جنگ، جنگ ایمان و کفر است و زمان زمان ظهور قدرت حق و مـــوشـکهایی که بر سر مردم غـــزه فرود میآید، در حقیقت مـــوشکهایی هستند که شیطان و شیطانپرستان بر سر تمام خداشناسان دنیا میزنند و خــــشم و نفرت خود را از پرودگار، ملائکه مقرب، انبیاء، مؤمنین و خداپرستان بروز میدهند.
قُلۡ مَن کَانَ عَدُوّٗا لِّـجِبۡرِیلَ فَإِنَّهُۥ نَزَّلَهُۥ عَلَىٰ قَلۡبِکَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیۡهِ وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِینَ / سوره مبارکه بقره آیه ۹۷
(آنها(یهود) میگویند: «چون فرشتهای که وحی را بر تو نازل میکند، جبرئیل است، و ما با جبرئیل دشمن هستیم، به تو ایمان نمیآوریم!») بگو: «کسی که دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خداست) چرا که او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل کرده است؛ در حالی که کتب آسمانی پیشین را تصدیق میکند؛ و هدایت و بشارت است برای مؤمنان.»
مَن کَانَ عَدُوّٗا لِّلَّهِ وَمَلَـٰٓئِکَتِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَجِبۡرِیلَ وَمِیکَىٰلَ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَدُوّٞ لِّلۡکَٰفِرِینَ / سوره مبارکه بقره آیه ۹۸
کسی که دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئیل و میکائیل باشد (کافر است؛ و) خداوند دشمن کافران است.
استاد حکیمی تهرانی
وضعیـــــــــــــــت و دیوانـــگی اسرائیل در حمله به مردم عادی غزه به مانند حیوانی است که در آخرین لحظات زندگی و قبل از جان دادن تمام بدنش را با تمام قدرت و بدون هدف تکان میدهد.
هر چند از یک طرف مشورتها و توصیههای همپیمانان و از طرف دیگر تهدیدها و ترس از ایران باعث شده کمی آرامتر شود، ولی طوفانی که شروع شده دیر یا زود او را خواهد برد.
استاد حجت الاسلام حکیـمی تهرانی
امیرالمؤمنین علی(ع)
«فی القُنوطِ التَّفریطُ»
نومیدی، باعث کوتاهی در عمل می شود.
ناامیدی چه از فضل و کرم خداوند و چه از رسیدن به آرمانها و خواستههایمان فرقی ندارد کدام باشد در هر صورت ناامیدی انسان را زمینگیر، سعی و تلاش او را تحت شعاع و فروغ ذهنی او را خاموش خواهد کرد.
به عبارتی آنچیزیی که شیاطین را زنده نگه میدارد، امید آنان برای ناامیدی ماست.
حجت الاسلام حکیمی تهرانی
وقتی شبهات در ذهن مردم جامعه اثر بگذارند، مشتهای گره کرده آنان بصورت مردم کشور خودشان خواهد کوبید، لوله تفنگهای آنان به سمت نیروهای کشور خودشان خواهد چرخید، سخنان گزنده آنان دلهای اطرافیان و نزدیکان خودشان را خواهد سوزاند.
یکی از مواردی که باعث میشود دوستان، اطرافیان و مردم ما بر علیه ما شوند و دین و آئین دینی را به سٌخره بگیرند، کوتاهی دولتمردان ما و شاید هم خود ما در آگاه نبودن و آگاه نکردن مردم کشورمان است.
نمازما، حجابما، روزه و دین عزیز ما که برای لحظه به لحظه زندگی ما برنامه دارد و از چنان جامعتی برخوردار است که به گواهی مردان علم، دشمنان و مخالفان را در بحث و گفتگو زمینگیر کرده است.
امّا متأسفانه ما بیخبرانی که روزانه بیشتر از اینکه وقتمان را برای خواندن و شنیدن خوبیهای دین بگذاریم، برای خواندن و شنیدن شبهات جذاب و سخنان مخالفان در فضای مجازی میگذرانیم.
