کانون فرهنگی و هنری وادی مقدس

طهارت نفس بر مبنای فطرت

۳۷۸ مطلب با موضوع «وادی قلم :: مباحث قرآنی و روایی» ثبت شده است

راه ابدی شدن میوه وجود آدمی

راه ابدی شدن میوه وجود آدمی

 

دلیل این که انبیاء و علماء و بزرگان در عالم همیشه سر سبز بوده و هم چون چشمه ای جوشان دائما در حال جوشیدن هستند این است که

مبارزه با هوای نفس،نخ تسبیح تمام فضیلت ها !

مبارزه با هوای نفس،نخ تسبیح تمام فضیلت ها !

خدامتعال از زمانی که تصمیم گرفت انسان را خلق کند مبارزه با تمایلاتش را در فطرت او جای داد و این را خصیصه اصلی هویت او قرار داد پس انسان را خدا خلق کرده است برای مبارزه با دوست داشتنی های خود پس فلسفه خلقت بشر مبارزه با امیال اوست

جهاد با نفس، راه اصلی تعالی معنوی

جهاد با نفس، راه اصلی تعالی معنوی

بسیاری از انسانها فکر می کنند که سیر به سوی خدای متعال با عبادات ظاهری از قبیل نماز  و روزه و حج و ... محقق می شود و به همین دلیل تمام عمر شریفشان را تنها صرف همین دست از عبادات می کنند . ایشان سالیان بسیاری مشغول عبادت های رنگارنگی می شوند که بسیاری از افراد از شنیدن کیفیت عبادت ایشان تعجب می کنند ، اما تا آخر عمر هیچ جلوه ای از جانب خدای متعال بر ایشان نمایان نشده و هیچ گاه  زیبای خدای متعال را شهود نمی کنند و با حسرتی عظیم از دنیا بار بسته و رهسپار عالم قیامت می شوند تا شاید بعد از قیامت عنایتی از جانب حق بر ایشان جلوه گر شده و بتوانند  لحظه به مراد خویش نائل شوند .

سوالی که پیش می آید این است که این افراد به چه علت چنین بی نصیب می شوند ؟ آنان که مومن  و در دنیا مشغول بندگی خدای متعال بوده اند  پس چرا به مراد خود نرسیده اند!

باید بگوییم که دلیل اصلی بی بهرگی آنان این بوده است که در دینداری خود از مسیر صحیحی وارد نشده اند ، اموری که خدای متعال آنها را مقدمه ای برای رسیدن به عبودیت و سیر در مراحل کمال  قرار داده بود را عبودیت پنداشته و به همان ها اکتفاء نمودند به همین هیچ گاه به مقصد نرسیدند .

خدای متعال نماز  و روزه و حج و زکات و سایر اعمال شریعت را مقدمه ای برای رسیدن به عبودیت قرار داده است ، عبودیت واقعی هنگامی محقق می شود که انسان همه هستی خود را زیر پای گذاشته و تمام منیت و خواسته های خود را به قربانگاه ارادهه الهی ببرد ، که اعمال شریعت همگی برای همین هستند ، تا زمانی که انسان به این مقام یعنی فانی نمودن هواهای نفسانی خود نرسیده است هیچ گاه عبودیت کامل را درک نخواهد کرد و به اندازه ای که هوای نفس در وجود انسان وجود دارد به همان اندازه پایه های نظام عبودیت و دین داری انسان سست هستند ، به همین دلیل است که امام امیر المومنین علیه السلام فرمود :

« نِظَامُ الدِّینِ مُخَالَفَةُ الْهَوَى وَ التَّنَزُّهُ عَنِ الدُّنْیَا.»[1] نظام دین مخالفت با هوای نفس و دوری گزیدن از مظاهر دنیا است .

لذا تا زمانی که ریشه های هرز هوای نفس در دشت وجود انسان وجود دارند ، میل به دنیا پرستی در او وجود خواهند داشت و هیچ گاه میل به دنیا پرستی  با خدا پرستی در یک قلب جمع نخواهند شد ، لذا انسانی که این چنین است هیچ گاه به هدف اصلی خلقتش که رسیدن به لقاء الله است دست پیدا نخواهد کرد .

اما وقتی که انسان در مسیر حرکت به سوی ذات ربوبی با هوای نفسش به مبارزه پرداخت عنایاتی وییه از سوی خدای متعال شامل حال او شده و شرایط را برای تعالی مادی  و معنوی اش فراهم می کند . 

امام باقر علیه السّلام فرمود:

«قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عَظَمَتِی وَ بَهَائِی وَ عُلُوِّ ارْتِفَاعِی‏ لَا یُؤْثِرُ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ هَوَایَ عَلَى هَوَاهُ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا إِلَّا جَعَلْتُ غِنَاهُ فِی نَفْسِهِ وَ هِمَّتَهُ فِی آخِرَتِهِ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ کُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ کُلِّ تَاجِرٍ»[2]

خداى عز و جل فرماید: بعزت و جلال و شرف و بلندى مقامم سوگند که: هیچ بنده مؤمنى خواست مرا بر خواست خود، در یکى از امور دنیا برنگزیند، جز آنکه بى‏ نیازیش را در وجود خودش قرار دهم و همتش را متوجه آخرت سازم و آسمانها و زمین را عهده دار روزیش گردانم، و خودم برایش پس تجارت هر تاجرى باشم.

