کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجت الاسلام حکیمی» ثبت شده است

شهوات و‌ آزمندی انسان مانع دوراندیشی انسان می‌شوند.

شهوات و‌ آزمندی انسان مانع دوراندیشی انسان می‌شوند.


امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)
لَوِ اِعْتَبَرْتَ بِمَا أَضَعْتَ مِنْ مَاضِیَ عُمْرِکَ لَحَفِظْتَ مَا بَقِیَ(۱)
اگر از آنچه از عمر گذشته‌ات تباه کرده‌ای پند می‌گرفتی بقیّۀ آنرا حفظ می‌کردی

وقتی به گذر عمرمان نگاه می‌کنیم با مجموعه‌ای از فرصت‌‌ها و موقعیت‌هایی رو برو می‌شویم که یادآوری آنان می‌تواند ما را از این جهت که قدرشان را دانستیم خوشحال و یا از این جهت که قدرشان را ندانستیم و از دستشان دادیم ناراحت کند و در حسرت فرو ببرد.

اگر انسان بتواند اینگونه به گذشته خود برگردد و محاسبه ایّام را داشته باشد و از پیروزی‌ها و شکست‌هایش عبرت بگیرد و با کوله‌باری از تجربه و مراقبه برای تکرار نکردن اشتباهات گذشته بسوی آینده حرکت کند، بدون شک انسانی رو به رشد خواهد بود و مسیری پر از موفقیّت و برکّت در جلوی راه او باز خواهد شد.

امّا متاسفانه کسانی که اهل عبرت گرفتن و دوراندیشی باشند چه در زندگی شخصی و چه صحنه‌های سیاسی زیاد نیستند و بیشتر مردم مخصوصاً در صحنه‌های سیاسی و انتخابات بدون در نظر گرفتن سابقه اجرایی و توانمندی نامزدهای مجلس یا ریاست‌جمهوری صرفاً با شنیدن سخنانی که دوست دارند حتّی به دروغ برای حل مشکلات کشور بشنوند، به آنان اعتماد می‌کنند و رای می‌دهند.

امّا آنچه که باعث می‌شود ما در زندگی شخصی خود نگاه عبرت‌آموز از فراز و نشیب‌های عمرمان نداشته باشیم نه این است که این نوع نگاه را انکار کنیم و یا قبول نداشته باشیم و یا اینکه اعتراف به شکست‌هایمان نکنیم، بلکه غلبه شهوات و طغیان حرص و طمع یا خشم نفرت در قلب ماست که قلب و عقل ما را تحت شعاع و چشم و گوش ما را کَر و کُور می‌کند تا به جایی که سخنان و نصیحت‌های اطرافیان را هم نمی‌شنویم چه برسد به اینکه بخواهیم در یادآوری گذشته عمر خود و جریانات مشابه درس‌ها و تجربیات خود را به میدان بیاوریم.

گر از آنچه از عمر کردی تباه ترا بود زان عبرت و انتباه
غنیمت شمردی تو آینده را خریدی به فانی تو پاینده را

حجت الاسلام حکیمی

۱-غرر الحکم و درر الکلم , جلد۱

همه دین در پایبندی به ولایت است

همه دین در پایبندی به ولایت است



امام صادق(علیه‌السام)
مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَةً فَسَلَبَهَا إِیَّاهُ حَتَّی یُذْنِبَ ذَنْباً یَسْتَحِقُّ بِذَلِکَ اَلسَّلْبَ.(۱)
خدا نعمتی به بنده‌ایی نداده که از او بگیرد جز آنکه گناهی کند که بدان خاطر سزاوار سلب نعمت شود.

هر نعمتی از امکانات و امتیازات مادی و یا معنوی که پروردگار در اختیار ما قرار می‌دهد مخصوصاً وقتی معنوی باشد حساب و کتابی دارد.
نعمت‌های مادی از پول و سرمایه تا زن و فرزند و تشکیل خانواده نعمت‌های مهمی نیستند و صرفاً از این جهت که انسان مخلوق خداست و برای زندگی و گذران آن در دنیا باید دنبال این مسائل باشد، خوب یا بد، کم یا زیاد بین مردم تقسیم شده و پروردگار هم از همین طریق مردم را امتحان و مقدمات رشد آنان را فراهم می‌کند.

وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ(۲)
بدانید که دارایی‌ها و فرزندان وسیله آزمایش شمایند و پاداش بزرگ در نزد خداست.

امّا همین دارایی‌های دنیا هم با تمام ناچیز بودنشان می‌توانند مصداقی از نعمت باشند که هستند و اگر توسط انسان حفظ نشوند و در تعامل و حفاظت از آنان در مقابل تفکرات و اندیشه‌های منحرف کوتاهی رخ بدهد، از دست انسان خارج خواهند شد که برای اثبات این ادعا می‌توانید به آمار ازدواج‌های سفید و یا همجنس‌گرایی در کشورهای غربی نگاهی بیاندازید که چگونه خودشان با دستان خودشان و با بها دادن به تفکّرات و اندیشه‌های سیاست‌مداران منحرف قداست خانواده و حرمت پدر و مادر را به فراموشی سپرده‌اند.