حجت الاسلام حکیمی
تمدّنها را مردمی میسازند که تفکّرشان و سبک زندگیشان در اختیار و متأثر از صاحب تمدّن باشد. صاحب تمدّن اسلام پیامبر اکرم(ص) و مبنای تفکّرات ایشان بر اساس متون وحیانی (قرآن کریم) است. هر قدر این آموزهها در تفکّرات و اندیشههای مردم، مسئولان و مسلمانان و در نتیجه سبک زندگی آنان جریان پیدا کند، به همان اندازه تمدّن و سبک زندگی یک امّت جهانی میشود.
استاد حجت الاسلام حکیمی
امام صادق(ع)
تواضع ریشه هر کار نیک و با ارزش است و مقام والایی است... و هر کس برای خدا تواضع کند خداوند او را بر بسیاری از بندگانش شرافت می بخشد... و هیچ عبادتی برای خدا مورد رضا و قبول نخواهد بود مگر اینکه باب آن تواضع است و حقیقت تواضع را جز مقربانی که مستقل در وحدانیت خداوندند درک نمی کنند، خداوند عز و جل می فرماید: بندگان خداوند رحمان کسانی هستند که در زمین با تواضع راه می روند و هنگامی که جاهلان آنها را (با سخنان نامناسب) خطاب کنند، به آنها سلام می گویند (و با بیاعتنایی می گذرند)
بحارالانوار، جلد 72
خودکمبینی، خودتحقیری و انکار توانمندیهایمان به اسم تواضع و فروتنی برداشتی اشتباه و فهمی انحرافی از موضوع تواضع و فروتنی است. تواضع و فروتنی در قلب انسان شکل میگیرد و اولین اثر از آثار عبادت مقبول و معرفت صحیح نسبت به پرودگار است
آغوش آرام بخش
فَقَدْ هَرَبْتُ إلَیْکَ(۱)
الهی آمدم ردم نکن...(۲)
گریخته ام از همه کس و همه چیز،از زشتی ها، بدی ها، بی ایمانی، تاریکی جهل و عذاب جاویدان ،به سوی تو
پشت سرم دره ای است،که به لطف تو از آن بالا آمده ام.
الهی و ربی من لی غیرک(۳)
برتاریکی های دلم خط بکش
تو تنها آغوش آرام بخش منی...
امان از لحظه ای که تو را گم کنم،
توعین حقیقت بارانی و من همان کویری که برای خیس شدن همه ی وسعت دلش را رو به تو گرفته است.
این روزها همه سلولهای من خشکیده اند،
دیر شد، نمی باری؟
ببار و سیرابم کن،
لَاظَمَأَ بَعْدَهُ(۴)
که پس از آن تشنگی ای نباشد
۱)فرازی از مناجات شعبانیه
۲)الهی نامه علامه حسن زاده آملی
۳)فرازی از دعای کمیل
۴)فرازی از دعای ندبه
امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام)
«الدّنیا أمد، الآخرة أبد»[1]
دنیا تمام شدنی است و آخرت ابدی است
دنیا با همه غم و غصّهها و ناراحتیهای به حق و یا نا به حق ما تمام شدنی است.
چه حق با ما باشد و چه حق با ما نباشد، فرقی ندارد دنیا برای همه خوب و یا بد یکسان است و دیر یا زود تمام شدنی است.
چه فقیر باشیم و چه ثروتمند، چه درستکار باشیم چه گناهکار، چه مؤمن باشیم چه کافر دنیا برای همه یکسان و تمام شدنی است.
فرقی ندارد در کجا زندگی کنیم و چه بخوریم یا نخوریم، فرقی ندارد ورزشکار باشیم و یا نباشیم، فرقی ندارد بیستساله باشیم و یا هشتاد ساله، مثل حضرت خضرنبی آب حیات خورده باشیم و عمرمان تا آخر دنیا ادامه داشته باشد و یا از آب حیات نخورده باشیم و از بدو تولّد با بیماری به دنیا آمده باشیم و هر لحظه امکان مرگمان وجود داشته باشد، فرقی ندارد دیر یا زود دنیا تمام شدنی است.
