سفر جسمانی انسان از خاک است و به خاک ختم میشود و سفر روحانی او هم اگر شروعش کند و نظر پرعنایت پروردگار عالم به همراهش باشد و بتواند از دنیاهای جذّاب و بهتآور و منحرف کننده کشف و کرامات و تصرفّات و ... بگذرد، از این دنیای خاکی با نادانی و بلندپروازی شروع میشود و باز به همین دنیای خاکی و ساده باز خواهد گشت و نفسی به رضایت و علمی از جنس ناآگاهی و سکوت و مسئولیتی به سنگینی عالم وجود، بهرهاش خواهد بود.
به عبارتی سفر معنوی انسان سفری است برای فهم معارف قرآن و سیر در آن تا به مقصد بندگی پروردگار عالم برسد و در آن مقام واقعی خود که اشرف مخلوقات است قرار بگیرد.
امّا سنگینی و اهمیّت این سفر معنوی آنچنان بالا و با اهمیّت و پر فراز نشیب است که پروردگار متعال در آیات 20 و 21 سوره مبارکه حشر پرده از این حقیقت بر میدارد و با آوردن مثال کوه که در این دنیا نماد پایداری، مقاومت و اقتدار است این پیام را میرساند که آن حقیقتی که در قلب مؤمنان میگذرد و آنان به دنبال تکمیل آن هستند، آنچنان سنگین است که اگر آنرا به کوهی در این دنیا عرضه کنیم متلاشی و نرم خواهد شد.
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون»
«اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم میدیدی که در برابرش به خشوع درمیآید و از ترس خدا میشکافد. این مثلها را برای مردم میآوریم باشد که بیندیشند»
سوره مبارکه حشر آیه21
بسیاری از مسلمانان و معتقدان به معاد بر این باورند که عذاب های قیامت همگی از سوی خداست و خدا بی رحمانه آنان را از سر کینه و دشمنی عذاب می کند .
باید گفت این عقیده باطل و مردود است چرا که عالم قبر و قیامت ظرف ظهور ملکات نفسانی و دارایی های اخلاقی آدمی است
توجه دائم به این نکته که انسان روزی با مرگ از این دنیا رحل اقامت بر بسته و راهی عالم دیگر می شود در حالی که تمامی دارایی های خود را در همین دنیا بر جای می گذارد ، این توجه به خودی خود موجب می شود قلب آدمی از بند تعلقات دنیایی رها شود و هیچ دست آویزی برای شیطان و نفس شیطانی در وجود او باقی نماند .
حقیقت عالم انسان بر این اساس سرشته شده است که اعمال او بر اساس دانسته هایش صورت می گیرند ، یعنی افعال انسان تابع دستوراتی هستند که از قوه عاقله او صادر و تبدیل به اراده شده اند و بعد از آن است که انگیزه ای در وجود او شکل گرفته و منجر به صادر شدن فعلی از او می شود ، به همین مطلب اشاره دارد قول رسول اکرم صلی الله علیه و آله که فرمود :
اصلی ترین سرمایه وجودی انسان چه در عالم دنیا و چه در عالم آخرت قلب اوست !
در لسان قرآن و اهل بیت علیهم السلام «قلب» نام خاصی برای حقیقت ملکوتی انسان است که به اعتباری تاثیر و تاثّر پذیری دائم از اعمال انسان به آن اسم نامیده شده است ، موجودی که وجود او در خلقت انسان،او را از باقی موجودات متمایز نمود .
با همین قلب است که انسان اموری را ادراک می کند که سایر موجودات
سیر در مسیر تعالی نیازمند دارا بودن مهارت هایی از قبیل علم و بصیرت است به نحوی که فقدان هر یک از آنها مانع حرکت آدمی می شود ، رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :
امام زمان علیه السلام راه وصول به معرفت خداست ،در دعای ندبه می خوانیم :
«أَیْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِیً مِنْهُ یُؤْتَى» [1] کجاست در خانه خدا که باید از آن جا وارد شد ؟!
اگر سوز و گداز نسبت به فراق امام زمان علیه السلام نداشته باشیم راه توحید به رویمان گشوده نمی شود! بدون سوز نمی شود باید از دوری امام زمان علیه السلام سوخت و با ناله گفت:
« أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ» [2]کجاست آن وسیله اتصال بین زمین و آسمان ؟!
یعنی امام زمان علیه السلام دروازه عالم غیب و ملکوت است اگر می خواهیم به آن جا راه بیابیم،لازم است با تحصیل معرفت به حضرت حجت علیه السلام ،محبت تام و شدیدی نسبت به ایشان در خود ایجاد کنیم تا جایی که آرزوی زیارت حضرت در هر لحظه و هر جا سراسر وجودمان را پر کند !
خود این حالت و انتظار دائمی کشیدن باب تمامی کمالات و فضائل را به روی انسان باز می کند ،
اصلا باید برای امام زمان زندگی کنیم ، برای ایشان بخوابیم و بیدار شویم و تحصیل کنیم .
خدا می داند که توجه این چنینی چه ثمراتی در پی خواهد داشت و تا چه اندازه راه گشای مشکلات است !
اما محبت دنیا دل ما را ربوده است و به همین دلیل از محبت لایتناهی امام زمان علیه السلام غافل شده ایم
هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن [3]
این جاست که باید ببینیم در این باغچه دلمان چه کاشته و چه می کاریم ! هر حرف و سخن و نیت ما همگی در باغچه دلمان کاشته می شود .
به امام زمان علیه السلام فکر کن تا راه تعالی به رویت گشوده شود
نسیمی کز بن آن کاکل آیو مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش را در آغوش سحر از بسترم بوی گل آیو [4]
────────────────────────────
[1] [2] (المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص: 579)
[3] (مثنوی معنوی –دفتر اول – بخش 6 )
[4] دوبیتیهای باباطاهر-دوبیتی شماره ۲۱۳
2017/07/19
03:47 ق.ظ
سیر در عالم معنویت همانند حرکت در خیابانها و بیانها نیست ، حرکت در متن جان است . باید دانست در تمامی کارها برای موفقیت، نیازمند آموزش و تربیت شدن زیر نظر مربی کامل هستیم تا جایی که فرموده اند :