنی بعد از آن که انسان نسبت به حقیقتی علم و آگاهی پیدا نمود و با زبان به آن اقرار و نسبت به آن به باورقلبی دست یافت و در مقام عمل نیز بر اساس همان عمل نمود در اصطلاح گفته می شود که نسبت به آن شئ ایمان پیدا کرده است .
به همین مطلب اشاره دارد قول رسول اکرم صلی الله علیه و آله که فرمود :
آن علمی در تعالی حقیقت وجودی انسان اثر دارد از جنس دانسته های متداول بشری نیست ، یعنی دانستن این که آب با جوشاندن گرم شده و یا آهن با سرد شدن منبسط می شود و یا دانش هایی این چنین هیچ اثری در حقیقت آدمی ندارند ، اما سوال این است که آن علم از چه جنسی بوده و حقیقت آن چیست ؟
اصلی ترین سرمایه وجودی انسان چه در عالم دنیا و چه در عالم آخرت قلب اوست !
در لسان قرآن و اهل بیت علیهم السلام «قلب» نام خاصی برای حقیقت ملکوتی انسان است که به اعتباری تاثیر و تاثّر پذیری دائم از اعمال انسان به آن اسم نامیده شده است ، موجودی که وجود او در خلقت انسان،او را از باقی موجودات متمایز نمود .
با همین قلب است که انسان اموری را ادراک می کند که سایر موجودات
خدای متعال در قرآن کریم یکی از بالاترین مقاماتی که نوع انسان ها می توانند به آن دست یابند را مقام شهید معرفی نموده است و مزیت هایی برای آن معرفی نموده است که عقل را حیران می کند :
افراد بسیاری می دانند که برای موفقیت در امر رشد معنوی باید مراقب اعمال و رفتار خود باشند و اما با دانستن این مطلب همچنان موفق به مراقبت از اعمال و رفتار خود نمی شوند .وقتی برای چاره جویی این مشکل اقدام می کنند به در های بسته رسیده و از این امر رنج بسیاری می برند .
باید دانست برای این که انسان بتواند
امام زمان علیه السلام راه وصول به معرفت خداست ،در دعای ندبه می خوانیم :
«أَیْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِیً مِنْهُ یُؤْتَى» [1] کجاست در خانه خدا که باید از آن جا وارد شد ؟!
اگر سوز و گداز نسبت به فراق امام زمان علیه السلام نداشته باشیم راه توحید به رویمان گشوده نمی شود! بدون سوز نمی شود باید از دوری امام زمان علیه السلام سوخت و با ناله گفت:
« أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ» [2]کجاست آن وسیله اتصال بین زمین و آسمان ؟!
یعنی امام زمان علیه السلام دروازه عالم غیب و ملکوت است اگر می خواهیم به آن جا راه بیابیم،لازم است با تحصیل معرفت به حضرت حجت علیه السلام ،محبت تام و شدیدی نسبت به ایشان در خود ایجاد کنیم تا جایی که آرزوی زیارت حضرت در هر لحظه و هر جا سراسر وجودمان را پر کند !
خود این حالت و انتظار دائمی کشیدن باب تمامی کمالات و فضائل را به روی انسان باز می کند ،
اصلا باید برای امام زمان زندگی کنیم ، برای ایشان بخوابیم و بیدار شویم و تحصیل کنیم .
خدا می داند که توجه این چنینی چه ثمراتی در پی خواهد داشت و تا چه اندازه راه گشای مشکلات است !
اما محبت دنیا دل ما را ربوده است و به همین دلیل از محبت لایتناهی امام زمان علیه السلام غافل شده ایم
هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن [3]
این جاست که باید ببینیم در این باغچه دلمان چه کاشته و چه می کاریم ! هر حرف و سخن و نیت ما همگی در باغچه دلمان کاشته می شود .
به امام زمان علیه السلام فکر کن تا راه تعالی به رویت گشوده شود
نسیمی کز بن آن کاکل آیو مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش را در آغوش سحر از بسترم بوی گل آیو [4]
────────────────────────────
[1] [2] (المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص: 579)
[3] (مثنوی معنوی –دفتر اول – بخش 6 )
[4] دوبیتیهای باباطاهر-دوبیتی شماره ۲۱۳
2017/07/19
03:47 ق.ظ
انسان وقتی در جاده محبت قرار گرفت محبت یخ های سخت بشریت او را ذوب کرده و از سردی خارج می شود ، در این هنگام چشمه حیات ابدی از جان انسان جاری می شود . رفته رفته انسان می بیند که همانند آبی زلال و در مراحل بعدی می بیند که بسان رودخانه ای به حرکت در آمده است ، این جاست که هم خودش زنده شده هم دیگران را
خدا را می توان دید ! اما نه با چشم سر بلکه چشم دلی باید تا بتواند به شرف این توفیق بزرگ نائل شود .