────────────────────────────

[1]غرر الحکم و درر الکلم، ص: 721

[2]الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 137

معنای سیر و سلوک

معنای سیر و سلوک

انسان موجودی جاری در عالم خلقت ، ساخته دست قادری مطلق و رونده راهی پر مشقت می باشد .

خدای متعال هنگامی خلقت انسان غایتی برای او در نظر گرفت ، او که از عالم لا مکان می آمد رسیدن به همان عالم برایش مقدر شد ، اما اول که می آمد خام بود و دست خالی و قرار شد که هنگام بازگشت با دستانی پر از علم و معرفت و نور به آن عالم باز گردد تا آینه ای تمام نما و جلوه ای زیبا از خالق خود باشد .

خدای متعال انسان را آفرید تا مانند خود او شود ، یعنی با اسماء و صفات او پیوند بخورد که از آن تعبیر به لقاء الله می شود .

حرکت برای رسیدن به این مقصد مقدس آسان نیست لذا خداوند متعال  فرمود : 

 «یا أَیُّهَا اَلْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ»﴿الانشقاق‏، 6﴾ ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت می‌روی و در نهایت  او را ملاقات خواهی کرد!

درست است که همه انسانها همانند رودهای سرازیر شده در نهایت امر به دریا می ریزند اما آنان که به خوبی این مسیر را طی کنند همانند رود های زلالی هستند که دریا به راحتی آنان را پذیرفته و با خود به وحدت می رساند اما آنان که این مسیر را به صورت ناصحیح طی کنند همانند رودهای گل آلودی خواهند بود که هنگام ورود ، دریا بر آنان خروشیده و در هم می کوبدشان تا پالایششوند و لیاقت دریا شدن را دریافت کنند .

برنامه ای که با آن می توان رودی زلال شد و باآرامش به دریای بی کران الهی ریخته و با او به وحدت رسید همان دستورات شریعت مقدس اسلام و آن اموری که موجب گل آلود شدن رود وجود ما می شود     اموری هستند که در دین الهی از آنها منع شده و در اصطلاح به آنها «گناه» گفته می شود و کسی که به صورت صحیح و کامل تمامی دستورات الهی را انجام داده و همه منهیات او را ترک کند در اصطلاح به او موحد گفته می شود ، و او انسانی خواهد بود که به مقام خلیفۀ اللهی یعنی جانشینی خدا در روی زمین دست می یابد .

برنامه ای که خدا برای موحّد و خداگونه شدن به ما داده است اگر به خوبی انجام بگیرد موجب پالایش وجود ما از هر ناپاکی و رسیدن به لقاء الله می شود .

آن تعالیم الهی در علم فقه و اخلاق و توحید که همگی برنامه های رسیدن به خدای متعال هستند بیان شده است ، لذا باید با التزام عملی به دستورات الهی همه امیال و خواسته های مضرّ را ویران و خراب کنیم و تمامی بار های اضافی دنیا را که مانع سیر ما در مسیر می شود را به کناری بیاندازیم تا نور خودا بر قلب ما تابیده و منور  به نور توحید شویم .

 خـراباتـی شـدن از خـود رهـایی است

خودی کفر است ور خود پارسایی است

نــشــانــی داده انـــدت از خــرابات

که الـتـوحـیـد و اسـقـاط الاضـافـات

(گلشن راز شیخ محمود شبستری –بخش 57)

این است معنای سیر  و سلوک الی الله

تاثیر خوف از خدا و جهنم در تعالی معنوی انسان

تاثیر خوف از خدا و جهنم در تعالی معنوی انسان

در زمانه ما که عصر تبلیغ و ترویج ایدئولوژی های به ظاهر سرشار از مهر  و محبت است برخی می گویند ، دین اسلام چه دینی است که در آن دائما باید خائف و ترسان بود ! این که نشد زندگی !!

در جواب آنها می گوییم ، هیچ کس نگفته که رکن اصلی دین اسلام خوف و ترس است بلکه در دین اسلام بیش از آن که سخن از قهر  و غضب خدا و ترس  و لرز بندگان در میان باشد سخن از عشق و دوستی و محبت است .

نباید مستی کرد

نباید مستی کرد


جنس و جایگاه ایمان و اعتقاد انسان به وجود خداوندی که تمام امور خلقت، تحت تسلط و قدرتش در جریان است و تمام امور بندگانش را با توجه به مصلحت و حکمتی که می‌داند مدیریّت می‌کند، جنسی از نوع باور و جایگاهی به‌مانند قلب و سینه انسان دارد.

