انتظار فرج نمیتواند به معنی کاری نکردن و منتظر بودن برای ظهور امام زمان(عج) باشد؛ اینکه دزدان دزدی کنند و فاسدان فساد کنند و دشمنان دین بر علیه دین تبلیغ کنند و ما هم به بهانه انتظار فرج کاری نکنیم دور از عقلانیّت است، مثال انتظار فرج مثال امتحانی است که صادقانه برای قبولی در آن باید زحمت و رنج کشید و سپس انتظار قبولی و فرجی از سوی پروردگار متعال داشت.
رسولاکرم(صلیاللّهعلیهوآله)
«أفضلُ أعمالِ اُمّتی انتظارُ فَرَجِ اللّه ِعزّوجلّ»(1)
«برترین کارهاى امّت من ، انتظار فرج از خداوند عزّوجلّ است»
پاورقی
کمال الدّین ، ص 644
رسولاکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«الْکَمالُ حُسْنُ الْفِعالِ بِالصِّدْقِ»(1)
«کمال، به انجام کارهای نیک توأم با صدق»
صداقت و اعتقادی که انسان را به خدا وصل کند شرط کمال هر عمل نیک و شرط انسانیّت هر انسانی است.
تنها چیزی که انسانیّت انسان را رقم میزند و گوهر انسانی انسان را به ظهور میرساند، خروج او از اوهام و خیالات و اتصالش به پروردگار متعال است.
کمال برای انسان وقتی رقم میخورد که رفتار و کردارش برخواسته از تعالیم دینی، صادقانه و برای جلب رضایت الهی باشد، اگر این صداقت و عقیده را از انسان بگیریم، مجموعه رفتار و کردار انسان و حتی قانونگذاری و سیاستگذاری او هم از جهت اینکه مبادی خیالی و وهمی دارند، سطحی، مبهم و شکننده خواهد بود.
اعتقاد و باور به تعالیم انبیاءالهی و هماهنگ کردن صادقانه افعال و کردارمان چه در عرصه زندگی فردی و چه درعرصه زندگی سیاسی و اجتماعی با آموزههای دینی و آسمانی، نه تنها برطرف کننده هر مشکل و باز کننده هر در بستهای خواهد بود، بلکه کمالآفرین و راهنمای هر انسان و یا کشوری به سوی تمدّن وکمال پیشرویش خواهد بود
پاورقی
1-کنــزالعمال، 6853
کمال قانون در جامعیت آن است و این اتفاق برای قانون وقتی رقم میخورد که قلم قانونگذار صادقانه و با الهام از یک منبع آگاه به تمامی ابعاد خقلت انسان(1) که آن دین است، بر روی کاغذ جاری شده باشد؛ اگر این صداقت و عقیده را از قانونگذار بگیریم، مجموعه قانونگذاری و سیاستگذاری از جهت اینکه مبادی وهمی و خیالی دارند، سطحی، مبهم و شکننده خواهند بود.
پاورقی
1-امام صادق(علیهلسلام)
«اِنَّ اللّهَ اَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیَانَ کُلِّ شَیءٍ حَتَّی وَاللهِ مَا تَرَکَ اللهُ شَیْئا یَحْتَاجُ اْلْعِبَادُ اِلَیْهِ اِلا بَیَّنَهُ لِلْنَّاسِ حَتَّی لا یَسْتَطِیعَ عَبْدٌ یَقُولَ لَوْ کَانَ هَذَا نُزِّلَ فِیْ اْلْقُرْآنِ اِلا وَ قَدْ اَنْزَلَ اللهُ فِیه»
«همانا خداوند تبارک وتعالی قرآن را بیانگر هر چیزی قرار داده است حتی به خدا سوگند که رها نکرده چیزی را که بندگان خدا به آن احتیاج داشته باشند، تا آن جا که کسی نمیتواند بگوید: ای کاش خداوند آن را در قرآن بیان میکرده و نکرده است»
نور الثقلین، ج ۳، حدیث ۱۷۴
رسولاکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«اَلْجَمالُ صَوابُ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ»(1)
«جمال، به سخن حق گفتن است»
وقتی فریب و دروغ در بین مردمی ارزش شد و مردم در عین حالی که به زشت بودن این کار اعتراف میکنند، ولی باز خودشان را ناتوانتر از آن میبینند که بتوانند سالم زندگی کنند، آنگاه طبق روایات هر کس که زندگی با صداقت و سالم را انتخاب کند همانند ستارهای که در وسط آسمان تاریک برای اهل زمین خود نمایی میکند برای اهل آسمان خودنمایی خواهد کرد و صحنههای زیبایی از انسانیّت را برای آسمانیان رقم خواهد زد.