«لَا تُدْرِکُهُ الْعُیُونُ
طبع انسان همواره به دنبال رسیدن به خوارق عادات و اموری است که دیگران از انجام آنها عاجز اند .
همه انسانها دوست دارند منحصر به فرد و متمایز از دیگران باشند . به همین دلیل است که شاهد این همه تکاپو و تلاش های بی وقفه جامعه بشری هستیم . همه تلاش های آنها برای این است که خود را منحصر به فرد
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)
«از خود حساب بکشید پیش از آنکه به حساب شما برسند واعمال خود را وزن کنید پیش از آنکه آنها را بسنجند وبرای روز قیامت خویشتن را آماده کنید»
وسائل الشیعه ج۱۶
شاید وقتی حرف از بندگی خدا ومعنویت به میان می آید ذهن غالب مردم یاد عبادت ها ونماز های طولانی وذکر گفتن با تسبیح بیافتد.
امام باقر(علیه السلام)
«قَالَ لِبَعْضِ شِیعَتِهِ بَلِّغْ مَنْ لَقِیتَ مِنْ مَوَالِینَا عَنَّا السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ إِنِّی لَا أُغْنِی عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِلَّا بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ فَاحْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَاةِ فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»(1)
امام باقر(علیه السلام) به یکی از شیعیان فرمودند:سلام ما را به دوستان ما برسان وبه آنها بگو که من از طرف خداوند سودی به حال شما ندارم وشما را بی نیاز نمیکنم مگر به ورع واجتهادشما(احتمالاً منظوردانستن احکام دینی به قدر کفایت باشد)پس مراقب دست وزبان خود باشید، وهمچنین بر شما باد صبر ونماز که خداوند با صابران است»
امام باقر(علیه السلام):
«الْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَکَارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمَکَارِهِ فِی الدُّنْیَا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَّذَّاتِ وَالشَّهَوَاتِ-فَمَنْ أَعْطَی نَفْسَهُ لَذَّتَهَا وَ شَهْوَتَهَا دَخَلَ النَّارَ»(1)
«راه بهشت مملوّ است ازسختی ها وناگواری ها وصبر در برابرآنها، پس هر کس در مقابل این ناگواریها صبر کند داخل بهشت میشود.ودر مقابل راه جهنم پر است از لذتها وشهوتها وهرکس نفسش را تسلیم این شهوتها ولذتها کند داخل جهنم میشود»
شاید بشود اینچنین تحلیلی از این حدیث شریف داشت
رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«یَا أَبَا ذَرٍّ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ أَهْلَ بَیْتِی فِی أُمَّتِی کَسَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ رَغِبَ عَنْهَا غَرِق»(۱)
«خدا اهل بیت مرا در میان امت من مثل کشتی نوح قرار داده است.»
چه قدر انسانهایی که وقتی با آنها در مورد پاکی وخودسازی حرف میزنیم، با چشم هایی نا امید به آدم نگاه میکنند وافسوس میخورند ومیگویند خیلی دوست دارم که آدم خوبی باشم ونمازهایم را اول وقت بخوانم و خوب زندگی کنم ولی زندگی، زن، بچه، قسط های وام وصد مشکل دیگر اجازه نمیدهد
در روایات بسیاری از عنایت های زیادی که اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام) به دوستداران و محبین خود دارند میخوانیم، این عنایت ها بعضاً آنقدر چشمگیر هستند که اگر کسی بدون مقدمه ای از علوم ال محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) آنها را مطالعه کند، شاید اولین چیزی که به ذهنش برسد این باشد که (هر گناهی هم که بکنم، به خاطر محبتم به اهل بیت مرا به بهشت خواهند برد).