ولی آنچه تمام شدنی نیست عالم پس از مرگ است، چه خوب باشیم چه بد، چه پیامبر باشیم چه نباشیم، چه عاشق این دنیا باشیم چه نباشیم، چه باور داشته باشیم چه نداشته باشیم آخرت و جهان پس از مرگ است که نه انتهایی دارد و نه زمانی.
بهر یک دم زندگانى، چون حباب شوخ چشم
مى کنم پهلو تهى از بحر بىپایان چرا؟
صائب
علّت این که اهل تقوا همواره تمنّای مرگ دارند این است که احساس داشتن سرمایه می کنند (سرمایه ایمان) کسی که پول زیادی از بانک گرفته تا به منزل ببرد و یا از منزل برداشته تا به بانک ببرد در این راه تلاش میکند تا سریعتر برود زودتر به هدف برسد. دوست دارد از راه میانبُر برود دوست دارد دو تا یکی خیابان بشود تا به هدف نزدیکتر گردد. امّا آنکه سرمایهای ندارد هدفی هم ندارد، سرعت و تلاشی هم ندارد، کسی هم که سرمایه ایمان ندارد، نه هدفی دارد و نه تمنّای مرگی، بلکه از مرگ هم گریزان است.[2]
ای مردم، این آخرین باری است که در چنین اجتماعی بپا میایستم. پس بشنوید و اطاعت کنید و در مقابل امر خداوند پروردگارتان سر تسلیم فرود آورید، چرا که خداوند عزوجل صاحباختیار شما و معبود شماست، و بعد از خداوند رسولش و پیامبرش که شما را مخاطب قرار داده، و بعد از من علی صاحباختیار شما و امام شما به امر خداوند است.
فرازی از سخنان پیامبر اکرم(صلیاللّهعلیهواله) در واقعه غدیر
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
«بنده خدا تا دروغ را چه به شوخی و چه به جدی ترک نکند مزه ایمان را نخواهد کشید.»(1)
روحیه گمراه کردن و یا سرکار گذاشتن دیگران با گفتار و رفتار دروغ برای هر هدفی هم که باشد پسندیده نیست، چه برای شوخی و خنده باشد و بدتر از آن چه برای اذیت و آزار باشد.
همانطور که زبان انسان وظیفه چشیدن مزهها از ترش و شیرین را بر عهده دارد، قلب و روح انسان هم اگر سالم باشد وظیفه چشیدن مزه غذاهای معنوی را برعهده دارد، مزه دعا و مناجات با خدا ، مزه ایمان و توکّل بر خدا، مزه قرآن خواندن و دستگیری از دیگران.
انسانی که قلبش از آزار و اذیت و سرکار گذاشتن دیگران چه به شوخی و چه به جدی لذّت ببرد نشان از مرض قلبی دارد و اینچنین قلبی طبق بیان حدیث شریف قابلیّت چشیدن مزه ایمان را نخواهد داشت.
پاورقی
1-کافی، جلد2، صفحه230
در این روزهایی که تورم و افزایش قیمتها امان از مردم بریده و فقیر را فقیرتر کرده وقتی سخن از بندگی و دینداری زده میشود به گوش بعضیها که فکر و ذکرشان دنیایشان شده آنچنان سنگین میآید که به چشم تمسخر به موضوع نگاه میکنند و تصوّر میکنند که همه هم مثل آنان باید خدا را فراموش کنند و برای پول بیشتر به جزع فزع بیفتند.