پاورقی
1-کنــزالعمال، 6853
امام صادق(علیهالسلام)
«لا تَغْتَرُّوا بِصَلوتِهِمْ وَ لا بِصِیامِهِمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ رَبُّما لَهِجَ بِالصَّلوةِ وَ الصَّوْمِ حَتّی لَوْ تَرَکَهُ اسْتَــوْحَــشَ وَ لکِــنِ اخْتَبَـرُوهُـمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الاْءَمانَةِ»(1)
«فریب نماز و روزه مردم را نخورید زیرا آدمی گاه چنان به نماز و روزه عادت میکند که اگر آنها را ترک گوید احساس ترس میکند بلکه مردم را به راستگویی و امانتداری بیازمایید»
حرف آخر را اول بزنیم و آن اینکه نماز و رزوه و عبادات ظاهری که به چشم ما میآیند ملاک درست و کاملی برای تعیین صلاحیّت و توامندی یک شخص نیستند، چرا که انسان به ناچار و به هر نیّتی هم که شده یا درست یا غلط این عبادات را انجام خواهد داد.
امّا وقتی تعهّد و حساسیّت در وفای به عهد و صداقت مخصوصاً در مواقعی که منافع انسان تحت شعاع قرار میگیرد در کنار نماز و روزه و سایر عبادات قرار میگیرند، آنگاه موضوع عوض میشود و به راحتی میتوان پی به شایستگی و صلاحیّت یک انسان برد.
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند، نه هر که آینه سازد سکندری داند
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی، گر نه هر که تو بینی ستمگری داند
پاورقی
1-ترجمه بحارالانوار، 71/10
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«طَهِّرُوا أنفُسَکُم مِن دَنَسِ الشَّهَواتِ تُدرِکُوا رَفیعَ الدَّرَجاتِ»(1)
جانهای خود را از چرک شهوات پاک کنید تا به درجات بلند دست یابید.
آنچه ذهن و قلب انسان را از خدا دور میکند و به گند میکشاند همین لذتهای دنیوی از شهوات و تعلّقات است.
وقتی ذهن و قلب ما محل تاخت و تاز اندیشهها و توهمّات شهوتآلود از امور جنسی گرفته تا حبّ جاه و مقام و یا پول و ثروت شد دیگر نه فرصتی پیدا خواهد کرد که به خدا بیاندیشد و نه توانی پیدا خواهد کرد که در آسمان معارف پروراز کند و لذت ببرد.
وقتی زبان انسان به ناسزا گویی و دروغگویی انس گرفت دیگر نه اینکه نخواهد، بلکه نخواهد نتوانست ذکر بگوید.
وقتی قلب انسان در زیر کثافات از شهوات و تعلقّات حبس شد دیگر نه اینکه نخواهد، بلکه نخواهد توانست عطر و بوی معنویّت و لذتهای معنوی و الهی را بچشد.
اینطور نیست که ذکر خداوند و یا صلوات بر محمّدوالمحمّد(صلیاللّهعلیهواله)در هر زبان ناپاکی جاری شود و اگر هم در زبانی جاری شد، اینطور نیست که هر قلب ناپاکی توان چشیدن لذّت آنرا را داشته باشد؛ زبان پاک محل جاری شدن ذکر خداوند است و قلب پاک هم ظرف چشیدن لذّت آن است.
هرکز نفسی پاک نیاید ز دلت بر
تا جان تو فرمانبر این نفس پلید است
پاورقی
1-غرر الحکم : ۶۰۲۰
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«رُبَّ مُسْتَقْبِل یَوْماً لَیْسَ بِمُسْتَدْبِرِهِ، وَ مَغْبُوط فِی أَوَّلِ لَیْلِهِ، قَامَتْ بَوَاکِیهِ فِی آخِرِهِ»(1)
«چه بسیار کسانی که در آغاز روز زنده بودند اما روز را به پایان نبردند و چه بسیار کسانی که در آغاز شب زندگی شان مورد غبطه مردم بود اما در پایان همان شب عزاداران به سوگشان نشستند»
بنای دنیا و بنای زندگی و تشکیلات این دنیا چه برای مؤمنان و چه برای کافران بر اساس سستی و ناپایداری بنا شده است و این قاعده برای تمام انسانهایی که در این دنیا نفس میکشند و زندگی میکنند در جریان است.
کسانی که نسبت به این دنیا چنین شناختی نداشته باشند و یا دوست نداشته باشند به فانی بودن و ناپایدار بودن دنیا فکر کنند و برای آن آماده باشند، بدون شک در زمان پشت کردن دنیا و بهم ریختن اوضاع افسردگی و ماتم سهم آنان خواهد بود.