هماهنگی با قانون های خدا راه نجات

هماهنگی با قانون های خدا راه نجات

برخی افراد  وقتی گرفتار سختی و مشکلات کمر شکن می شوند صبر و تحمل خود را از دست داده و رفتار های ناصحیحی از خود بروز می دهند . یکی کفر می گوید و دیگری سراق دزدی و خیات و دست درازی به مال مردم می رود و دیگری پرخاشگری و بد اخلاقی می کند .

این دسته افراد به دلیل معرفت نداشتن به قوانین عالم هستی و درک نکردن فلسفه گرفتاری های عالم خود را باخته و انفعالی رفتار می کنند .

اما آنان که باور به وجود قدرتی مافوق قدرت اسباب مادی داشته و ایمان به علیت معنوی دارند اقرار می کنند که خدایی هست که برای تربیت و تکامل ایشان قوانین ایجاد و اسبابی را در عالم هستی کنار هم قرار داده است و با انواع سختی ها نا ملایمات تلاش دارد تا انسان را به راه آورده و در مسیر تعالی قرار دهد .

تمام تلاش های خدا در عالم برای این است که انسان را مَثَلی از خویش قرار داده و خلقت او را به عنوان خلیفه خود تکمیل کند .

این که خدای متعال هنگام خلقت انسان فرمود :

﴿ إِنِّی جاعِلٌ فِی اَلْأَرْضِ خَلِیفَةً﴾ (سوره بقره ، آیه 30) من در روی زمین، جانشینی [= نماینده‌ای‌] قرار خواهم داد.

یعنی من در حال قرار دادن جانشین و نماینده ای از سوی خود در زمین هستم . از این بیان فهمیده می شود که هم اکنون نیز خدای متعال در حال انجام دادن این کار است و مسیر تکمیل خلقت همه انسانها تا تحقق امر خلافت الهی در وجود ایشان ادامه دارد .

یعنی خدای متعال همواره در حال جعل و خلق خلیفه ای در روز زمین است و تا زمانی که انسانها به مقام خلیفۀ اللهی نرسند خدای متعال دست از کار خویش بر نخواهد داشت. به همین منظور همانگونه که برای تهیه شمشیر محکم و برنده بایداو را بارهای بار در کوره آتش سوزانده و بکوبند خدای متعال نیز همواره انسانها را به انواع سختی ها و بلایاء مبتلاء می گرداند تا از آنان جانشین و نماینده ای به مثال خویش بسازد .

و وقتی که بنده قوانین خدای متعال را فهمید و خود را با آنها هماهنگ کرد در آن زمان خلقت خدای متعال در جان آن انسان به اتمام رسیده و او را مَثَل  و خلیفه ی خود در زمین قرار می دهد که در حدیثی قدسى از قول خداوند بلند مرتبه آمده که مى‏ فرماید:

«عَبْدِی‏ أطِعْنِی‏ أَجْعَلُکَ مَثَلِی، أَنَا حَیٌّ لَا أَمُوتُ أَجْعَلُکَ حَیَّاً لَا تَمُوتُ، أَنَا غَنِیٌّ لَا أَفْتَقِرُ أَجْعَلُکَ غَنِیَّاً لَا تَفْتَقِرُ، أَنَا مَهْمَا أَشَاءُ یَکُونُ أَجْعَلُکَ مَهْمَا تَشَاءُ یَکُونُ( الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسى)، ص: 709)ای بنده ‏ام، من را اطاعت کن تا تو را مانند خود سازم. همان طورى که من زنده هستم و نمى‏ میرم تو را هم زنده ای که نمی میرد قرار می دهم . همان طورى که من غنى هستم فقیر نمى ‏شوم تو را هم بی نیازی که فقیر نمی شود  قرار می دهم . . همان طورى که من هر چه را اراده کنم مى ‏شود تو را هم همین طور می سازم.

این جاست که آن جعل خدای متعال که فرمود ﴿إِنِّی جاعِلٌ﴾به اتمام رسیده و می فرماید«أَجْعَلُکَ مَثَلِی» در این هنگام انسان به مقام خلیفۀ اللهی می رسد و در عالم هستی کار خدایی می کند .

تنها راه نجات همین است که خود را با قوانین الهی هماهنگ کنیم و الا تا زمانی که به این هماهنگی دست نیافته ایم همیشه سختی و گرفتاری و محرومیت خواهد بود و وقتی که انسان به این مقام رسید هر چند که باز سختی هایی وجود خواهد داشت اما انسان هیچ یک از آنها را نمی بیند و از آنان متاثر  و دردمند نمی شود و زبانش به این مقال گویا خواهد بود که

در بلا هم می چشم لذات او           مات او یم مات اویم مات او

(مثنوی معنوی –دفتر دوم – بخش 64 ) 

 

در این هنگام بلایاء مصیبت نیستند بلکه موهبتی الهی هستند .

الطاف خفیه الهی به روندگان راه سعادت

الطاف خفیه الهی به روندگان راه سعادت

خدای متعال به صورت دائم انسانهایی که اراده نموده هدایت و تربیتشان کند را با الطاف خفیه خود مدیریت می کند تا از کارزار دنیا و سختی  و گرفتاری های آن نجات یافته و بتوانند حیاتی پاک و سعادت مندانه داشته باشند .

