کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد حکیمی» ثبت شده است

سخن و سکوت بجا از صفات علماست

سخن و سکوت بجا از صفات علماست


💬 غالباً مردم اگر یک چیز را بشنوند خوب است، خیال مى‌کنند در همه وقت و همه جا خوب است و اگر بشنوند بد است، خیال مى‌کنند در همه وقت و همه جا بد است و از این جهت است که یک چیز را با نقطۀ مقابلش در برابر یکدیگر قرار مى‌دهند و مى‌پرسند: این خوب است یا آن‌؟ مثلاً آیا سخن گفتن بهتر است یا سکوت کردن‌؟ آیا عزلت بهتر است یا معاشرت‌؟ آیا عفو بهتر است یا مجازات‌؟ آیا قیام و جهاد بهتر است یا سازش‌؟ بدیهى است که هیچ یک از این سؤالات جواب مطلقى ندارد؛ یعنى نمى‌توان گفت به طور مطلق سخن گفتن بهتر است از خاموشى یا خاموشى بهتر است از سخن گفتن، زیرا موارد و شرایط مختلف است: در یک جا باید عفو کرد و در جاى دیگر باید مجازات نمود، یک جا باید قیام و جهاد کرد و جاى دیگر باید راه مسالمت پیش گرفت، یک جا باید لب به سخن گشود و یک جا باید خاموشى اختیار کرد.(۱)

🍃 اگرچه پیش خردمند، خامُشى ادب است
🍃 به وقت مصلحت، آن به که در سخن کوشى
🍃 دو چیز طیرۀ عقل است، دم فرو بستن
🍃به وقت، گفتن و گفتن به وقت خاموشى(۲)

✍️ شأن، منزلت و مقام و جایگاه علمی و معرفتی افراد وقتی معلوم می‌شود که بدانند در چه وقت و در چه مکان و موقعیتی باید سکوت کنند و در چه زمان و موقعیتی باید سخن بگویند و حتّی در آن هنگام هم که سخن گفتند، بدانند چه بگویند و چگونه بگویند. افرادی که در زمان نیاز به روشنگری و تبیین مسیر حق و دفاع از دین و قرآن همواره در سکوت و بی‌عملی باشند و منفعتی برای  خداوند و دین او نداشته باشند، چه بخواهند و چه نخواهند در جبهه باطل و از احزاب شیطان‌اند.

✍️ حجت الاسلام حکیمی

📚پاورقی
۱-حکمت‌ها و اندرزها
۲-گلستان سعدی

در باب رضا به رضای الهی

در باب رضا به رضای الهی


امیرالمؤمنین علی(ع)
أَوْحَی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی دَاوُدَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَا دَاوُدُ تُرِیدُ وَ أُرِیدُ وَ لاَ یَکُونُ إِلاَّ مَا أُرِیدُ فَإِنْ أَسْلَمْتَ لِمَا أُرِیدُ أَعْطَیْتُکَ مَا تُرِیدُ وَ إِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِیدُ أَتْعَبْتُکَ فِیمَا تُرِیدُ ثُمَّ لاَ یَکُونُ إِلاَّ مَا أُرِیدُ.(۱)
خداوند به حضرت داود علیه السّلام وحی فرستاد:ای داوود!تو اراده می‌کنی من هم اراده می‌کنم ولی آن‌چه من اراده می‌کنم انجام خواهد شد؛ پس اگر به آن‌چه اراده کرده‌ام تسلیم شوی آن‌چه خود اراده کرده‌ای نیز به تو خواهم داد و اگر به آن‌چه اراده کرده‌ام تسلیم نشوی نسبت به آن‌چه خود خواستی تو را به زحمت می‌اندازم و سپس به‌جز آن‌چه من می‌خواهم انجام نمی‌گیرد.