چه افراد سالم و تنومندی که مورد غبطه دیگران بودند و یکشبه گرفتار مریضی شدند و خانه نشینی سهم آنان شد و چه افراد ثروتمند و پولداری که مالشان و تکبرشان چشمشان را از دیدن تهیدستان و فقیران کور کرده بود و یکشبه گرفتار بلا و مصیبت شدند و آنچنان به فقر افتادند که انگار نه انگار که مثل دیروزی انسانی ثروتمند بودند.
سحرگه نه تن سر، نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیلوفری
پاورقی
1-نهجالبلاغهحکمت380
حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام)
«مَنْ اصْعَدَ إ لىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ»(1)
هر کس عبادات و کارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و برکات خود را براى او تقدیر مى نماید.
اخلاص و خالص کردن نیّتها و اهدافمان تنها برای خدا کاری نیست که هر قلبی توان تحمّل آنرا را داشته باشد و از طرفی هم تحمّل آنچه در زندگی و گذر عمرمان مصلحت ما است و راضی شدن به رضای خداوند هم باز مسأله نیست که در توان هر انسان غیرساخته و تربیت نشدهای باشد.
هر انسانی به هر اندازه که قلبش از تعلّقات خالی باشد و در قید و بند دنیا و غیرخدا نباشد، به همان اندازه توان خالص شدن و قبول ولایت و مقامات معنوی را خواهد داشت.
به عبارتی تمام بی ظرفیتی و جزع وفزع کردن ما در روبرو شدن با مشکلات و امتحانات الهی بر میگردد به همان تعلقات و قید و بندهایی که از غیر خدا که در قلب ما هستند و برای ما اهمّیت دارند.
وقتی نهال صداقت و اخلاص در قلب انسان شروع به رشد کرد و فهمی از معرفت خالق و مدارای با خلائق برای انسان باز شد، آنگاه پایههای انسانیّت انسان هم شروع به شکل گرفتن خواهد کرد و در این هنگام است که زمین و آسمان، خورشید و ماه برای انسان خواهند چرخید و با کمترین عبادت بیشترین عنایت و با کمترین تلاش بیشترین نتیجه به طرف انسان حرکت خواهد کرد.
پاورقی
1-بحار: ج 67، ص 249، ح 25
امام صادق(علیهالسلام)
«أُنْظُرْ ما بَلَغَ بِهِ عَلِیٌّ علیهالسلام عِنْدَ رَسُولِ اللّهِ(صلیاللهعلیهوآله) مالَزِمَهُ فَاِنَّ عَلِیا(علیهالسلام) إِنَما بَلَغَ ما بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللّهِ(صلیاللهعلیهوآله) بِصِدْقِ الْحَدیثِ وَ اَداءِ الاْءَمانَةِ»(1)
«بنگر به آن چه علی(علیهالسلام) به سبب آن بدان مقام و درجه عالی نزد پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) رسید پس تو هم مــراقــب آن بــاش زیرا که علی(علیهالسلام) آن مقام و منزلت را از نظر پیامبر به سبب صداقت و اداء امــانت به دســت آورد.»
امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) اهل عبادت بود و آن هم نه عبادتی معمولی همانند عبادت ما
امام سجاد(علیهالسلام) در کتابی که عبادتهای حضرت علی علیهالسلام را ثبت کرده بود، نگاه کرد. پس آن را بر زمین نهاد و فرمود: «کیست که قدرت داشته باشد مانند علیی ابن ابی طالب علیهالسلام عبادت کند؟(2)
ایشان اهل ریاضت هم بودند و نه ریاضتهایی که امثال ما توان تحّمل آن را داشته باشیم.
امیرالمؤمنینعلی(علیهآلسلام)
«وَایْمُ اللَّهِ یَمِیناً -أَسْتَثْنِی فِیهَا بِمَشِیئَةِ اللَّهِ- لَأَرُوضَنَّ نَفْسِی رِیَاضَةً تَهِشُّ مَعَهَا إِلَی الْقُرْصِ إِذَا قَدَرْتُ عَلَیْهِ مَطْعُوماً وَ تَقْنَعُ بِالْمِلْحِ مَأْدُوماً»(3)
«و سوگند به خدا بر عهده خود می گیرم، جز آن که او نخواهد که در آن ناگزیرم. نفس خود را چنان تربیت کنم که اگر گرده نانی برای خوردن یافتم شاد شود، و از نانخورش به نمک خرسند گردد»
ولی با این اوصاف طبق بیان امام صادق(علیهالسلام) هیچ کدام از این اعمال ملاک رسیدن بدان مقام و منزلت نبود و پروردگار تنها به جهت صداقت و امانتداری حضرت ایشان را به چنین مقام و منزلتی نزد رسول اکرم(صلیاللّهعلیهواله) رساندند.