و از آن جا که اگر عالم همانگونه که انسان ها می خواهند پیش رود هیچ نتیجه مطلوبی که انسان را به سعادت ابدی برساند از آن حاصل نخواهد شد ، به همین دلیل در مجموعه تعالیم الهی هموراه انسانها را از تبعیت و میدان دادن به امیال نفسانی خود بازداشته اند چرا که نتیجه اش ناخوشایند خواهد بود، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود :

«مَنْ سَامَحَ نَفْسَهُ‏ فِیمَا یُحِبُ‏ أَتْعَبَهُ فِیمَا یَکْرَه‏ُ»(غرر الحکم و درر الکلم، ص: 621) هر کس که مسامحه کند با نفس خود در آنچه دوست مى ‏دارد ، نفسش او را در آنچه ناخوش مى ‏دارد به سختی اندازد .

انسانی که در دنیا تمام هستی باب میلش پیش رود به سرکشی گرفتار شده و در نهایت در عالم آخرت و چه بسا در همین دنیا گرفتار عذاب قهر الهی می شود ، بگذریم که چنین انسانهایی بنده و اسیر نفس شیطانی شده و از  لذت معنوی که اصل نعمت هاست بی بهره می مانند.

به همین دلیل خدای متعال عالم هستی را مخالف هوای نفس انسانها قرار داده است تا با این امر راه سعادت را طی کنند .

امام باقر عَلَیْهِ السَّلَامُ به نقل از رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فرمود:

« إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ لَیَطْلُبُ الْإِمَارَةَ وَ التِّجَارَةَ حَتَّى إِذَا أَشْرَفَ مِنْ ذَلِکَ عَلَى مَا کَانَ یَهْوَى بَعَثَ اللَّهُ مَلَکاً وَ قَالَ لَهُ عُقْ عَبْدِی وَ صُدَّهُ عَنْ أَمْرٍ لَوِ اسْتَمْکَنَ‏ مِنْهُ‏ أَدْخَلَهُ النَّارَ فَیُقْبِلُ الْمَلَکُ فَیَصُدُّهُ بِلُطْفِ اللَّهِ فَیُصْبِحُ وَ هُوَ یَقُولُ لَقَدْ دُهِیتُ وَ مَنْ دَهَانِی ؟فَعَلَ‏ اللَّهُ بِهِ وَ قَالَ مَا یَدْرِی أَنَّ اللَّهَ النَّاظِرُ لَهُ فِی ذَلِکَ وَ لَوْ ظَفِرَ بِهِ أَدْخَلَهُ النَّارَ»(التمحیص، ص: 56،عنه فی البحار:: 67/ 243 ح 81 و رواه فی مشکاة الأنوار: ص 297 عن الباقر( ع) عن علیّ ابن الحسین( ع) عن رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله مرسلا باختلاف یسیر.)همانا بنده مؤمن ریاست و یا تجارتى را دنبال مى ‏کند تا اینکه در شرف دستیابی به آن چه که می خواهد قرار می گیرد ، (در این هنگام)خداوند ملَکى مى ‏فرستد و به او مى ‏گوید: بنده ام را باز دار و او را از کاری که اگر بر آن دست یابد او را وارد دوزخ می گرداند مانع شو! پس ملَک به او رو آورده و به سبب لطف خدای متعال مانع او مى‏ گردد و بنده شب را به صبح آورده در حالی که می گوید: قطعاً بیچاره شدم، چه کسى مرا بیچاره کرد؟ خدا آن کار را کرده است.و حضرت فرمود: او نمى‏ داند که خداوند در این کار و برنامه ناظر او بوده است و اگر بر آن دست مى ‏یافت او را وارد دوزخ مى ‏کرد.

کسانی که خود را با این قانون الهی هماهنگ کنند و با اختیار خود به مخالفت با هوای نفسشان قیام کنند بعد از مدتی تمامی ناملایمات را از جانب الهی دیده و درک می کنند که خدای مهربان در حال تربیت ایشان است به همین دلیل تمام مصائب دنیا را الطاف خفیه الهی می بینند ، این است سرّ این که امام خمینی رحمت الله علیه در ماجرای شهادت فرزند رشید خویش آقا سید مصطفی فرمود :

« شهادت سید مصطفی از الطاف خفیّه الهی بود»

ما نیز باید حیاتمان را در مسیر  مخالف با هوای نفسمان باشد تا از این معانی والا بهره ای ببریم .

راه فرار از سختی ها غفلت از آنها نیست

راه فرار از سختی ها غفلت از آنها نیست

راه وصول به لقاء الهی که غایت سیر بشر در عالم هستی است با سختی های فراوانی همراه است ، که خدای متعال آن را تقدیر تمامی انسانها قرار داده و فرمود :

﴿یا أَیُّهَا اَلْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ﴾ [1]  ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت می‌روی و او را ملاقات خواهی کرد!

