کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حیات طیبه» ثبت شده است

دین نسخه ابدی شدن انسان

دین نسخه ابدی شدن انسان

دین، نسخه مطابق با حقیقت انسان است و برای شکوفایی حقیقت او طرح گشته است. دین، انسان را صاحب کرامت و  ارزش می‌داند و در مسیر رسیدن به ارزش‌های انسانی برنامه ارائه می‌کند تا صاحب بصیرت شود و کالای وجود خود را ارزان نفروشد. فرمود:

﴿ فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ‌[1]پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتى است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده دگرگونى در آفرینش الهى نیست این است آیین استوار ولى اکثر مردم نمى‏دانند!

تعالیم دینی، آن چیزی است که فطرت انشان  می‌خواهد. فطرت انسان مطابق با دین و دین همراه انسان است ، اما برای شکوفایی فطرت خویش باید به آداب و تکالیف دینی عمل نموده وبر اساس آن خود را تربیت نماییم تا این فطرت به ظهور آمده و شکوفا شود

دین جاودانه است بخاطر این که مطابق فطرت است و فطرت هم از بین نمی­رود و همیشه زنده است. ﴿ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ[2] دگرگونى در آفرینش الهى نیست.

ویل دورانت تاریخ­­ نویس معروف می­گوید: « دین صد جان دارد، هر چیزى اگر یک بار کشته شود براى همیشه مى‏میرد مگر دین که اگر صد نوبت کشته شود باز زنده مى‏شود!»[3]

وقتی حیات انسان مطابق دین فطری شد انسان به حیات ابدی می رسد .

خدای متعال برای رسیدن انسان به این حیات طیبه دین و شریعت را فرستاد تا با عمل به دستورات فطری آن راه حیات ابدی را یافته و زنده شویم . وقتی به دین و احکام شریعت این گونه نگاه کردیم نه تنها نسبت به دستورات دین بی رغبت و بی میل نمی شویم بلکه شبانه روز در فکر انجام دادن آنها خواهیم بود چرا که آن ها را سرمایه ای برای حیات ابدی خویش می بینیم لذا هیچ ستستی  و دل مردگی به زندگی مان وارد نمی شود و غرق در سرور و شادی می شویم .  



[1]. روم‏،  30

[2].  ﴿الروم‏، 30

[3]. مجموعه‏ آثار استاد شهید مطهرى، ج‏3، ص 384

راه رسیدن به حیات طیبه ابدی

راه رسیدن به حیات طیبه ابدی

     

    وقتی انسان به حیات انبیاء و اولیاء الهی می نگرد متوجه می شود غیر از حیات مادی ظاهری،حیات دومی نیز وجود دارد که باید به آن رسیده و از آن بهره مند شود .

    برای توجه دادن به این حیات و فهماندن راه رسیدن به آن تمثیل به حیات کرم ابریشم زده و گفته اند :

انبیاء و اولیاء الهی،مفسّرین حیات انسانی

انبیاء و اولیاء الهی،مفسّرین حیات انسانی

 

انبیاء و اولیاء الهی نه تنها با کلام و برنامه های عملی خویش بشر را برای تفسیر حیات انسانی یاری می کنند بلکه زندگی ایشان نیز حیات حقیقی انسان را تفسیر کرده و می فهماند که روح و سرّ آن چیست.

اگر آن­ها نبودند، نمی­دانستیم که سرّ حیات انسان چیست و انسان را در حد حیوان تنزل داده و همان توقعی که از حیات حیوانی داشتیم، از بشر نیز همان را