کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «همسردای» ثبت شده است

هدف شیطان در اخرالزمان

هدف شیطان در اخرالزمان

مرد شدن زن یعنی چه؟

مرد شدن زن یعنی چه؟

مرد شدن یک زن یعنی چه ؟
قرن بیستم و بیست و یکم اوج هنرنمایی انسان در بهره وری از طبیعت و قله لجام گسیختگی او در شهوت رانی و هوس پرستی های اوست. 

انسان در این زمان با تفسیر های مادی جدید خود از انسان و هستی، برخی قوانین عالم را جابجا کرده و با دخالت های ناشیانه خود که به قصد لذت بیشتر از عالم بوده فقط بر زحمت و پیچیدگی اوضاع افزوده است. 

یکی از جدیدترین نظریاتی که توسط غربی ها مطرح شده بحث #برابری_حقوقزن و مرد است . در مقابل این نگرش و تفکر، دین اسلام مقوله #عدالت را صحیح می داند . عدالت یعنی برابری #حقوق و مسئولیت ها با #توانایی و #استعداد ها .
با اوج گرفتن پیشرفت ظواهر در تمدن غربی برخی بدون توجه به پیشفرض ها و همچنین لایه های زیرین زندگی غربی فقط به ظاهر فریبنده آن چشم دوختند و برای رسیدن آن سعی کردند هرچه بشتر خود را شبیه آنها کنند .

از لوازم برابری حقوق زن و مرد این است که زن باید خودش درآمد داشته باشد و لزوما بر عهده مرد نیست که مخارج او را تامین کند همچنین برای تامین نیاز های روز افزون و متنوع زندگی در شکل جدیدش باید زن همدوش مرد کار کند تا با مجموع این درآمد بتوانند بر هزینه های این زندگی فائق آیند . 
نتیجه این عملکرد در جهات گوناگون نمایان شده و از روشن ترین آثار آن در مسئله کانون #خانواده و #تربیت_فرزند نمودار شده است . 

اگر به #فلسفه_ازدواج نگاهی دوباره بیاندازیم واضح می شود که ازدواج برای کسب #آرامش انجام می شود و رسیدن به این مقصود در گرو تدبیر صحیح و تقسیم وظایف است. زیرا زندگی مشترک مثل یک بازی تیمی همچون فوتبال است، همان گونه که دروازه بان نمی تواند وظیفه هافبک را انجام دهد هافبک نیز نمی تواند دروازه بانی کند اگر چه هرکدام گاهی می توانند در ایفای وظیفه دیگری به او کمک کنند اما اینکه دروازه بان بخواهد تا وسط میدان بیاید چیزی جز برهم زدن نظم و نتیجه بازی نخواهد داشت . پس هرکس باید وظیفه خودش را بشناسد و درست انجام دهد و وارد شدن در نقش دیگران جز افزودن مشکلات چیزی نمی زاید.

استاد شهید مطهری درکتاب حقوق زن در اسلام، ذیل تفاوت های ساختاری زن و مرد اینگونه می فرمایند:«قانون خلقت این تفاوتها را به این منظور ایجاد کرده است که به دست خود، حقوق و وظایف خانوادگی را میان زن و مرد تقسیم کند. قانون خلقت تفاوتهای زن و مرد را به منظوری شبیه منظور اختلافات میان اعضای یک بدن ایجاد کرده است. اگر قانون خلقت هر یک از چشم و گوش و پا و دست و ستون فقرات را در وضع مخصوصی قرار داده است، نه ازآن‏جهت است که با دو چشم به آنها نگاه می‏کرده و نظر تبعیض داشته و به یکی نسبت به دیگری جفا روا داشته است.»(۱)
آنچه حال و روز الان برخی از خانوادهای ماست، کار و تلاش برای تحصیل درآمد و آرامش است در حالی که مسیر آرامش، تدبیر منزل و ایجاد محیطی شاد و پرنشاط برای حضور شوهر پس از کار و تلاش است. 
#همسرداری
(۱):مجموعه آثار شهید مطهری (نظام حقوق زن در اسلام)، ج‏19، ص: 174 

