کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۳۷۸ مطلب با موضوع «وادی قلم :: مباحث قرآنی و روایی» ثبت شده است

محبت زیاد عیبها رو زیاد میکنه

محبت زیاد عیبها رو زیاد میکنه


یکی دیگر از آفت هایی که در ادامه دادن محبت زیاد به فرزندمان در هفت سال دوم زندگی او بوجود خواهد آمد، پیدا شدن روحیه خودپسندی واز خود راضی بودن افراطی است.

محبت زیاد بشه کارایی پایین میاد

محبت زیاد بشه کارایی پایین میاد


یکی دیگر از مشکلاتی که محصول محبت زیاد به فرزند در هفت سال دوم زندگی او است، لوس شدن وناز پرورده شدن فرزندمان است.
نازپرورده‏ها غالباً از نظر روحی، ضعیف،

مستم مست، باور کن

مستم مست، باور کن


« قَیس بن عاصِمِ المِنقَری یَقولُ: قَدِمتُ عَلی‏ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی وَفدٍ مِن جَماعَةٍ ....ثَواباً وَلِکُلّ سَیّئَةٍ عِقاباً»(۱)
 قیس بن عاصم- یکی از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله- می‏گفت: روزی با جمعی از قبیله بنی‏تمیم خدمت حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیدم

محبت زیاد بشه بچه منزوی میشه

محبت زیاد بشه بچه منزوی میشه


فرزندمان بعد از گذشت هفت سال اول زندگی دیگر باید با واقعیت های جامعه آشنا شود و دیگر نمیشود مثل هفت سال اول زندگی دایماًدر دایره مهر ومحبت پدر مادرش باشد، چرا که وقتی کودک احساس کرد که عزیز و دردانه

پرونده زیاد محبت کردن رو باید بست

پرونده زیاد محبت کردن رو باید بست


بعد از گذشت هفت سال از زندگی فرزندمان وهنگامی که کودکمان وارد هفت سال دوم عمرش شد، وقت آن رسیده که از محبت ونوازشی که در هفت سال اول زندگی اش

میزان ومحور فطرت است

میزان ومحور فطرت است


«البِرُّ ما سَکَنَت إلَیهِ النَّفسُ ، وَ اطمَأَنَّ إلَیهِ القَلبُ ، وَ الإِثمُ ما لَم تَسکُن إلَیهِ النَّفسُ ، وَ لَم یَطمَئِنَّ إلَیهِ القَلبُ ، وَ إن أفتاکَ المُفتونَ»
«نیکی ، آن است که سینه ات ، بدان آرامش یابد؛ و گناه ، آن است که در سینه ات خَلَجان کند، هر چند مردم در باره [درست بودن ]آن ، برایت فتوا دهند»
توضیح
همانطور که درحدیث شریف مشاهده میکنید ملاکی که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) برای تعریف وتشخیص«برّ ونیکی»

بچه تیزهوش بابا مامان با حوصله میخواد

بچه تیزهوش بابا مامان با حوصله میخواد


بعضی از والدین به هر دری میزنند، پیش هر مشاوری میروند، هر دستور غذایی را که میشنوند ومیخوانند عملی میکنند تا راهی برای مستعد شدن و تیزهوش شدن

هفت سال اول از گل کمتر نباید بشنوه

هفت سال اول از گل کمتر نباید بشنوه


بدون شک همه پدر ومارد ها دوست دارن که فرزندانشان انسانهای باهوش، بردبار وموفقی باشند و بعضاً چه کتابهایی که نمیخوانند وچه کلاس هایی که  کودکانشان را نمیفرستند.

عاشقیم، خبر نداریم!

عاشقیم، خبر نداریم!


