در این روزهایی که تورم و افزایش قیمتها امان از مردم بریده و فقیر را فقیرتر کرده وقتی سخن از بندگی و دینداری زده میشود به گوش بعضیها که فکر و ذکرشان دنیایشان شده آنچنان سنگین میآید که به چشم تمسخر به موضوع نگاه میکنند و تصوّر میکنند که همه هم مثل آنان باید خدا را فراموش کنند و برای پول بیشتر به جزع فزع بیفتند.
سرسپردن و راضی شدن به تقدیر و مصلحت پروردگار متعال بعد از سعی و تلاش و انجام وظیفه بهترین و آرامشبخشترین اتفاقی است که میتواند شیرینترین لحظات عمر ما را رقم بزند؛ امّا در مقابل فرار از مدیریّت زندگی با سرمایه در دست و طمع کردن به سرمایه بیشتر به بهانههای مختلف، وقتی باعث شود که خدا و حلال و حرامش را فراموش کنیم و با زندگی سالم و پاک خداحافظی کنیم آنگاه دیگر نه رویی از آرامش خواهیم دید و نه فرصت و حوصلهای برای شنیدن نصیحت نصیحت کنندگان
آیه 27 سوره مبارکه فرقان
«وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلا»
(یادکن)روزی را که ستمگر دستهای خویش بگزد و گوید: ای کاش طریقه پیغمبر را پیش گرفته بودم
در اول کار به همه عزیزان تبریک عرض میکنم ولادت امام هشتم امام رضا امام رئوف و مهربان که فقط کافیست دلمان را متوجه حضرتش کنیم و یا در اطراف حرمش باشیم تا برخورد و جوشش این رأفت و حال خاص را در قلبمان حس کنیم.
امّا جانم برایتان از خوف رجا و ترس و امید بگوید
امامصادق(علیهالسلام)
«اُرجُ اللهَ رجاءً لا یُجرِئُکَ عَلی معاصیهِ و خفِ اللهَ خوفاً لا یُؤْیِسُکَ من رَحْمتهِ.»(1)
آنگونه به خداوند امید داشته باش که امیدواریت به تو جرأت بر معصیت و نافرمانی او را ندهد و آن قدر از خدا بترس که ترس تو، تو را از رحمت او نا امید نگرداند.
یک جمله از حاجآقای دولابی که خدا رحمتشان کند میخواندم.
«انسان وقتی نوه دار شد بیش از فرزند خودش حواسش به نوهاش است و بیشتر نوه را نگاه میکند و ناز و نوازش می نماید. علّت آن هم این است که نوه دورتر از فرزند است، بشارت میدهم که خدا هم بندهای را که از او دور میشود بیشتر مواظبت می کند و مورد توجّه قرار میدهد»
این سخن آقای دولابی در واقع الهام گرفته از یک حدیث قدسی است که پروردگار میفرماید
«اگر آنهائی که به من پشت کردهاند می دانستند که من چه اندازه انتظار دیدن آنها را میکِشم و چه مقدار مشتاق توبه و بازگشت آنها هستم هر آینه از شدت شور و شوق نسبت به من جان میدادند و تمام بند بند اعضایشان به خاطر عشق به من از هم جدا می شد.»(2)
پاورقی
1-بحار الانوار، ج 67، ص 384
2-اصرار صلوة صفحه 19
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«بِتَرکِ ما لا یَعنیکَ یَتِمُّ لَکَ العَقلُ»
با فرو گذاشتن کارهای بیهوده خردت کامل میگردد
کامل شدن انسان در هر مسیری و در حرفهای با توجّه به توانمندی و تسلّط انسان به حرفه و شغلی که ادعایش را دارد تعریف میشود.
مثلاً کسی که نجّار است وقتی میتوان گفت که یک نجّار کامل است که به تمام فوت و فن این حرفه آشنا باشد و مثل همین است کسی که مکانیک است و یا معلّم و آشپز و....
کار بیهوده در هر حرفه و مسیری تعریف متفاوتی دارد و به نسبت هدف انسان فرق میکند مثلاً دنبال کتابهای تخصصی آشپزی رفتن برای کسی که میخواهد یک آشپز کامل شود کار بیهودهای نیست.
امّا وقتی در دین و کتابهای آسمانی حرف از کار بیهوده میشود افق بالاتر و جامعتری مدنظر است و منظور آن کاری است که نه برای دنیای شما فایدهای دارد و نه برای آخرت شما به عبارتی نه سرمایهای برای زندگی بهتر به ارمغان میآورد و نه ثوابی برای آخرت آبادتر و مقامات معنوی بالاتر رقم میزند و اگر بخواهیم دقیقتر شویم کار بیهوده و ابتر آن کاری است که در آن حسن فعلی و فاعلی در کنار هم جمع نشوند که به صورت خلاصه یعنی نام و یاد خدا نه در کار و نه در نیّت انسان محوریّت نداشته باشد، چه مربوط به دنیا باشد و چه مربوط به آخرت و کارهای خیرخواهانه
اگر کسی نتواند در عین حالی که محبّت دنیا در دل ندارد جمع بین دنیا و آخرت کند و حسنه دنیا و آخرت را بدست آورد معلوم است که هنوز به فهم کاملی از دین دست پیدا نکرده است.
خرد و اندیشه انسان وقتی کامل میشود که انسان بتواند با ترک کارهای بیهوده و به کمک آموزههای الهی مجموعهای از اطلاعات و مفاهیم زندگیساز از هر دو بعد مادی و معنوی را گرد هم آورد و نقشه درستی را برای زندگی بهتر پیش روی خود قرار دهد.
میزان الحکمه،جلد7،صفحه 538
قابلیّتها و امتیازات جسمانی و یا حتّی علمی و معنوی ما هیچوقت نباید باعث شود که خودمان را از دیگری بالاتر ببینیم و به چشم حقارت به او نگاه کنیم، هر انسانی به فراخور خلقتش دارای توانایی و قابلیّتهایی است که دیر یا زود و در بزنگاه و موقعیت مناسبش آشکار خواهد شد و به او در زندگی بهتر کمک خواهد کرد.
.
حتّی بر فرض اینکه نوع توانایی و قابلیتهای ما قابل دسترسی برای دیگران نباشد و تصوّر کنیم از این جهت منحصر به فرد هستیم باز هم نباید فریب این بازی شیطان را بخوریم و به خودمان اجازه دهیم خود را بالاتر و برتر از دیگر بندههای خداوند ببینیم چرا که ما همیشه در معرض امتحان خداوند هستیم و گرفتن نعمت و دادن آن به دیگری آنچنان زود رقم خواهد خورد که وقتی به خودمان بیاییم نخواهیم فهمید چه شد و از کجا ضربه خوردیم.
.
امام کاظم(علیهمالسلام)
«لأِنَّ اللّه جَعَلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ وَجَعَلَ التَّکَبُّرَ مِن آلَةِ الجَهلِ»(1)
«خداوند متعال، تواضع را وسیله عقل و تکبّر(خودبزرگبینی) را وسیله جهل قرار داده است»
تحف العقول، ص 396
رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله)
«إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ«(1)
«میان شما دو چیز سنگین و گرانبها می گذارم، اگر بدان چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: قرآن و عترت من أهل بیتم، و این دو از هم جدا نشوند تا در کنار حوض بر من درآیند»
این توصیه تمدّنساز رسول اکرم(صلیاللهعلیهواله) بیشتر و حتّی بسیار بسیار بیشتر از انکه بخواهد متوجّه امور شخصی و زندگی خانوادگی مردم باشد متوجّه سیاستگذاران و حکمرانان است، همانانی که با قانونگذاری برای مردم نسبت به طریقه زندگی آنان جهت میدهند و خط میکشند و مسیر تعیین میکنند.
