رسولاکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«هَلَاکَ أُمَّتِی عَلَی یَدَیْ کُلِّ مُنَافِقٍ عَلِیمِ اللِّسَان»(1)
نابودی و هلاکت امت من به دست کسانی است که خوشبیان هستند امّا از نظر عملی، مرزهای الهی را رعایت نمیکنند.
خوشبیانی و خوش صحبتی یک نعمت الهی است که در هر کسی باشد دوستان زیادی پیدا خواهد کرد و افراد زیادی را دور خودش جمع خواهد کرد.
امّا مشکل اصلی از آن جا شروع میشود که این نعمت در راستای رضای خدا استفاده نشود و وسیلهای شود برای تحت تاثیر قرار دادن مردم و بالا بردن مقبولیت شخص برای پیاده کردن نقشههای شیطانی خود.
به عبارت دیگر مشکل اصلی از آنجا شروع میشود که صاحب اینچنین مهارتی با قدرت بیان خود و با سوءاستفاده از عقائد و آرمانهای دینی مردم بتواند در حکومتی اسلامی به کرسیهای مدیریتی برسد و صاحب تصمیم و رأی شود که در این زمان برخلاف نظر و اعتماد مردم بر علیه دین و عقائد مردم تصمیمگیری و سیاستگذاری خواهد کرد.
گفتند که پاکم که طریقت این است
رفتند به پشت میز که لیاقت این است
در کسوت خیر خواهی مردم خویش
ساختند با دشمنان که مصلحت این است
پاورقی
1- الخصال , ج 1 , ص
زندگی یک حرکت است
زندگی مشترک یک حرکت هماهنگ است، یعنی زن و مرد باید در این حرکت با تدبیر و هماهنگی حرکت کنند تا برای نیل به مقصود و حرکتی شیرین و دلپذیر کمترین هزینه را پرداخت کنند.
اختلاف و دعوا بین زوجین یکی از پیش آمد های طبیعی زندگی مشترک یا بهتر بگوییم هر زندگی جمعی است زیرا انسانها نگاه و سلایق مختلفی دارند و بر اثر همین تفاوت های درونی در عملکرد هم مختلف می شوند.
با شروع یک اختلاف هر یک از طرفین به طور طبیعی سعی می کند دلایلی اقامه کند تا خودش را غالب و طرف مقابل را مغلوب کند، این کار اولین راه برای پایان دادن به یک اختلاف است.
البته این روش در جایی کاربرد دارد که دو نکته لحاظ شود:
اول: یکی از زوجین می تواند حق را اثبات کند یعنی واقعا بر مشکل آگاه است و تجزیه و تحلیل درستی پیرامون آن دارد
دوم: هردو از لحاظ روانی این قدرت را دارند که این سخن را قبول کنند و از موضع خود کوتاه بیایند.
اما گاهی این گونه نیست یعنی یکی از دو طرف بر سخن خود پافشاری می کند و طرف مقابل هرچه دلیل می آورد نمی تواند موضع او را تغییر دهد در این شرایط جدال و فضای سنگینی ایجاد شده که آثار آن در فرموده امام هادی علیه السلام اینگونه است:
«جدال می تواند دوستی های قدیمی را نابود و پیوندهای محکم را از هم بگسلاند»۱.
کوتاه آمدن بهترین راه است
پس بهترین راه کوتاه آمدن است، زیرا ادامه مسیر با اتنخاب راه جدال، ماشین زندگی را به دره های هولناک قهر و جدایی نزدیک می کند، در مقابل با کوتاه آمدن اگرچه یک حق پایمال می شود ولی حفظ کیان خانواده حق بزرگتری است که برای حفظ آن لازم است از بعضی حقوق کوچکتر چشم پوشی کرد.
نباید خطوط قرمز را نادیده گرفت
البته در کوتاه آمدن باید خطوط قرمز را نیز در نظر داشت زیرا نادیده گرفتن برخی حقوق به معنای از دست دادن مصلحت های بزرگ است. مثلا اگر مردی با حجاب زنش مشکل دارد، زن نمی تواند از حق حجاب خود کوتاه بیاید زیرا حجاب یک خط قرمز است و عبور از آن مساوی با دست برداشتن از حکم مسلم اسلام است. لذا در این موارد باید از مشاوره یا راهکار های دیگری کمک گرفت.