امّا محل اصلی بحث ما در نعمت که مهمترین نعمت‌هاست نعمت‌های معنوی و ولایت ائمه‌اطهار(علیهم‌السلام) است که اصلی‌ترین و مهم‌ترین نعمت پروردگار به بشریت است و چه بسا در قیامت پروردگار از سایر نعمت‌هایی که به انسان داده است سخن به میان نیاورد و تنها از عملکرد و وظایفی که ما در مقابل نعمت دین و و لایت ائمه اطهار (علیهم‌السام) داشتیم، بازخواستمان کند.

شیخ صدوق به نقل از حاکم بیهقی می نویسد: روزی حضرت علیّ بن موسی الرّضا (علیهماالسلام) در جمع عدّه‌ای نشسته بود: ضمن فرمایشاتی فرمود: در دنیا هیچ نعمت واقعی و حقیقی وجود ندارد. بعضی از دانشمندان حاضر در مجلس گفتند: یابن رسول اللّه ! پس این آیه شریفه قرآن (لتسئلنّ یومئذٍ عن النّعیم ) که مقصود آب سرد و گوارا می‌باشد، را چه می‌گوئی؟

حضرت با آوای بلند اظهار نمود: شما این چنین تفسیر کرده‌اید؛ و عدّه‌ای دیگرتان گفته‌اند: منظور طعام لذیذ است ؛ و نیز عدّه‌ای دیگر، خواب راحت و آرام بخش تعبیر کرده‌اند.

و سپس افزود: به درستی که پدرم از پدرش ، امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت فرموده است که : خداوند متعال نعمت‌هائی را که در اختیار بندگانش قرار داده است ، همه به عنوان تفضّل و لطف بوده است تا مورد استفاده و بهره قرار دهند.

و خدای رحمان اصل آن نعمت‌ها را مورد سؤ ال و بازجوئی قرار نمی‌دهد و منّت هم برایشان نمی‌گذارد، چون منّت نهادن در مقابل لطف و محبّت ، زشت و ناپسند است .

بنابراین منظور از آیه شریفه قرآن محبّت و ولایت ما اهل بیت رسول اللّه (صلوات‌اللّه‌علیهم) است که خداوند متعال در روز محشر پس از سؤال پیرامون توحید و یکتاپرستی و پس از سؤال از نبوّت پیغمبر اسلام از ولایت ما ائمّه نیز سؤال خواهد کرد و چنانچه انسان از عهده پاسخ آن برآید و درمانده نگردد وارد بهشت گشته و از نعمت‌های جاوید آن بهره می‌برد، که زایل و فاسدشدنی نخواهد بود.(۳)

حجت الاسلام حکیمی

۱- اصول کافی / ترجمه مصطفوی ;  ج ۳
۲-آیه 28 سوره انفال
۳-تفسیرالبرهان : ج ۴

آنچه تـــرس دارد عـــدالت خـــداست

آنچه تـــرس دارد عـــدالت خـــداست


رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله)
مَنْ کَانَ بِاللَّهِ أَعْرَفَ کَانَ مِنَ اَللَّهِ أَخْوَفَ(۱)
آنکه خداشناس‌تر است، خداترس‌تر است.
 
ترس از خداوند رئوف و مهربان، بخشنده و کریم با توجّه به این هجم از عنایات او در مقابل ناسپاسی و کوتاهی ما در انجام وظایف و عبادت معنی پیدا نمی‌کند تا زمانی که انسان با اسم شریف »عادل« پروردگار آشنا شود و بفهمد که خداوند هر نعمت و هر عنایتی بکند خارج از چهارچوب عدالتش انجام نمی‌دهد و تمام آن مهربانی‌ها و عنایت‌ها خارج از عدالت او نیست و ما باید در صحنه آخرت نسبت به ذره ذره آنچه از امکانات و امتیازاتی که در اختیارمان قرار داده است پاسخگو باشیم.

دقیقاً آنچه که انسان‌ها با وجود همه فضل و کرم خداوند باید در صحنه قیامت از آن بترسند این است که پروردگار در قیامت بی‌عدالتی نمی‌کند و گناهان کسی را با بی‌عدالتی نمی‌بخشد و از ذره ذره اعمال و رفتار انسان با عدالت کامل حساب خواهد کشید.