سرسپردن و راضی شدن به تقدیر و مصلحت پروردگار متعال بعد از سعی و تلاش و انجام وظیفه بهترین و آرامشبخشترین اتفاقی است که میتواند شیرینترین لحظات عمر ما را رقم بزند؛ امّا در مقابل فرار از مدیریّت زندگی با سرمایه در دست و طمع کردن به سرمایه بیشتر به بهانههای مختلف، وقتی باعث شود که خدا و حلال و حرامش را فراموش کنیم و با زندگی سالم و پاک خداحافظی کنیم آنگاه دیگر نه رویی از آرامش خواهیم دید و نه فرصت و حوصلهای برای شنیدن نصیحت نصیحت کنندگان
آیه 27 سوره مبارکه فرقان
«وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلا»
(یادکن)روزی را که ستمگر دستهای خویش بگزد و گوید: ای کاش طریقه پیغمبر را پیش گرفته بودم
در اول کار به همه عزیزان تبریک عرض میکنم ولادت امام هشتم امام رضا امام رئوف و مهربان که فقط کافیست دلمان را متوجه حضرتش کنیم و یا در اطراف حرمش باشیم تا برخورد و جوشش این رأفت و حال خاص را در قلبمان حس کنیم.
امّا جانم برایتان از خوف رجا و ترس و امید بگوید
امامصادق(علیهالسلام)
«اُرجُ اللهَ رجاءً لا یُجرِئُکَ عَلی معاصیهِ و خفِ اللهَ خوفاً لا یُؤْیِسُکَ من رَحْمتهِ.»(1)
آنگونه به خداوند امید داشته باش که امیدواریت به تو جرأت بر معصیت و نافرمانی او را ندهد و آن قدر از خدا بترس که ترس تو، تو را از رحمت او نا امید نگرداند.
یک جمله از حاجآقای دولابی که خدا رحمتشان کند میخواندم.
«انسان وقتی نوه دار شد بیش از فرزند خودش حواسش به نوهاش است و بیشتر نوه را نگاه میکند و ناز و نوازش می نماید. علّت آن هم این است که نوه دورتر از فرزند است، بشارت میدهم که خدا هم بندهای را که از او دور میشود بیشتر مواظبت می کند و مورد توجّه قرار میدهد»
این سخن آقای دولابی در واقع الهام گرفته از یک حدیث قدسی است که پروردگار میفرماید
«اگر آنهائی که به من پشت کردهاند می دانستند که من چه اندازه انتظار دیدن آنها را میکِشم و چه مقدار مشتاق توبه و بازگشت آنها هستم هر آینه از شدت شور و شوق نسبت به من جان میدادند و تمام بند بند اعضایشان به خاطر عشق به من از هم جدا می شد.»(2)
پاورقی
1-بحار الانوار، ج 67، ص 384
2-اصرار صلوة صفحه 19
«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ...»
بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است...
حدید/20 "
اگر شیری اگر ببری اگر گور گذر باید کنی آخر لب گور"
دوستى دنیا سررشته، تمام گناهان است! دنیا محل گذر است، نه جای لنگر انداختن و ماندن!
ما مکلف به کسب روزی حلال هستیم، حرص و طمع زیادی، آرامش را سلب می کند!
اگرمال و ثروت ما را از خدا، از دین، ازآخرت... دورمی کند، این یک بلا و زنگ خطری، بر جان ماست!
امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)
«بِتَرکِ ما لا یَعنیکَ یَتِمُّ لَکَ العَقلُ»
با فرو گذاشتن کارهای بیهوده خردت کامل میگردد
کامل شدن انسان در هر مسیری و در حرفهای با توجّه به توانمندی و تسلّط انسان به حرفه و شغلی که ادعایش را دارد تعریف میشود.
مثلاً کسی که نجّار است وقتی میتوان گفت که یک نجّار کامل است که به تمام فوت و فن این حرفه آشنا باشد و مثل همین است کسی که مکانیک است و یا معلّم و آشپز و....
کار بیهوده در هر حرفه و مسیری تعریف متفاوتی دارد و به نسبت هدف انسان فرق میکند مثلاً دنبال کتابهای تخصصی آشپزی رفتن برای کسی که میخواهد یک آشپز کامل شود کار بیهودهای نیست.