قلبها را نمیشود فریب داد

قلبها را نمیشود فریب داد


ایمان به خدا و اعتقاد به وجود خداوندی پرقدرت، عالم، آگاه و زنده ازجمله اموری است که در نهان همه انسان‌ها نهفته شده و هر انسانی در هر مرتبه‌ای از خباثت و گناه هم که باشد اگرچه شاید نتواند آنچه را که از خدا می‌فهمد به زبان بیاورد و یا حتّی اگرچه این به زبان نیاوردن به خاطر عناد و لجبازی باشد، ولی بازهم درنهایت در دل و خلوت خود نمی‌تواند این امر را انکار کند، چراکه این فهم از خداوند که در وجود هر انسان و حتّی هر مخلوقی قرار گرفته است و قسمت جداناپذیری از خلقت و وجود آنهاست.
امام صادق(علیه‌السلام)
«لَایَسْتَیْقِنُ الْقَلْبُ أَنَّ الْحَقَّ بَاطِلٌ أَبَداً وَ لَا یَسْتَیْقِنُ‏ أَنَّ الْبَاطِلَ حَقٌّ أَبَدا»(1)
«دل هرگز به باطل بودن حقی یا حق بودن باطلی یقین پیدا نمی‌کند»
شاید با این مقدمه‌ای که ذکر شد سوألی در ذهن شما ایجاد شود که اگر این‌چنین قاعده‌ای در خلقت جاری است و هر مخلوقی در دل و نهان خود به یگانگی و وجود خداوند معترف است، پس چرا مؤمن شدن، بنده خدا شدن و قبول و انجام دستورات دینی برای بیشتر مردم مشکل است؟!
آن چیزی که فعلاً به ذهن بنده می‌رسد 3چیز است.
1-خیلی‌ها اگر مؤمن شوند، تحمّل حرف و حدیث مردم و اطرافیانشان برایشان سخت است و از این اتفاق می‌ترسند.
2-خیلی‌ها با دیدن اشتباهات و در بعضی موارد خیانت‌های افرادی که خود را در ظاهر مؤمن معرفی می‌کنند ناراحت می‌شوند و چون نمی‌توانند تحلیل درستی از این اتفاق داشته باشند، نسبت به دین ودینداری بدبین میشوند.
3-بعضی‌ها هم هستند که از روی تعصّب و غرور نمی‌خواهند از افکاری که نمی‌توانند از آن دفاع کنند دل بکنند.


پاورقی
1-بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏67، ص58

تغییر مسیر در زندگی و عنایت ویژه خداوند

تغییر مسیر در زندگی و عنایت ویژه خداوند


بدون شک تغییر در مسیر زندگی و عوض شدن برای هر انسانی که عمری بر اساس یک فرهنگ و اخلاق مشخص زندگی کرده و تمام دوستان و آشنایان و همکارانش او را با این روحیه و اخلاق شناخته‌اند خیلی سخت خواهد بود

چشیدن مزه ایمان

چشیدن مزه ایمان


بیشتر ناراحتی‌ها و بیشتر غم و غصّه‌های در دنیا به خاطر این است که امور ما در زندگی، در بین خانواده، در عرصه کاری یا تحصیلی یا در امور مالی و یا هر جنبه دیگر آن طوری که موردنظر و خواست ماست جلو نمی‌رود.

حتی خواسته های نا معقول هم معقول است

حتی خواسته های نا معقول هم معقول است


ازدواج و تشکیل خانواده یکی از بزرگ‌ترین اتفاقاتی است که در زندگی یک انسان رخ می‌دهد و می‌توان گفت که یکی از نادرترین اتفاقاتی است که همین انگیزه، جوان و نوجوان را به تلاش و جدیت وا‌می‌دارد(1)

از گدا گدایی کردن، یا از خدا گدایی کردن؟

از گدا گدایی کردن، یا از خدا گدایی کردن؟


در دنیا قاعده این است که هر کس سهم بیشتری از مال و ثروت داشته باشد، عزیزتر و گرامی‌تر است، مخصوصاً اگر این مال و ثروتش را هم طوری در معرض دید مردم قرار دهد که چشم‌ها را خیره کند طبیعتاً جلوه وهیبت بیشتری خواهد داشت.

آرزو همچون سراب است

آرزو همچون سراب است


بدون شکّ برای رسیدن به هر خواسته‌ای و برای رسیدن به هر هدفی اولین قدم مطلع شدن از مشکلات و موانعی است که می‌تواند در این مسیر جلوی رو ما قرار گیرد و در مرحله دوم بستن کمر همّت و تلاش برای رسیدن و پیاده کردن اهداف و آرزوهایمان است

یاری رساندن خدا به انسانها در مسیر مبارزه با نفس

یاری رساندن خدا به انسانها در مسیر مبارزه با نفس

  