امّا شاید این سؤال پیش بیاید که با این اوصاف و با توجّه به غلبه اسم عدالت خداوند بر سایر اسماء الهی آیا کسی هست که توان محاسبه اعمالش با خط‌کش عدالت را داشته باشد؟ در جواب این سوال باید گفت آنچه باعث می‌شود مؤمنان بتوانند با سلامت و بدون گناه از صحنه حسابرسی قیامت عبور کنند، عصمت آنان در دنیا و یا نادیده گرفتن گناهان آنان توسط خداوند که عین بی‌عدالتی است، نیست. بلکه سنگینی استغفار و توبه آنان از ترس گناهان و اشتباهاتشان در زمان حیاتشان است که باعث شده عنایت خداوند به سوی آنان جلب و گناهان آنان در پرونده اعمالشان محو شود.

امام سجاد(ع)
مَن اَشفَقَ مِنَ النّارِ بادَرَ بِالتَّوبَةِ اِلیَ اللهِ مِن ذُنُوبِهِ و راجَعَ عَنِ المَحارِم.(۳)
کسی که (براستی) از آتش دوزخ می‌ترسد بی‌درنگ از گناهانش به درگاه خداوند توبه می‌کند و از عمل حرام و نا‌بکار خود دست برمی‌دارد.

حجت الاسلام حکیمی

۱-جامع الأخبار , جلد۱
۲-تحف‌العقول، ص ٢٨٩

دنیا مثال بزرگ‌تری از باطن انسان است.

دنیا مثال بزرگ‌تری از باطن انسان است.


کلینی و ابن‌بابویه و دیگران به سند معتبر روایت کرده‌اند که: امام صادق (علیه السلام) از هشام بن سالم پرسیدند: با عمرو بن عبید بصری از علمای اهل تسنّن چگونه مناطره کردی؟

هشام گفت: فدای تو شوم! من در حضور شما شرم دارم و زبانم کار نمی‌کند که سخن بگویم.
حضرت فرمود: هرگاه شما را امر کنم باید اطاعت کنید.هشام گفت: به من خبر رسید که عَمرو در مسجد بصره می نشیند و برای مردم صحبت می کند، این قضیه برای من گران آمد، حرکت کردم و روز جمعه وارد مسجد بصره شدم، دیدم عمرو در مسجد نشسته و دور او عده ای حلقه زده بودند از او سوال میکردند، پس جلو رفته و آخرِ حلقه دو زانو نشستم و گفتم: ای عالم سوالی دارم اجازه می دهی بپرسم؟ گفت: بله
گفتم: آیا چشم داری؟ گفت: این چه سؤالی است؟
گفتم: سؤال من این است. گفت: بپرس گرچه سوال احمقانه ای است.
دوباره تکرار کردم: چشم داری؟ گفت: بله.
گفتم: به وسیله آن چه چیزهایی را می‌بینی؟ گفت: رنگها و اشخاص مختلف.
گفتم: بینی داری؟ گفت: بله.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: بوها را استشمام می‌کنم.
گفتم: دهان داری؟ گفت: بله.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن خوراکیها را مزه می کنم.
گفتم: زبان داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن سخن می‌گویم.
گفتم: گوش داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: با آن صداها را می‌شنوم.
گفتم: دست داری؟ گفت: بله
گفتم: با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: چیزها را به وسیله آن بر می دارم.
گفتم: دل داری؟ با آن چه‌کار می‌کنی؟ گفت: آری، آنچه بر این اعضا و جوارح وارد میشود را به وسیله آن از هم جدا می کنم.
گفتم: همان جوارح کافی نبود و از دل بینیاز نبودند؟ گفت: نه.
گفتم: چرا بی نیاز نیستند با وجود اینکه همه صحیح و سالم هستند؟
گفت: وقتی که این اعضاء در کار خود شک می‌کنند به دل بر می گردانند و به وسیله آن یقین پیدا می‌کنند.
گفتم: پس خداوند دل را در بدن قرار داده تا شک اعضاء را برطرف کند؟ گفت: آری.
گفتم: پس دل باید در بدن باشد و اگر نباشد جوارح در کار خود متزلزل میشوند؟ گفت: بله.
گفتم: ای ابو مروان! خداوند اعضاء و جوارح تو را بدون امام و رهبر نذاشته تا به وسیله آن شک و تردید آنان از بین رود، حال چگونه همه مردم را در حیرت و شک و اختلاف گذاشته و امام و مقتدائی برای ایشان تعیین نکرده تا در شک و اختلاف خود به او رجوع کنن و راه حق را از او یاد بگیرند؟
چون این را گفتم ساکت شد و هیچ جوابی نگفت، سپس گفت قطعا تو هشام هستی، پس برخاست و مرا در بغل گرفت و در جای خود نشاند و تا برخاستم حرفی نزد.
چون این جریان را نقل کردم حضرت صادق (علیه السلام) خشنود شدند و فرمودند: ای هشام! این را از که آموختی؟
گفتم: مطلب را از شما داشتم و اجزای آن را خود با یکدیگر تألیف کردم.
حضرت فرمود: به خدا سوگند که این مضمون در صحف ابراهیم و موسی (علیهما السلام) نوشته شده است.(۲)

✍️ |عالم خارج و محیط زندگی انسان در دنیا نمونه و مثال بزرگ‌تری از عالم باطن و نفس انسان است، انسانی که در عالم باطن و نفس خود نتواند از هوا و هوس‌ها گذر کند و امام خود و چهارچوب تفکّرات و سیاست‌گذاری‌هایش را بشناسد در عالم خارج هم در پیروی و تبعیّت از امام بر حق چه در زمان ظهور و چه در زمان غیبت ناتوان خواهد بود.