معیارها در زندگی

معیارها در زندگی

معیارها در زندگی

ما در معاشرت هایی که با اطرافیان داریم بعضی اوقات کاری را انجام می دهیم که فکر می کنیم بهتر بود کار دیگری می کردیم یعنی نمی دانیم فلان کارمان درست بود یا نه. برای تشخیص صحیح و غلط ما چند شاخصه و معیار داریم که می توانیم به وسیله آنها درست یا اشتباه بودن کارمان را تشخیص دهیم. اولین ملاک ما دین وشریعت اسلام است یعنی اگر خواستیم بدانیم فلان کار خوب است یا نه به گزاره های دینی رجوع می کنیم مثلا وقتی همسرمان کار ناپسندی انجام داده و ما می خواهیم به او تذکر دهیم شک می کنیم که در همان جمع تذکر دهیم یا در خلوت خودمان قضیه را به او بگوییم. با مراجعه به روایات می بینیم  امام علی علیه السلام فرموده اند: عیب های همدیگر را آشکار نکنید.(1) پس نباید در جمع تذکر دهیم.


ملاک بعدی ما یک قاعده مهم است که امام علی علیه السلام آن را فرموده اند : با دیگران به گونه ای رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.(2) برای استفاده عملی از این قاعده باید نوعی شبیه سازی انجام دهیم یعنی خودمان را به جای طرف مقابل قرار دهیم و ببینیم اگر با ما این رفتار را انجام دهند چه عکس العملی داریم ؟ آیا خوشحال می شویم ؟ آیا می پذیریم با ما این گونه برخورد شود؟ در واقع در استفاده از این معیار، ما وجدان و فطرت را داور قرار داده ایم و وقتی بدون جانبداری و پیش داروی به قضیه نگاه می کنیم پی می بریم که کارمان غلط است یا صحیح. مثلا وقتی همسرمان از ما درخواستی دارد و ما می توانیم آن را انجام دهیم نباید زیر آن شانه خالی کنیم زیرا ما هم دوست نداریم همسرمان با ما این گونه برخورد کند.


ملاک سوم ما عرف است. یعنی ببینیم مردم در مورد این کار چگونه قضاوت می کنند. آیا می پسندند یا آن را زشت می دانند . مثلا مردم برای ناهار دادن به میهمان،‌ نون و پنیر را غذای خوبی حساب نمی کنند یا مردم زشت می دانند زن و مرد مسائل شخصی خودشان را در جمع مطرح کنند و هرکدام دیگری را تحقیر کنند یا از کم کاری های دیگری بگویند. البته باید بگوییم عرف همیشه نمی تواند راهنمای خوبی باشد زیرا گاهی عرف نیز منحرف می شود مثلا شاید در جایی رعایت نکردن حجاب در برابر میهمانان عرف باشد در حالی که این کار خلاف دین ماست. یا عرف این باشد که برای میهمانی ریخت پاش صورت گیرد در حالی که این عرف ها نیز با دین ما سازگاری ندارند.

ـــــــــــــــــــــــــــــ

(1): غرر الحکم: 2290

(2): تحف العقول ص ۸۱

 