امّا وقتی در دین و کتابهای آسمانی حرف از کار بیهوده میشود افق بالاتر و جامعتری مدنظر است و منظور آن کاری است که نه برای دنیای شما فایدهای دارد و نه برای آخرت شما به عبارتی نه سرمایهای برای زندگی بهتر به ارمغان میآورد و نه ثوابی برای آخرت آبادتر و مقامات معنوی بالاتر رقم میزند و اگر بخواهیم دقیقتر شویم کار بیهوده و ابتر آن کاری است که در آن حسن فعلی و فاعلی در کنار هم جمع نشوند که به صورت خلاصه یعنی نام و یاد خدا نه در کار و نه در نیّت انسان محوریّت نداشته باشد، چه مربوط به دنیا باشد و چه مربوط به آخرت و کارهای خیرخواهانه
اگر کسی نتواند در عین حالی که محبّت دنیا در دل ندارد جمع بین دنیا و آخرت کند و حسنه دنیا و آخرت را بدست آورد معلوم است که هنوز به فهم کاملی از دین دست پیدا نکرده است.
خرد و اندیشه انسان وقتی کامل میشود که انسان بتواند با ترک کارهای بیهوده و به کمک آموزههای الهی مجموعهای از اطلاعات و مفاهیم زندگیساز از هر دو بعد مادی و معنوی را گرد هم آورد و نقشه درستی را برای زندگی بهتر پیش روی خود قرار دهد.
میزان الحکمه،جلد7،صفحه 538
قابلیّتها و امتیازات جسمانی و یا حتّی علمی و معنوی ما هیچوقت نباید باعث شود که خودمان را از دیگری بالاتر ببینیم و به چشم حقارت به او نگاه کنیم، هر انسانی به فراخور خلقتش دارای توانایی و قابلیّتهایی است که دیر یا زود و در بزنگاه و موقعیت مناسبش آشکار خواهد شد و به او در زندگی بهتر کمک خواهد کرد.
.
حتّی بر فرض اینکه نوع توانایی و قابلیتهای ما قابل دسترسی برای دیگران نباشد و تصوّر کنیم از این جهت منحصر به فرد هستیم باز هم نباید فریب این بازی شیطان را بخوریم و به خودمان اجازه دهیم خود را بالاتر و برتر از دیگر بندههای خداوند ببینیم چرا که ما همیشه در معرض امتحان خداوند هستیم و گرفتن نعمت و دادن آن به دیگری آنچنان زود رقم خواهد خورد که وقتی به خودمان بیاییم نخواهیم فهمید چه شد و از کجا ضربه خوردیم.
.
امام کاظم(علیهمالسلام)
«لأِنَّ اللّه جَعَلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ وَجَعَلَ التَّکَبُّرَ مِن آلَةِ الجَهلِ»(1)
«خداوند متعال، تواضع را وسیله عقل و تکبّر(خودبزرگبینی) را وسیله جهل قرار داده است»
تحف العقول، ص 396
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها...» و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید... روم/21 .
هیچکس منکر زیبایی، زیبایی نیست!
ظاهر و جمال زیبای همسر، زمانی زیبا و دلرباست، که اخلاق و ایمانش هم زیبا باشد!
شاید ظاهر زیبا روزی از بین برود، ولی اخلاق و دیانت ماندگار است!
برخی از ریشههای طلاق، بخاطر معیارهای غلط ازدواج است!
همسر زیبا، در کنار اخلاق و دینداری می تواند سبب آرامش باشد!
اللَّهُمَ صَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عجِّل فَرجَهُم
کنترل شهوت باید در چارچوب عقل و دین باشد،
تا بتوان در این کشاکش دنیا، به سعادت و خوشبختی رسید!
اسارت شهوت، انسان را از خدا و آخرت دورمی کند... تا جایی که انسان هویت خود را فراموش می کند!
باید در مقابل خواسته های نفس اماره ایستاد، تا یوسف شد! «مَنْ یُوقَ شُحَ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون» کسانى که موفق شده باشند از بخل نفسانى، خویشتن را حفظ کنند چنین کسانى رستگارانند. تغابن/16
رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله)
«إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ«(1)
«میان شما دو چیز سنگین و گرانبها می گذارم، اگر بدان چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: قرآن و عترت من أهل بیتم، و این دو از هم جدا نشوند تا در کنار حوض بر من درآیند»
این توصیه تمدّنساز رسول اکرم(صلیاللهعلیهواله) بیشتر و حتّی بسیار بسیار بیشتر از انکه بخواهد متوجّه امور شخصی و زندگی خانوادگی مردم باشد متوجّه سیاستگذاران و حکمرانان است، همانانی که با قانونگذاری برای مردم نسبت به طریقه زندگی آنان جهت میدهند و خط میکشند و مسیر تعیین میکنند.