حجت الاسلام حکیمی

📕1-کافی، جلد۱

در باب رضا به رضای الهی

در باب رضا به رضای الهی


امیرالمؤمنین علی(ع)
أَوْحَی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی دَاوُدَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَا دَاوُدُ تُرِیدُ وَ أُرِیدُ وَ لاَ یَکُونُ إِلاَّ مَا أُرِیدُ فَإِنْ أَسْلَمْتَ لِمَا أُرِیدُ أَعْطَیْتُکَ مَا تُرِیدُ وَ إِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِیدُ أَتْعَبْتُکَ فِیمَا تُرِیدُ ثُمَّ لاَ یَکُونُ إِلاَّ مَا أُرِیدُ.(۱)
خداوند به حضرت داود علیه السّلام وحی فرستاد:ای داوود!تو اراده می‌کنی من هم اراده می‌کنم ولی آن‌چه من اراده می‌کنم انجام خواهد شد؛ پس اگر به آن‌چه اراده کرده‌ام تسلیم شوی آن‌چه خود اراده کرده‌ای نیز به تو خواهم داد و اگر به آن‌چه اراده کرده‌ام تسلیم نشوی نسبت به آن‌چه خود خواستی تو را به زحمت می‌اندازم و سپس به‌جز آن‌چه من می‌خواهم انجام نمی‌گیرد.

مؤمنی که زمینه‌هایی از ایمان و معارف برای او باز شده و تا حدودی از هوا و هوس خارج شده است امّا هنوز آنگونه که باید در مسیر کسب رضای الهی حرکت نمی‌کند و در اعمال و رفتار و اهدافش نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند؛ بطوریکه که بتواند با تمام وجود در اختیار خداوند و آنچه او می‌پسنند قرار بگیرد و هر چند وقت یکبار تمایلات و خواسته‌های نفسانی او به جوش می‌آیند و اراده‌ای بر خلاف رضای الهی می‌کند؛ مثلاً کاری را که باید در به سرانجام رسیدنش صبر کند، صبر نمی‌کند و حریص می‌شود و یا کاری که باید در انجام و به نتیجه رسیدنش تعجیل کند، تعجیل نمی‌کند و کاهلی می‌کند؛ مصداق بنده‌ و سالکی است که طبق بیان پروردگار به حضرت داود وقتی ببیند با همه تلاشی که کرد در نهایت آنچه دنبالش بود اتفاق نیافتاد و آنچه خداوند می‌خواست اتفاق افتاد، با کمال شرمندگی و تنبه متوجّه خداوند خواهد شد و همین توجهش به خداوند مقدمه‌ای برای رشد معنوی او و فتحی برای فهم معارفی بالاتر از توحید پرودگارش می‌شود.

حقیقت رضا، بیرون آمدن بنده است از رضای خود به دخول در رضای محبوب و راضی شدن به آنچه خدا اراده کند و او را بر تقدیرات الهی اعتراض نباشد و مقام رضا، رفع اختیار و تساوی بلا و شدت و رخاست(۲)

وقتی مؤمن موفق شود جوش و خروش نفسش را با مراقبه و توجّه، تسلیم حکمت و رضای الهی کند، پس خداوند هم آنچه نیاز حقیقی اوست را به وقتش و در زمانش به دور از هر گونه آفت و آسیبی که با زود و یا دیر برآورده شدن حاجت می‌توانست برای سالک داشته باشد، در مسیر راهش قرار خواهد داد و به عبارتی طبق بیان پروردگار به حضرت داود «پس اگر به آن‌چه اراده کرده‌ام تسلیم شوی آن‌چه خود اراده کرده‌ای نیز به تو خواهم داد »

من و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب که دل بدرد تو خو کرد و ترک دستان گفت
مــزن ز چــون و چــرا دم که بنده مــقبل قــبول کرد بجان هرســخن که جـانان گفت(۳)

آنچه ما می‌‌خواهیم از مال و منال تا زنان و فرزندان و حتی مقام منصب به هر نیّتی و با هر قصدی هم که باشد حاصل نمی‌شود مگر زمانی که اذن و اجازه پروردگار متعال وجود داشته باشد.