یک سوم زندگی

یک سوم زندگی

یکی از مسائلی که ما در زندگی روزمره با آن روبرو هستیم اشکالات و عیوب دیگران است یعنی ما می بینیم خیلی ها آنگونه که باید وظیفه خود را انجام نمی دهند ، کم کاری می کنند ، گاهی اوقات کارهای ناشایستی انجام می دهند . خصوصا در زندگی مشترک که مرد و زن دائم باهم تعامل دارند و بیش از دیگران از کارها و خصلت های همدیگر خبر دارند در این فضا، وظیفه هرکدام در برابر ایرادات دیگری چیست؟ آیا باید صریحا آنها را به هم گوشزد کنند؟ یا هرکدام به فکر خویش باشند؟ یا راه حل وسطی وجود دارد؟ . یکی از مهمترین کارها در این موارد چشم پوشی یا تغافل است . تغافل یعنی من اصلا متوجه کار شما نشدم . تغافل آنقدر در آداب معاشرت و خصوصا همسرداری مهم است که امام باقر علیه السلام درمورد آن اینگونه فرموده اند :« صَلاحُ شَأنِ الناسِ التَّعایُشُ والتَّعاشُرُ مِلْ‏ءَ مِکیالٍ: ثُلُثاهُ فِطَنٌ، وثلثٌ تَغافُل‏»(1) یعنی  اگر معاشرت صحیح با مردم را مانند پیمانه پُرى فرض کنیم، دو سوم آن توجّه و هوشیارى است و یک سومش نادیده گرفتن. به عبارت دیگر یک سوم حسن معاشرت به بیخبر وانمود کردن خود، وابسته است .

در حدیثی از امام علی ع در مورد تغافل اینگونه آمده : «أشرَفُ أخلاقِ الکریمِ تَغافُلُهُ عمّا یَعلَم»(2)‏ یعنی از بزرگترین خصلت های انسان کریم چشم پوشی او از آنچه می داند است .

اما دلیل توصیه اهل بیت ع به تغافل، چیست ؟

برای پاسخ به این روایت از امام علی ع توجه کنید :« مَن لم یَتَغافَلْ ولا یَغُضَّ عن کثیرٍ مِن الامورِ تَنَغَّصَت عِیشَتُه»(3) یعنی هرکس از بسیار از امور چشم پوشی نکند زندگی بر او سخت می شود . برای توضیح این روایت باید گفت مراد حضرت این است که اگر بخواهیم برای هر عیب و ایرادکوچک و بزرگی که از دیگران می بینیم، واکنش نشان دهیم و برای تغییر آن دست به کار شویم زندگی بر ما سخت می شود زیرا خیلی وقت ها عیوب و اشتباهات دیگران اتفاقی اند و تکرار نمی شوند :مثلا شاید فقط این دفعه صحبت کردن همسرمان با مادرش این قدر طول کشیده و همیشگی نیست یا این دفعه شوهرمان بدون اطلاع با دوستانش به سالن ورزشی رفته و همیشه بی خیال نیست در این حالت، تذکر ما منشا کدورت می شود . گاهی نیز می دانیم بعضی رفتارها ریشه در خلق و خوی افراد دارند و قابل تغییر نیستند و ما اگر بخواهیم پشت سرهم تذکر دهیم چیزی درست نمی شود و جز اوقات تلخی، ثمره ای ندارد پس چه بهتر که خودمان را به ندانستن بزنیم .

البته تغافل در مسائل مهم و حساس، توصیه نشده و برای جلوگیری از مشکلات بعدی باید اقدام صورت گیرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــ

(1): بحار الأنوار: 74/ 167

(2): غرر الحکم: 3256

(3): غرر الحکم: 9149

 

 

 

 


نفوذ تجملات

نفوذ تجملات

یکی از مشکلاتی که ناشی از سبک غلط زندگی است پدیده لوکس گرایی و تجمل طلبی است. البته موضوع آنجا بغرنج شده که بسیاری از تجملات و لوازم غیر ضروری به اسم لوازم زندگی به ما معرفی شده اند و توسط رسانه ها خصوصا تلوزیون ملی، با شدت به مردم، تلقین شده است و مردم به ناچار، برای رسیدن به آنها زحمت می کشند.

 این مسئله می تواند در زندگی مشترک آنها بسیار تاثیر گذار باشد .

 اول: اینکه وقتی اینها نیاز واقعی تعریف شوند مرد و زن برای تهیه آنها مجبورند بیشتر کار کنند و همین می تواند باعث کم شدن رابطه عاطفی آن دو شود .

 دوم: گاهی بر سر اینها مشاجره و دعوا پیش می آید در حالی که اصل اینها اضافی و زائد بودند.

ــــــــــــــــــــــــ