امام صادق (علیه السلام) :
دشوارترین کارها سه کار است: نسبت بمردم در باره خود انصاف دادن تا آنجا که بنفع خود به چیزی از مردم راضی نشوی مگر آنکه بهمان مقدار بنفع مردم از خود راضی باشی و با برادر دینی در امور مالی همراهی کردن و در همه حال بیاد خدای بودن؛ مقصود از یاد خدای نه فقط گفتن«سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا له الا اللَّه و اللَّه اکبر»است بلکه چون امری از طرف خداوند بتو برسد فرمان بری و چون بچیزی برسی که خداوند عز و جل از آن نهی فرموده ترکش نمائی.(1)
امام سجاد(علیه السلام)
لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلَّا مَنْ قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُه(۱)
«کسی بر _امامت او (امام مهدی-عج)_ ثابت نمیماند مگر آنکه یقینش قوی وشناختش درست باشد»
کاملاً روشن است که وقتی امام سجاد(علیه السلام) سخن ازیقین و شناخت درست میزنند منظورشان علم و معرفت باطنی به امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) است، چون هم یقین و هم شناخت مربوط به جوارح باطنی و شناخت قلبی هستند؛ ولی نکته ای که شاید بشود روی آن بحثی داشت این است که حضرت، قید معرفت صحیح را درکنار یقین قوی آورده اند وبا این قرینه
آیا تا بحال به این فکر کرده اید که چرا در دنیا هیچ حکومتی در تاریخ پیدا نشده که بتواند مردم وملت خودش را راضی نگاه دارد وبه حکومتش استمرار و بقاءدایمی ببخشد؟
شاید بگویید که وقتی امیرالمومنین علی(علیه السلام) که نمونه یک انسان کامل در مدیریت واداره کشور بود نتوانست کشوری را بیشتر از پنج سال اداره کند دیگر از بقیه حکمرانان چه انتظاری داری واین یک امر طبیعی در اداره امور کشورهاست.
«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلاً»(1)
«تو را از حقیقت روح پرسش میکنند، جواب ده که روح از سنخ امر پروردگار من است (و بدون واسطه جسمانیات بلکه به امر الهی به بدنها تعلق میگیرد) و آنچه از علم به شما روزی شده بسیار اندک است»(2)
متاسفانه در بین مردم خیلی ها هستند که اگه مشکلی برایشان پیش بیاید یا اینکه حاجتی داشته باشند زود به فکر ختم وختومات و ذکر و ورد می افتند. البته اشکالی ندارد، ولی باید دقت کرد که این روش آفاتی دارد واگر کسی خود سر دنبال این مسایل برود دچار مشکلاتی در زندگی خواهد شد وباید حتماً این دستورات رو ازعالم ربانی بگیرد وبا اجازه انجام دهد که در اینصورت خیلی هم خوب است.
یکی از اساسی ترین و مهمترین چیزهایی که بشر و تمام انسانها فطرتاً به دنبال آن میگردند «آرامش» است، تمام کارهایی که ما در طی روز وعمر خود انجام میدهیم یک هدف بیشتر ندارد وآن رسیدن به آرامش است، حتی در مباحث دینداری هم اگر شما بگویید که هدف توحید است، جواب خواهید شنید که توحید هم بالاترین مصداق ونمونه رسیدن به آرامش است، آرامش چیزی است که تمام حکمت ها واهداف بعثت تمام انبیاء(سلام الله علیهم) واز طرفی فلسفه زندگی وتمام تلاش های انسان در طول عمرش را میتوان در آن خلاصه کرد.
بدون شک همه زمانها وهمه مکانها دارای ارزش یکسانی نیستند ، بعضی مکانها شرافت بیشتری نسبت به بقیه مکانها دارند وبعضی زمانها هم دارای ویژگی ها وقداست های خاصی نسبت به بقیه زمانها هستند.
مثلاً حرم هایی مثل نجف یا کربلا یا مشهد و... مکان هایی هستند که از نظر قداست نمونه ای ندارند و زمانهایی مثل بین الطلوعین یا عید فطر یا عید قربان یا عید غدیر خم و...زمانهایی هستند که از نظر معنویت بی مثال هستند.
«وطهّر بطوننا من الحرام و الشبهه؛ خدایا!اندرون ما را از غذاهای حرام وشبهه ناک پاک کن.»
وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۷۶
چاره ای نیست که در مسیر خود سازی وبندگی پروردگار عالم موانع ومشکلات راه را بشناسیم وآنها را شناسایی کنیم ودر عین حال احکام و وظایف شرعی خودمان را در برابر این گونه موانع ومشکلات بدانیم تا دچار افراط وتفریط نشویم