حجت الاسلام حکیمی

۱-التوحید، ج۱
۲-پیغام اهل راز، جلد۲
۳-غزل ۸۸

پایداری و استقامت شرط هدایت و عنایت خداوند

پایداری و استقامت شرط هدایت و عنایت خداوند


وَ اَلَّذِینَ اِهْتَدَوْا زٰادَهُمْ هُدیً وَ آتٰاهُمْ تَقْوٰاهُمْ‌(۱)
کسانی که هدایت یافتند، خدا هدایت آنان را افزوده و تقوایشان را به آنان عنایت کرده است.

اهتداء عبارتست از تسلیم شدن و پیروی کردن هر حقی که فطرت سالم به سوی آن هدایت می‌کند، و زیادی هدایت در جمله “و هدایتشان را زیاد کرد” عبارت است از اینکه خدای سبحان درجه ایمان او را بالا ببرد. در سابق هم گفتیم که ایمان و هدایت مراتب مختلفی دارد و مراد از “تقوی” معنایی است مقابل پیروی هواها، که به صورت پرهیز از محارم الهی و اجتناب از ارتکاب گناهان جلوه می‌کند.(۲)

آنها نخستین گامهای هدایت را شخصاً برداشته، و عقل و خرد و فطرت خویش را در این راه به کار گرفته‌اند، سپس خداوند طبق وعده‌ای که داده است مجاهدان راهش را هدایت و راهنمایی بیشتر می‌کند، نور ایمان به قلب آنها می‌افکند، و از شرح صدر و روشن‌بینی بهره‌مندشان می‌سازد، این از نظر اعتقاد و ایمان و امّا از نظر عمل، روح تقوا را در آنها زنده می‌کند، آن چنان که از گناه متنفر می‌شوند و به طاعت و نیکی عشق می‌ورزند.(۳)

وقتی عقل انسان حقانیّت دین و آموزه‌های دینی را قبول می‌کند و با تمام سختی‌ها و بر خلاف تمایلات قلبی و تعلقات و سنت‌های قومیّتی، عرفی و یا حزبی بطور خلاصه برخلاف رضایت اطرافیانش تصمیم می‌گیرد که بر اساس عقلانیّت و مطابق دستورات دینی و رضای خداوند عمل کند، این اتفاق در شروع اتفاقی سخت و تغییر مسیری دشوار جلوه خواهد کرد و خیلی از افراد در همین مرحله در مقابل آزار و اذیّت و تمسخر اطرافیانشان کم می‌آورند و از ادامه مسیر بازمی‌مانند.

امّا در این میان کسانی هستند که با آگاهی و با مطالعه و مهم‌تر از همه با توسّل راه را ادامه می‌دهند و نیشخندها، زخم‌زبان‌ها، شماطت‌ها و حتَی آبروریزی‌ها آنان را از انتخاب درست، ترک گناهان و تن ندادن به تصمیمات گناه‌آلود باز نمیدارد.

به برکت این استقامت و پایداری خداوند در »آیه ۱۷ سوره مبارکه محمد« به آنان وعده هدایت بیشتر در مقابل چالش‌ها و امتحانات جدیدتر می‌دهد، که این هدایت یا می‌تواند از مسیرهای مختلف خارج از وجود انسان مثل راهنمایی و سخنی هدایت‌گر از زبان عالمی ربانی باشد و یا می‌تواند بصورت الهاماتی باشد که در قلب سالک وارد می‌شود و مسیر حق را برایش روشن می‌کند و در برنگاه‌ها عملکرد درست و رفتار مناسب یا همان تقوا را در ذهنش وارد می‌کند که به شرط مراقبه و ترتیب اثر دادن به این الهامات، توفیق ماندن در همین مرحله از ایمان و آمادگی برای گشایش و فتح مراحل بالاتری از ایمان برای سالک فراهم می‌شود.

حجت الاسلام حکیمی

۱-سورم محمد، آیه ۱۷
۲-علامه طباطبابی(ره)، تفسیرالمیزان
۳-آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه

ذهن ما باید به دیدن خوبی‌های دیگران عادت کند!

ذهن ما باید به دیدن خوبی‌های دیگران عادت کند!


امام باقر(ع)
قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ یُقَالَ لَکُمْ(۱)
بهترین سخنی که دوست دارید درباره شما گفته شود را به دیگران بگویید.

یعنی درمورد دیگران به ناحق زبان به بدی و بیان ایرادها و ضعف‌های آنان باز نکنید که اگر راست بگویید غیبت کردید و اگر دروغ گفتید، تهمت زدید.