واقعیت امر هم چنین است چرا که بعد از انجام واجبات دینی و ترک محرمّات الهی، بحث صداقت و راستی از مهمترین بحثهاست و ما هر قدر هم که از ثواب نماز شب بگوییم، هر قدر هم که از ارزش قرائت قرآن بگوییم، هر قدر هم که از اهمیّت انجام مستحبّات بگوییم، اگر از ارزش صداقت و راستی نگوییم، هیچ نگفتیم، چون وقتی صداقت و راستی را از انسان بگیریم، جز نفاق و تزویر چیز دیگری نخواهد ماند.
پاورقی
1-کلینی، ترجمه اصول کافی، 3/163
2-بحارالأنوار، ج 41، ص 17
3-قسمتی از نامه 45 نهجالبلاغه
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«إِلْزَمِ الصِّدْقَ وَ إِنْ خِفْتَ ضَرَّهُ فَإِنَّهُ خَیْرٌ مِنَ الْکِذْبِ الْمَرْجُوِّ نَفْعَهُ»(1)
«ملازم راستی باش اگر چه از زیان آن بترسی زیرا زیان راستی از سود و منفعت مورد امید دروغ بهتر است»
چشمظاهر بین ما که در بسیاری از اتفاقات و تحولاّت بیشتر از جلوی چشمش را نمیبیند و با همان نگاه سطحی وقایع و رویدادها را تجزیه و تحلیل میکند، کاملاً طبیعی است که وقتی کسی را ببیند که با دروغ و نیرنگ ثروتاندوزی میکند و بالا میرود، قلبش را از یاد خدا خالی کند و حسرت موقیعت و منزلت شخص فریبکار و دروغگو را بخورد و از این نکته غفلت بورزد که این صعودی است برای سقوط یا در این دنیا و یا در آخرت.
وقتی دروغگو و منافق رسوا شود و تمام مردم و سیستمی که فریب او را خورده بودند پشتش را خالی کنند و او هم با همان سرعتی که بالا رفته بود سقوط کند، در این لحظه تمام آن افرادی که در زمان صعود دروغگو، حسرت زندگی و موقیعت اجتماعی او را میخوردند، وقتی شاهد این سقوط شدند، با تمام وجود خدایشان را شکر خواهند کرد که سهمشان از زندگی بیشتر از صداقت، نیّت پاک و کسب حلالشان نبوده است.
پاورقی
1-غررالحکم، 2/194
پایه دینداری و عمل به وظایف دینی اعم از واجبات و مستحبات بر اساس نظم و انظباط و حرکت خورشید و ماه تنظیم شده است.
مثلاً ساعت مشخص برای خواندن نمازهای واجب روزانه، روز مشخص برای انجام بعضی از اعمال عبادی مثل نماز جمعه و یا ماه مشخص برای گرفتن روزه واجب یعنی ماه رمضان و همینطور ساعت، روز و ماههای مشخص دیگر برای انجام خیلی از دیگر اعمال و عبادتهای واجب و مستحبی که همه و همه نشانگر نظم و نظام حاکم و هدفمندی است که در این امور در جریان میباشد.
امّا نکته قابل توجّه این است که هر انسانی برای اینکه بتواند به وظایف دینی و حتّی اجتماعی خود خوب عمل کند و موفق باشد باید خود را با این نظم و انظباط حاکم تطبیق دهد و شب و روزش، خواب و بیداریش را با ماه و خورشید تنظیم کنم.
یکی از اصلیترین ضربههای که زندگی مدرنیته و دنیای غول پیکر رسانه بر انسانیّت انسان وارد کرد، گرفتن نظم و انظباط انسان و خارج کردن مطابقت خواب و بیداری انسان با حرکت خورشید و ماه بود، به طوری که بیداری انسان را به مثال زندگی سگانی که در شب ولگردی میکنند، به شب کشاند و خواب او را به مثال خفاشانی که در روز خوابند به روز کشاند.
امام باقر (ع)
«خواب در ابتدای روز مایه نادانی و کودنی و خواب قیلوله نعمت و خواب پس از عصر مایه حماقت و ابلهی و خواب میان مغرب و عشاء مایه محرومیت از روزی است»(1)
پاورقی
1-الفقیه، ج1، ص502
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«مَن حاسَبَ نفسَهُ وَقَفَ علی عُیُوبِهِ»(1)
«هر کس به حساب نفس خود رسیدگی کند به عیبهایش آگاه شود»
تربیت نفس و خودسازی اتفاقی نیست که به صورت تصادفی رقم بخورد.
