دراینکه ما یتیم هستیم، بیچاره هستیم، ولی ظاهراً این را نمیفهمیم جای هیچ شکی نیست، ودر اینکه علت این یتیمی نبودن مولایمان و سرورمان است باز هم جای هیچ شکی نیست، وهمچنین در اینکه علّت این یتیمی وبیچارگی، ناتوانایی ما از تحمل دستورات و سیره ائمه اطهار(علیه السلام)است باز هم جای هیچ شکی نیست، چون بدون شک اگر امام در بین ما حاضر میشد ما هم همان کاری را میکردیم که امّت ائمه قبل ازما با ائمه(علیم السلام) کردند(1)،
امروز ما ولادت آقایی، مولایی، سروری وعزیزی رو جشن گرفتیم که مثل ما در این دنیا نفس میکشد، مثل ما دربین بازارها وکوچه های شهر رفت وآمد دارد، در مجالس ما شرکت میکند، روی فرش هایی پا میگذارند که ما هم در روی آن فرش ها پا میگذاریم؛ ولی به اراده پروردگار از دیده ها پنهان هستند، حاضر هستند ولی غائب هستند،(1) دربین ما هستند ولی دیده نمیشوند، از احوال ما خبر دارند، مطلع هستند(2)
امام باقر(علیه السلام):
«الْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَکَارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمَکَارِهِ فِی الدُّنْیَا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَّذَّاتِ وَالشَّهَوَاتِ-فَمَنْ أَعْطَی نَفْسَهُ لَذَّتَهَا وَ شَهْوَتَهَا دَخَلَ النَّارَ»(1)
«راه بهشت مملوّ است ازسختی ها وناگواری ها وصبر در برابرآنها، پس هر کس در مقابل این ناگواریها صبر کند داخل بهشت میشود.ودر مقابل راه جهنم پر است از لذتها وشهوتها وهرکس نفسش را تسلیم این شهوتها ولذتها کند داخل جهنم میشود»
شاید بشود اینچنین تحلیلی از این حدیث شریف داشت
قال الصادق علیه السلام :
"ان کان الشیطان عدوّا فالغفلة لماذا؟(1)
حالا که فهمیدی شیطان دشمن تو است پس غفلت چرا؟
واقعاً بحث قابل تأملی است، ما نوع مومنین با این که میدانیم دشمنی به نام شیطان داریم که از هر مناسبتی برای منحرف کردن ما استفاده میکند ولی انگار نه انگار که دشمنی داریم، شیطانی است، دینی است، تقوایی است،
امام زمان(عجل الله تعالی فرجه):
«...فَلْیَعْمَلْ کُلُ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا...»(1)
«شما باید در تمام امورتان آنگونه عمل کنید که موجب نزدیکی به محبت و دوستی ما میشود، واز کارهایی که ناخوشایند وموجب خشم وناراحتی ما میگردد، دوری کنید»
رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«یَا أَبَا ذَرٍّ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ أَهْلَ بَیْتِی فِی أُمَّتِی کَسَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ رَغِبَ عَنْهَا غَرِق»(۱)
«خدا اهل بیت مرا در میان امت من مثل کشتی نوح قرار داده است.»
چه قدر انسانهایی که وقتی با آنها در مورد پاکی وخودسازی حرف میزنیم، با چشم هایی نا امید به آدم نگاه میکنند وافسوس میخورند ومیگویند خیلی دوست دارم که آدم خوبی باشم ونمازهایم را اول وقت بخوانم و خوب زندگی کنم ولی زندگی، زن، بچه، قسط های وام وصد مشکل دیگر اجازه نمیدهد
اینکه هر انسانی برای خودش، برای زندگی اش، برای کارش، تحصیلش و....برنامه و فکروخیالی دارد، آرزویی دارد، انکار ناپذیر است، وحتماً اگر به زندگی افراد موفق نگاهی بکنید خواهید دید که در ابتدای کار برای خود برنامه و آرزویی داشته اند و به دنبال آن آرزو و برنامه مراحل موفقیت را طی کرده اند.
بحث ما به طور اجمالی پیرامون انواع آرزو است؛ آرزوها میتوانند سازنده باشند ویا میتواند مخرب باشد.
