کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لذت معنوی» ثبت شده است

ضرورت مدیریت لذت ها

ضرورت مدیریت لذت ها

یکی از آفات بسیار خطرناک پیش پای طالبان سعادت بطالت و غرق شدن در لذت های وهمی است، آنان که به مقامات بالای توحیدی رسیده اند همگی از ساعات و روزها و اوقات خود مراقبت می کردند تا مبادا گرفتار بطالت و بیهوده کاری شوند . قدیم در نجف اشرف رسم بر این بوده که 

راه رسیدن به بزرگترین لذت عالم هستی

راه رسیدن به بزرگترین لذت عالم هستی

انسان کامل، « کون جامع» است و در تمام عوالم حضور دارد و شاهد بر خلقت و میثاق خدا بوده است ،  آن حضرت حقیقت انسان ، متن و عین اوست،قطب الاقطاب است ، مرجع همه انبیاء و اولیاء است به لحاظ عالم بشری دارای سرمایه عبودیت و به لحاظِ مثل أعلی الهی بودن ،مظهر اسم الله است و نسبت به کل هستی دارای ربوبیت می باشد  ، البته عبودیت بالاصالۀ و ربوبیت بالعرض است و آیه شریفه ،

﴿ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اَللّهَ رَمى [1] این تو نبودی (ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی؛ بلکه خدا انداخت!

به جنبه مثل الهی بودن ایشان اشاره دارد که کار او را خدای متعال به خود نسبت داده و فرموده این کار تو کار الله تبارک و تعالی است ، لذا می گوییم بین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حقیقت ، حجاب و حائلی وجود ندارد و خلقت با تمام اسرارش نزد او حاضر است .

حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم در آن موطن حاضر و شاهد اند ، اگر تبعیت از رسول اکرم را کامل کنیم از آسمان شهود او بر ما نیز خواهد بارید ،  سهمی از آن شهود به ما هم خواهد رسید .

پس :

برو امدر پی خاجه به اسرای     تفرج کن همه آیات کبری [2]

اگر به دنبال اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رفتیم ما نیز از حقائق و اسراری که ایشان دریافت کردند بهره مند خواهیم شد .

چه سروری که انسان به کشف اسرار عالم دست بیابد . بزرگترین و وصف ناپذیرترین لذت برای انسان لذت عقلانی است ، وقتی انسان به معرفتی جدید دست پیدا می کند لذتی به او دست می دهد که وصف ناپذیراست ، هر اندازه که آن امر بزرگ تر باشد لذت حاصله از آن نیز بیشتر خواهد بود ، به همین دلیل در مناجات شعبانیه رسیدن به مقام شهود نور عزّ الهی همراه با بهجت و سرورآمده است که فرمودند : «الهی و الحقنی بنور عزک الابهج فاکون لک عارفا» [3]یعنی خدایا من را به نور عزّ شادیبخش خدت ملحق نما تا عارف به تو باشم .

این جاست که انسان به بالاترین و بی نظیر ترین کشف سرّ  و معرفت در عالم هستی که همان معرفت به ذات اقدس الهی است دست می یابد به همین دلیل غرق در سرور و شادی سر مدی می شود .

خوشا به حال آنان که به این جا رسیدند .



[1] الأنفال‏، 17

[2] شیخ محمود شبستری

[3] مناجات شعبانیه

لذت با خدا بودن،بر تر از همه هستی

لذت با خدا بودن،بر تر از همه هستی

وصال حق تعالی از همه نعمت ها و لذت هایی که عقل می تواند ادراک کند بالاتر است ، آنان که خود را به خدا دادند خدا نیز خود را به آنان می دهد

«کُن لِی أَکُن لَکَ‏»[1] بنده ام برای من باش تا من هم برای تو باشم‏!

اما ماسوی الله چه دانند که آن چیست :

 ﴿فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ [2] هیچ کس نمی‌داند چه پاداشهای مهمّی که مایه روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده، این پاداش کارهائی است که انجام می‌دادند!

 

این جاست که امام سجاد علیه السلام به خدای متعال عرض می کند :

«یَا نَعِیمِی‏ وَ جَنَّتِی‏ وَ یَا دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی» [3] ای  نعمت و بهشت  من و ای دنیا و ای آخرت من !

 

یعنی همه خیرات  قابل تصور در عالم ، بلکه مافوق تمام آن ها در وصال حق تعالی وجود دارد !

 

اگر اندکی در این معانی اندیشه کنیم ، خواهیم دید چگونه مرغ جانمان دل از قفس تنگ تمام تعلقات دنیای ،بلکه از توجه به تمام نعمتهای اُخروی رها شده و متوجه خدای متعال می شود .

البته باید این توجه را در شبانه روز به صورت مداوم به خود یاد آوری کنیم ، چرا گه انسان فراموش کار است و با اندک مساله ای که پیش می آید گرفتار غفلت می شود .

اگر هر گاه که به نماز ایستادیم و با تمام توجه « الله اکبر » بگوییم و دقت کنیم که معنای آن این است که خدا از همه چیز بزرگ تر است حتی از این که به وصف آید نیز برتر است ، چه برسد که بخواهیم او را با سایر امور مقایسه کرده و آنها را بر ذات الهی مقدم کنیم .


پس ای دوست شب و روز بر درب خانه دلت بنشین و مراقب باش غفلت های دنیایی یاد خدا را از دلت نربایند که اگر چنین کردی خواهی دید که شعله های عشق الهی چگونه لحظه به لحظه در دلت زبانه کشیده و غرق در لذت عشق خدا می شوی .

 

بر سر آتش تو می‌سوزیم

در هوای تو می‌شویم هلاک

 

چون ضروریست سوختن ما را

احرق ارواحنا بنار هواک

 

می‌دهیم از پی صال تو جان

اهدانا ربنا سبیل رضاک

 

گر تو خواهی که ما هلاک شویم

جان فشانیم از برای هلاک[4]

 

 

────────────────────────────

[1] (الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسى)، ص:162)

[2] (سوره سجده ، آیه 17 )

[3] ( بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج91، ص:148)

[4] (دیوان اشعار فیض کاشانی-غزل شماره 545)