می‏گویند که جوانی عاشق دوشیزه‏ای شده بود، پدر و مادر دختر مانع ازدواج شدند. جوان بسیار کوشید. خرج‏ها و خواهش‏ها کرد و زحمت‏ها کشید تا سرانجام دختر در حباله او درآمد. مدّت‏ها با هم زندگی کردند، کانون خانوادگی گرم و باطراوت بود، امّا رفته‏ رفته لهیب عشق فرو نشست

همنشین ناباب باشه تربیت بچه خراب میشه.

همنشین ناباب باشه تربیت بچه خراب میشه.


رابطه اجتماعی و معاشرت با مردم در خلقت ووجود انسان نهادینه شده وگریزی از آن نیست؛ معاشرت وهمنشینی در وجود انسانها یک امر فطری است که در سنین مختلف شدت وضعف دارد، مخصوصاً در سنین نوجوانی که نوجوانها

دیگه وقت ادب کردنه.

دیگه وقت ادب کردنه.


بعد از اینکه هفت سال از عمر کودکمان گذشت ودیگر شناخت تقریباً کاملی از محیط پیرامون خود پیدا کرد ودیگر آن جسارت و بی باکی هفت سال اول که بدون پروایی وترسی خود را در معرض هر کاری قرار میداد

فرزندت را دریاب!

فرزندت را دریاب!


کودک در هفت سال اول زندگی همانطوری که همه شما میدانید ذهنش ناقص، بدنش ضعیف ودر عین حال پر انرژی و پر سرو صداست.
در این سنین کودک به یک نگهبان وسرپرست

شکست خوردهِ بیچارهِ خودمحور!

شکست خوردهِ بیچارهِ خودمحور!


هر انسانی به صورت طبیعی میتوانند دید محدودی نسبت به زندگی ومسائل مختلف مرتبط با زندگی داشته باشد، این محدودیت برای این است که هر انسان فقط در یک محیط محدود وبا یک روابط محدود زندگی خود را جلو برده.

مگه بدون مبنا هم میشه

مگه بدون مبنا هم میشه


چه بگویم از آدمی که همینطور سرش را پایین انداخته و در اجتماع رفت وآمد میکند وبا همه کس نشست وبرخواست میکند، بدون اینکه ملاکی برای انتخاب اطرافیان ودوستانش داشته باشد.

بیچارم، خبر ندارم

بیچارم، خبر ندارم


چه کدورتهایی که دربین ماها نیست، چه ذهنیت هایی که در ذهن ما دایماً در حال تولید نیست، چه ساعات ولحظات خوشی که به خاطر همین ذهنیتهایی که دایماً در ذهن ما درحال بالا وپایین رفتن هستند که از دست نمیدهیم،

شما جوابگوی تربیت فرزندت هستی

شما جوابگوی تربیت فرزندت هستی


متأسفانه بعضی از والدین هستند که خیال میکنند، بچه خودش برای خودش بزرگ میشود ولازم نیست که زیاد فکر خود را مشغولش بکنیم.

با افراط وتفریط بچه تربیت نمیشه

با افراط وتفریط بچه تربیت نمیشه


متأسفانه بعضی از والدین هستند که تصورشان این است که اگر به فرزندمان احترام بگذاریم و به او روی خوش نشان بدهیم این کار باعث میشود آنها گستاخ ولوس بشوند و به مقام والدینشان احترام نگذراند (1)

فرزند ما منعکس کننده اخلاق ما

فرزند ما منعکس کننده اخلاق ما


فرزند ما آیینه برخورد و رفتار ماست.

چرا؟

چون کودک ما از وقتی چشم باز کرده وپا به دنیا گذاشته بیشترین لحظات عمرش را کنار پدر ومادرش سپری کرده وبدون شک از رفتار وبرخوردهای آنان الگو برداری خواهد کرد.

تفکر وخلوت بهترین نسخه

تفکر وخلوت بهترین نسخه


 در بسیاری از آیات قرآن، خداوند انسان‌ها را به علت تعقل نکردن مؤاخذه کرده و با عباراتی؛ مانند:

«أَ فَلا تَعْقِلُون»(1)، «أَفَلا تَتَفَکَّرُون»(2) و «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن»(3)

«آیا نمى‏‌اندیشید؟» و «آیا در قرآن تدبر نمی‌کنید؟»

خدا رو هم میشه یاری کرد!