انسان در مبارزه با نفس خویش تنها نیست بلکه خدا و هستی نیز در این مبارزه با انسان هستند و به او یاری می رسانند یعنی خدای متعال علاوه بر این که محور اصلی تمامی دستورات دین را مبارزه با هوای نفس قرار داده و هر دستوری که بیان کرده برای این است که هوای نفس انسان را تحت تاثیر قرار دهد علاه بر آن اسباب عالم را به نحوی در کنار هم می چیند که 

دین برنامه مبارزه با نفس

دین برنامه مبارزه با نفس

برخی افراد مسلمان زاده که معرفت کاملی  به احکام و معارف دین ندارند اشکال کرده و می گویند دین اسلام خیلی سختگیرانه عمل کرده ! پس ما در این دنیا چه لذتی می توانیم ببریم ؟

این افراد هیچ معرفتی به اصل دنیا و حیات آدمی ندارند ، ایشان نمی دانند که دنیا خانه آسایش انسان نیست بلکه آسایش راحتی تماما در سرای آخرت است که خدای متعال در حدیث قدسی به داود علیه السلام  فرمود :

هر دل شکستنی که بد نیست

هر دل شکستنی که بد نیست

دل شکستن از جمله کارهایی است که در روایات بسیار از آن نهی شده و آثار وعواقب بدی برای آن بیان شده و از طرفی جبران این اتفاق و این دل شکستن آنقدر مورد اهمیّت است که خداوند قبل از همه وارد عمل شده بطوریکه

قلب مؤمن و عظمت آن

قلب مؤمن و عظمت آن


ازرسول اکرم(صلی الله علیه وآله)
«مَنْ‏ أَحْزَنَ‏ مُؤْمِناً ثُمَّ أَعْطَاهُ الدُّنْیَا لَمْ یَکُنْ ذَلِکَ کَفَّارَتَهُ وَ لَمْ یُؤْجَرْ عَلَیْه‏»(1)
«هر کس مؤمنی را اندوهگین کند سپس کل دنیا را به او بدهد، جبران اشتباهش نمیباشد و پاداشی بر کارش نمیبیند»
ارزش مؤمن در واقع به ارزش قلبی است که در سینه آن مؤمن وجود دارد، به ارزش قلبی است که در آن قلب شوق وشور خدا و ولایت وجود دارد.

مؤمن به میل خانواده غذا میخورد

مؤمن به میل خانواده غذا میخورد


رسول اکرم(صلی الله علیه واله)
«الْمُؤْمِنُ‏ یَأْکُلُ‏ بِشَهْوَةِ أَهْلِهِ»(1)
«مؤمن با توجه به میل خانواده اش غذا میخورد»
درست است که یکی از خصلت ها وخصوصیات مؤمن استواری و مستحکم بودن در برابر خواسته های غیر شرعی و مخالف رضای پروردگار است که از طرف اطرافیان او و حتی شاید خانواده اش

طرف حساب ما خداست نه شما

طرف حساب ما خداست نه شما


امام صادق(علیه السلام)
«مَنْ‏ أَتَاهُ‏ أَخُوهُ‏ الْمُسْلِمُ‏ فَأَکْرَمَهُ فَإِنَّمَا أَکْرَمَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ»(1)
«کسی که برادر مسلمانش نزدش آید و وی را گرامیش دارد، در حقیقت خدای متعال را گرامی داشته است»
جدای از اخلاق ورفتار اجتماعی و جدای از ادب واحترامی که هر کدام از ما در روابط روزانه خود در برخورد با دیگران باید رعایت کنیم، اگر کمی دقت کنیم

داشتن نیّت خیر لازم است ولی کافی نیست.

داشتن نیّت خیر لازم است ولی کافی نیست.


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«مَنْ‏ وَعَظَ أَخَاهُ‏ سِرّاً فَقَدْ زَانَهُ وَ مَنْ وَعَظَهُ عَلَانِیَةً فَقَدْ شَانَهُ»(1)
«هر کس برادرش را پنهانی اندرز دهد او را آراسته وهر کس او را آشکارا اندرز دهد خوارش کرده»
مسلم است که داشتن یک اخلاق خوب ورعایت هر چه بیشتر آداب ورفتار اجتماعی مخصوصاً مسائل اخلاقی چقدر میتواند روی شخصیت وروابط اجتماعی یکنفر مؤثر باشد.

میشه بیشتر هم دقت کرد

میشه بیشتر هم دقت کرد


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«مَنِ‏ اتَّخَذَ أَخاً مِنْ غَیْرِ اخْتِبَارٍ أَلْجَأَهُ الِاضْطِرَارُ إِلَی مُرَافَقَةِ الْأَشْرَار»(1)
«هرکس بدون آزمایش دوستی برای خود انتخاب کند، به ناچار به رابطه با بدان گرفتار خواهد شد»
اگر قرار باشد هر کسی که جلوی راه ما پیدا شد، بدون اینکه اخلاق و رفتار او را بسنجیم وبه صِرف اینکه انسان خوش اخلاقی بود

