انسان کامل معصوم مَثَلُ الله و بحر موّاج توحید است و کلام او موجی از دریای حقیقت و وجودش چشمه جوشان علم است که تشنگان را سیراب و کوزه وجود واردان را پر می کند
ارتباط با کلام امام معصوم(علیهالسلام) یعنی حضور بر سر سفره فیض او و پر کردن کوزه جان از
تا انسان گرفتار سرمای خود بینی و بی مهری است ،جامد بوده و نمی تواند درآسمان و زمین جاری شود ، لذا وقتی انسان در کوره حرارت محبت الهی ذوب گشت آن گاه می تواند بر
بسیاری از انسانها لذتی که بتواند آنان را راضی کند را در دستیابی به زخارف دنیای فانی می جویند و عده ای نیز یک قدم بالاتری برداشته و آن لذت را در بهشت و نعمت های آن می جویند ، درحالی که آن لذت نه در دنیا و نه در آخرت یافت نمی شود .
آن لذت بی نهایت که هیچ عقل و ادراکی نمی تواند آن را وصف کند تنها در
در ابتدای سیر بنده به سوی خدای متعال اولین مرحله تحصیل ایمان به ذات اقدس الهی است که موجب محبت شدید او به خدای متعال می شود،فرمود :
﴿اَلَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلّهِ﴾[1] آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا، شدیدتر است.
مومنین در مرحله اول محب اند و در این مرحله ایمان را با عشق و محبت اجین کرده اند ، ایمان یعنی محبت .
امام صادق علیه السلام فرمود :
هر وقت سخن از این می شود که آیا می توان خدا را دید یا نه ، همه مات و مبهوت یکدیگر را نگاه می کنند و هیچ جوابی برای سوال مطرح شده ندارند . مخصوصا وقتی که بچه های کوچک از پدر و مادر خود آدرس خدا را گرفته
دلیل این که انبیاء و علماء و بزرگان در عالم همیشه سر سبز بوده و هم چون چشمه ای جوشان دائما در حال جوشیدن هستند این است که
انسان در مبارزه با نفس خویش تنها نیست بلکه خدا و هستی نیز در این مبارزه با انسان هستند و به او یاری می رسانند یعنی خدای متعال علاوه بر این که محور اصلی تمامی دستورات دین را مبارزه با هوای نفس قرار داده و هر دستوری که بیان کرده برای این است که هوای نفس انسان را تحت تاثیر قرار دهد علاه بر آن اسباب عالم را به نحوی در کنار هم می چیند که
یکی ازملزومات تهذیب اخلاق و اصلاح امور حیات آدمی محاسبه و مراقبه می باشد ، مراقبه عبارت است از کشیک نفس کشیدن به منظور این که کار ناشایستی از او سر نزند و محاسبه عبارت است از حساب و کتاب کشیدن از نفس به عبارت دیگر ارزیابی نفس را محاسبه و پاسبانی از او را مراقبه می گویند .
برخی با خود می گویند این که ما
امیال و خواسته های درونی انسان اصلی ترین عامل به حرکت در آوردن او برای کار و تلاش هستند ، و حاصلی که بدست می آورد در راستای همان امیال و خواسته هاست ، به عبارت دقیق تر می توان گفت ویژگی نفس ناطقه مجرد انسان این است که به هر چیزی توجه داشته باشد با آن سنخیت پیدا می کند ، لذا انسان به هر چیزی نظر قلبی داشته باشد حقیقت وجودش همان
اگر می خواهیم به همه خیرهای عالم هستی یک جا دست پیدا کنیم و لذت همه نعمت های بهشتی را درهمین دنیا تجربه کنیم تنها راهش این است که