وقتی انسان به حیات انبیاء و اولیاء الهی می نگرد متوجه می شود غیر از حیات مادی ظاهری،حیات دومی نیز وجود دارد که باید به آن رسیده و از آن بهره مند شود .
برای توجه دادن به این حیات و فهماندن راه رسیدن به آن تمثیل به حیات کرم ابریشم زده و گفته اند :
انبیاء و اولیاء الهی نه تنها با کلام و برنامه های عملی خویش بشر را برای تفسیر حیات انسانی یاری می کنند بلکه زندگی ایشان نیز حیات حقیقی انسان را تفسیر کرده و می فهماند که روح و سرّ آن چیست.
اگر آنها نبودند، نمیدانستیم که سرّ حیات انسان چیست و انسان را در حد حیوان تنزل داده و همان توقعی که از حیات حیوانی داشتیم، از بشر نیز همان را
امام صادق(علیه السلام)
«لَا تُطْلِعْ صَدِیقَکَ مِنْ سِرِّکَ إِلَّا عَلَی مَا لَوِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَمْ یَضُرَّکَ فَإِنَّ الصَّدِیقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوَّکَ یَوْما»(1)
«دوستت را از اسراری که اگر آن اسرار به دست دشمنت بود میتوانست بوسیله آنها به تو ضرر بزند مطلع نکن، چرا که گاهی اوقات دوستان نیز دشمن میشوند»
دوست بودن، دوست داشتن، محبت ورزیدن، اجتماعی بودن، و در نهایت یک انسان خوش اخلاق و مهربان بودن
امام صادق(علیه السلام)
«مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَی وَ الدُّنْیَا أَکْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الْفَقْرَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ شَتَّتَ عَلَیْهِ أَمْرَهُ وَ لَمْ یَنَلْ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا مَا قُسِّمَ لَهُ»(1)
«هر کس شب و روزش را سپری کند در حالی که بیشترین دغدغه و همّ وغمّش دنیا باشد، خداوند نیز فقر رادائماً در جلوی چشمانش قرار خواهد دادو(ذهنش) را نیز پریشان خواهد کرد و در دنیا نیز او را به چیزی بیش از قسمتش نخواهد رساند»
در عالم هستی حقائقی اسرار آمیز و رمز آلود وجود دارد! که با آنها می توان به بزرگترین گنج های عالم هستی دست یافت ؛ تنها باید از پوسته خاکی غفلت های نفسانی سر بر آورده و در پی حقیقت باشیم تا به درک و شعور کافی رسیده و راه سعادت را بیابیم .همه انسانها باید این حقائق را کشف نموده و مطابق با آنها عمل کنند تا از فوائدشان بهره برده و بتوانند انسان شوند. این امر شدنی است !
راه اصلی انسان شدن
افراد بسیاری در عالم هستند که فکر می کنند آبادی حقیقی در گرو ثروت مند بودن است اما غافل اند از این که آبادی این عالم به آبادی مزرعه ی وجود انسان است نه به ساختن برج های سر به فلک کشیده و شهر سازی و ... . آبادی عالم انسانی به آبادی دل اوست و این امر جز به طاعت الهی میسر نمی شود و ترک طاعت نیز موجب ویرانی او می شود ، امام امام سجاد علیه السلام در صلوات شعبانیه فرمود :
یکی ازملزومات تهذیب اخلاق و اصلاح امور حیات آدمی محاسبه و مراقبه می باشد ، مراقبه عبارت است از کشیک نفس کشیدن به منظور این که کار ناشایستی از او سر نزند و محاسبه عبارت است از حساب و کتاب کشیدن از نفس به عبارت دیگر ارزیابی نفس را محاسبه و پاسبانی از او را مراقبه می گویند .
برخی با خود می گویند این که ما
امیال و خواسته های درونی انسان اصلی ترین عامل به حرکت در آوردن او برای کار و تلاش هستند ، و حاصلی که بدست می آورد در راستای همان امیال و خواسته هاست ، به عبارت دقیق تر می توان گفت ویژگی نفس ناطقه مجرد انسان این است که به هر چیزی توجه داشته باشد با آن سنخیت پیدا می کند ، لذا انسان به هر چیزی نظر قلبی داشته باشد حقیقت وجودش همان
اگر می خواهیم به همه خیرهای عالم هستی یک جا دست پیدا کنیم و لذت همه نعمت های بهشتی را درهمین دنیا تجربه کنیم تنها راهش این است که
عالم هستی قربانگاهی برای موجودات است ! تمام موجودات روزی به وجود آمده و صورت ظاهری مخصوصی به خود می گیرند و در آخر نیز آن شکل وصورت ظاهری را از دست داده و در چرخه عالم هستی قرار می گیرند ، حال برخی موجودات مانند گیاهان و جمادات به اقتضاء خلقتشان در عالم هستی بعد از مدتی به چرخه طبیعت بر می گردند تا مواد اولیه نظم طبیعی را تامین کنند ، اما برخی موجودات فرا مادی
امیرالمومنین علی(علیه السلام)
«کُلُّ شَیْءٍ مِنَ الْآخِرَةِ عِیَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِه»(1)
«هر چیزی که مربوط به آخرت شود دیدنش بزرگتر وجذابتر از شنیدنش است»
قوه تفکر وخیال، قوی ترین ومنحصر به فرد ترین نعمتی است که در اختیار انسان برای زندگی در این دنیا گذاشته شده است.
در واقع این دو قوه موجود در انسان آنقدر قدرتمند هستند که به راحتی میتوانند تعیین کنند که آیا باید از آنچه که با چشم دیده شده است.