عموم مردم خالی از اشتباه و خطا نیستند و در کنار تمام امتیازات و خوبی‌هایی که دارند اشتباهاتی هم دارند، عموم مردم به همین‌گونه در کنار هم زندگی می‌کنند و با تحمل بدی‌ها و خوبی‌های یکدیگر روزگار می‌گذرانند، ولی مشکل از آنجایی شروع می‌شود که مردم بدون دیدن خوبی‌ها و خدمات یکدیگر عادت کنند تا به راحتی عیب‌ها و ایرادهای اطرافیانشان را بر زبان جاری کنند و مسائل آشکار و پنهان آنان را بر سر زبان‌ها بیاندازند.

ما هم به مانند دیگران یکی از افراد این جامعه هستیم و در کنار تمام امتیازات و کمالاتی که می‌توانیم داشته باشیم در مواردی اشتباهات و عیب‌هایی هم داریم که طبیعتاً اگر روزی قرعه فال به نام ما بخورد و قرار شود اسم ما بر سر زبان‌ها بیافتد دوست داریم مردم از خدمات و خوبی‌های ما بگویند و به نیکی از ما یاد شود.

انصاف و منطق حکم می‌کند ما هم در مورد دیگران همانگونه سخن بگوییم و یاد کنیم که دوست داریم در مورد خود ما آنگونه سخن گفته شود.

اسکناس به صورت راحت وارد قلک می شود ، اما به صورت راحت از آن خارج نمی‌شود ، گاهی به شکستن و خرد شدن آن هم می‌انجامد ، ذهن آدم ها هم مثل قلک عمل می‌کند ، حرفها راحت وارد می‌شوند ، اما به شکل راحت خارج نمی‌شوند.(۲)

حجت الاسلام حکیمی

۱-بحارالانوار، ج۷۱
۲-حجت الاسلام رنجبر

به لطافت گل، به تیزی شیشه

به لطافت گل، به تیزی شیشه


🌸 امیرالمؤمنین علی(ع)
🌸 مجَالَسَةَ أَهْلِ اَلْهَوَی مَنْسَاةٌ لِلْإِیمَانِ وَ مَحْضَرَةٌ لِلشَّیْطَانِ(۱)
🌸 همنشینی با هوس‌رانان موجب فراموشی ایمان و حاضر شدن شیطان است.

✍️ ایمان و معنویّت اتفاقی نیست که به راحتی بدست بیاید و به راحتی در قلب انسان جا بگیرد و با این حال وقتی هم که در قلب وارد شد باز به مراقبت و محافظت نیاز دارد تا رشد کند و بتواند انسان را به ظرفی برای قبول و نگهداری معارف و حقایق الهی تبدیل کند.

✍️ همنشینی اختیاری مؤمن با هوس‌رانان و شهوت‌پرستانی که اراده‌ای برای شنیدن نصیحت و سخن حق ندارند، به منزله قرار گرفتن برگ لطیف گل در کنار شیشه شکسته شده و تیز است که بدون داشتن هیچ فایده‌ای بیشترین ضربه را به قلب لطیف و حساس مؤمن وارد می‌کند و سرمایه‌های معنوی او را به باد می‌دهد.
    
✍️ حجت الاسلام حکیمی

📗 ۱-نهج‌البلاغه خطبه۸۶

چرخش دوران عمل ما را بازخواهد گرداند.

چرخش دوران عمل ما را بازخواهد گرداند.


🌸 امام صادق (علیه‌السلام)
🌸منْ ظَلَمَ مَظْلِمَةً أُخِذَ بِهَا فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی مَالِهِ أَوْ فِی وُلْدِهِ(۱)
🌸 هر که ستم بکسی کند بهمان ستم گرفتار شود، در خودش باشد یا در مالش یا در فرزندش.

💬 ظالم به کسی می‌گویند که خود را به سپاس‌گزاری از نعمت‌های بی‌شمار الهی و مراعات تکالیف شرعی ملزم نمی‌داند و در برابر توانایی‌ها و استعدادهایش مسئولیتی ‏احساس نمی‌کند و از سویی حقوق دیگران را نیز پایمال می‌کند.(۲)

✍️ دنیای انسان‌ها و موجودات روی کره زمین دنیایی نیست که پروردگار آن را بدون حساب و کتاب خلق کرده باشد، بطوریکه هر کس به هر طریق و روشی که خواست زندگی کند و نسبت به عملکرد و تصمیماتی که می‌گیرد به هیچ‌کس پاسخگو نباشد و یا فرایند خلقت و چرخش دوران اجازه بدهد خاطیان و ظالمان به حال خود رها شوند.

✍️ظلم تعریف گسترده‌ای دارد و تمام گناهان و اشتباهات انسان را از کمترین غفلت از پروردگار(حق‌الله) که برابر می‌شود با شرک خفی که غفلتی برای اولیاء و انبیاست تا ارتکاب به گناهان کبیره و تجاوز به حقوق خود(حق‌النفس) و یا پایمال کردن حقوق دیگران(حق‌الناس) که طغیانی در سطح مردمی غیر از انبیاء و اولیاست را شامل می‌شود.

