کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جدال لفظی» ثبت شده است

دنیا مثال بزرگ‌تری از باطن انسان است.

دنیا مثال بزرگ‌تری از باطن انسان است.


کلینی و ابن‌بابویه و دیگران به سند معتبر روایت کرده‌اند که: امام صادق (علیه السلام) از هشام بن سالم پرسیدند: با عمرو بن عبید بصری از علمای اهل تسنّن چگونه مناطره کردی؟

هشام گفت: فدای تو شوم! من در حضور شما شرم دارم و زبانم کار نمی‌کند که سخن بگویم.
حضرت فرمود: هرگاه شما را امر کنم باید اطاعت کنید.هشام گفت: به من خبر رسید که عَمرو در مسجد بصره می نشیند و برای مردم صحبت می کند، این قضیه برای من گران آمد، حرکت کردم و روز جمعه وارد مسجد بصره شدم، دیدم عمرو در مسجد نشسته و دور او عده ای حلقه زده بودند از او سوال میکردند، پس جلو رفته و آخرِ حلقه دو زانو نشستم و گفتم: ای عالم سوالی دارم اجازه می دهی بپرسم؟ گفت: بله
گفتم: آیا چشم داری؟ گفت: این چه سؤالی است؟
گفتم: سؤال من این است. گفت: بپرس گرچه سوال احمقانه ای است.
دوباره تکرار کردم: چشم داری؟ گفت: بله.
گفتم: به وسیله آن چه چیزهایی را می‌بینی؟ گفت: رنگها و اشخاص مختلف.
گفتم: بینی داری؟ گفت: بله.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: بوها را استشمام می‌کنم.
گفتم: دهان داری؟ گفت: بله.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن خوراکیها را مزه می کنم.
گفتم: زبان داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن سخن می‌گویم.
گفتم: گوش داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن صداها را می‌شنوم.
گفتم: دست داری؟ گفت: بله
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: چیزها را به وسیله آن بر می دارم.
گفتم: دل داری؟ با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: آری، آنچه بر این اعضا و جوارح وارد میشود را به وسیله آن از هم جدا می کنم.
گفتم: همان جوارح کافی نبود و از دل بینیاز نبودند؟ گفت: نه.
گفتم: چرا بی نیاز نیستند با وجود اینکه همه صحیح و سالم هستند؟
گفت: وقتی که این اعضاء در کار خود شک می‌کنند به دل بر می گردانند و به وسیله آن یقین پیدا می‌کنند.
گفتم: پس خداوند دل را در بدن قرار داده تا شک اعضاء را برطرف کند؟ گفت: آری.
گفتم: پس دل باید در بدن باشد و اگر نباشد جوارح در کار خود متزلزل میشوند؟ گفت: بله.
گفتم: ای ابو مروان! خداوند اعضاء و جوارح تو را بدون امام و رهبر نذاشته تا به وسیله آن شک و تردید آنان از بین رود، حال چگونه همه مردم را در حیرت و شک و اختلاف گذاشته و امام و مقتدائی برای ایشان تعیین نکرده تا در شک و اختلاف خود به او رجوع کنن و راه حق را از او یاد بگیرند؟
چون این را گفتم ساکت شد و هیچ جوابی نگفت، سپس گفت قطعا تو هشام هستی، پس برخاست و مرا در بغل گرفت و در جای خود نشاند و تا برخاستم حرفی نزد.
چون این جریان را نقل کردم حضرت صادق (علیه السلام) خشنود شدند و فرمودند: ای هشام! این را از که آموختی؟
گفتم: مطلب را از شما داشتم و اجزای آن را خود با یکدیگر تألیف کردم.
حضرت فرمود: به خدا سوگند که این مضمون در صحف ابراهیم و موسی (علیهما السلام) نوشته شده است.(۲)

✍️ |عالم خارج و محیط زندگی انسان در دنیا نمونه و مثال بزرگ‌تری از عالم باطن و نفس انسان است، انسانی که در عالم باطن و نفس خود نتواند از هوا و هوس‌ها گذر کند و امام خود و چهارچوب تفکّرات و سیاست‌گذاری‌هایش را بشناسد در عالم خارج هم در پیروی و تبعیّت از امام بر حق چه در زمان ظهور و چه در زمان غیبت ناتوان خواهد بود.

حجت الاسلام حکیمی

📕1-کافی، جلد۱

شرط رسیدن به کمال ایمان

شرط رسیدن به کمال ایمان


علم و دانش بدون شک از پرارزش‌ترین و سنگین‌ترین سرمایه‌هایی است که یک انسان می‌تواند داشته باشد و بدون شک برکات و اثرات وجود یک انسان عالم و دانشمند در یک جامعه قابل‌مقایسه با برکات و اثرات دیگرافراد جامعه نخواهد بود.

اینقدر بحث کن جونت در بیاد

اینقدر بحث کن جونت در بیاد


من قبلاً فکر میکردم که تا زمانی که حرف حقم رو به کرسی نشانده ام، نباید ذره ای از حقم کوتاه بیایم و با هر دلیل و روشی هم که شده باید حرفم را تا تمام کردن حجت برای طرف مقابلم جلو ببرم.