پاورقی
1- أعلام الدین،31
شبی بعد از جلسه هئیت دوستی آمد و برایم از خوابی گفت که در آن خواب دیده بودند، خون شهدای مدافع حرم حضرت زینب(سلاماللهعلیها)بالا میرود و بالا میرود و آنقدر بالا میرود که با خون شهدای کربلا یکی میشود.
عجب عالمی است عالم دنیا که با یک نیّت و صداقت در عمل میتوانی از حجابهای زمان و مکان عبور کنی و با بهترینهای عالم هستی همنشین شوی
خداوند برای شهدای کربلا و اصحاب اباعبداللّهالحسین(علیهالسلام) مثل امام و مقتدایشان شرایطی حاصل کرد که بتوانند تمام ایمان، عشق و صداقت باطنی خود را در پیروی و تبعیت از رهبرشان به ظهور برسانند و همین امر باعث شد که مقام شهدای کربلا و اصحاب حضرت در بین اصحاب و پیروان سایر ائمه اطهار(علیهمالسلام) ممتاز، چشمگیر و کمنظیر معرفی شود، چرا که برای کمتر کسی این امکان پیدا میشود که بتواند تمام عشق و علاقه باطنی خود به امامش را در این دنیا به ظهور برساند و به مردم جهان نشان دهد.
گذر تاریخ نشان داد که حادثه کربلا و پیروزی ظاهری و موقّت جبهه نفاق و تزویر بر جبهه صداقت و راستی نه تنها یک پیروزی ظاهری و بیارزش بود بلکه میدانی بود برای رسوایی هر چه بیشتر کسانی بود که در ظاهر و برای افزایش رأی و مقبولیت خود دم از اسلام و خدا میزدند و مردم را به بازی میگرفتند، ولی در باطن و جلسات پنهانی خود خوب میدانستند که نه با اسلام کاری دارند و نه به وحی اعتقادی دارند
اباعبداللّهالحسین(علیهالسلام) قبل از رسیدن به کربلا و در منزلگاهای مختلف به هر مناسبتی صادقانه و صریحانه به طور مستقیم و غیر مستقیم خبر از آنچه در پیشرو اتفاق خواهد افتاد میدادند و همین امر باعث میشد افراد و گروههای زیادی از مردم که به دنبال او میافتادند از اطرافش پراکنده شوند و این امر علّتی نداشت جز آنکه ایشان فقط به دنبال عاشقان و صادقان در ولایت و ایمان بود و از همراهی افرادی که دنبال منافع خود بودند اکراه داشت
علّت اینکه اباعبداللّهالحسین(علیهالسلام) صادقانه و بدون هیچگونه نگرانی و بر خلاف فهم سیاستمداران فاسد خبر به شهادت رساندن مسلمبنعقیل و پشت کردن مردم کوفه را به یارانش گفت این است که او یک رهبر آسمانی بود و وظیفه یک رهبر آسمانی در اولین مرحله ایجاد ایمان در دل پیروانش و ترسیم شفّاف مسیری است که میخواهد آنها را ببرد
در بادهاى تند مخالف غمش مباد
رهرو اگر موافق آل محمّد است
عدم نگرانی و صداقت اباعبداللّه الحسین(علیهالسلام) در بیان خبر به شهادت رسیدن مسلمبنعقیل و پشت کردن کوفیان به اصحاب نشان داد که بر خلاف سیاستمداران فاسد که از هر نیرنگ و فریبی برای جذب نیرو و بالا رفتن رأی خود استفاده میکنند، رهبران آسمانی هیچگاه به فکر نیرنگ و فریب نیستند و جز رضای پروردگار هم و غم دیگری ندارند.
وقتی خبر شهادت مسلمبنعقیل و پشت کردن کوفیان به ابا عبداللّه الحسین(علیه السلام) رسید، حضرت بدون نگرانی و صادقانه نامه رادر مقابل یارانشان قرار دادند و آنها را در انتخاب برای ادامه مسیر مختار گذاشتند؛ این صداقت و این صراحت در برخورد با یاران و ناامید نشدن از ادامه مسیر خصلتی است که تنها در رهبران آسمانی که اعتقادشان برحق و مورد تایید خداوند است وجود دارد
امیرالمؤمنین علی(علیهلسلام)
«دروغگو با دروغگویی خود نگاه تحقیر آمیز مردم را نسبت به خود به دست میآورد»(1)
نگاه تحقیرآمیز مردم کمترین ننگی است که متوجه افراد دروغگو و فریبکار میشود، آنانی که برای رسیدن به هوا هوسهای خود اطرافیانشان را با دروغ و فریب به بازی میگیرند
پاورقی
1-تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 221