مؤمنی که زمینه‌هایی از ایمان و معارف برای او باز شده و تا حدودی از هوا و هوس خارج شده است امّا هنوز آنگونه که باید در مسیر کسب رضای الهی حرکت نمی‌کند و در اعمال و رفتار و اهدافش نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند؛ بطوریکه که بتواند با تمام وجود در اختیار خداوند و آنچه او می‌پسنند قرار بگیرد و هر چند وقت یکبار تمایلات و خواسته‌های نفسانی او به جوش می‌آیند و اراده‌ای بر خلاف رضای الهی می‌کند؛ مثلاً کاری را که باید در به سرانجام رسیدنش صبر کند، صبر نمی‌کند و حریص می‌شود و یا کاری که باید در انجام و به نتیجه رسیدنش تعجیل کند، تعجیل نمی‌کند و کاهلی می‌کند؛ مصداق بنده‌ و سالکی است که طبق بیان پروردگار به حضرت داود وقتی ببیند با همه تلاشی که کرد در نهایت آنچه دنبالش بود اتفاق نیافتاد و آنچه خداوند می‌خواست اتفاق افتاد، با کمال شرمندگی و تنبه متوجّه خداوند خواهد شد و همین توجهش به خداوند مقدمه‌ای برای رشد معنوی او و فتحی برای فهم معارفی بالاتر از توحید پرودگارش می‌شود.

حقیقت رضا، بیرون آمدن بنده است از رضای خود به دخول در رضای محبوب و راضی شدن به آنچه خدا اراده کند و او را بر تقدیرات الهی اعتراض نباشد و مقام رضا، رفع اختیار و تساوی بلا و شدت و رخاست(۲)

وقتی مؤمن موفق شود جوش و خروش نفسش را با مراقبه و توجّه، تسلیم حکمت و رضای الهی کند، پس خداوند هم آنچه نیاز حقیقی اوست را به وقتش و در زمانش به دور از هر گونه آفت و آسیبی که با زود و یا دیر برآورده شدن حاجت می‌توانست برای سالک داشته باشد، در مسیر راهش قرار خواهد داد و به عبارتی طبق بیان پروردگار به حضرت داود «پس اگر به آن‌چه اراده کرده‌ام تسلیم شوی آن‌چه خود اراده کرده‌ای نیز به تو خواهم داد »

من و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب که دل بدرد تو خو کرد و ترک دستان گفت
مــزن ز چــون و چــرا دم که بنده مــقبل قــبول کرد بجان هرســخن که جـانان گفت(۳)

آنچه ما می‌‌خواهیم از مال و منال تا زنان و فرزندان و حتی مقام منصب به هر نیّتی و با هر قصدی هم که باشد حاصل نمی‌شود مگر زمانی که اذن و اجازه پروردگار متعال وجود داشته باشد.

حجت الاسلام حکیمی

۱-التوحید، ج۱
۲-پیغام اهل راز، جلد۲
۳-غزل ۸۸

نعمت و یا نقمت

نعمت و یا نقمت


✍️نعمت و امکاناتی بیشتر از‌ آنچه که ما برای زندگی به آن نیاز داریم ، نعمت نیستند و نقمت هستند، چرا که نعمت آنچیزی است که به ما در رسیدن به خواست و رضای پروردگار کمک می‌کند و یا به عبارتی آن امتیاز و امکاناتی که نیاز حقیقی ما برای پیشبرد زندگی و توسعه خدمات ما به سایر بندگان خداست.

🌸امام صادق(ع)
🌸کلُّ بِناءٍ لیسَ بِکَفافٍ فهُو وبالٌ علی صاحِبِهِ یَومَ القِیامَةِ(۱)
🌸هر بنایی که بیش از نیاز باشد، در روز قیامت وبال صاحبش می‌باشد .

✍️ولی اگر امکاناتی داشتیم که برای ما قابل استفاده نبود و ظرفیتی هم برای استفاده از آن برای ما وجود نداشت، این امکانات برای ما نه تنها نعمت نخواهند بود بلکه از این جهت که آن امکانات و امتیازات را در اسارت خودمان گرفتیم و برای استفاده در اختیار سایرین قرار ندادیم، نقمت و مایه دردسر و وبال در آخرت خواهند بود.

✍️حجت الاسلام حکیمی

📗۱-کافی جلد۶

پایداری و استقامت شرط هدایت و عنایت خداوند

پایداری و استقامت شرط هدایت و عنایت خداوند


وَ اَلَّذِینَ اِهْتَدَوْا زٰادَهُمْ هُدیً وَ آتٰاهُمْ تَقْوٰاهُمْ‌(۱)
کسانی که هدایت یافتند، خدا هدایت آنان را افزوده و تقوایشان را به آنان عنایت کرده است.

