💬 غالباً مردم اگر یک چیز را بشنوند خوب است، خیال مىکنند در همه وقت و همه جا خوب است و اگر بشنوند بد است، خیال مىکنند در همه وقت و همه جا بد است و از این جهت است که یک چیز را با نقطۀ مقابلش در برابر یکدیگر قرار مىدهند و مىپرسند: این خوب است یا آن؟ مثلاً آیا سخن گفتن بهتر است یا سکوت کردن؟ آیا عزلت بهتر است یا معاشرت؟ آیا عفو بهتر است یا مجازات؟ آیا قیام و جهاد بهتر است یا سازش؟ بدیهى است که هیچ یک از این سؤالات جواب مطلقى ندارد؛ یعنى نمىتوان گفت به طور مطلق سخن گفتن بهتر است از خاموشى یا خاموشى بهتر است از سخن گفتن، زیرا موارد و شرایط مختلف است: در یک جا باید عفو کرد و در جاى دیگر باید مجازات نمود، یک جا باید قیام و جهاد کرد و جاى دیگر باید راه مسالمت پیش گرفت، یک جا باید لب به سخن گشود و یک جا باید خاموشى اختیار کرد.(۱)
🍃 اگرچه پیش خردمند، خامُشى ادب است
🍃 به وقت مصلحت، آن به که در سخن کوشى
🍃 دو چیز طیرۀ عقل است، دم فرو بستن
🍃به وقت، گفتن و گفتن به وقت خاموشى(۲)
✍️ شأن، منزلت و مقام و جایگاه علمی و معرفتی افراد وقتی معلوم میشود که بدانند در چه وقت و در چه مکان و موقعیتی باید سکوت کنند و در چه زمان و موقعیتی باید سخن بگویند و حتّی در آن هنگام هم که سخن گفتند، بدانند چه بگویند و چگونه بگویند. افرادی که در زمان نیاز به روشنگری و تبیین مسیر حق و دفاع از دین و قرآن همواره در سکوت و بیعملی باشند و منفعتی برای خداوند و دین او نداشته باشند، چه بخواهند و چه نخواهند در جبهه باطل و از احزاب شیطاناند.
✍️ حجت الاسلام حکیمی
📚پاورقی
۱-حکمتها و اندرزها
۲-گلستان سعدی
امام صادق(علیه السلام)
«ایمان، سرتاسر عمل است و گفتار قسمتی از آن عمل»(1)
ایمان موهبتی است از جنس نور که در قلب انسان مؤمن به برکت بندگی خداوند متعال باز میشود و ثمرهاش باور، اعتقاد و صداقتی است که سرتاسر وجود انسان را در برمیگیرد و اعضاء و جوارح را در راستای بندگی خداوند متعال به کار میاندازد.
همانطور که در حدیث شریف اشاره شده است، ایمان وقتی معنی میشود که سرتاسر وجود انسان از قدمهایی که برمیدارد، وعدههایی که میدهد، انتخابهایی که میکند و همچنین کلامی که به زبان جاری میکند بوی صداقت و ایمان به خدا بدهد و کلام شایسته و صادق تنها قسمتی از ایمان است.
صرف گفتن کلام و سخن شایسته بدون در نظر گرفتن عملکرد افراد هیچگاه نمیتواند ملاک مناسبی برای سنجش ایمان باشد.
پاورقی
1-کافی، جلد2، صفحه33