سیاستگذاری و وضع قانون در چهارچوب قرآن و مبانی دینی و با الگو گرفتن از خط مشی اهل بیت(علیهمالسلام) چنگ زدن به همان ریسمانی است که رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله) به ما توصیه کرده است و این اتفاق وقتی رخ دهد و وقتی در قانونگذاری و اعمال سیاستهای کلی نظام مبانی دینی و قرآنی پیاده شوند، آرام آرام دین رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله) که ریشه در آسمان الوهیّت پروردگار متعال دارد بر روی زمین اجرا خواهد شد و به دنبال آن و بعد از دمیده شدن حال و هوای آسمان بر روی زمین، همانندکاری که امام خمینی(ره) انجام داد مردم زمین نیز رنگ و بوی آسمانیان را به خود خواهند گرفت و زندگی را برای دنیاپرستان و مستکبران عالم تنگ و تاریک خواهند کرد.
1-کافی
رسول اکرم(صلیاللهعلیهواله)
»لِیَسأَل أحَدُکُم رَبَّهُ حاجَتَهُ، حَتّی یَسأَلَهُ المِلحَ، وحَتّی یَسأَلَهُ شِسعَ نَعلِهِ إذَا انقَطَعَ«(1)
»هر یک از شما حاجتش را از پروردگارش بخواهد؛ حتّی نمک را از او بخواهد و حتّی بند کفشش را، هر گاه پاره شد، از او درخواست کند«
آنچه بشر را برای دراز کردن دست نیاز و تضرع به سوی پروردگار عالم به حرکت میاندازد، روبرو شدن با مشکلاتی است که او توان و علم خود را کافی برای حل آن نمیبیند و طبیعتاً به فکر کمک و یاری گرفتن از نیرویی قویتر و توانمندتر میافتد؛ امّا اگر دقیقتر بیاندیشیم و در سخنان نورانی رسولاکرم(صلیاللهعلیهواله)بیشتر تأمل کنیم خواهیم دید که در کورسوی عمق معانیایی که در پشت این الفاظ گوهربار وجود دارد، دست ردی به عادت طبیعی بشر زده شده است و پیامی برای ما که امور را به سخت و آسان تقسیم میکنیم و در کارهای آسان بدون غصه کار را انجام میدهیم و در کارهای مشکل به جزع فزع میافتیم وجود دارد که نشان میدهد که اگر عنایت خداوند نباشد در آسانترین کارها از تهیه نمک و پاشیدن آن بر روی غذا یا تهیه بندکفش و بستن آن بر روی پا عاجز هستیم و ممکن است با مشکلات زیادی روبرو شویم چه رسد به اینکه بخواهیم غصه کارهای مشکل و پیچیده را بخوریم.
به صورت کلی میشود گفت که آسانترین و سادهترین کارها مشکل خواهند شد وقتی انسان نتواند نظر و لطف خداوند را به خودش جلب کند و همینطور است در آسان شدن و نرم شدن سختترین و پیچیدهترین مشکلات وقتی انسان در توکّل و جلب عنایت خداوند موفق عمل کند. سلسله خیالات و اندیشههای انسان تحت سلطه قدرت خالقش است و این نظر خداوند در کنار حکمت و مصلحت او نسبت به بندگانش است که سخت و یا آسان شدن کارها را رقم میزند
1-سنن الترمذی: ج 5 ص 349 ح 3624
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ»
آیا مردم پنداشتهاند که با گفتن این که ایمان آوردیم رها میشوند و هرگز مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟
مسألهی امتحان و آزمایش، از جمله مسائلی است که در قرآن مجید، روی آن، زیاد تکیه شده و مطالب مربوط به آن با تعبیرهای مختلف، مانند: «فتنه»، «بلاء»، «تمحیص»، «تمییز» و «امتحان» وارد شده است.