بدترین همنشین

بدترین همنشین


سئل امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«فَأَیُّ صَاحِبٍ لَکَ شَرٌّ قَالَ الْمُزَیِّنُ‏ لَکَ‏ مَعْصِیَةَ اللَّه‏»
«از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)سؤال شد بدترین همنشین چه کسی است؟فرمودند آنکه معصیت خدا را در نظرت زیبا جلوه دهد.»
اگر قبول داشته باشیم که انبیاء فرستادگان خدا برای ما هستند

واقعاً چه فایده ای دارد؟

واقعاً چه فایده ای دارد؟


امام صادق(علیه السلام)
«أَحَبُ‏ إِخْوَانِی‏ إِلَیَ‏ مَنْ أَهْدَی إِلَیَّ عُیُوبِی»(1)
«دوست داشتنی ترین دوست وبرادرم کسی است که عیبهایم را به من هدیه کند»
یک رابطه دوستانه خوب و سازنده وقتی رقم میخورد که در اولین درجه این رابطه برای ما فایده ها و منافع تربیتی خوبی

دوستی هم قواعدی دارد

دوستی هم قواعدی دارد


امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)
«لَا تُؤَاخِ مَنْ یَسْتُرُ مَنَاقِبَکَ وَ یَنْشُرُ مَثَالِبَکَ»(1)
«با کسی که خوبیهایت را میپوشاند وعیبهایت را آشکار میکند دوستی مکن»
اگر قرار باشد اسم دوست روی کسی گذاشت ورابطه دوستانه با کسی داشت در درجه اول اولین چیزی که در این رابطه باید مد نظر گرفته شود این است که

راه رسیدن به حیات طیبه ابدی

راه رسیدن به حیات طیبه ابدی

     

    وقتی انسان به حیات انبیاء و اولیاء الهی می نگرد متوجه می شود غیر از حیات مادی ظاهری،حیات دومی نیز وجود دارد که باید به آن رسیده و از آن بهره مند شود .

    برای توجه دادن به این حیات و فهماندن راه رسیدن به آن تمثیل به حیات کرم ابریشم زده و گفته اند :

انبیاء و اولیاء الهی،مفسّرین حیات انسانی

انبیاء و اولیاء الهی،مفسّرین حیات انسانی

 

انبیاء و اولیاء الهی نه تنها با کلام و برنامه های عملی خویش بشر را برای تفسیر حیات انسانی یاری می کنند بلکه زندگی ایشان نیز حیات حقیقی انسان را تفسیر کرده و می فهماند که روح و سرّ آن چیست.

اگر آن­ها نبودند، نمی­دانستیم که سرّ حیات انسان چیست و انسان را در حد حیوان تنزل داده و همان توقعی که از حیات حیوانی داشتیم، از بشر نیز همان را 

صمیمی باش ولی ساده نباش.

صمیمی باش ولی ساده نباش.


امام صادق(علیه السلام)
«لَا تُطْلِعْ‏ صَدِیقَکَ‏ مِنْ سِرِّکَ إِلَّا عَلَی مَا لَوِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَمْ یَضُرَّکَ فَإِنَّ الصَّدِیقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوَّکَ یَوْما»(1)
«دوستت را از اسراری که اگر آن اسرار به دست دشمنت بود میتوانست بوسیله آنها به تو ضرر بزند مطلع نکن، چرا که گاهی اوقات دوستان نیز دشمن میشوند»
دوست بودن، دوست داشتن، محبت ورزیدن، اجتماعی بودن، و در نهایت یک انسان خوش اخلاق و مهربان بودن

طمع انسان ثروتمند را فقیر میکند

طمع انسان ثروتمند را فقیر میکند


امام صادق(علیه السلام)
«مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَی وَ الدُّنْیَا أَکْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الْفَقْرَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ شَتَّتَ عَلَیْهِ أَمْرَهُ وَ لَمْ یَنَلْ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا مَا قُسِّمَ لَهُ»(1)
«هر کس شب و روزش را سپری کند در حالی که بیشترین دغدغه و همّ وغمّش دنیا باشد، خداوند نیز فقر رادائماً در جلوی چشمانش قرار خواهد دادو(ذهنش) را نیز پریشان خواهد کرد و در دنیا نیز او را به چیزی بیش از قسمتش نخواهد رساند»

توجه به انسان کامل کشتزار انسانیت !

توجه به انسان کامل کشتزار انسانیت !

در عالم هستی حقائقی اسرار آمیز و رمز آلود وجود دارد! که با آنها می توان به بزرگترین گنج های عالم هستی دست یافت ؛ تنها باید از پوسته خاکی غفلت های نفسانی سر بر آورده و در پی حقیقت باشیم تا به درک و شعور کافی رسیده و راه سعادت را بیابیم .همه انسانها  باید این حقائق را کشف نموده و مطابق با آنها عمل کنند تا از فوائدشان بهره­ برده و بتوانند انسان شوند. این امر شدنی است !