خدا رو هم میشه یاری کرد!


 «لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرینَ الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً وَ یَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُون»(1)

«(از غنایم سهمى) از آن فقراى مهاجر است که از خانه و اموالشان بیرون رانده شدند، آنها در پى فضل و خشنودى خدا هستند که خدا و رسولش را یارى مى‏کنند، آنها در حقیقت راستگویانند»

آیات مبارکه فوق بیانگر حالات کسانی است که قبل از فتح مکه، از مکه به مدینه هجرت کردند

نیاز فرزندمان فقط پول نیست

نیاز فرزندمان فقط پول نیست


بعضی از والدین خیال میکنند که اگر آب ونان و پوشاک فرزندشان تأمین شود دیگر همه کار ووظیفه آنها در قبال فرزندشان انجام شده، ولی غافل از اینکه

ابراز محبت جلوی خیلی از مشکلات را میگیره

ابراز محبت جلوی خیلی از مشکلات را میگیره


 بدون شک این باور کردنی نیست که کسی ادعا کند

"پدر ومادری را میشناسد که فرزندان خود را دوست ندارند."

زیرادوست داشتن فرزند، امرى غریزى است‏.(1)

وراثت روحیات، مانع یا بهانه!

وراثت روحیات، مانع یا بهانه!


بعضی از اوقات یک عده هستند که وقتی بهشون میگی اخلاق ورفتارت رو درست کن در جواب میگن که" دست خودم نیست، ارثیه"!

واقعیت این است که راست میگن"ارثیه" دست

حالا که قراره بمیرم، چرا شهادت نباشه؟!

حالا که قراره بمیرم، چرا شهادت نباشه؟!


در کتاب لهوف، اشعاری دیدم که منسوب بود به حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) وبعد از مطالعه اشعار با توجه به مضامین بالا ومعرفتی این اشعار بعید دانستم که این اشعار از غیر معصوم صادر شده باشد.


امام حسین(علیه السلام)

محور عدل ومساوات در تربیت "توجه" است

محور عدل ومساوات در تربیت "توجه" است


در تکمیل بحث های گذشته که در مورد عدل ومساوات داشتیم باید به یک نکته بسیار مهم توجه کرد واز آن غافل نشد.

عدل ومساوات هیچ وقت بدین معنی نیست که ما بدون توجه به سن، جنسیت، موقعیت اجتماعی

عدل وانصاف آرامش می آورد

عدل وانصاف آرامش می آورد


شاید در خیلی از خانواده های چند فرزندی دیده باشید که فرزندان رابطه خوبی با هم ندارند وبیشتر اوقات مشغول جر وبحث هستند وهر کس هم که بخواهد آنها را از هم جدا کند ومشکل را حل کند شاید به طور موقت موفق به انجام این کار شود ولی بعد از مدتی باز "روز از نو روزی از نو"

عدل رو رعایت کنی بیشتر تربیت انجام شده!

عدل رو رعایت کنی بیشتر تربیت انجام شده!


یکی از دغدغه هایی که غالب والدین دارند این است که چگونه با فرزندان خود رفتار کنند تا بتوانند آنها را تحط کنترل وتربیت خود نگه دارند.

جواب این سؤال میتواند در قلم خیلی ساده

فرزندان ما بازتاب خود ما هستند

فرزندان ما بازتاب خود ما هستند


تصور کنید فرزندشما بزرگ شده است وصاحب زن وفرزند است.

از اوتوقع دارید که انصاف را رعایت کند ودر کارهای خانه یا بیرون شما را تنها نگذارد، ولی بر خلاف توقع شما او خیلی کم به شما سر میزند وبیشتر اوقاتش را صرف امور وکارهایی که خودش دوست دارد.