برای دریافت عکس با کیفیت اصلی روی عکس کلیک کنید
هجوم مردم آمریکا به فروشگاها/دزدیده شدن محمولههای بهداشتی کشورها توسط کشورهای دیگر/غارت فروشگاها و گرفتن عکس سلفی با مواد غذایی احتکار شده در کشورهای غربی/ بیمارستان های در حال سقوط/اجساد آلودهای که به دلیل پر شدن ظرفیت بیمارستانها در خیابانها رها شدند/ استفاده از کیسه زباله به جای استفاده از لباسهای مخصوص محافظتی(گان) در بیمارستانها و دهها عنوان دیگر که تنها کافیست با یک جستجو در خبرگزاریها و سایتها ببینید تا خودتان بهتر از هر زمان دیگری صدای شکسته شدن به افول رفتن عمر تمّدن غرب با همه آن ادعاها و ظاهر اتوکشیده و دلفریبش را بشنوید و متوجّه شوید که بشر بدون اعتقاد هر چند هم که ادعای انسانیّت کند ولی چه باطن پوچ و شکنندهای دارد.
البته در خود کشور ما هم به صورت نادر پیدا میشوند کسانی که اگر گرفتار شرایط همسان شوند عملکردی مشابه مردمان کشورهای اروپایی و آمریکایی داشته باشند و همینطور در کشورهای اروپا و آمریکا هم کسانی پیدا میشوند که پایبند اخلاق و دین باشند و همانند ما عمل کنند امّا بحث بر سر مجموعه عملکرد یک جامعه و همکاری جمعی تودههای مردم با یکدیگر برای مقابله با خطرات و مشکلات است و حساب موارد نادر جداست
کم نیستند کتب و سخنرانانی که وقتی حرف از ظهور و انتظار فرج میشود این پدیده را فرایندی پنهان و شوقی در قلب انسان نسبت به ظهور امام زمان(عج) تعبیر میکنند و هیچگونه نسخهای برای تلاش، حرکت و در صورت نیاز مبارزه در جهت شناساندن و پیاده کردن فرهنگ و سیره سیاسی معنوی اهلبیت(علیهمالسلام) به غیر از انتظار ظهور حتّی اگر حکومتی ظالم و طاغوت امور را در دست بگیرد نمیدهند و به عبارتی سهم خودشان از ظهور و یاری امام زمان(عج) را بیکار و منتظر نشستن با قلبی پر از درد و عشق معنی میکنند.
امّا به نظر میرسد این تفسیر از انتظار فرج عاقلانه و سازنده نیست و تجربه تاریخی مخصوصاً در زمان حکوت پنج ساله امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) به عنوان یک معصوم نشان میدهد تا فرهنگ و سطح عقلانیّت جامعه رشد یافته نباشد از رهبری همچون امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام)نیز کاری برنخواهد آمد و علاوه بر رهبری معصوم و کامل بالا بودن سطح عقلانیّت و بینش سیاسی جامعه برای تحمّل و پیروی از ایشان نیز شرط است، پس طبیعتاً اگر کسی به دنبال حضور سیاسی و معنوی امام زمان(عج) به عنوان یک معصوم در بین مردم است نمیتواند نسبت به این تجربه تاریخی بیتفاوت باشد و در مقایسه این اتفاق تاریخی با حکومت امام زمان(عج) تحلیلی نداشته باشد.
از طرف دیگر روایاتی از حضرات معصومین(ع)به دست ما رسیده است که مؤید اینچنین تحلیل و نگرشی به موضوع ظهور امام زمان(عج) است و خبر از ناتوانی در استقامت و پیروی ما از حضرت در صورت اینکه به شناختی درست و یقینی قوی نرسیده باشیم میدهد.
امام سجاد(علیهالسلام)
«لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلَّا مَنْ قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُه»(3)
«کسی بر _امامت او (امام مهدی-عج)_ ثابت نمی ماند مگر آنکه یقینش قوی و شناختش درست باشد»
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج51، ص: 134