اهتداء عبارتست از تسلیم شدن و پیروی کردن هر حقی که فطرت سالم به سوی آن هدایت می‌کند، و زیادی هدایت در جمله “و هدایتشان را زیاد کرد” عبارت است از اینکه خدای سبحان درجه ایمان او را بالا ببرد. در سابق هم گفتیم که ایمان و هدایت مراتب مختلفی دارد و مراد از “تقوی” معنایی است مقابل پیروی هواها، که به صورت پرهیز از محارم الهی و اجتناب از ارتکاب گناهان جلوه می‌کند.(۲)

آنها نخستین گامهای هدایت را شخصاً برداشته، و عقل و خرد و فطرت خویش را در این راه به کار گرفته‌اند، سپس خداوند طبق وعده‌ای که داده است مجاهدان راهش را هدایت و راهنمایی بیشتر می‌کند، نور ایمان به قلب آنها می‌افکند، و از شرح صدر و روشن‌بینی بهره‌مندشان می‌سازد، این از نظر اعتقاد و ایمان و امّا از نظر عمل، روح تقوا را در آنها زنده می‌کند، آن چنان که از گناه متنفر می‌شوند و به طاعت و نیکی عشق می‌ورزند.(۳)

وقتی عقل انسان حقانیّت دین و آموزه‌های دینی را قبول می‌کند و با تمام سختی‌ها و بر خلاف تمایلات قلبی و تعلقات و سنت‌های قومیّتی، عرفی و یا حزبی بطور خلاصه برخلاف رضایت اطرافیانش تصمیم می‌گیرد که بر اساس عقلانیّت و مطابق دستورات دینی و رضای خداوند عمل کند، این اتفاق در شروع اتفاقی سخت و تغییر مسیری دشوار جلوه خواهد کرد و خیلی از افراد در همین مرحله در مقابل آزار و اذیّت و تمسخر اطرافیانشان کم می‌آورند و از ادامه مسیر بازمی‌مانند.

امّا در این میان کسانی هستند که با آگاهی و با مطالعه و مهم‌تر از همه با توسّل راه را ادامه می‌دهند و نیشخندها، زخم‌زبان‌ها، شماطت‌ها و حتَی آبروریزی‌ها آنان را از انتخاب درست، ترک گناهان و تن ندادن به تصمیمات گناه‌آلود باز نمیدارد.

به برکت این استقامت و پایداری خداوند در »آیه ۱۷ سوره مبارکه محمد« به آنان وعده هدایت بیشتر در مقابل چالش‌ها و امتحانات جدیدتر می‌دهد، که این هدایت یا می‌تواند از مسیرهای مختلف خارج از وجود انسان مثل راهنمایی و سخنی هدایت‌گر از زبان عالمی ربانی باشد و یا می‌تواند بصورت الهاماتی باشد که در قلب سالک وارد می‌شود و مسیر حق را برایش روشن می‌کند و در برنگاه‌ها عملکرد درست و رفتار مناسب یا همان تقوا را در ذهنش وارد می‌کند که به شرط مراقبه و ترتیب اثر دادن به این الهامات، توفیق ماندن در همین مرحله از ایمان و آمادگی برای گشایش و فتح مراحل بالاتری از ایمان برای سالک فراهم می‌شود.

حجت الاسلام حکیمی

۱-سورم محمد، آیه ۱۷
۲-علامه طباطبابی(ره)، تفسیرالمیزان
۳-آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه

ذهن ما باید به دیدن خوبی‌های دیگران عادت کند!

ذهن ما باید به دیدن خوبی‌های دیگران عادت کند!


امام باقر(ع)
قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ یُقَالَ لَکُمْ(۱)
بهترین سخنی که دوست دارید درباره شما گفته شود را به دیگران بگویید.

یعنی درمورد دیگران به ناحق زبان به بدی و بیان ایرادها و ضعف‌های آنان باز نکنید که اگر راست بگویید غیبت کردید و اگر دروغ گفتید، تهمت زدید.