✍️حق‌الله، حق‌النفس، حق‌الناس که کمترین غفلت در ادای حقوق بندگی در هر سه عنوان برابر می‌شود با »ظلم« و هر کسی به هر اندازه‌ای در هر بخشی از این سه عنوان حق را رعایت نکند، این کوتاهی برایش پیامد و کفّاره‌ای خواهد داشت که در صورت توبه نکردن و اصلاح نکردن وضعیت، طبق بیان امام صادق(ع) آثار آن اشتباه و ناحق کردن حق در خودش یا فرزندانش و یا اموالش برخواهد گشت.

🍃 چو آتش برافروزی از بهر خلق
🍃 همان آتشت را به دامان کنند

✍️ البته ما انسان‌های غیرمعصوم و دور از وادی توحید همواره در معرض شرک، غفلت و پایمال کردن حقوق دیگران بصورت خواسته یا ناخواسته هستیم که با مراقبه و محاسبه و استغفار باید نفسمان را کنترل، غفلت‌هایمان را پوشش و روحمان را برای رسیدن به بهشت و خروج از تاریکی‌ها رشد دهیم.

✍️ حجت الاسلام حکیمی

📚 پاورقی
 ۱-اصول کافی، الجزء الثانی
۲- اخلاق اسلامی، مهدی علیزاده

عاقلان و اندیشه‌ورزان، غافل از آخرت نمی‌شوند.

عاقلان و اندیشه‌ورزان، غافل از آخرت نمی‌شوند.


عقل در فرهنگ دینی به مانند عقل در عرف مردم تعریف نمی‌شود.
عموم مردم در جامعه وقتی از فهم و یا نفهمی سخن به میان می‌آید ذهنشان به سراغ انسان‌هایی می‌رود که معلولیت ذهنی دارند و یا تعادل روانی ندارند و یا در بهترین حالت درست متوجه مسائل و آداب و رسوم متعارف جامعه نمی‌شوند.

🌸 امام صادق(علیه‌السلام)
🌸 منْ کَانَ عَاقِلاً کَانَ لَهُ دِینٌ وَ مَنْ کَانَ لَهُ دِینٌ دَخَلَ اَلْجَنَّةَ (۱)
🌸 هر که عاقل است دین دارد و کسی که دین دارد به بهشت می‌رود

✍️ | امّا در فرهنگی دینی و در کلام خداوند، انسان بی‌عقل انسانی است که بصورت روزانه طلوع و غروب خورشید و یا رشد گیاهان و تغییر تحولات این زمین و آن آسمان پر از ستاره را می‌بیند و یا خبر مرگ و میر اطرافیان و همسایگانش را می‌شنود ولی باز وقتی حرف از خداوند و ایمان به او و دین او می‌شود، مؤمنان و پیامبران را به سخره و استهزاء می‌گیرد و با ریشخند و نگاهی عاقل اندر سفیه به دینداران نگاه می‌کند.

💬 | عاقل آن است که اندیشه کند پایان را(۲)

✍️ | و یا در حالتی بهتر کسانی هم هستند که مسخره نمی‌کنند و منکر دین و خداوند هم نمی‌شوند و افراد محترمی هم هستند ولی دیندار هم نیستند و حلال و حرام، محرم و نامحرم برایشان فرقی ندارد که در کلام خداوند و فرهنگی دینی از این جهت که نسبت به آیات الهی و نشانه‌های حقانیّت دین و پیامبران خداوند بی‌اعتنا هستند، در زمره انسان‌های عاقل و دوراندیش که به فکر آبادنی آخرت و زندگی پس از مرگ هستند، قرار نمی‌گیرند.

🍃 راست آنست ره دین که پسندِ خرد است
🍃 که خرد اهل زمین را زخداوند عطاست(۳)

✍️ | حجت‌الاسلام حکیمی

📚 ۱-کافی ج۱
📚 ۲-کنجینه معارف
📚 ۳-دیوان ناصرخسرو

دنیاگرایی در بصیرت و حق‌بینی اختلال ایجاد می‌کند.

دنیاگرایی در بصیرت و حق‌بینی اختلال ایجاد می‌کند.


رسول اکرم(ص)
حبُُ الدُُنیا رَأْسُ کُل خَطیئَةٍ
منشأ همه خطاها توجّه و محبت به دنیاست

بصیرت، دوراندیشی، تشخیص صراط مستقیم و مسیر بندگی موهبتی است از جانب خداوند به انسان و این موهبت تا زمانی همراه انسان است که تعلقات و تمایلات دنیوی در قلب انسان کارساز نشوند، یعنی در تصمیمات و جهت‌گیری‌های انسان نقش‌آفرین نشوند.