راه اصلی انسان شدن 

قلب سالم میخواهد

قلب سالم میخواهد


امیرالمومنین علی(علیه السلام)
«کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنَ الْآخِرَةِ عِیَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِه»(1)
«هرچیزی که مربوط به آخرت شود دیدنش بزرگتر وجذابتر از شنیدنش است»
یک نکته ای در این حدیث شریف وجود دارد که شاید بیانش خالی از لطف نباشد وآن این است که برای درک دیدنی ها

چگونه عالَم خود را آباد کنیم ؟

چگونه عالَم خود را آباد کنیم ؟

 

افراد بسیاری در عالم هستند که فکر می کنند آبادی حقیقی در گرو  ثروت مند بودن است اما غافل اند از این که آبادی این عالم به آبادی مزرعه­ ی وجود انسان است نه به ساختن برج های سر به فلک کشیده و شهر سازی و ... . آبادی عالم انسانی به آبادی دل اوست و این امر جز به طاعت الهی میسر نمی شود و ترک طاعت نیز موجب ویرانی او می شود ، امام امام سجاد علیه السلام در صلوات شعبانیه فرمود :

تاثیر مراقبه و محاسبه نفس در اصلاح امور

تاثیر مراقبه و محاسبه نفس در اصلاح امور

 



یکی ازملزومات تهذیب اخلاق و اصلاح امور حیات آدمی محاسبه و مراقبه می باشد ، مراقبه عبارت است از کشیک نفس کشیدن به منظور این که کار ناشایستی از او سر نزند و محاسبه عبارت است از حساب  و کتاب کشیدن از نفس به عبارت دیگر ارزیابی نفس را محاسبه و پاسبانی از او را مراقبه می گویند .

برخی با خود می گویند این که ما

راه بهشت شدن !

راه بهشت شدن !

 

امیال و خواسته­ های درونی انسان اصلی ترین عامل به حرکت در آوردن او برای کار و تلاش هستند ، و حاصلی که بدست می آورد در راستای همان امیال و خواسته هاست ، به عبارت دقیق تر می توان گفت ویژگی نفس ناطقه مجرد انسان این است که به هر چیزی توجه داشته باشد با آن سنخیت پیدا می کند ، لذا انسان به هر چیزی نظر قلبی داشته باشد حقیقت وجودش همان 

مبارزه با هوای نفسانی راه فتح تمام قله های بزرگی

مبارزه با هوای نفسانی راه فتح تمام قله های بزرگی

 

اگر می خواهیم به همه خیرهای عالم هستی یک جا دست پیدا کنیم و لذت همه نعمت های بهشتی را درهمین دنیا تجربه کنیم تنها راهش این است که

پیوند با شهدای کربلا !

پیوند با شهدای کربلا !

عالم هستی قربانگاهی برای موجودات است ! تمام موجودات روزی به وجود آمده و صورت ظاهری مخصوصی به خود می گیرند و در آخر نیز آن شکل وصورت ظاهری را از دست داده و در چرخه عالم هستی قرار می گیرند ، حال برخی موجودات مانند گیاهان و جمادات به اقتضاء خلقتشان در عالم هستی بعد از مدتی به چرخه طبیعت بر می گردند تا مواد اولیه نظم طبیعی را تامین کنند ، اما برخی موجودات فرا مادی

عالم آخرت در حد تصور نیست.

عالم آخرت در حد تصور نیست.


امیرالمومنین علی(علیه السلام)
«کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنَ الْآخِرَةِ عِیَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِه»(1)
«هر چیزی که مربوط به آخرت شود دیدنش بزرگتر وجذابتر از شنیدنش است»
قوه تفکر وخیال، قوی ترین ومنحصر به فرد ترین نعمتی است که در اختیار انسان برای زندگی در این دنیا گذاشته شده است.
در واقع این دو قوه موجود در انسان آنقدر قدرتمند هستند که به راحتی میتوانند تعیین کنند که آیا باید از آنچه که با چشم دیده شده است.

از خیالات تا واقعیات

از خیالات تا واقعیات


امیرالمومنین علی(علیه السلام)
«کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنَ الدُّنْیَا سَمَاعُهُ‏ أَعْظَمُ مِنْ عِیَانِهِ»(1)
«هر چیزی در دنیا،‏ شنیدنش بزرگتر وجذاب تر از دیدنش است»
احتمالاً منظور حضرت وهمچنین حکمتی که باعث میشود لمس کردن ودرک زیبایی ها ولذت های جاری در دنیا غالباً متفاوت ودر خیلی از موارد کمتر از زیباییها ولذت هایی باشد که در شنیدن وحتی فکروخیال کردن به آنها وجود دارد؛

شهید شدن در راه خدا با اصلاح اخلاق

شهید شدن در راه خدا با اصلاح اخلاق


شهادت یعنی کشته شدن در راه خدا ،و کشته شدن در راه خدا فقط به ریخته شدن خون از رگ های انسان نیست . اگر هنگامی که در دو راهی هواهای نفسانی  و اراده خدا قرار گرفتیم به عشق وصال جمال دلربای الهی هوای نفس خود را زیر پا گذاشته و با تبعیت از دستورات الهی آن را کشتیم در این هنگام ما نیز شهید خواهیم بود.