عموم مردم خالی از اشتباه و خطا نیستند و در کنار تمام امتیازات و خوبی‌هایی که دارند اشتباهاتی هم دارند، عموم مردم به همین‌گونه در کنار هم زندگی می‌کنند و با تحمل بدی‌ها و خوبی‌های یکدیگر روزگار می‌گذرانند، ولی مشکل از آنجایی شروع می‌شود که مردم بدون دیدن خوبی‌ها و خدمات یکدیگر عادت کنند تا به راحتی عیب‌ها و ایرادهای اطرافیانشان را بر زبان جاری کنند و مسائل آشکار و پنهان آنان را بر سر زبان‌ها بیاندازند.

ما هم به مانند دیگران یکی از افراد این جامعه هستیم و در کنار تمام امتیازات و کمالاتی که می‌توانیم داشته باشیم در مواردی اشتباهات و عیب‌هایی هم داریم که طبیعتاً اگر روزی قرعه فال به نام ما بخورد و قرار شود اسم ما بر سر زبان‌ها بیافتد دوست داریم مردم از خدمات و خوبی‌های ما بگویند و به نیکی از ما یاد شود.

انصاف و منطق حکم می‌کند ما هم در مورد دیگران همانگونه سخن بگوییم و یاد کنیم که دوست داریم در مورد خود ما آنگونه سخن گفته شود.

اسکناس به صورت راحت وارد قلک می شود ، اما به صورت راحت از آن خارج نمی‌شود ، گاهی به شکستن و خرد شدن آن هم می‌انجامد ، ذهن آدم ها هم مثل قلک عمل می‌کند ، حرفها راحت وارد می‌شوند ، اما به شکل راحت خارج نمی‌شوند.(۲)

حجت الاسلام حکیمی

۱-بحارالانوار، ج۷۱
۲-حجت الاسلام رنجبر

ثروتمندی در استدراج و فقیری در آزمندی

ثروتمندی در استدراج و فقیری در آزمندی


رفاه، ثروت و سلامتی جسمی تمام آنچیزی است که مردم دنیا برای بدست آوردن آن صبح تا شب و شب تا صبح در تلاش و تکاپو بسر می‌برند و برای رسیدن به آن رویاپردازی و برنامه‌ریزی می‌کنند؛ این اتفاق هیچ ایرادی ندارد و طبیعت زندگی بشر است و دستوراتی در دین در راستای تأمین و محافظت از همین نیازهای وارد شده است.

واعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَ أَوْلَادُکُمْ فِتْنَهٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ(۲)
و بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمایش است و پاداش عظیم (برای آنها که‏ از عهده امتحان برآیند) نزد خدا است.

امّا نوع انسان‌های سطحی‌نگر بدون در نظر گرفتن زندگی ابدی در آخرت، عنایت و نگاه خداوند را در بدست آوردن همین نیازها خلاصه می‌کنند، بطوری‌که اگر کسی را صاحب ثروت و سلامتی دیدند بر خاص بودن و با خدا بودنش حکم می‌کنند و اگر کسی را در فقر و یا بیماری ببینند بر بی‌خدا بودن و یا گناه‌کار بودن و یا هر سبب و علّتی غیر از با خدا بود و باایمان بودنش حکم می‌کنند. و متأسفانه در این قضاوت تا جایی پیش می‌روند که اگر مؤمنی را در مشکلات و فقر ببینید، این وضعیت او را به خاطر دینداری و ایمانش می‌دانند.

رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله)
إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بعبْدِهِ خَیْرًا عجَّلَ لَهُ الْعُقُوبهَ فی الدُّنْیَا، وإِذَا أَرَادَ اللَّه بِعبدِهِ الشَّرَّ أمسَکَ عنْهُ بذَنْبِهِ حتَّی یُوافِیَ بهِ یَومَ الْقِیامهِ(۱)
هرگاه خداوند خیر بنده‌اش را بخواهد در همین دنیا کیفرش می‌دهد و چون برای بنده‌ای بد بخواهد، گناهانش را نگه می‌دارد تا در روز قیامت به تمام عقوبتش برسد.