سیاستگذاری و وضع قانون در چهارچوب قرآن و مبانی دینی و با الگو گرفتن از خط مشی اهل بیت(علیهمالسلام) چنگ زدن به همان ریسمانی است که رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله) به ما توصیه کرده است و این اتفاق وقتی رخ دهد و وقتی در قانونگذاری و اعمال سیاستهای کلی نظام مبانی دینی و قرآنی پیاده شوند، آرام آرام دین رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله) که ریشه در آسمان الوهیّت پروردگار متعال دارد بر روی زمین اجرا خواهد شد و به دنبال آن و بعد از دمیده شدن حال و هوای آسمان بر روی زمین، همانندکاری که امام خمینی(ره) انجام داد مردم زمین نیز رنگ و بوی آسمانیان را به خود خواهند گرفت و زندگی را برای دنیاپرستان و مستکبران عالم تنگ و تاریک خواهند کرد.
1-کافی
رسول اکرم(صلیاللهعلیهواله)
»لِیَسأَل أحَدُکُم رَبَّهُ حاجَتَهُ، حَتّی یَسأَلَهُ المِلحَ، وحَتّی یَسأَلَهُ شِسعَ نَعلِهِ إذَا انقَطَعَ«(1)
»هر یک از شما حاجتش را از پروردگارش بخواهد؛ حتّی نمک را از او بخواهد و حتّی بند کفشش را، هر گاه پاره شد، از او درخواست کند«
آنچه بشر را برای دراز کردن دست نیاز و تضرع به سوی پروردگار عالم به حرکت میاندازد، روبرو شدن با مشکلاتی است که او توان و علم خود را کافی برای حل آن نمیبیند و طبیعتاً به فکر کمک و یاری گرفتن از نیرویی قویتر و توانمندتر میافتد؛ امّا اگر دقیقتر بیاندیشیم و در سخنان نورانی رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله)بیشتر تأمل کنیم خواهیم دید که در کورسوی عمق معانیایی که در پشت این الفاظ گوهربار وجود دارد، دست ردی به عادت طبیعی بشر زده شده است و پیامی برای ما که امور را به سخت و آسان تقسیم میکنیم و در کارهای آسان بدون غصه کار را انجام میدهیم و در کارهای مشکل به جزع فزع میافتیم وجود دارد که نشان میدهد که اگر عنایت خداوند نباشد در آسانترین کارها از تهیه نمک و پاشیدن آن بر روی غذا یا تهیه بندکفش و بستن آن بر روی پا عاجز هستیم و ممکن است با مشکلات زیادی روبرو شویم چه رسد به اینکه بخواهیم غصه کارهای مشکل و پیچیده را بخوریم.
به صورت کلی میشود گفت که آسانترین و سادهترین کارها مشکل خواهند شد وقتی انسان نتواند نظر و لطف خداوند را به خودش جلب کند و همینطور است در آسان شدن و نرم شدن سختترین و پیچیدهترین مشکلات وقتی انسان در توکّل و جلب عنایت خداوند موفق عمل کند. سلسله خیالات و اندیشههای انسان تحت سلطه قدرت خالقش است و این نظر خداوند در کنار حکمت و مصلحت او نسبت به بندگانش است که سخت و یا آسان شدن کارها را رقم میزند
1-سنن الترمذی: ج 5 ص 349 ح 3624
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ»
آیا مردم پنداشتهاند که با گفتن این که ایمان آوردیم رها میشوند و هرگز مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟
مسألهی امتحان و آزمایش، از جمله مسائلی است که در قرآن مجید، روی آن، زیاد تکیه شده و مطالب مربوط به آن با تعبیرهای مختلف، مانند: «فتنه»، «بلاء»، «تمحیص»، «تمییز» و «امتحان» وارد شده است.
برای دریافت عکس با کیفیت اصلی روی عکس کلیک کنید
هجوم مردم آمریکا به فروشگاها/دزدیده شدن محمولههای بهداشتی کشورها توسط کشورهای دیگر/غارت فروشگاها و گرفتن عکس سلفی با مواد غذایی احتکار شده در کشورهای غربی/ بیمارستان های در حال سقوط/اجساد آلودهای که به دلیل پر شدن ظرفیت بیمارستانها در خیابانها رها شدند/ استفاده از کیسه زباله به جای استفاده از لباسهای مخصوص محافظتی(گان) در بیمارستانها و دهها عنوان دیگر که تنها کافیست با یک جستجو در خبرگزاریها و سایتها ببینید تا خودتان بهتر از هر زمان دیگری صدای شکسته شدن به افول رفتن عمر تمّدن غرب با همه آن ادعاها و ظاهر اتوکشیده و دلفریبش را بشنوید و متوجّه شوید که بشر بدون اعتقاد هر چند هم که ادعای انسانیّت کند ولی چه باطن پوچ و شکنندهای دارد.
البته در خود کشور ما هم به صورت نادر پیدا میشوند کسانی که اگر گرفتار شرایط همسان شوند عملکردی مشابه مردمان کشورهای اروپایی و آمریکایی داشته باشند و همینطور در کشورهای اروپا و آمریکا هم کسانی پیدا میشوند که پایبند اخلاق و دین باشند و همانند ما عمل کنند امّا بحث بر سر مجموعه عملکرد یک جامعه و همکاری جمعی تودههای مردم با یکدیگر برای مقابله با خطرات و مشکلات است و حساب موارد نادر جداست
کم نیستند کتب و سخنرانانی که وقتی حرف از ظهور و انتظار فرج میشود این پدیده را فرایندی پنهان و شوقی در قلب انسان نسبت به ظهور امام زمان(عج) تعبیر میکنند و هیچگونه نسخهای برای تلاش، حرکت و در صورت نیاز مبارزه در جهت شناساندن و پیاده کردن فرهنگ و سیره سیاسی معنوی اهلبیت(علیهمالسلام) به غیر از انتظار ظهور حتّی اگر حکومتی ظالم و طاغوت امور را در دست بگیرد نمیدهند و به عبارتی سهم خودشان از ظهور و یاری امام زمان(عج) را بیکار و منتظر نشستن با قلبی پر از درد و عشق معنی میکنند.
امّا به نظر میرسد این تفسیر از انتظار فرج عاقلانه و سازنده نیست و تجربه تاریخی مخصوصاً در زمان حکوت پنج ساله امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) به عنوان یک معصوم نشان میدهد تا فرهنگ و سطح عقلانیّت جامعه رشد یافته نباشد از رهبری همچون امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)نیز کاری برنخواهد آمد و علاوه بر رهبری معصوم و کامل بالا بودن سطح عقلانیّت و بینش سیاسی جامعه برای تحمّل و پیروی از ایشان نیز شرط است، پس طبیعتاً اگر کسی به دنبال حضور سیاسی و معنوی امام زمان(عج) به عنوان یک معصوم در بین مردم است نمیتواند نسبت به این تجربه تاریخی بیتفاوت باشد و در مقایسه این اتفاق تاریخی با حکومت امام زمان(عج) تحلیلی نداشته باشد.