شلوغی زندگی دنیا و معاشرت با افرادی که خودشان را فراموش کردهاند و غرق در دنیا و رذائل نفسانی شدهاند هر کدام پرتگاهایی هستند که میتوانند ما را بیشتر از قبل از خودمان غافل و به دره غفلت و نسیان بیاندازند.
در این شلوغی و در این هیاهوی دنیا همواره باید مراقب بود و نگهبان سرمایه معنوی خود بود و نگذاشت رنگ دنیا و رنگ غفلت در قلب ما نفوذ کند و خودش را در گوشه و کنارههای قلب ما پنهان کند.
مراقبه و محاسبه و استغفار هر کدام نسخههایی هستند شفا بخش برای زدودن امراض آشکار و غیر آشکار انسان چه آن امراضی که از آن خبر داریم و چه آن امراضی که از آن بی خبریم و همانند علفهای هرز در گوشه و کنارههای قلبمان در حال رشد و نمو هستند.
پاورقی
1-عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص435
چه دروغها و نیرنگهایی که زندگی دنیا را آباد میکند ولی حال معنوی و زندگی آخرت انسان را ویران و چه صداقتها و راستیهایی که زندگی دنیا را با مشکلاتی روبرو میکند ولی نه تنها زندگی آخرت را آباد بلکه گشایشها و عنایتهای مخصوصی هم از طرف پروردگار در همین دنیا به همراه دارد.
رسول اکرم(صلیاللّهعلیهواله)
«تَحَرُّوا الصِّدْقَ وَ إِنْ رَأَیْتُمْ فیهِ الْهَلَکَةِ فَإِنَّ فیهِ النَّجاةَ، تَجَنَّبُوا الْکِذْبِ وَ إِنْ رَأَیْتُمْ فیهِ النَّجاةَ فَإِنَّ فیهِ الْهَلَکَةَ»(1)
«راستی را پیشه کنید و راستگو باشید اگر چه در آن نابودی ببینید زیرا نجات و رستگاری در راستی است، از دروغ و ناراستی به دور باشید اگر چه در آن رستگاری ببینید زیرا هلاک و نابودی در ناراستی است»
پاورقی
1-آثارالصادقین، 10/492
ذکر "استغفرالله ربّی واتوب الیه" که چهار اسم شریف "غفّار"،"اللّه"،"ربّ" و"توّاب" در آن در جریان است، بدون شک در صورت داشتن صداقت و همراهی دل آدمی همانند آتشی که بر جان فولادهای سنگین میافتد و آنها را همچون مایع ذوب میکند، بر جان و قلب انسان خواهد نشست و آنها را از کدورتها و آثار به جا مانده از هر تاریکی خواهد شست.
«وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُواْ فىِ الْأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نحَنُ مُصْلِحُون»(1)
«چون به آنان گفته شود که در زمین فساد مکنید، میگویند: ما مصلحانیم»
مبارزه با نفاق و تزویر و فاش کردن دست آنان برای مردم یک کشور از جمله سختترین کارهاست، چرا که پدیده نفاق و تزویر مثل آفتابپرستی میماند که هر لحظه برای تغییر و تحوّل و جابجایی رنگ خود از ظالم به مظلوم و از مظلوم به ظالم آمادگی دارد و حتّی اگر لازم باشد برای اینکه دستشان رو نشود و مظلوم نمایی کنند خودزنی هم خواهند کرد.
پاورقی
1-سوره مبارکه بقره آیه11
«مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّآ اءَضَآءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَتٍ لا یُبْصِرُونَ»(1)
حکایت آنها چون سرگذشت کسى است که آتشى بیفروخت تا پیش پایش روشن شود همین که اطرافش را روشن کرد خدا نورشان بگرفت و در ظلمتهایى رهاشان کرد که دیدن نتوانند
پروردگار متعال در قرآن کریم مَثل حیرت زدگی و سرگردانی در بیابانی تاریک را محصول تلاش کسانی بیان کرده است که با نفاق و تزویر دنبال پیاده کردن سیاستهای هوسآلود و خائنانه خود هستند و دلیل این تشبیه این است که تنها سیاستی که با فطرت انسان و زندگی اجتماعی او هماهنگی دارد، سیاست برمبنای آموزههای دینی و وحیانی است و هر طریقتی غیر از این دیر یا زود به بنبست و سرگردانی خواهد رسید.
پاورقی
1-سوره مبارکه بقره آیه 17