امیرالمومنین علی(علیه السلام)
«کُلُّ شَیْءٍ مِنَ الدُّنْیَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِیَانِهِ»(1)
«هر چیزی در دنیا، شنیدنش بزرگتر وجذاب تر از دیدنش است»
احتمالاً منظور حضرت وهمچنین حکمتی که باعث میشود لمس کردن ودرک زیبایی ها ولذت های جاری در دنیا غالباً متفاوت ودر خیلی از موارد کمتر از زیباییها ولذت هایی باشد که در شنیدن وحتی فکروخیال کردن به آنها وجود دارد؛
امام صادق(علیه السلام)
«یَعِیشُ النَّاسُ بِإِحْسَانِهِمْ أَکْثَرَ مِمَّا یَعِیشُونَ بِأَعْمَارِهِمْ وَ یَمُوتُونَ بِذُنُوبِهِمْ أَکْثَرَ مِمَّا یَمُوتُونَ بِآجَالِهِمْ»(1)
«مدت زندگی مردم بیشتر با احسان و نیکوکاریشان تعیین میشود تا با عمر مقدر شده آنها؛ ومرگ آنها بر اثر گناهانشان نیز بیش تر است از مرگ آنها به دلیل رسیدن اجلشان است»
امیرالمومنین علی(علیه السلام)
«عَامِلْ سَائِرَ النَّاسِ بِالْإِنْصَافِ وَ عَامِلِ الْمُؤْمِنِینَ بِالْإِیثَار»(1)
«کار(معاشرت، تجارت) کن با مردم بر اساس انصاف و با مؤمنین (علاوه بر انصاف) با ایثار (نیز) کار(معاشرت،تجارت) کن»
پروردگار متعال انسان را موجودی اجتماعی خلق کرده که بدون داشتن روابط اجتماعی نمیتواند به راحتی زندگی کند و نیازهای مادی ومعنوی خود را بدست بیاورد.
امام صادق(علیه السلام)
«مَنْ طَلَبَ رَضِیَ النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَی النَّاسِ»(1)
هر کس خوشنودی مردم را بطلبد هر چند به قیمت خشم خداوند، خداوند او را به مردم وامیگذارد.
اگر بخواهیم بدون مقدمه وارد بحث شویم و شرحی کوتاهی برای این حدیث شریف بنویسیم باید انگشت اشاره خود را مستقیماً به سوی کسانی دراز کنیم
امام صادق(علیه السلام)
«قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی الصَّادِقِ ع فَقَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- أَخْبِرْنِی عَنْ مَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَقَالَ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ صِلَةُ مَنْ قَطَعَکَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَکَ وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لَوْ عَلَی نَفْسِک»
«از امام صادق(علیه السلام) درباره مکارم اخلاق سؤال شدفرمودند:گذشت از کسی که به تو ظلم کرده، ارتباط با کسی که با تو بریده، عطا به آنکه تو را محروم ساخته، وگفتن حق هر چند به ضرر تو باشد»
امام صادق(علیه السلام)
«قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی الصَّادِقِ ع فَقَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- أَخْبِرْنِی عَنْ مَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَقَالَ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ صِلَةُ مَنْ قَطَعَکَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَکَ وَ قَوْلُ الْحَقِّ وَ لَوْ عَلَی نَفْسِک»(1)
«از امام صادق(علیه السلام) درباره مکارم اخلاق سؤال شد، فرمودند:گذشت از کسی که به تو ظلم کرده، ارتباط با کسی که با تو بریده، عطا به آنکه تو را محروم ساخته، وگفتن حق هر چند به ضرر تو باشد»
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)
«جَعَلَ اللَّهُ سُبْحانَهُ مَکارِمَ الْاخْلاقِ صِلَةً بَیْنَهُ وَبَیْنَ عِبادِهِ فَحَسْبُ احَدِکُمْ انْ یَتَمَسّکَ بِخُلُقٍ مُتَّصِلٍ بِاللَّه»(1)
«خداوند سبحان فضائل اخلاقی را وسیله ارتباط میان خودش و بندگانش قرار داده، همین بس که هر یک از شما دست به اخلاقی بزند که او را به خدا مربوط سازد»
امیرالمومنین علی(علیه السلام)
«لَوْ کُنَّا لانرجُو جَنَّةً وَلانَخْشی نارَاً وَلاثَواباً وَلاعِقاباً لَکانَ یَنْبَغی لَنا انْ نُطالِبَ بِمَکارِمِ اْلَاخْلاقِ فَانَّها مِمَّا تَدُلُّ عَلی سَبِیلِ النَّجاحِ»(1)
«اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی نمیداشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چرا که آنها راهنمای نجات و پیروزی و موفّقیّت هستند»
امیرالمومنین علی(علیه السلام)
«لَوْ کُنَّا لانرْجُو جَنَّةً وَلانَخْشی نارَاً وَلاثَواباً وَلاعِقاباً لَکانَ یَنْبَغی لَنا انْ نُطالِبَ بِمَکارِمِ اْلَاخْلاقِ فَانَّها مِمَّا تَدُلُّ عَلی سَبِیلِ النَّجاحِ»(1)
«اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی نمیداشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چرا که آنها راهنمای نجات و پیروزی و موفّقیّت هستند»
«انَّ اللَّهَ جَعَلَ قُلُوْبَ عِبادِهِ عَلَى حُبِّ مَنْ أَحْسَنَ الَیْها، وَ بُغْضِ مَنْ أَساءَ الَیْهَا»(1)
«خداوند دلها را در تسخیر محبت کسى قرار داده که به او نیکى کند، و بر بغض کسى قرار داده است که به او بدى کند»
با هر دین ومذهبی هم که باشی، با هر مرام و فرهنگی هم که باشی؛