کودکان هم میفهمند

کودکان هم میفهمند


بدون شک اولین محیطی که کودک در آنجا تربیت میشود و نحوه برخورد با دیگران وحضور در اجتماع را یاد میگیرد خانواده است، وبدون شک اولین کسانی که الگوی کودک دراین امر قرار خواهند گرفت پدر ومادر است.

اول خودسازی بعد تربیت فرزند

اول خودسازی بعد تربیت فرزند

قال الامام الصادق(عَلَیْهِ السَّلامُ )

«اِعْدِلُوا بَیْنَ اَوْلادِکُمْ کَما تُحِبّونَ اَنْ یَعْدِلُوا بَیْنَکُمْ.»

«بین فرزندان خود به عدالت رفتار نمایید، همان طور که مایلید فرزندان شما بینتان به عدل و داد رفتار کنند»

حضرت در حدیث شریف یک مبنا و رکن تربیتی را برای ما مطرح میکنند

هر چی هست و هر چی داریم از خداست

هر چی هست و هر چی داریم از خداست

اصلی ترین حرف دین وادعای انبیاء (سلام الله علیها) این است که تنها کسی که  جهان را خلق کرده واداره میکند خود خداوند متعال است، وما به جز بندگی خدا وانجام وظایف دینی، اجتماعی و خانوادگی کار دیگری نداریم وهر چه که داریم وبدست آورده ایم به اذن خدا بوده؛ در واقع به عبارت دیگروعلمی تر میتوان گفت "ثمره نبوت توحید است

اجازه بالا بردن، تنها با خداست.

اجازه بالا بردن، تنها با خداست.

«وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إیتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدین»(۱)

«وآنان را پیشوایان نمودیم تا به فرمان ما رهبرى کنند، و انجام کارهاى نیک و نماز و زکات دادن را به آنان وحى کردیم و همه پرستندگان بودند»

توضیح

ضمیر موجود درفعل "جعلناهم" قاعدتاً باید به آیات ماقبل که مربوط به حضرت ابراهیم(سلام الله علیه)وذریه ایشان که حضرت اسحاق ویقوب است برگردد.

دستمون باید به معصومین(علیهم السلام) برسه

دستمون باید به معصومین(علیهم السلام) برسه

 

«یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلا»(۱)

«در آن روز که هر گروهى با پیشوایشان بخوانیم، آنان که نامه عملشان را به دست راست داده‏اند آن را مى‏خوانند و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد»

توضیح

در فراز اول آیه شریفه نکاتی بسیار مهم مطرح شده است به جدیت تمام باید مورد بحث وگفتگو قرار بگیرد.

باور کن علتهایی است که ما خبر نداریم!

باور کن علتهایی است که ما خبر نداریم!

أمیر المؤمنین علی (علیه السلام)

«توقوا الذنوب فما من بلیة و لا نقص رزق الا بذنب، حتى الخدش و الکبوة »(1)

«از گناهان دوری کنید چرا که هیچ حادثه ای پیش نمی آید وروزی انسان کم نمیشود مگر به خاطر گناهانش؛ حتی خراشیده شدن صورت، افتادن ویا ناراحتی»

ترجمه لغات

1-وِقَایَة نگهداشتن چیزى است که زیان و ضرر مى‏رساند تَقْوَى‏- انسان نفس و جان خود را از آنچه که بیمناک از آن است نگهدارد، این حقیقت معنى تقوا است سپس گاهى خود خوف و ترس‏ تَقْوَى‏ نامیده شده. (2)

آیا حق تلخ است؟!(قسمت دوم)

آیا حق تلخ است؟!(قسمت دوم)

امام باقر(علیه السلام)

«یَا بُنَیَّ اصْبِرْ عَلَى‏ الْحَقِ‏ وَ إِنْ کَانَ مُرّا»(1)

«ای پسرم بر حق صبر کن هرچند تلخ باشد»

در ادامه بحث قبلی در مورد حدیث شریف

...حالا در مرحله دوم وقتی تعریف ما از حق روشن شد به راحتی میتوان با بیان یک مقدمه  به علت توصیه حضرت به صبر پی برد.

