وَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذى فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَىَّ وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضانَ
و این ماه، ماهى است که او روزه گرفتن را بر من واجب کرده و این ماه، ماه رمضان است.(۱)
ماه رمضان آمد، نور دل و جان آمد
نور دل و جان آمد، ماه رمضان آمد(۲)
عازم سفریم،سفری رو به بهشت،سفری که از آن جز سود و منفعت نصیبمان نمیشود؛
میزبانمان سرشار از عشق و مهربانی است،
میزبانمان سفره ی کرامتش را گسترانیده است...
ما میهمان این ضیافت الهی هستیم،چه ضیافتی!!خداوند میزبان بندگانش شده،یک ماه سر سفرهی خدا روزی میخوریم .
الهی شکر که باری دیگر لایق حضور در این میهمانی شدهایم...
این فرصت را مغتنم شماریم، تا میتوانیم از لحظه لحظهی این ماه بهره بریم، خداوند طعام عشق و محبت را برایمان فراهم آورده.
ماه رمضان ،ماه بندگی است،روز و شبش،ثانیه ثانیه اش با فضیلتترین و با برکتترین ساعات است،ماهی است که گناهان بخشیده میشود و خداوند رحمتش را نصیب بندگان میکند.
خدایا در این ماه بهترین ها را نصیب دلهایمان کن...
۱) فرازی ازدعای قبل از نمازهاى فریضه
۲)دیوان اشعار علامه حسن زاده آملی
آغوش آرام بخش
فَقَدْ هَرَبْتُ إلَیْکَ(۱)
الهی آمدم ردم نکن...(۲)
گریخته ام از همه کس و همه چیز،از زشتی ها، بدی ها، بی ایمانی، تاریکی جهل و عذاب جاویدان ،به سوی تو
پشت سرم دره ای است،که به لطف تو از آن بالا آمده ام.
الهی و ربی من لی غیرک(۳)
برتاریکی های دلم خط بکش
تو تنها آغوش آرام بخش منی...
امان از لحظه ای که تو را گم کنم،
توعین حقیقت بارانی و من همان کویری که برای خیس شدن همه ی وسعت دلش را رو به تو گرفته است.
این روزها همه سلولهای من خشکیده اند،
دیر شد، نمی باری؟
ببار و سیرابم کن،
لَاظَمَأَ بَعْدَهُ(۴)
که پس از آن تشنگی ای نباشد
۱)فرازی از مناجات شعبانیه
۲)الهی نامه علامه حسن زاده آملی
۳)فرازی از دعای کمیل
۴)فرازی از دعای ندبه
لنگـر حلـم تـو ای کشتـی توفیـق کجاسـت؟
کـه در ایـنa بـحر کـرم،غـرق گـنـاه آمـده ام(۱)
خدایا ...
در زندگی ام، هرگاه متکی به فکر و مصلحت اندیشی خود بودم،مصائب و مشکلات بر من سخت شد...در زندگی درمانده شدم و اندوه بر من چیره شد...
من از آینده خود آگاهی ندارم، و در جهالت و نقص خود غرقم،پس چه بهتر که امور خود را به دست تو بسپارم، که خالق من هستی و از جز به جز وجودم آگاهی داری.
چگونه کارم را به تو واگذار مکنم،که تو مالک و پروردگار منی...
چگونه می توان اطمینان داشت که از انتخاب هایم در زندگی هیچ گونه اشتباه و خطایی سر نمی زند...
و این بار مثل همیشه ی همیشه،نیازمند آنم که زیر پر و بالم را بگیری و یاریم نمایی...
کارم را به تو واگذار می کنم،هر آنچه به صلاح من است ،پیش رویم قرار بده.
الهی توَلَّ مِنْ اَمْری ما اَنْتَ اَهـلُهُ،وَعدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلـی مُذنِبٍ قَد غَمَرَهُ جَهلُهُ.....
پروردگارا تدبیر امورم را آنطور که شایسته توست به انجام رسان،و فضل خود را بازگردان،به گنهکاری که غریقِ امواج جهالت است...(۲)
_____________________________________
(۱)دیوان حافظ
(۲) مناجات شعبانیه/۷
شاید دیده باشید که بعضی ها تا چند تا کتاب میخونند و یک چیز یاد میگیرند به هر کس میرسند ایراد میگیرند، وسعی میکنند آنچه که خوانده اند را به دیگران از این طریق منتقل کنند؛ البته ایرادی ندارد واین روحیه ای که دارند روحیه خیلی خوبی است ولی باید آن را کنترل کنند واز افراط وتفریط حفظ کنند تا دچار آفت نشوند، البته ما هم ممکن است در خیلی از موارد حواسمان نباشد ودچار این مشکل شویم؛
یکی از اساسی ترین و مهمترین چیزهایی که بشر و تمام انسانها فطرتاً به دنبال آن میگردند «آرامش» است، تمام کارهایی که ما در طی روز وعمر خود انجام میدهیم یک هدف بیشتر ندارد وآن رسیدن به آرامش است، حتی در مباحث دینداری هم اگر شما بگویید که هدف توحید است، جواب خواهید شنید که توحید هم بالاترین مصداق ونمونه رسیدن به آرامش است، آرامش چیزی است که تمام حکمت ها واهداف بعثت تمام انبیاء(سلام الله علیهم) واز طرفی فلسفه زندگی وتمام تلاش های انسان در طول عمرش را میتوان در آن خلاصه کرد.