1-آرزوی سازنده آرزویی است که هم دنیا وهم آخرت انسان را تامین میکند
امام سجاد(علیه السلام)
لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلَّا مَنْ قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُه(۱)
«کسی بر _امامت او (امام مهدی-عج)_ ثابت نمیماند مگر آنکه یقینش قوی وشناختش درست باشد»
کاملاً روشن است که وقتی امام سجاد(علیه السلام) سخن ازیقین و شناخت درست میزنند منظورشان علم و معرفت باطنی به امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) است، چون هم یقین و هم شناخت مربوط به جوارح باطنی و شناخت قلبی هستند؛ ولی نکته ای که شاید بشود روی آن بحثی داشت این است که حضرت، قید معرفت صحیح را درکنار یقین قوی آورده اند وبا این قرینه
آیا تا بحال به این فکر کرده اید که چرا در دنیا هیچ حکومتی در تاریخ پیدا نشده که بتواند مردم وملت خودش را راضی نگاه دارد وبه حکومتش استمرار و بقاءدایمی ببخشد؟
شاید بگویید که وقتی امیرالمومنین علی(علیه السلام) که نمونه یک انسان کامل در مدیریت واداره کشور بود نتوانست کشوری را بیشتر از پنج سال اداره کند دیگر از بقیه حکمرانان چه انتظاری داری واین یک امر طبیعی در اداره امور کشورهاست.
شاید دیده باشید که بعضی ها تا چند تا کتاب میخونند و یک چیز یاد میگیرند به هر کس میرسند ایراد میگیرند، وسعی میکنند آنچه که خوانده اند را به دیگران از این طریق منتقل کنند؛ البته ایرادی ندارد واین روحیه ای که دارند روحیه خیلی خوبی است ولی باید آن را کنترل کنند واز افراط وتفریط حفظ کنند تا دچار آفت نشوند، البته ما هم ممکن است در خیلی از موارد حواسمان نباشد ودچار این مشکل شویم؛
«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلاً»(1)
«تو را از حقیقت روح پرسش میکنند، جواب ده که روح از سنخ امر پروردگار من است (و بدون واسطه جسمانیات بلکه به امر الهی به بدنها تعلق میگیرد) و آنچه از علم به شما روزی شده بسیار اندک است»(2)
خیلی اتفاق افتاده که در خیابان دختر خانم هایی را میبینیم که با چادر، خود را کاملاً پوشانده اند، ولی یک جوری راه میروند ویا یک جوری سخن میگویند که آن نازو زیبایی که در فطرت هر زنی وجود دارد نمایان میشود(جلب توجه میکند) ونظر ونگاه هوس ران ومریض بعضی ازآقا پسرها ونوجوانان ومردها را به خود جلب میکند.، ویا حتی در فضای مجازی شاهد آن هستیم که بعضاً عکس هایی از خود میگذراند که نشان میدهد پوشش آنها چادر است ولی در عکس با حالت دادن به قیافه ویا گرفتن عکسی زیبا از زاویه مناسب،
یکی از اساسی ترین و مهمترین چیزهایی که بشر و تمام انسانها فطرتاً به دنبال آن میگردند «آرامش» است، تمام کارهایی که ما در طی روز وعمر خود انجام میدهیم یک هدف بیشتر ندارد وآن رسیدن به آرامش است، حتی در مباحث دینداری هم اگر شما بگویید که هدف توحید است، جواب خواهید شنید که توحید هم بالاترین مصداق ونمونه رسیدن به آرامش است، آرامش چیزی است که تمام حکمت ها واهداف بعثت تمام انبیاء(سلام الله علیهم) واز طرفی فلسفه زندگی وتمام تلاش های انسان در طول عمرش را میتوان در آن خلاصه کرد.
بدون شک همه زمانها وهمه مکانها دارای ارزش یکسانی نیستند ، بعضی مکانها شرافت بیشتری نسبت به بقیه مکانها دارند وبعضی زمانها هم دارای ویژگی ها وقداست های خاصی نسبت به بقیه زمانها هستند.
مثلاً حرم هایی مثل نجف یا کربلا یا مشهد و... مکان هایی هستند که از نظر قداست نمونه ای ندارند و زمانهایی مثل بین الطلوعین یا عید فطر یا عید قربان یا عید غدیر خم و...زمانهایی هستند که از نظر معنویت بی مثال هستند.