عالم دنیا عالم تزاحم است و جسم انسان نمیتواند همزمان در چندجا باشد و یا چند کار را با هم انجام بدهد؛ بر فرض مثال جسم انسان نمیتواند همزمان که در یک اداره و پشت میز در حال خدمت کردن به مردم و یا زمانی که در یک آشپزخانه و در حال پخت غذا برای زائران و محبان اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) است، در همان زمان در کنار بقیه زائران در کنار حرم اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) باشد.
امّا انسان که همین جسم نیست و اعمال انسان هم که به خاطر جسمش ارزش پیدا نمیکند؛ هر چند که جسم انسان محدودیت دارد و در زندان زمان و مکان گرفتار است ولی قلب انسان و آنچه در نیّت میگذراند نه تنها در این زندان گرفتار نیست بلکه آزادانه میتواند در لحظه در هر کجایی که بخواهد حاضر باشد و هر آنگونه که میخواهد از خوبی و بدی را اراده کند.
این قلب انسان و آنچه در قلب او پرورش مییابد است که دیر یا زود در نهایت به گفتار و رفتار تبدیل میشود و نتایجش از خوبی و یا بدی مشخص خواهد شد.
ارزش اعمال انسانها به نیّات قلبی آنهاست و نیّت محصور در زمان و مکان نیست، و هر کسی که قلبش در هر نیّتی از خیر و یا شرّ همراه کسی باشد، در واقع همانند او و درکنار اوست.
امام رضا(ع)
مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِیَ بِهِ کَانَ کَمَنْ شَهِدَهُ وَ أَتَاه(۱)
کسی که در صحنه انجام عملی حاضر نباشد، امّا به آن کار راضی باشد، مانند کسی است که حاضر بوده و آن را انجام داده است.
۱-التوحید، ص۳۹۲
رسولاکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«اِیّاکٌم و الظُّلم فانَّه یُخَّرِبُ قلوبَکم»(1)
«مبادا ظلم کنید که دلهای شما را ویران میکند»
قلب معنوی انسان ظرفی است از جنس معنا که محل انعکاس معانی و حقایقی است که با نیّات قلبی انسان خلق میشوند و با افعال و کردار مطابق با آن نیّات تکمیل میشوند.
مثلاً وقتی ما نیّت میکنیم که کار خیری برای خداوند انجام دهیم در قلب ما معنایی نورانی که وابسته به خداوند است خلق میشود و وقتی به این نیّت خود جامعه عمل میپوشانیم این معنای نورانی که در قلبمان ایجاد شده است را تکمیل کردهایم و ظرفیّت معنوی قلبمان را وسعت بخشیدهایم.
در مقابل وقتی حالت حرص و طمع بر قلب انسان غلبه میکند به طوری که خدا را فراموش کند و در نیّت حاضر شود ظلم کند و به ناحق حق دیگران را تصاحب کند، معنا و حقیقتی که در قلب انسان شروع به جریان میکند از جنس آتش و خباثت است و وقتی به این نیّت جامعه عمل بپوشاند، چنان ضربهی ویرانگر و مخربی به سلامت معنوی قلب انسان وارد میشود که در خوشبینانهترین حالت اگر به ظلمش ادامه ندهد و برای ظلمهای دیگرش دلیل و توجیه نبافد، تا وقت نامشخصی که خدا میداند حالت توبه و جبران برای قلب او ایجاد نخواهد شد.
بیشتر کسانی که برای ظلم و ستم کردن دلیل و فلسفه میبافند، قلبهای معنوی آنان ویران شده است و نصیحت نصیحت کنندگان هم نخواهد توانست دلایل و فلسفههای ذهنی آنان را بر هم بزند و آنان را وادار به توبه و بندگی خداوند کند.
1-مستدرک الوسایل، جلد12،ص10
در مسیر خودسازی و دینداری اولین مانع و سدی که در روبری ما قرار دارد و اجازه پرواز در آسمان بندگی را از ما میگیرد، گناهان و اعمال زشت ما در این دنیاست و دومین مانع نیّات ناخالص ما هستند که بوی خدا نمیدهند و برای خدا نیستند و اگر چه در این دنیا هم دیدینی نیستند ولی در قیامت که سرائر هویدا میشود، همان نقش گناهان و اعمال زشتمان را در این دنیا بازی خواهند کرد.
دنیا و آخرت برای خدا تفاوتی ندارند و ظاهر و باطن انسان بر خلاف خود انسان که از باطنش بی خبر است، برای خداوند کاملاً آشکار و هویداست و در عالم آخرت تنها برای انسان است که باطن اعمالش ظهور پیدا میکند و متوجّه میشود چه کرده است.
«لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیر»(1)
«آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و اگر مکنونات خویش را آشکار یا پنهان کنید خداوند آن را در حسابتان منظور میکند و هر کس را بخواهد میبخشد و هر که را بخواهد مجازات میکند و خدا بر هر چیز تواناست»
پاورقی
1-سوره مبارکه بقره آیه 284
مسیر اخلاص و خالصانه در خدمت خدا بودن طبق بیان آیات قرآن آنچنان لطیف و حنیف است که تنها لحظهای شائبه آمیختگی هوای غیر خدا در نیّت قلبی سالک_در صورت شناسایی مشکل توسط سالک و به انحراف نکشاندنش_ در خوشبینانهترین حالت، اتمام این حرکت باطنی و سیر معنوی را به فرصتی دیگر و با تجربهای بهتر موکول خواهد کرد.
مشکل اصلی نداشتن محاسبه دقیق از نفس است که وقتی این اتفّاق حاصل نشود و حقّش ادا نشود، ممکن است سالک عالم شود و ابواب علوم و فنون زیادی برایش باز شود و به حالات و مکاشفات جذّاب و تحسین برانگیزی هم دست پیدا کند، ولی آنچه که از آن بی بهره خواهد ماند و آنچه که باعث خواهد شد نتواند از بندگی و توحید پروردگار عالم درک و بهرهای داشته باشد و همنشین صالحین شود، آمیختگی نیّات خالصانه او با نیّات نفسانیش است که به اَلَک محاسبه کشانده نشده و غربال نشده است.
«حُنَفاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکینَ بِهِ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوی بِهِ الرِّیحُ فی مَکانٍ سَحیق»(1)
«مخلصان خدا باشید نه مشرکان او، و هر که به خدا شرک آورد چنان است که از آسمان در افتاده مرغان او را بربایند، و یا باد او را به جایی دوردست برد»
پاورقی
1-سوره مبارکه حج، آیه31