به عبارت دیگر  دنیاگرایی و تعلقات دنیا وقــــــتی قـــــــــــلب ســـــــالک را درگـــــــیر مـــــــی‌کند به مـــانند شـــــن و مـــــــــاسه‌هـــــایی عمل مــی‌کند که بوسیله بــــــــــــاد و طــــــــــوفان به داخل چـــــــشم و دهــــــــانش می‌روند و نمی‌گذارد بتواند صـــــــــــراط مـــــــستـقـیـم را درست بـبــیـنـــــد و یــــــا از صراط مستقیم درست بگوید.

حجت‌الاسلام و المسلمین حکیمی

آرامش پیش خداست

آرامش پیش خداست


امام صادق(علیه‌السلام)
الْمُفَوِّضُ أَمْرَهُ إلَى اللّه‏ِ فى راحَةِ الأَبَدِ وَ العَیْشِ الدّائِمِ الرَّغَدِ و َالْمُفَوِّضُ حَقّا هُوَ الْعالى عَنْ کُلِّ هِمَّةٍ دُونَ اللّه‏ِ تَعالى؛
کسى که کارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسایش و خیر و برکت در زندگى برخوردار است و واگذارنده حقیقى کارها به خدا، کسى است که تمام همّتش تنها به سوى خدا باشد.
مصباح الشریعه ص521
 آرامش میوه قلب کسانی است که دست قدرت خداوند را بالاتر از همه قدرت‌ها می‌دانند و به برکّت این معرفت نه دامن خود را برای بدست آوردن پول ، ثروت و آبروی بیشتر به دروغ و فریب آلوده می‌کنند و نه اجازه می‌دهند شیطان بذر حسرت نرسیدن به دنیا و آرزوهای دنیا را در دل آنان بپروراند و در نتیجه تمام همّ و غمّش خدا می‌شود.

حجت الاسلام حکیمی

شب قدر اصلی در میدان زندگیست!

شب قدر اصلی در میدان زندگیست!


دخان آیه ۱

«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ»

«ما آن را در شبى مبارک نازل کردیم، چون از آغاز خلقت همواره سنت ما بر انذار خلق جریان داشته است»


شـب قــــدر شب مـبارکی است ولی به غیر از توبه، عبادت و تضرّع به درگاه الهی قرار نیست معجزه شود و اتفاق دیگری برای ما بیافتد.
 معجزه و شب قدر اصلی برای ما هنگامی رقم خواهد خورد که در میدان زندگی و در انتخاب‌ها و رفتارهایمان به دنبال رضای الهی و پیاده کردن دین خدا باشیم.
به قلم حجت الاسلام حکیمی

بــــرکـت عــــمر

بــــرکـت عــــمر


تــاثیرپذیری و بــهـره‌مندی مفید و برحق دیگران از وجود، آثار  و یا خدمات یک‌نفر به میزان اخـــلاص صــاحب اثر نسبت به پروردگار بستگی دارد.

به عبارتی دیگر برکت وجودی هر انسان به مــیزان شناخت صــحیح و اخــلاص او گره خورده است و انسان به هر مقدار که در افعال ، رفتار و آثار خود بعد از شناخت صــحیح از دین بتواند از غیر خدا خالی و از خدا پر شود، به همان مقدار وجود و آثارش برکت پیدا می‌کند.

رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌اله)
«بِالاِْخلاصِ تَتَفاضَلُ مَراتِبُ الْمُؤْمِنِینَ»
برترى درجات مؤمنان بر یکدیگر به اخلاص است.
تنبیه الخواطر : 2/119

توکل تعیین کننده است

توکل تعیین کننده است


مهم نیست چقدر عالِم، عابد و یا زاهد باشیم، هر کسی به اندازه توکّلی که دارد با پروردگارش ارتباط دارد.

در محضر حکیم | روش‌های شناخت خداوند دو گونه است

در محضر حکیم | روش‌های شناخت خداوند دو گونه است


در محضر حکیم | مجلس چهارم | خوب یا بد همه مخلوق خدا هستیم

در محضر حکیم | مجلس چهارم | خوب یا بد همه مخلوق خدا هستیم

در محضر حکیم | مجلس سوم | وجود خداوند متعال عالم‌گیر است

در محضر حکیم | مجلس سوم | وجود خداوند متعال عالم‌گیر است


در محضر حکیم | شرح دعای ابوحمزه ثمالی | مکر و حیله خداوند چگونه است؟!

در محضر حکیم | شرح دعای ابوحمزه ثمالی | مکر و حیله خداوند چگونه است؟!


فضیلت ماه رجب

فضیلت ماه رجب


فضیلت ماه رجب

دریافت

 1-تفاوت تقویم شمسی و تقویم قمری
 2-ماه‌های قمری منشاء آسمانی دارند.
3-در فضیلت یک روز روزه گرفتن در ماه رجب
 4-ماه رجب برای خداست و باید برای خدا در این ماه کار کرد.