از طرف دیگر روایاتی از حضرات معصومین(ع)به دست ما رسیده است که مؤید اینچنین تحلیل و نگرشی به موضوع ظهور امام زمان(عج) است و خبر از ناتوانی در استقامت و پیروی ما از حضرت در صورت اینکه به شناختی درست و یقینی قوی نرسیده باشیم میدهد.
امام سجاد(علیهالسلام)
«لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلَّا مَنْ قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُه»(3)
«کسی بر _امامت او (امام مهدی-عج)_ ثابت نمی ماند مگر آنکه یقینش قوی و شناختش درست باشد»
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج51، ص: 134
با شروع شیوع ویروس کرونا و همهگیر شدن آن یکی از قویترین ادعاها و تحلیلهایی که توسط چینیها بیان شد حکایت از این داشت که ویروس کرونا یک ویروس آزمایشگاهی است که توسط دولت آمریکا و همپیمانانش برای مقابله با قدرت اقتصادی چین تولید شده است، امّا بعد از گذشت چند هفته و بعد از اینکه این ویروس خود مردم آمریکا را هم درگیر کرد و آمریکا را در صدر کشورهای درگیر ویروس کرونا قرار داد این تحلیل و این ادعا کمرنگتر و غیر قابل باورترشد، چرا که اگر آمریکا تولید کننده این ویروس بود پس طبیعتاً باید توان حفاظت و درمان مردم خودش در مقابل این ویروس را داشت.
امّا این ادعا که کشورهایی مثل آمریکا و همپیمانانش با اینکه کشور خودشان هم درگیر این ویروس شده تولید کننده این ویروس هستند، از نظر تجربی غیر قابل باور نیست چرا که در تاریخ حداقل در یک مورد که مربوط به تاریخ حضرت موسی میشود اینچنین اتفاقی افتاده است و حاکم وقت یعنی فرعون به واسطه پیشگویی ساحران و از ترس به دنیا آمدن حضرت موسی(ع) دستور به قتل نوزادان پسر سرزمین خودش را داده است و در زمان ما هم بعد از حمله نظامی ایران به پایگاه عینالاسد و از دست رفتن آبروی نظامی نزدیک به هشتاد ساله امریکا در جهان هیچ بعید به نظر نمیرسد که این کشور شکست خورده و پیر که تنها با قدرت رسانهای توانسته خود را سرپا نگه دارد به عنوان آخرین تلاش و بدون اینکه خواسته باشد به عواقب کارش فکر کند از آخرین سلاحهای بیولوژیکی خودش استفاده کرده و به امید اینکه شاید چند روزی بیشتر بتواند به دوران قدرتنمایی و سلطهگریاش ادامه بدهد سنگی در تاریکی انداخته تا هم بتواند رسانه های جهان را از تمرکز بر روی حمله نظامی ایران به پایگاه عینالاسد بازدارد و هم چند روزی بیشتر بتواند خود را به عنوان ابرقدرت در رأس رسانهها نگه دارد
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلی أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون»(1)
«و به تحقیق فرستادیم پیغمبرانی به سوی امتهایی که قبل از تو میزیستند پس به منظور اینکه شاید روی تضرع به درگاه ما آورند آنان را به سختیها و گرفتاریهای گوناگون گرفتیم»
با همهگیر شدن شیوع ویروس کرونا و به هم ریختن اوضاع اقتصادی مردم و درکنار آن شنیده شدن زمزمههایی که حکایت از شروع وضعیت آخرالزمانی دارد عدهای با این تفکّر که تنها نسخه خروج از مشکلات ظهور امام زمان(عج) است مردم را به گرفتن ختومات و عبادتهای چهل روزه دعوت میکنند و ظاهراً اصلاً به این نکته توجه ندارند که بلیّات و مصیبتهای زندگی دنیا امتحانات و سنّتهای الهی در روی این کره خاکی در تمام روزگاران است و بهترین و تنهاترین سرمایه بشریّت برای قبولی و پیدا کردن مسیر خروج از منجلاب این امتحانات که چهره عوض میکنند ولی تمامی ندارند و در عین همگانی بودن، معصوم و غیرمعصوم، پیغمبر و غیرپیغمبر هم نمیشناسند، عادت به تضرّع و خشوع در مقابل پروردگار متعال و دست طلب به سوی آن یگانه خالق هستی دراز کردن است و این مسأله جدای از بحث ظهور و آمادگی و معرفتی است که مردم جهان برای قبول و تبعیّت از امام زمان(عج) باید داشته باشند.
«لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذیً کَثیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»(2)
«محققا شما را به مال و جان آزمایش خواهند کرد و بر شما از زخم زبان آنها که پیش از شما کتاب آسمانی به آنها نازل شد آزار بسیار خواهد رسید و اگر صبر پیشه کرده و پرهیزگار شوید (البته ظفر یابید) که ثبات و تقوا سبب نیرومندی و قوّت اراده در کارها است»
طبق بیان قرآن کریم مردم گرفتار مشکلات و امتحانات مختلف الهی در مال و اموال و فرزندان خود میشوند و این امر میتواند به جهت حکمتهای مختلفی باشد که خداوند از آن باخبر است و ما از آن بیخبر که در صورت صبر و تقوا در عین سختیها و مشکلات، شیرینیها و تجربیّات و توانمندیهایی بالاتر از گذشته در زندگی از رهگذر این مشکلات برای مردم به جا خواهد ماند.
امام سجاد(علیهالسلام)
«لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلَّا مَنْ قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُه»(3)
«کسی بر _امامت او (امام مهدی-عج)_ ثابت نمی ماند مگر آنکه یقینش قوی و شناختش درست باشد»
بحث ظهور و آمادگی مردم برای ظهور امام زمان(عج) اتفاقی نیست که ثمره خستگی و ناراحتی مردم جهان از بیپولی و سخت شدن گذران زندگی دنیایی آنان و یا زیاد شدن سیل و زلزله باشد و به نظر یک بحث کاملاً سیاسی و در راستای مبارزه با استکبار و ظالمان جهانی است و تنها در زمانی این اتفاق رغم خواهد خورد که مدعیان انتظار نسبت به مسائل سیاسی حساس شده باشند و در عین رسیدن به یک شناخت قابل قبول از بازیهای رسانهای و جناح گیریهای سیاسی توانسته باشند خط مشی سیاسی معنوی اهل بیت(علیهمالسلام) را شناسایی، حمایت و به مردم جهان معرفی کرده باشند تا قلوب مردم جهان حقیقتاً در رسیدن به یک زندگی معنوی و پر از عدالت به اضطرار افتاده باشد.
پاورقی
1-سوره مبارکه انعام آیه42
2-سوره مبارکه العمران آیه 186
3-بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج51، ص: 134
با شروع شیوع ویروس کرونا و همهگیر شدن این پدیده در کل جهان و به دنبال آن ناتوانی و درماندگی کشورها از پیدا کردن درمان این بیماری وقتی تنها راه چاره شد، تعطیل کردن مراکز پرتردد و تجمعات در شهرها پس طبیعتاً وضعیت اقتصادی مردم و درآمد هر شغلی که بقایش و خدماتش به حضور مردم بستگی دارد کم فروغ شد و از طرفی زیاد شدن پدیدههای سیل و زلزله در مناطق مختلف جهان وقتی زندگی مردم را به هم ریخت، صداهایی از گوشه و کنار به گوش میرسید که خبر از شروع وضعیت آخرالزمانی میداد و مردم را برای خروج از این وضعیت و رهایی از بلاهای آسمانی و زمینی دعوت به دعا برای ظهور امام زمان(عج) و حتّی گرفتن ختومات و عبادتهای چهل روزه میکرد.