امّا واقعیت این است که نه ثروت و رفاه بصورت مطلق دلیلی بر ایمان و عنایت خداست و نه فقر و بیماری بصورت مطلق دلیلی بر گمراهی و عذاب خداست و در تمام این موارد شما می‌توانید انسان‌هایی را پیدا کنید که در عین ایمان و کردار نیک یا در ثروت و یا در فقر به سر می‌برند و در مقابل انسان‌هایی را پیدا کنید که در عین فقر و بیماری یا افرادی صاحب ایمان و عمل صالح هستند و یا افرادی فاسق و خوش‌گذران هستند؛ یعنی ثروت و فقر و همچنین سلامتی و بیماری در بین مردم پخش شده است و خداوند هر کسی را به جهت امتحان و یا پاداش و شاید هم عذابی که ما از آن بی‌خبریم در فقر یا ثروت و بیماری و سلامتی قرار می‌دهد.

امّا بصورت کلی از آیات و روایات می‌توان در مورد علّت بعضی از موارد با خبر شد.

لا یَزالُ البَلاءُ فی المؤمنِ والمؤمنهِ فی جَسَدِهِ ومالِهِ وولدِهِ حَتّی یَلقَی اللّه َ وما علَیهِ مِن خطیئهٍ(۳)
زن و مـرد مـؤمن پـیوسته در جـان و مـال و فرزندشان گرفتار بلا می شوند تا آن که بدون گناه، خدا را دیدار کنند.

و یا در مواردی در روایات ما از استدراج سخن به میان می‌اید بطوریکه امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرمایند

کسی که گناه می‌کند، ولی خدا به او مهلت می‌دهد و باز نعمتش را در اختیارش می‌گذارد، به‌گونه‌ای که از استغفار غفلت می‌کند، دچار استدراج شده است.(۴)

در عنایت و نگاه خداوند، اعمال انسان تعیین کننده است؛ نه ثروت و سلامتی همیشه نشانه‌ای از عنایت خداست که چه بسا عذاب(استدراج) باشد و نه فقر و بیماری همیشه نشانه‌ای از عذاب خداست که چه بسا نعمتی(کفاره گناهان) باشد.

حجت‌الاسلام حکیمی

۱-کافی، ج۲
۲-سوره مبارکه انفال آیه ۲۸
۳-بحارالأنوار ، جلد ۸۱
۴-کافی ج۲

آرامش پیش خداست

آرامش پیش خداست


امام صادق(علیه‌السلام)
الْمُفَوِّضُ أَمْرَهُ إلَى اللّه‏ِ فى راحَةِ الأَبَدِ وَ العَیْشِ الدّائِمِ الرَّغَدِ و َالْمُفَوِّضُ حَقّا هُوَ الْعالى عَنْ کُلِّ هِمَّةٍ دُونَ اللّه‏ِ تَعالى؛
کسى که کارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسایش و خیر و برکت در زندگى برخوردار است و واگذارنده حقیقى کارها به خدا، کسى است که تمام همّتش تنها به سوى خدا باشد.
مصباح الشریعه ص521
 آرامش میوه قلب کسانی است که دست قدرت خداوند را بالاتر از همه قدرت‌ها می‌دانند و به برکّت این معرفت نه دامن خود را برای بدست آوردن پول ، ثروت و آبروی بیشتر به دروغ و فریب آلوده می‌کنند و نه اجازه می‌دهند شیطان بذر حسرت نرسیدن به دنیا و آرزوهای دنیا را در دل آنان بپروراند و در نتیجه تمام همّ و غمّش خدا می‌شود.

حجت الاسلام حکیمی

در آشـــکار کردن نــیّت‌ها عــنایت اســت

در آشـــکار کردن نــیّت‌ها عــنایت اســت


بقره آیه ۶۲
«وَ مَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ »
«چرا در راه خدا و نجات بیچارگان از مردان و زنان و کودکان پیکار نمى‌کنند؟»

وقتی انسان‌ها خواسته‌های بر حق و  قلبی خود را آشکارا بیان می‌کنند و بــرای رسیــدن به آن سـعی و تــــلاش می‌کنند، ایـــنـجـاست که خــداوند می‌پسندد و با تــوجّه به زحمات و تـــلاش‌های آنان عــنایت‌های خود را شامل حالشان می‌کند.