آیا حق تلخ است؟!(قسمت اول)

آیا حق تلخ است؟!(قسمت اول)

امام باقر(علیه السلام)

«یَا بُنَیَّ اصْبِرْ عَلَى‏ الْحَقِ‏ وَ إِنْ کَانَ مُرّا»(1)

«ای پسرم بر حق صبر کن هرچند تلخ باشد»

از حدیث شریف دو حالت قابل تصور است.

الف-از آنجایی که حضرت توصیه به صبر بر حق میکنند میشود فهمید که بی صبری و نداشتن استقامت در مقابل حق هم قابل تصور است.

بیان حق کجا، عمل به حق کجا!

بیان حق کجا، عمل به حق کجا!

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)

«الْحَقُ‏ أَوْسَعُ‏ الْأَشْیَاءِ فِی التَّوَاصُفِ وَ أَضْیَقُهَا فِی التَّنَاصُف‏»(1)

«حق گسترده ترین چیزها در تعریف و تنگترین چیزها در عمل است»

برای حل معمای حدیث شریف کافی است که به کتابها ورساله هایی که درباره حق و حقوق "اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، فردی ، خانوادگی، تحصیلی و...."

با شوهرت مدارا کن، خدا هم با تو مدارا میکند

با شوهرت مدارا کن، خدا هم با تو مدارا میکند

رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)

«أَیُّمَا امْرَأَةٍ أَدْخَلَتْ عَلَى‏ زَوْجِهَا فِی‏ أَمْرِ النَّفَقَةِ وَ کَلَّفَتْهُ مَا لَا یُطِیقُ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهَا صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا إِلَّا أَنْ تَتُوبَ وَ تَرْجِع‏»(1)

«هر زنی که در امور زندگی، با شوهرش مدارا نکند وهزینه های سنگینی برهمسرش تحمیل کند، تا وقتی که از این راه باز نگشته وتوبه نکرده، خداوند هیچ فضل وببخشی وکارعبادی او را قبول نخواهد کرد»

فلسفه زندگی

فلسفه زندگی

امام صادق(علیه السلام)

« فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ‏ لِلْعَبْدِ یَوْمَ‏ الْقِیَامَةِ أَ کُنْتَ عَالِماً فَإِنْ قَالَ نَعَمْ قَالَ لَهُ أَ فَلَا عَمِلْتَ بِمَا عَلِمْتَ وَ إِنْ قَالَ کُنْتُ جَاهِلًا قَالَ لَهُ أَ فَلَا تَعَلَّمْتَ حَتَّى تَعْمَلَ فَیَخْصِمُهُ وَ ذَلِکَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَة»

«خداوند متعال در روز قیامت به بنده اش میفرماید: ای بنده من آیا علم داشتی؟(علم به واجبات ومحرمات شرعی) اگر پاسخ دهد آری، میگوید چرا به آنچه میدانستی عمل نکردی. اگر پاسخ دهد نه، میگوید چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی»

باورکن فرق بین اهل دنیا و آخرت یک نیّته!

باورکن فرق بین اهل دنیا و آخرت یک نیّته!

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)

«جِمَاعُ‏ الْخَیْرِ فِی الْعَمَلِ بِمَا یَبْقَى وَ الِاسْتِهَانَةِ بِمَا یَفْنَى»(1)

«جمع کردن خیر در عمل کردن است به آن چه باقى می‏ماند، و خوار شمردن آنچه فانى میشود »

در متن حدیث نکته ای به ذهنم رسید که خالی از لطف نیست اجمالاً اشاره ای به آن داشته باشیم.