امّا قبل از اینکه بخواهیم در مورد این نظریه حرف بزنیم به نظر باید به این سوأل جواب بدهیم که آیا نسخه درمان مردمی که به مشکلات اقتصادی برخورد کردهاند و یا بر اثر سیل، زلزله و یا بیماری بیخانمان شدهاند و یا عضوی از خانواده خود را زا دست دادهاند، ظهور امام زمان(عج) است؟
و یا آیا خداوند امام زمان(عج) برای اصلاح و برگرداندن اموال و دارایهای مردم خسارت دیده در زمان ما مأمور کرده است؟
بر فرض اگر امام زمان(عج) ظهور کند و مشکلات اقتصادی مردم حل نشود و یا زلزله متوقف نشود چه میشود؟
و یا اگر قبل از ظهور امام زمان(عج) دولت توانمندی پیدا شود و مشکلات اقتصادی مردم را حل کند آیا مردم دیگر نیازی به حضور امام زمان(عج) خواهند داشت؟
به نظر میرسد قبل از اینکه بخواهیم جوابی از جنس ظهور امام زمان(عج) برای حل مشکلات مردم بدهیم، لازم است اوّل خوب با معنای امام و منجی آشنا شویم و ببینیم وظیفه امام معصوم در قبال مردم چیست و در کنار آن با فلسفه غیبت امام زمان(عج) نیز آشنا باشیم و حتّی از بررسی زندگینامه و فعالیّتهای سیاسی و اجتماعی پدران بزرگوار امام زمان(عج) که همه آنان صاحبان مقام امامت بودند و عمر شریفشان را در راستای پیاده کردن دین اسلام و هدایت مردم گذاشتند، غافل نشویم تا بتوانیم تحلیل درستتری از ظهور امام زمان(عج) داشته باشیم.
امّا در آخر به جهت اینکه اشارهای به جواب داشته باشیم، شاید بتوان اینگونه قلم بر کاغذ گذاشت و اینگونه نوشت که فلسفه زندگی در این دنیای خاکی با مشکلات و مصائب گره خورده است و انتظار فرج امام زمان(عج) انتظاری در راستای رهایی از مشکلات زندگی و گذر از بلاهای آسمانی و یا زمینی و در نهایت تغییر این سنّت الهی در روی این کره خاکی نیست، بلکه آنچه به قلوب مردم جهان برای ظهور امام زمان(عج) باید حرارت بدهد، دغدغه مبارزه با استکبار و ظلمستیزی و در نهایت پیاده شدن دین خدا بر روی این کره خاکیست.
طی چند هفته گذشته و با شروع ویروس کرونا که باعث شد مسئولین تصمیمهای سختی مثل تعطیلی نمازهای جمعه و حرمهای زیارتی را بگیرند همه ما ناراحت شدیم ولی نه از اینکه تصمیم اشتباهی گرفتند و حرمها را نباید میبستند و چرا بستند، بلکه از بیتوفیقی خودمان که گرفتار اینچنین وضعیتی شدیم و به ناچار باید برای حفظ سلامتی جسمی جامعه و جلوگیری از قدرت گرفتن چرخه انتقال ویروس تصمیم به تعطیلی این اماکن مقدسه بگیریم.
امّا ناراحت کنندهتر و تأمل برانگیزتر از این وضعیت عملکرد عدّهای در جهت مقابله با این تصمیمات و گشودن در حرمها مخصوصاً در حرم حضرت معصومه(علیهمالسلام)بود.
نوع تفکّر و بینشی که باعث میشود کسی با بستن درب حرم ایمان و اعتقادش را از دست رفته ببیند و برای زنده نگه داشتن آن خودش را به جلوی حرم برساند و اقدام به شکستن درب حرم کند برمیگردد به آن روحانی و مرجعی که بدون توجّه به معارف عالی، عمیق و دقیقی که در سیره و مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) در جریان است، دین را در چند آجر و آهن دور قبر معصومین(علیهمالسلام)خلاصه کرده است و از متأثران خود بدون این اماکن و تشکیلات ساختمانی دور قبر معصومین(علیهمالسلام) افرادی پوچ و بیهویّت ساخته است.
آنچه مؤمنین را به کمال میرساند تسلیم و ارادت قلبی آنان به طریقت و خط مشی ائمه اطهار(علیهمالسلام) است و اگر در زمانی نماز جماعت، زیارت قبر معصومین(علیهمالسلام)حج و سایر عبادتهای جمعی فضیلت و کمالآفرین میشود، ممکن است در زمان دیگر و با توجّه به شرایطی خاص و موقتاً وقتی انجام این عبادات بر خلاف مصلحت و مبانی عمیق دینی شوند، سیّئه و با شائبه گناه همراه باشند
بازخورد خبر شهادت سردار سلیمانی در بین مردم و رسوایی هر چه بیشتر آمریکا در منطقه و در بین متحدانش و از طرفی سرخوردگی طرفداران مذاکره با آمریکا در داخل کشور و سرمایه برباد رفته آمریکا برای تفرقهافکنی بین ایران و عراق و همچنین به هم خوردن نقشههای نرم دولتمردان داخلی برای از بین بردن فرهنگ شهادت و شهادتطلبی در طرف دیگر همه و همه در کنار هم فتنههایی نبودند که یکروزه و یا چندماهه بشود اصلاحشان کرد و تنها یک خون الهی که بواسطه بندگانی الهی در کالبد ملت دمیده میشد میتوانست خارج از معادلات تحلیلگران و سیاستپردازان عمل کند و با بیدار کردن فطرت مردم این تارهای حاکمان مستکبر که به نظم در هم تنیده شده بود را خراب کند و عالمیان را مبهوت خود کند.
ثارالله(خون خدا) شدن ثمره زحمت کسانی میشود که عمرشان را بر طریق بندگی پروردگارشان و سرسپردگی کاملشان به ولایت گذراندهاند، همان کسانی که به محض قبول و ورود به آستان ولایت گناهان اول و آخرشان آمرزیده میشود و سلام خداوند را از بدو تولدشان تا به هنگام شهادتشان نصیب خود میکنند و در نتیجه حیات و بیشتر از حیاتشان مماتشان مایه هدایت و بیداری مردم میشود.
«وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا»(1)
«سلام بر من روزی که تولد یافته و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم»
1-سوره مبارکه مریم آیه 33
صبح جمعه که از شهادت سردار سلیمانی با خبر شدم ناراحت شدم ولی بعد از گذشت چند ساعت و دیدن بازخورد این خبر در بین مردم بیشتر از اینکه ناراحت شوم متحیّر شدم و فهمیدم که خبر این شهادت قبل از اینکه احساسات و عواطف مردم را درگیر کرده باشد جریانی معنوی در قلب آنان رقم زده است که خارج از معادلات این جهانی است.