حــــــــضور در راهـــپیمایی و پنهان نــکردن و به صـــحنه آوردن آن نـــفـرت و دشـــــــمنی‌ایی کــه در قـــــلـــب ما نــــــسبت به شــــــیاطین و مـــــــــستکـبران بین‌المللی وجــود دارد، آن اتــــفاقی است که خــــداوند دوست دارد ببیند.

عنایت و یا عذاب خاصی برای کسانی که ایمان و یا کفرشان را در قلبشان مخفی می‌کنند، وجود ندارد.

به قلم حجت الاسلام حکیمی

ضربه‌ای که می‌خوریم، غفلتی که می‌کنیم

ضربه‌ای که می‌خوریم، غفلتی که می‌کنیم


 ق آیه ۱۹
🌸 |«وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ۖ ذَٰلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ»
🌸 | «و سکرات مرگ، به راستى در رسید؛ این همان است که از آن مى‌گریختى؛»

مقدار ضربه و آسیبی که به ما از غفلت، نادیده گرفتن و پشت‌گوش انداختن وظایفمان وارد می‌شود به اندازه اهمیّت و بزرگی همان کاری است که نخواستیم پیگیرش باشیم و به سرانجامش برسانیم.

غفلت از مرگ و فراموش کردن زندگی بعد از مرگ بزرگ‌ترین ضربه‌ای است که یک انسان می‌تواند به خودش بزند.

 به قلم استاد حکیمی

شب قدر اصلی در میدان زندگیست!

شب قدر اصلی در میدان زندگیست!


دخان آیه ۱

«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ»

«ما آن را در شبى مبارک نازل کردیم، چون از آغاز خلقت همواره سنت ما بر انذار خلق جریان داشته است»


شـب قــــدر شب مـبارکی است ولی به غیر از توبه، عبادت و تضرّع به درگاه الهی قرار نیست معجزه شود و اتفاق دیگری برای ما بیافتد.
 معجزه و شب قدر اصلی برای ما هنگامی رقم خواهد خورد که در میدان زندگی و در انتخاب‌ها و رفتارهایمان به دنبال رضای الهی و پیاده کردن دین خدا باشیم.
به قلم حجت الاسلام حکیمی

