ضرورت مدیریت لذت ها
یکی از آفات بسیار خطرناک پیش پای طالبان سعادت بطالت و غرق شدن در لذت های وهمی است، آنان که به مقامات بالای توحیدی رسیده اند همگی از ساعات و روزها و اوقات خود مراقبت می کردند تا مبادا گرفتار بطالت و بیهوده کاری شوند . قدیم در نجف اشرف رسم بر این بوده که طلبه ها شبهای جمعه از نجف بار سفر میبستند و برای زیارت اباعبد الله الحسین علیه السلام پیاده به کربلا می رفتند ! نه اینکه بگویند درس تعطیل است برویم بخوابیم! یا اینکه برویم پنج شش ساعت، فیلم تماشا کنیم! و یا فقط برویم گردش کنیم! این صحیح نیست که بگوییم گردش و تفریح نروید، بلی به اندازهاش سیر و سیاحت برای نشاط روح آدمی لازم است اما گاهی تمام زندگی بعضیها تبدیل به گشت و گذار میشود! و زندگی این می شود که بخورد، بخوابد و کارهایی برای امرار معاش انجام دهد. صبح بیدار میشود و تا شب کار میکند و اگر روزها و لحظه های عبادت را هم بدین نحو سپری کند و فرصت ها را از دست دهد ، پس کی بندگی خواهد کرد؟! کی راه وصال الهی را طی خواهد نمود؟! کی با خدا انس پیدا خواهد کرد؟! و کی همدم اولیاء الهی خواهد شد ،
تو که ناخواندهای علم سماوات
تو که نابردهای ره در خرابات
تو که سود و زیان خود ندانی
بیاران کی رسی هیهات هیهات[1]
پس سفارش این است فرصتی را هم برای بندگی اختصاص بدهیم.
در جوانی مستی در پیری سستی
پس کی خدا پرستی؟! [2]
نشاط جوانی ز پیران مجوی
که آب روان باز ناید به جوی
اگر در جوانی زدی دست و پای
در ایام پیری به هش باش و رای [3]
باید هوشیار باشیم تا مبادا روزی به خود آییم که ساروان عمرمان بانگ سر داده و ما را به سوی حیات ابدی سیر دهد ، اگر در این عالم به لذت های وهمی و خیالی دل بستیم و از قیامت غافل شدیم ، در روزی که همه اجر ومزد تلاش هایشان را می گیرند ما جز وهم و خیالات متاعی نخواهیم داشت ، این یعنی ورشکستگی عظیم .
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.