بله به نظر میرسد این اشکهای چشمان و این حرارتی که در قلبها به جریان افتاده است ثمره خون خداست، ثمره خونی است که تنها میتواند به واسطه شهادت بندگان مخلَص خدا در کالبد نیمه جان مردم دمیده شود و چراغ هدایت و برطرف کننده فتنههای زمانه شود.
پیامبر خدا (صلىاللهعلیهوآله)
«طُوبى للمُخْلِصینَ ، اُولئکَ مَصابیحُ الهُدى، تَنْجَلی عَنهُم کُلُّ فِتْنَةٍ ظَلْماءَ»(1)
«خوشا به حال مخلِصان؛ آنان چراغهاى هدایتند که هر فتنه تیرهاى از سوى آنها زدوده مىشود.»
1-کنز العمّال : 5268
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«لَأَنْ أُهْدِیَ لِأَخِی الْمُسْلِمِ هَدِیَّةً تَنْفَعُهُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهَا»(1)
«هدیهای که به برادر مسلمانم بدهم و به دردش بخورد در نزد من محبوبتر از این است که مثل آن را صدقه بدهم»
گاهی اوقات نگاه ما به توصیهها و دستورات اخلاقی دینی از این جهت که در ذهنمان یک حالت بیشتر برای اجرایی کردن آن نقش نبسته است نگاهی خشک و غیر قابل انعطاف میشود.
مثلاً همین یک نمونه که در حدیث شریف از امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) ذکر شده است و ذهن ما را به افقهای بالاتری از صدقه دادن و بخشیدن باز میکند.
هدیه دادن و صدقه دادن از این جهت که در هر دو انسان بذل مال و دارایی میکند مشترک هستند و حتّی هدیه دادن از مصادیق مستحب صدقه دادن است که در زیر مجموعه آن قرار میگیرد، بدین معنی که صدقه انواع مختلفی دارد که بعضی واجب مثل خمس و زکات و بعضی مستحب مثل بخشش به فقرا و یا هدیهای که برای دوستانمان میخریم و...
امّا اصلیترین نکتهای که در بیان امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) وجود دارد این است که مؤمن باید ابتکار عمل داشته باشد و بتواند به جای صدقه و کمک پنهانی و یا حتّی آشکار خود به اطرافیانش این کار را در قالب یک هدیه زیبا و یا حتّی به واسطه سفارش کار به فرد مورد نظر انجام دهد تا هم عزّت او را حفظ کرده باشد و هم به روابط دوستی و صمیّمت و دهها فایده دیگری که زاییده این نوع همکاری و برقرای ارتباط است دست پیدا کرده باشد.
پاورقی
1-کافی،ج5،ص144
مثال نمازها و عبادات مستحبی که در روایات ما از معصومین(علیهمالسلام)برای بعضی از روزها و ماهای سال وارد شده است مثال میوههای رسیده درختانی است که بلندای بعضی از آن درختان به بهشت و بعضی دیگر به خود پروردگار میرسد و ما باید در انتخاب آنها دقت کنیم چرا که بدن معنوی ما ممکن است توان هضم بعضی از این میوههای معنوی را نداشته باشد.
انتخاب یکی از عبادتهای مستحبی که مطابق میل و حوصله ما است و در کتبی مثل مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی برای روز و یا ماه خاصی وارد شده است هم برای ما کافی است و هم از این جهت که به نتیجه بهتری خواهیم رسد الهامبخشتر خواهد بود و از نظر منطقی هم یک انسان همانگونه که قادر نیست همه میوهها را یکجا بخورد قادر به انجام همه عبادات مستحبی با هم نیست و بسته به نوع وظایف اجتماعی و خانوادگی هر کسی نوع عبادات مستحبی که انتخاب میکند میتواند متفاوت باشد.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«خَادِعْ نَفْسَکَ فِی الْعِبَادَةِ وَ ارْفُقْ بِهَا وَ لَا تَقْهَرْهَا وَ خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا إِلَّا مَا کَانَ مَکْتُوباً عَلَیْکَ مِنَ الْفَرِیضَةِ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ تَعَاهُدِهَا عِنْدَ مَحَلِّهَا»(1)
«در بندگی و اطاعت خدا، خودت را فریب بده و اندکی با خود مدارا کن، و به خودت سخت نگیر، و هنگامی که فرصتی داری و بانشاطی به دنبال آن برو، مگر در کارهایی که بر تو واجب است که باید آنها را در وقت مقررش انجام دهی»
1-نهجالبلاغه، نامه 69
میزان و ملاک در بندگی گناه نکردن است و کسی که به خاطر ترس از جهنّم و عذاب خداوند گناه نمیکند نزد خداوند مقام و منزلتی به مراتب بالاتر از کسی را دارد که ادعای عشق و محبّت خداوند دارد ولی هنوز در منجلاب گناه گرفتار است و نتوانسته ترک هوا کند.
امام رضا(علیهالسلام)
« لایَخَافَ عَبْدٌ اِلّا ذَنْبَهُ وَ لایَرْجُوَ اِلَّا رَبَّهُ»(1)
«بنده باید جز از گناهانش نترسد و جز به خدا امید نبندد»
1-عیون اخبار الرضا علیه السلام /ج 2/ صفحه ش44
اکثر کسانی که به افسردگی میرسند و ذهنشان برای خودکشی فعّال میشود کسانی هستند که با دیگران و مخصوصاً افراد سالم و آگاه از ناکامیها، ناراحتیها و مشکلات خود حرف نمیزنند و بیشتر ناملایمات زندگی را بدون تحلیل و یا کسب تجربهای در دل خود انبار میکنند.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«هرکه خودرایی کند هلاک گردد ، و هرکه با مردمان مشورت کند در عقل آنان شریک شود.»
1-نهج البلاغه ، الحیاة جلد ۱ صفحه ۳۱۱
یکی از دلایل افسردگی و خودکشی ناامیدی از پیدا کردن جواب و علّتی برای ناکامیها و شکستهایمان است، و این در حالی است که چقدر زیادند افرادی که مثل ما شکست خوردند و مثل ما ناکام مانند ولی از پیدا کردن جواب و گذر از موانع کوتاه نیامدند.
ایدهها و نظرات کارساز ثمره روحیه و ذهن فعّال ما هستند و اگر کسی خودش را به بیحالی بزند و ذهنش را برای ادامه کار خاموش کند و یا قابلیّتهای خود را برای رسیدن به خواستهاش ارتقاء ندهد پس طبیعتاً نباید انتظار خروج از بحران را داشته باشد.
یکی از دعاهای منسوب به رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله)
«امْنُنْ عَلَیْنَا بِالنَّشَاطِ وَ أَعِذْنَا مِنَ الْفَشَلِ وَ الْکَسَلِ وَ الْعَجْزِ وَ الْعِلَلِ وَ الضَّرَرِ وَ الضَّجَرِ وَ الْمَلَل»(1)
«خدایا نعمت سرزندگی و کوشایی را به ما ارزانی دار و از سستی ، تنبلی ، ناتوانی ، بهانه آوری ، زیان ، دل مردگی و ملال ، محفوظمان دار»
1-بحار الانوار (ط - بیروت ) ج 91 ، ص 125
فضای ذهنی بیشتر کسانی که قصد خودکشی دارند پر است از توهمّات یعنی عقائد و تفکّراتی که نه به هم ربطی دارند و نه مبنا و منطقی دارند و یا حداقل رابطه درستی بین آن تفکّرات و عقائد برقرار نشده و بحران آفرین شدهاند.