فراز و نشیب‌ها برای توحید است

فراز و نشیب‌ها برای توحید است


سوره مبارکه آل‌عمران آیه 139
«وَ لَا تَهِنُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ»
«سستی مکنید و غمگین نشوید، که شما [از دیگران] برترید، [البتّهّ‌] اگر با ایمان باشید»
وقتی ایمان همراه با عمل به تعهّدات آن ایمان، نه ایمان به معنای صرفاً یک امر قلبی، برای مؤمن شکل می‌گیرد؛ وقتی ایمان او یک ایمان آگاهانه است، نه مقلدانه یا متعصبانه
به دیگر سخن: وقتی شرط ﴿إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَّ﴾ حاصل می‌شود، اینجا مؤمن ﴿وَلَاَ تَحَزۡنوُا﴾ْ را حس می‌کند؛ در مواجهه با دشمن‌ها و دشمنی‌ها از نصرت و مدد خدا برخوردار می‌گردد و ﴿وَلَاَ تَحَزۡنوُا﴾ْ می‌شود و می‌بیند دستی بالای همۀ دست‌هاست.
ایمان به خدا یعنی ایمان به قدرتی بالاتر از آنچیزی که داشتن آن در دنیا و برای دنیا طلبان مایه عزّت، قدرت و اقتدار است، ایمان به خدا یعنی در آن هنگام که دنیا طلبان با تکیه بر تجهیزات و امکانات و پول و سرمایه خود وارد میدان می‌شوند، شما با تمام تلاش و مناسب‌ترین سرمایه خود و در عین حال بدون تکیه بر امکانات و تجهیزاتتان و تنها با توکّل بر خدا وارد میدان شوید و امیدتان به عنایت و حمایت خدا بیشتر از قدرتی باشد که در تجهیزات و سرمایه شما وجود دارد و از آن مبداء برای شما ایجاد می‌شود.
ایمان به خدا و به دنبال عنایت خدا بودن به معنی تنبلی کردن »وَ لَا تَهِنُوا «  و چاره‌ای نیاندیشیدن نیست و یا به معنی این نیست که به دنبال آنچیزی که برای اهل دنیا مایه قدرت است، نباشیم، نیست، بلکه به هر مقدار که در تحصیل علم که مقدمه قدرت است کوتاهی کنیم، به همان اندازه ضربه خواهیم خورد و به هر اندازه که خودمان را از داشتن سلاح و آن تکنولوژی‌ایی که برای دفاع در مقابل تهدیدات دشمن لازم داریم، محروم کنیم به همان اندازه ضربه خواهیم خورد.
به عبارت دیگر ملاک عنایت خدا را باید در سعی و تلاش و مجاهده پیدا کنیم. اگر ما تمام تالاش خود را کردیم ولی به آن علم و تکنولوژی که لازم داشتیم نرسیدیم، نباید نگران باشیم» لَا تَحْزَنُوا« چون عنایت خدا وجود دارد و در نقطه مقابل  اگر هم تلاش کردیم و به علم و تکنولوژی‌ایی رسیدیم که ما را به بالاترین قدرت در مقابل مهاجمان تبدیل کرد، نبایید مغرور شویم و خدا را فراموش کنیم چرا که ملاک برتری و موفقیت برای مؤمنان برتری تجهیزات و علوم و فنون نیست بلکه قدرت ایمان آنان بعد از تلاش و مجاهده آنان است که تعیین کننده است و باعث می‌شود که مصداق فراز آیه ۱۳۹ سوره مبارکه آل عمران وقتی که پروردگار خطاب به مؤمنان می‌فرمایید» أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ « قرار گیرند.

بــــرکـت عــــمر

بــــرکـت عــــمر


تــاثیرپذیری و بــهـره‌مندی مفید و برحق دیگران از وجود، آثار  و یا خدمات یک‌نفر به میزان اخـــلاص صــاحب اثر نسبت به پروردگار بستگی دارد.

به عبارتی دیگر برکت وجودی هر انسان به مــیزان شناخت صــحیح و اخــلاص او گره خورده است و انسان به هر مقدار که در افعال ، رفتار و آثار خود بعد از شناخت صــحیح از دین بتواند از غیر خدا خالی و از خدا پر شود، به همان مقدار وجود و آثارش برکت پیدا می‌کند.

رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌اله)
«بِالاِْخلاصِ تَتَفاضَلُ مَراتِبُ الْمُؤْمِنِینَ»
برترى درجات مؤمنان بر یکدیگر به اخلاص است.
تنبیه الخواطر : 2/119

مــتوقف نــشدن و ســلوک سالک

مــتوقف نــشدن و ســلوک سالک


متوقف نشدن و سلوک ســـــــــهم ســــــــالــکانــی اســـــت کـــه در عـــــبادت و اذکـــــــار از عـــبدالخـــواص و عـــبدالاثــــار بـــــودن عــــبور کنند و عــــــبدالــــمـعنی شـــوند.

حـــــفظ خـــــانواده

حـــــفظ خـــــانواده


خـــانواده یعنی مـــجموعه‌ای که زن و مرد بتوانند نیازهای عاطفی و جنسی و زیستی خود را در چهارچوب آن تأمین کنند و از فرزندان خود تا زمان مناسب و هنگام تشکیل خانواده در مقابل انحرافات عاطفی و جنسی و زیستی محافظت کنند.
به عــــبارتی دیگر حــفظ خـــــانواده به حفظ در و دیوار خانه نیست، بلکه به حفظ ارزش‌ها و چــــهارچوب‌های اخــــلاقی خانواده است.

رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌واله)
«خِدمَةُ العِیالِ کَفّارَةٌ لِلکَبائِرِ و َتُطفى غَضَبَ الرَّبِّ، وَ مُهُورُ الحُورِ العینِ، و َتَزیدُ فِى الحَسَناتِ و َالدَّرَجاتِ»
خدمت به خانواده، کفاره گناهان کبیره و خاموش کننده خشم خداوند و مهریه حورالعین و زیاد کننده حسنات و درجات است.
جامع احادیث الشیعه/ ج۲۲ ، ص۳۰۶

به قلم استاد حکیـمی

تـــواضـع یـــا تـــــوّهـم

تـــواضـع یـــا تـــــوّهـم


همان‌گونه که بـــــندگی و عـــبادت شـــــیطان در مقابل پروردگار به دلیل عدم تواضع و سجده او در برابر حضرت آدم (ع) به باد رفت، تـــواضع انسان در برابر پروردگار هم تا زمانی که قلب انسان در برابر اولــــیـاءالله و اهـل ولایت مـــتواضع نشود، مـــعنی پیدا نمی‌کند و توهّم است.

 به عبارت ســاده‌تر تـــواضع و احــترام قلبی در مقابل اولیاء‌الله همان تـــواضع در مقابل پروردگار و قرار گرفتن در مسیر ولایت است که انسان را رفعت مــقام مـی‌دهد.

 امام صادق(ع)
 لَا أَقَامَ اللَّهُ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ آیَةً لِلْعَالَمِینَ إِلَّا بِالْخُضُوعِ لِعَلِیٍّ(ع)
خداوند عیسی را نشانه‌ی قدرت خود برای جهانیان قرار نداد مگر با تواضع و فروتنی در برابر امیرالمومنین علی (ع)
 بحار الانوار علامه مجلسی(ره)، ج26، ص294، ح56

به قلم استاد حکیـمی

مـــیوه انــــقلاب ایـــــران

مـــیوه انــــقلاب ایـــــران


آن ایـــستادگی و مـــقاومتی که در غـــزه است شاخ و برگ درختی است که پنجاه سال قبل امام خمینی(ره) در ایران کاشت و آمــــریکا با حمایت از اسرائیل و کشتن وحشیانه زنان و کودکان می‌خواهد جلوی رشد همان درخت را بگیرد و شاخ و برگ همان درخت را قطع کند تا از سرعت افــول تــــمدّن و هـــویّت شـــیطانی خود بـــــکاهد.

حجت الاسلام حکیمی

شبهات مشت‌هایی هستند که خواهند کوبید

شبهات مشت‌هایی هستند که خواهند کوبید


وقتی شبهات در ذهن مردم جامعه اثر بگذارند، مشت‌های گره کرده‌ آنان بصورت مردم کشور خودشان خواهد کوبید، لوله تفنگ‌های آنان به سمت نیروهای کشور خودشان خواهد چرخید، سخنان گزنده آنان دل‌های اطرافیان و نزدیکان خودشان را خواهد سوزاند.
 یکی از مواردی که باعث می‌شود دوستان، اطرافیان و مردم ما بر علیه ما شوند و دین و آئین دینی را به سٌخره بگیرند، کوتاهی دولت‌مردان ما و شاید هم خود ما در آگاه نبودن و آگاه نکردن مردم کشورمان است.
نمازما، حجاب‌ما، روزه و دین عزیز ما که برای لحظه به لحظه زندگی ما برنامه دارد و از چنان جامعتی برخوردار است که به گواهی مردان علم، دشمنان و مخالفان را در بحث و گفتگو زمین‌گیر کرده است.
امّا متأسفانه ما بی‌خبرانی که روزانه بیشتر از اینکه وقتمان را برای خواندن و شنیدن خوبی‌های دین بگذاریم، برای خواندن و شنیدن شبهات جذاب و سخنان مخالفان در فضای مجازی می‌گذرانیم.

حجت الاسلام حکیمی

مقدمه مقبولیت آگاهی مردم است

مقدمه مقبولیت آگاهی مردم است


حکومتی که نتواند از مشروعیتش برای بالا بردن سطح آگاهی مردمش و در نتیجه مقبولیتش استفاده کند، محکوم به شکست خواهد بود.

استاد حجت الاسلام حکیمی

دینداری ناآگاهانه

دینداری ناآگاهانه


نماز، روزه و حجابی که از روی عادت و تقلید ناآگاهانه از دیگران باشد، دیر با زود محکوم به نخواندن، نگرفتن و برداشتن است.