گاهی عصبانیّت ذهن آدم را به این وضعیت میاندازد.
گاهی هم دلخوری و احساس تحقیر از جانب کسانی که وابستگی شدید به آنها داریم و یا نظرات آنان برای ما مهم است آدم را به بحران میبرد.
مثلاً به طرف گفته موهات چقدر زشته و یا تو بیعرضهای و ... .
به نظرم همین مدل جملهها به جوانان امروزی و یا دهه هشتادیها که با سریالهای عاشقانه ماهوارهای و مخصوصاً ترکیهای تربیت شدند و بالا اومدند میتونه بحرانزا بشه.
در هر صورت برای درمان ریشهای افسردگی و روحیه خودکشی خیلی مهمه که بفهمیم طرفمان تحت تاثیر چه تفکّراتی است و دنیایش چگونه میگذرد.
هرزهنگاری و دیدن صحنههای مستهجن از روابط جنسی انسانی و یا حتّی غیرانسانی با انسانی از بیمارانی که به خاطر پول و شهرت و یا هر مرض دیگری جلوی دوربین حاضر میشوند و خود را از حیوانات هم حیوانتر میکنند، مثل سرعت آتشی که در هیزم میافتد در وجود ما خواهد افتاد و در مرحله اول ذهن و روان ما را به لجن و در مرحله بعدی زندگی ما را به آتش خواهد کشید.
امروزه با وجود شبکههای اجتماعی دسترسی به اینگونه مطالب بسیار آسانتر شده است و متأسفانه ذهن بسیاری از نوجوانان و جوانان ما را قبل از اینکه بخواهند از زندگی و انسانیت چیزی بفهمند مسموم میکنند و آنان را به مانند یک سگی که از شدت نیاز جنسی زبانش شل شده و آب دهانش آویزان و برق خباثت در چشمانش دیده میشود در خیابانهای شهر رها میکنند.
افرادی که به دیدن و شنیدن صحنهها و داستانهای مستهجن علاقه نشان میدهند، افکار و بینش سالم اجتماعی خود را از دست میدهند و در روابط اجتماعی خود به انسانها نگاهی جنسی پیدا میکنند، بطوریکه همه فعل و انفعالات اطرافیان خود را جنسی و شهوانی تعریف میکنند.
رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله)
«مَن مَلاَ عَینَهُ مِن حَرامٍ مَلاَ اللّهُ عَینَهُ یَومَ القِیامَهِ مِنَ النّارِ إلّا أن یَتُوبَ وَ یَرجِعَ»(1)
«هر که چشم خود را از حرام پر کند، خداوند در روز قیامت چشم او را از آتش پر گردانَد، مگر اینکه توبه کند و از عمل خود دست بردارد»
1-بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۳۳۴، ح ۱
گریه و غمی برای عزای اباعبداللّه الحسین(علیهالسلام) ارزشمند و مایه عنایت پروردگار است که همسو و هم جهت شود با تفکّر و آرمان اباعبداللّه الحسین(علیهالسلام) و در غیر اینصورت برای کسی که برای حسین اشک بریزد ولی در مقابل حسین بایستد و بر علیه تفکّر و آرمان اباعبداللّه الحسین(علیهالسلام) رأی بدهد و یا قانونگذاری و سیاستگذاری کند چه عنایتی میتواند باشد و چه قضاوتی میشود کرد.
میدانی که در فضای مجازی و بوسیله شبکههای اجتماعی برای مردم فراهم است باعث شده تا همه بتوانند حرف بزنند، تحلیل کنند و نظراتشان را برای دیگران هم منتشر کنند و این یک اتفّاق مبارک و سازنده است هر چند که ممکن است در ابتدای کار به خاطر عدم تجربه مردم در برخورد با اینچنین سرویسی مشکلاتی ایجاد کند که کرده است و کاملاً طبیعی است.
امّا مشکل از آنجا شروع میشود که عدّهای بخواهند با تمایلات فرقهای و با تحت تأثیر قرار گرفتن از مرادشان و بدون اینکه از فیلتر مجموعههای انقلابی، انسانپرور و اندیشهساز خارج شده باشند و یا مورد تأیید باشند و بدون اینکه ثمرات علمی قابل توّجه و چشمگیری داشته باشند با موج سواری و بازی با افکار مردم خودشان را در رأس اخبار رسانهها قرار دهند و خیالپردازانه و جاهلانه این سازوکار را مقدمهای سالم و طبیعی بدانند برای دیده شدن، شنیده شدن و در نهایت مرجع معنوی برای مردم شدن.
تفکّر و خیال باطلی که بعید نبود با روی کار آمدن شبکههای اجتماعی و فراهم شدن فضای گسترده رسانهای برای افرادی که نه شأن علمی لازم برای حمایت علماء بزرگ دینی و نه طریقت معنوی سالم برای حمایت عرفای بر حق دینی دارند به وجود بیاید و البته این آفت و وسوسه نه تنها برای اینگونه تفکّرات بلکه برای جریانات سیاسی و سایر کسانی هم که نیاز به دیده شدن دارند و میخواهند دیده شوند هم صدق میکند.
ما باید همیشه این سخن را مخصوصاً در برخورد با فضای رسانهای آویزه گوشمان کنیم و بدانیم شهرت و آبرویی که غیر صادقانه و از جنجال رسانهای و بازی با افکار مردم بدست میآید، درون مایهای پوچ دارد و به راحتی میتواند بر علیه و به ضرر آبروی اولیّه خود شخص تمام شود.
امام کاظم(علیهمالسلام)
«نَفَسُ المَهمُومِ لَنا المُغتَمِّ لِظُلمِنا تَسبِیحٌ، وهَمُّهُ لِأمرِنا عِبادَةٌ»(1)
«کسی که برای ما اندوهگین، و به خاطر ستمی که بر ما رفته غمگین باشد، نفس کشیدنش تسبیح است و غمخواریاش برای امور ما عبادت است»
گریه بر ائمه اطهار(علیهم السلام) مخصوصاً اباعبداللّه الحسین(علیهلسلام) به جهت حماسهای که در بندگی و تبعیت از پروردگار متعال در کربلا آفرید و تمام شئون خلقت را متأثر کرد، به عبارتی گریه بر تمام ارزشها و آرمانهای آسمانی و گریه بر تمام آنچه است که تمام انبیاءالهی به دنبال پیاده کردن آن بودند و به همین جهت است که در روایات گریه بر مصیبتهای وارده بر معصومین(علیهمالسلام) عبادت و تسبیح پروردگار معرفی شده است.
گریه بر مصیبت اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) خبر از عنایت پروردگار به دل انسان میدهد و بعد از آن به برکّت هر قطره اشکی که صادقانه برای حسین جاری میشود خداوند دهها مشکل و مصیبت از انسان دور میکند و این گریه در ادامه از هر انسانی یک حسین خواهد ساخت که به تنهایی و لبیک گویان به ندای«هلمنناصر ینصرنی» اباعبدالله الحسین(علیهالسلام)میتواند در مقابل استکبار بایستاد و زیر بار حرف زور و ذلّت نرود
پاورقی
1-کافی، جلد 2، صفحه 226
رسولاکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فی قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً»(1)
«ای شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود»
داستان مظلومیت اباعبدللّهالحسین از هر واقعیتی واقعیتر و از هر گفتمان و آرمانی نافذتر و از هر سلاحی مخربتر و برای هر قلب سالمی حرارت بخش و مایه حیات است
پاورقی
1-جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556
وقتی منافقان و اهل تزویر میزهای امور اجرائی و سیاستگذاری یک ملّت را در دست میگیرند، نوع بازداشتها، تشویقها و تنبیهات آنان روشی میشود برای هدایت جمعی رسانهها و تودههای مردم تحت کنترلشان به سوی وادادگی، کمتحرّکی و سکوت در مقابل سیاستهای ضد دینی آنان و در نهایت بیطرفی در صحنههایی همچون کربلا
جریان کربلا و جریان صف کشیدن یک جامعه بر علیه اباعبداللّه الحسین(علیهالسلام) نتیجه یک جریانسازی سیاسی که ساختار اداره جامعه را در دست داشتند بود.
ساختاری که بوسیله تظاهر به دینداری و تعهّد به دین رسول اکرم(صلیاللّهعلیهواله) آرای تودههای مردم را داشت و نوع سیاستگذاری آنان در تشویقها، تنبیها و مجازاتهایی که داشتند مجال و حوصله ورود در سیاست را از عموم مردم میگرفت.
رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«إِنِّی لَا أَتَخَوَّفُ عَلَی أُمَّتِی مُؤْمِناً وَ لَا مُشْرِکاً فَأَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیَحْجُزُهُ إِیمَانُهُ وَ أَمَّا الْمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ کُفْرُهُ وَ لَکِنْ أَتَخَوَّفُ عَلَیْکُمْ مُنَافِقاً عَلِیمَ اللِّسَانِ یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یَعْمَلُ مَا تُنْکِرُون».(1)
«من برامت خویش از مؤمن و مشرک بیم ندارم، زیرا که بازدارنده مؤمن ایمان او است، و مشرک را کفر او سرکوب میکند، ولی از منافق زبانباز بر شما بیمناکم که چیزی میگوید که شما قبول دارید و میپسندید، و کاری میکند که آن را زشت میشمارید»
پاورقی
1-بحار الأنوار(ط - بیروت)، ج2، ص 110
گریه کردن و عزاداری برای مظلومیّت اباعبداللّه الحسین (علیهماسلام) و مصائب عاشوراء بدون شک ارزشمند و مورد عنایت است، امّا خوش به سعادت کسانی که از پای درس این عالم به پای درس عالمی دیگر در رفت و آمدند تا بفهمند که چرا کربلا کربلا شد و چرا اباعبداللّه الحسین(علیهماسلام) ماندگار شد و چرا تفکّر و عقیده حسین(علیهالسلام) الگوی هر رهبر آزادیخواه و مبارزی در طول تمام تاریخ شد.
نفاق و منافقشناسی اصلیترین موضوع و اصلیترین مسألهای است که باید در جامعه و بین مردم نسبت به آن آگاهی ایجاد شود که اگر اینچنین نشود هر دنیاپرست هوسرانی میتواند با ادعای ایمان و ساختن چهرهای مذهبی و سوءاستفاده از آرمانها و ارزشهای ملّت به پشت میزهای مدیریتی برسد و به اسم منافع ملّی تیشه به ریشه اسلام و آرمانهای مردم بزند.
کسانی که وقتی سخن میگویند دقیقاً همان چیزی را میگویند که مردم به آن معتقد و باور دارند ولی وقتی سیاستگذاری میکنند و وارد عمل میشوند برخلاف آنچه به زبان گفتهاند و بر اساس منافع خود عمل میکنند.
رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«إِنِّی لَا أَتَخَوَّفُ عَلَی أُمَّتِی مُؤْمِناً وَ لَا مُشْرِکاً فَأَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیَحْجُزُهُ إِیمَانُهُ وَ أَمَّا الْمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ کُفْرُهُ وَ لَکِنْ أَتَخَوَّفُ عَلَیْکُمْ مُنَافِقاً عَلِیمَ اللِّسَانِ یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یَعْمَلُ مَا تُنْکِرُون».(1)
«من برامت خویش از مؤمن و مشرک بیم ندارم، زیرا که بازدارنده مؤمن ایمان او است، و مشرک را کفر او سرکوب میکند، ولی از منافق زبانباز بر شما بیمناکم که چیزی میگوید که شما قبول دارید و میپسندید، و کاری میکند که آن را زشت میشمارید»
امروزه جاه و مال خَسان دارند
بازار دهر بوالهوسان دارند
بیرون همه صفا و درون تیره
گویی نهادِ آیینه سان دارند(2)
پاورقی
1-بحار الأنوار(ط - بیروت)، ج2، ص 110
2-خاقانی
اصلاح بین مردم و اصلاح نگاه مردم نسبت به یکدیگر اتفّاقی است مبارک که حتّی اگر برای ایجاد الفت و مهربانی در دلها به بهای سخن نادرست گفتن هم انجام شود، طبق بیان روایات دروغگویی محسوب نخواهد شد.
وقتی ما از ذکر خیری که برای کسی شده است به او خبر میدهیم بذر محبّت و دوستی را کاشتهایم و زمینه بسیار خوبی برای نادیده گرفتن ناراحتیها و کدورتها فراهم کردهایم.
امام صادق(علیهالسلام)
«اَلکَلامُ ثَلاثَةٌ: صِدقٌ و َکِذبٌ و َإِصلاحٌ بَینَ النّاسِ قالَ: قیلَ لَهُ: جُعِلتُ فِداک مَا الصلاحُ بَینَ النّاسِ؟ قالَ: تَسمَعُ مِنَ الرَّجُلِ کَلاما یَبلُغُهُ فَتَخبُثُ نَفسُهُ، فَتَلقاهُ فَتَقولُ: سَمِعتُ مِن فُلانٍ قالَ فیکَ مِنَ الخَیرِ کَذا و َکَذا، خِلافَ ما سَمِعتَ مِنهُ»
«سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح میان مردم به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح میان مردم چیست؟ فرمودند: از کسی سخنی درباره دیگری می شنوی که اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت می شود. پس تو آن دیگری را می بینی و برخلاف آنچه شنیده ای، به او می گویی: از فلانی شنیدم که در خوبی تو چنین و چنان می گفت»
کافی(ط-الاسلامیه) ج2، ص341، ح16
سفر جسمانی انسان از خاک است و به خاک ختم میشود و سفر روحانی او هم اگر شروعش کند و نظر پرعنایت پروردگار عالم به همراهش باشد و بتواند از دنیاهای جذّاب و بهتآور و منحرف کننده کشف و کرامات و تصرفّات و ... بگذرد، از این دنیای خاکی با نادانی و بلندپروازی شروع میشود و باز به همین دنیای خاکی و ساده باز خواهد گشت و نفسی به رضایت و علمی از جنس ناآگاهی و سکوت و مسئولیتی به سنگینی عالم وجود، بهرهاش خواهد بود.
به عبارتی سفر معنوی انسان سفری است برای فهم معارف قرآن و سیر در آن تا به مقصد بندگی پروردگار عالم برسد و در آن مقام واقعی خود که اشرف مخلوقات است قرار بگیرد.
امّا سنگینی و اهمیّت این سفر معنوی آنچنان بالا و با اهمیّت و پر فراز نشیب است که پروردگار متعال در آیات 20 و 21 سوره مبارکه حشر پرده از این حقیقت بر میدارد و با آوردن مثال کوه که در این دنیا نماد پایداری، مقاومت و اقتدار است این پیام را میرساند که آن حقیقتی که در قلب مؤمنان میگذرد و آنان به دنبال تکمیل آن هستند، آنچنان سنگین است که اگر آنرا به کوهی در این دنیا عرضه کنیم متلاشی و نرم خواهد شد.
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون»
«اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم میدیدی که در برابرش به خشوع درمیآید و از ترس خدا میشکافد. این مثلها را برای مردم میآوریم باشد که بیندیشند»
سوره مبارکه حشر آیه21
در مسیر خودسازی و دینداری اولین مانع و سدی که در روبری ما قرار دارد و اجازه پرواز در آسمان بندگی را از ما میگیرد، گناهان و اعمال زشت ما در این دنیاست و دومین مانع نیّات ناخالص ما هستند که بوی خدا نمیدهند و برای خدا نیستند و اگر چه در این دنیا هم دیدینی نیستند ولی در قیامت که سرائر هویدا میشود، همان نقش گناهان و اعمال زشتمان را در این دنیا بازی خواهند کرد.
دنیا و آخرت برای خدا تفاوتی ندارند و ظاهر و باطن انسان بر خلاف خود انسان که از باطنش بی خبر است، برای خداوند کاملاً آشکار و هویداست و در عالم آخرت تنها برای انسان است که باطن اعمالش ظهور پیدا میکند و متوجّه میشود چه کرده است.
«لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیر»(1)
«آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و اگر مکنونات خویش را آشکار یا پنهان کنید خداوند آن را در حسابتان منظور میکند و هر کس را بخواهد میبخشد و هر که را بخواهد مجازات میکند و خدا بر هر چیز تواناست»
پاورقی
1-سوره مبارکه بقره آیه 284
مسیر اخلاص و خالصانه در خدمت خدا بودن طبق بیان آیات قرآن آنچنان لطیف و حنیف است که تنها لحظهای شائبه آمیختگی هوای غیر خدا در نیّت قلبی سالک_در صورت شناسایی مشکل توسط سالک و به انحراف نکشاندنش_ در خوشبینانهترین حالت، اتمام این حرکت باطنی و سیر معنوی را به فرصتی دیگر و با تجربهای بهتر موکول خواهد کرد.
مشکل اصلی نداشتن محاسبه دقیق از نفس است که وقتی این اتفّاق حاصل نشود و حقّش ادا نشود، ممکن است سالک عالم شود و ابواب علوم و فنون زیادی برایش باز شود و به حالات و مکاشفات جذّاب و تحسین برانگیزی هم دست پیدا کند، ولی آنچه که از آن بی بهره خواهد ماند و آنچه که باعث خواهد شد نتواند از بندگی و توحید پروردگار عالم درک و بهرهای داشته باشد و همنشین صالحین شود، آمیختگی نیّات خالصانه او با نیّات نفسانیش است که به اَلَک محاسبه کشانده نشده و غربال نشده است.
«حُنَفاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکینَ بِهِ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوی بِهِ الرِّیحُ فی مَکانٍ سَحیق»(1)
«مخلصان خدا باشید نه مشرکان او، و هر که به خدا شرک آورد چنان است که از آسمان در افتاده مرغان او را بربایند، و یا باد او را به جایی دوردست برد»
پاورقی
1-سوره مبارکه حج، آیه31
فریبکاری و بر علیه منافع و احساسات مردم و بر ضد مردم عمل نکردن هنری است که با خودسازی و ترک دروغگویی شروع میشود و با خیرخواه شدن و به نفع و صلاح مردم عمل کردن ادامه پیدا میکند.
کمترین مرتبه و اولین مرحلهای که میتوان برای انسان در راستای انسان شدن تصوّر کرد راستگویی و صداقت در گفتار است، بطوری که اگر بنا شد انسان زبان باز کند و سخن بگوید به دروغ و نفاق سخن نگوید.
متأسفانه بسیاری از مردم نفاق و دورویی و مکر و خدعه را یک امتیاز برای خود میشمارند و به آن نام «زرنگی» میدهند، صداقت و صراحت و یکرویی را از کمشعوری میشمارند، گمان میکنند که با مکر و خدعه و نفاق بهتر میتوان با عوامل حیات هماهنگی کرد و پیش رفت، غافل از اینکه طبع عالم بر درستی و صداقت است، آن کس که با خدا مکر کند خداوند فوق همه مکرکنندگان است.(1)
در قرآن کریم از راستی و صداقت کم سخن به میان نیامده و ما باید بدانیم که مکر و نیرنگ و نفاق با همه پیشرفتها و کارگشاییهایی که می تواند داشته باشد، موقّت و محکوم به شکست است و طبق اراده پروردگار روزگار بساط نیرنگ و دورویی را درهم خواهد پیچید و شیشه نفاق را خواهد شکست.
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مَجاز کرد
امّا بر خلاف این سخن و عقیده اشتباه بسیاری از مردم که نفاق و دورویی را زرنگی و آنرا برای خود یک امتیاز میدانند، باید گفت که دروغگویی از ترس و یا طمع شروع میشود، ترسی به جهت از دست دادن منافع شخصی و یا طمعی به جهت به دست آوردن منافع و سود بیشتر و این در حالی است که طبق وعده خداوند چرخ روزگار نه آن سودی که به دروغ حفظ شده است را برای صاحبش نگه خواهد داشت و نه آن منفعتی که بدست آمد را برای صاحبش گوارا و مایه آرامش خواهد کرد.
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«لَوْ تَمَیَّزَتِ الْأَشْیَاءُ لَکَانَ الصِّدْقُ مَعَ الشَّجَاعَةِ وَ کَانَ الْجُبْنُ مَعَ الْکَذِب»(2)
«اگر خصلت ها از یکدیگر متمایز و جدا شوند، هر آینه راستی با شجاعت باشد و بزدلی با دروغ»
پاورقی
1-مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج22، ص: 210
2-تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 219 ، ح 4349
دلی که در بند خداست و بنده خداست تمام نگاهش به دنیا در چهارچوب خواست خدا میشود و تمام امور زندگیاش بر اساس آئین بندگی و دینداری رقم خواهد خورد و چنین شخصی نه از دنیا عقب خواهد ماند چرا که خداوند وظیفهاش را به او فهمانده و او هم درست انجام میدهد و نه در آخرت به مشکل بر خواهد خورد چرا که عمرش را با عمل به دین و آئین خداوند به پایان رسانده است.
«وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا»(1)
«و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند»
بیشتر مشکلات مؤمنین در دنیا به جهت درست نفهمیدن دین و نداشتن شناخت کافی از عقائد دینی است.
مجموعه زندگی چند ساله انسان در دنیا فراز و نشیبی از خوشیها و ناخوشیهاست که طبق بیان آیات قرآن کریم کاملاً حساب شده است و پایانی هم ندارد ولی تحمّل و قبولش هم به اعتماد انسان به خواست خداوند و نگاهش به دنیا بستگی دارد که اگر به این شناخت از دنیا نرسد فقط خودش را اذیّت و روانش را پریشان کرده است.
پاورقی
1-سوره مبارکه طلاق، آیه2